eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام_اربابم ❤️ 🥀 جز ڪیست ڪه در سایہ ے مِهرش برویم رحمتِ اوست ڪه هر لحظہ من و توست...💜 @mojaradan
joze17.mp3
3.8M
صوتی🎧 هفدهم📜 به روش (تندخوانی)✨ 🍃 باهدف انس با قران درماه 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17(1).mp3
5.15M
💫☀️یک مسأله شرعی به همراه شرح دعای ماه مبارک رمضان حضرت آیت الله (ره)☀️💫 🔴 😍 ☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘
❤️ اشک و سلاح سرمایه‌ی من است. ای خدای عزیز و خالق بی‌همتا! دستم خالیست، توشه‌ای برنگرفته‌ام. فقیر در نزد کریم چه حاجت به‌بردن توشه؟ 🍃 : 🌹امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد کمتر از نیست🌹 🌷شادی ارواح طیبه شهدا و والدین آنها سه صلوات🌷🌷🌷
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣1⃣2⃣ تند تند اشک هایم را پاک کردم و به رویشان خندیدم. اتوبوس که حرکت کرد، صمد را دیدم که دست بچه ها را گرفته و دنبال اتوبوس می دود. همان طور که صمد می گفت، شد. زیارت حالم را از این رو به آن رو کرد. از صبح می رفتیم می نشستیم توی حرم. نماز قضا می خواندیم و به دعا و زیارت مشغول می شدیم. گاهی که از حرم بیرون می آمدیم تا برویم هتل، نیمه های راه پشیمان می شدیم. نمی توانستیم دل بکنیم. دوباره برمی گشتیم حرم. یک روز همان طور که نشسته بودم و چشم دوخته بودم به ضریح، یک دفعه متوجه جمعیتی شدم که لااله الاالله گویان وارد حرم شدند. چند تابوت آرام آرام روی دست های جمعیت جلو می آمد. مردم گل و گلاب به طرف تابوت پرت می کردند. وقتی پرس وجو کردم، متوجه شدم این ها شهدای مشهدی هستند که قرار است امروز تشییع شوند. نمی دانم چطور شد یاد صمد افتادم و اشک توی چشم هایم جمع شد. بچه ها را به مادرشوهرم سپردم و دویدم پشت سر تابوت ها. همه اش قیافه صمد جلوی چشمم می آمد، اما هر کاری می کردم، نمی توانستم برایش دعا کنم. حرفش یادم افتاد که گفته بود: «خدایا آدمم کن.» دلم نیامد بگویم خدایا آدمش کن. از نظر من صمد هیچ اشکالی نداشت. آمدم و کناری ایستادم و به تابوت ها که روی دست مردم حرکت می کرد، نگاه کردم و غم عجیبی که آن صحنه داشت دگرگونم کرد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
⚘﷽⚘ آن سفر کرده که صد قافله دل هــمرہ اوست هــر کجا هــست خدایا 🤲به سلامت دارش . . . ✋😍 🌙◆❥↶✨↷❥◆🌙 •|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•
💟 💌 🌷شهــید جــواد جــهانی: به خـــــواهران و بـــــرادرانـــم تـــوصـــــیه می‌ڪنـم ↶↶↶ به خــدا بیشتر جوئیـد دعـــای ڪمــیل و نـمـاز جمــــعـه دعـــــای ‌توســل را از یـاد نــبرید به بیشتر اهمیت دهـــــید. 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 🎥لحظات وداع جانسوز فزرند شهید مدافع حرم "سید احسان میرسیار" در معراج شهدا 💐افطار روز هفدهم رمضان به یاد شهید " میرسیار " شادی روح پرفتوح شهید 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
♨️ معیار دینداری 🔅 دینداری انسان وقتی معلوم می شود که بر سر دو راهی دنیا و آخرت ، و متابعت هوای نفس و شیطان یا بندگی رحمان قرار گیرد . 📚 جرعه وصال ، ص ۸۶ 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
من ے خلوتے را میخواهم.. بی‌ انتها، براے بے واژه، براے و براے ڪردن عاشقانہ اوج گرفتن شدن... 🌹🕊 @pare_parvaz🕊🌹
🌙 چقدر آماده ای؟ شب های قدر نزدیک است. قدر ِ خودت را بدان، خودت را ارزان نفروش. که بهای تو ، فقط ، پروردگار توست.
[خوش بحال بعضیا! چ خوب با خُدا عشق میکنن...:) بقول استاد پناهیآن خدایا منو عاشقِ خودت کن... ماه عاشقیه...♥️ نکنه دست خالی بمونم😔😢🙏 ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣1⃣2⃣ همان جا ایستادم تا شهدا طوافشان تمام شد و رفتند. یک دفعه دیدم دور و بر ضریح خلوت شد. من که تا آن روز دستم به ضریح نرسیده بود، حالا خودم را در یک قدمی اش می دیدم. دست هایم را به ضریح قفل کردم و همان طور که اشک می ریختم، گفتم: «یا امام رضا! خودت می دانی در دلم چه می گذرد. زندگی ام را به تو می سپارم. خودت هر چه صلاح می دانی، جلوی پایم بگذار.» هر کاری کردم، توی دهانم نچرخید برای صمد دعا کنم. یک دفعه احساس کردم آرام شدم. انگار هیچ غصه ای نداشتم. جمعیت دور و برم زیاد شده بود و خانم ها بدجوری فشار می آوردند. به هر سختی بود خودم را از دست جمعیت خلاص کردم و بیرون آمدم. بوی عود و گلاب حرم را پر کرده بود. آمدم و بچه ها را از مادرشوهرم گرفتم و از حرم بیرون آمدیم. رفتیم بازار رضا. همین طور یک دفعه ای تصمیم گرفتیم همه خریدهایمان را بکنیم و سوغات ها را هم بخریم. با اینکه سمیه بغلم بود و اذیت می کرد؛ اما هر چه می خواستیم، خریدیم و آمدیم هتل. روز سوم تازه از حرم برگشته بودیم، داشتیم ناهار می خوردیم که یکی از خانم هایی که مسئول کاروان بود آمد کنار میزمان و گفت: «خانم محمدی! شما باید زودتر از ما برگردید همدان.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
یادت باشد 19.mp3
11.45M
🔊نمایشنامه 9⃣1⃣ 💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر ⏰مدت زمان: 8 دقیقه 🍃🌹 🕊 🕊 🕊 🕊 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام_اربابم ❤️ 🥀 جز ڪیست ڪه در سایہ ے مِهرش برویم رحمتِ اوست ڪه هر لحظہ من و توست...💜 @mojaradan
joze18.mp3
4.16M
صوتی🎧 📜 به روش (تندخوانی)✨ باهدف انس باقران درماه 🌷