❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🦋مولای من چشم وجودمان
خیره به نورِ حضور شماست و دست استغاثه
🦋و روی حاجتمان
متوسل به درگاه تان تا خداوند
طلعت رشیدتان را به ما بنمایاند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
《♥️✨》
#تلنگرانہ
گاهی اوقاٺ بہ جاے اینکه فریـاد بزنیم
براے تعجیل امام زمان صلوات ^^
فریـاد بزنیـم ~↓
براے تعجیل امام زمان امروزُ گناھـ نڪن (:
_ _ _ _ _ _ _ _ _
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
#بیو_گرافی ...|💓°•🚜
↻|گاهیوقتها باید تَرَک برداری،
تا نور بیاد تو زندگیت^🔗
-----------------------------
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
رمان انلاین
#الهه_بانوی_من 📿
#پارت142
صبح زود بود . تازه پدر رفته بود سرکار که حسام آمد . ذوق خاصی توی چهره اش موج میزد. سلام پر انرژی اش این را میگفت . چمدان مرا از جلوی در برداشت که مادر گفت :
_حسام جان .
ازکنار حسام رد شدم تا کفش هایم را پا کنم که شنیدم مادر گفت :
_پدرالهه راضی نبود به این مسافرت ... من راضیش کردم ، امانتدار خوبی باشی حسام جان .
حسام با لبخند رو به مادر جواب داد:
_چشم عمه جون ، خیالتون راحت .
اما مادر باز گفت :
_چطوری بگم ... شما نامزدید ... مبادا یه وقتی یه طوری بشه که من بخاطر همین عقد موقتتون به حمید جواب پس بدم ... نمیخوام تا عقد دائم نکردید رابطه ای چیزی....
نگاه من و حسام خیره ی صورت مادر شد . چطوری مادر روش شد همچین حرفی بزنه ! حسام فوری سرشو پایین انداخت .خجالت کشید ولی آروم نجوا کرد:
_امانت دارخوبی هستم عمه ...خیالتون راحت باشه .
و بعد حتی نایستاد از زیر قرآن که توی دست مادر بود ، رد شود . فوری پله ها رو پایین رفت که با اخم به مادر گفتم :
_مامان ! این چه حرفی بود زدید؟!
-چکارکنم .... این بابات منو هم به دلشوره انداخته .
-چه حرفی می زنید آخه! حتی تا حالا به حسام اجازه ندادم صورتم رو ببوسه بعد زل زدید توی چشماش .... وای خدا ! از شما بعید بود.
#کــپـــی_حرام است
نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏
🌸🌼🌸🌼🌸
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
🌱امام صادق(ع)
دوست داشتنیترین برادر من کسی است که عیبهای مرا به من هدیه دهد.💖🎁
بحار74:282
#حدیث_روز
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دولت جوان حزب اللهی🌱👌🏻
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺امام زمان را با این نام صدا بزن🥺
#پیشنهاددانلود👌🏻
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
-چه خوش گفت شاعر شیرین سخن:)
+چی گفت؟!
-دلمان یک بغل سیر #حرم میخواهد..!
#نیازمندیها..
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استورے
برای ما بهشت دیدهها ؛
جهنم آنجاست که تو نباشی 💫....
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
#بیـــــــᏪــــو ❄️☃️
حـآل ِشیریـن ِزیارتنامـهخواندندرحـرم
میکشاندسوےمشهـدعاقبـتفرهـآدرا...
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
رمان انلاین
#الهه_بانوی_من 📿
#پارت143
مادربا اخمی الکی گفت :
_خوبه حالا ... تا دیروز دشمن خونیش بودی حالا شدی طرفدارش ؟
مادر قرآن رو بالا گرفت و گفت :
_برید به سلامت .
از زیر قرآن رد شدم که مادر باز با همان دلشوره ی بی دلیل مادرانه و پرسید:
-داروهاتو برداشتی ؟
-چیزی جا نذاری .
-نه .
صورتش رو بوسیدم و گفتم :
_برم ؟ یا بازم میخوای بپرسی ؟
لبخندی زد و گفت :
_مراقب خودت باش .
-هستم ... خداحافظ.
از پله ها پایین رفتم و پایین پله ها که رسیدم برای مادر دستی تکون دادم . همون موقع داشت زیر لب وردی میخوند که از همان کنار در به سمتم فوت کرد . خنده ام گرفت .حسام ماشین علیرضا رو قرض گرفته بود.چمدون مرا هم صندوق عقب گذاشته بود و منتظر من بود . نشستم روی صندلی شاگرد که گفت :
_کمربندت خانمی .
-آخه میخوره به بخیه های روی معده ام ، درد می گیره .
چرخید به سمت صندلی عقب و بالشت کوچکی رو برداشت :
بگیر اینو بذار روی بخیه هات ، کمربندت رو ببند.
خنده ام گرفت :
_این دیگه چیه ؟
-واسه تو آوردم ،گفتم یه وقت اگه خواستی تو ماشین بخوابی یه چیزی زیر گردنت بذاری که گردنت درد نگیره .
از اینهمه توجه اش ، لحظه ای قلبم ضرب تندی گرفت. اما حتی تشکر هم نکردم. بالشت کوچک و نرمی که برایم آورده بود رو روی شکمم گذاشتم و کمربندم رو بستم . آینه ی وسط رو تنظیم کرد و درحالیکه بلند بلند آیه الکرسی میخوند .نگاهش کردم ، ماشین رو روشن کرد و همون اول یه اسکناس ده تومانی رو داشبورد گذاشت . صدقه بود حتما . راه افتادیم به سوی زیارت امام رضا .
#کــپـــی_حرام است
نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏
🌸🌼🌸🌼🌸
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝