#سنگر شهدا
#شهید محمد جواد باهنر 🌷
با دوستانش تصمیم گرفته بود هر طور شده مجله مکتب تشیع را منتشر کنند؛ اما نه پولی داشتند و نه تشکیلاتی. قبل از همه با نویسندگان صاحب نظر و مشهور قرار گذاشتند و کار نوشتن مقاله را به آنها سپردند.
بهترین راهی که برای تامین هزینه ها در نظر گرفته شد، پیش فروش نشریه بود. قبض های پیش فروش را آماده کردند که روی آن فهرست مقالات با نام نویسنده ها و کمی توضیح در موضوع هر مقاله نوشته شده بود.
این کار مورد استقبال قرار گرفت و ده هزار جلد مجله مکتب تشیع پیش فروش شد. وقتی چاپ شد، مورد استقبال قرار گرفت. پنج هزار نسخه دیگر از آن هم، تجدید چاپ شد؛ در حالی که در آن زمان پر فروش ترین کتاب ها بیش از سه هزار نسخه تیراژ نداشت
وقتی مجله به شماره ششم رسید، ساواک نتوانست آن را تحمل کنند و برای همیشه توقیفش کرد
#سنگر شهدا
#شهید جواد محمدی 🌷
موصوع: (حجاب)
همسر شهید جواد محمدی با اشاره به شخصیت همسرش و اولویتهای او در زندگی گفت: شهید محمدی اهمیت بسیاری به حجاب میداد و حتی در فیلمی که بعد از شهادتش منتشر شد گفته بود: «اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بیحجابها و آنها که ترویج بیحجابی میکنند را در آن دنیا خواهم گرفت».
سلیمانی با بیان اینکه شهید محمدی توسل پنهانی به اهل بیت(ع) داشت، افزود: به دلیل توسل شهید محمدی به اهل بیت همیشه دلم میخواست که او دعا بخواند و من تکرار کنم، موقع دعا خواندن اشک میریخت.
#سنگر شهدا
#شهید مرتضی آوینی🌷
موضوع:مردان حق اهل شهرت نیستند
مردان حق اهل شهرت نیستند و از دوربین میگریزند و اگر هم بپذیرند، دشوار سفرهی دل خود را در برابر چشمان نامحرم دوربین میگشایند.
سینهی آنان تماشاگه رازهای نهفتهی خداست و اگر سخن بگویند، نه از رودخانهی «زاب» کویر مینالند، نه از ارتفاعات پر بهمن هوار، نه از خستگی صدها کیلومتر راهپیمایی و نه از زندگی مداوم در هجرت؛ نه از برف و نه از باران. اما دنیاگرایی اهل دنیا باری است گران که کمرشان را خم میکند و پشتشان را میشکند.
ای کاش می شد تا تو را در مأمن گمنامی ات رها کنیم و بگذریم، که تو این چنین می خواستی. اما ای عزیز! اجر تو در کتمان کردن است و اجر ما در افشا کردن، تا تاریخ در افق وجود تو قله های بلند تکامل انسانی را ببیند.
#سنگر شهدا
#شهید مهدی باکری 🌷
موضوع: شهردار بدهکار
مهدی در طی زمانی که شهردار ارومیه بود یک ریال هم حقوق نگرفت. با من که مسئول اعتبارات شهرداری بودم، هماهنگ کرده بود که به هر نیازمندی که امضایش پای نامه او بود، مبلغ مذکور را بدهم.
می نوشت: امور مالی! لطفا مبلغ فوق از حقوق این جانب به ایشان پرداخت شود.
وقتی که از شهرداری رفت سپاه، سی هزار تومان بابت همین امضاها به شهردار ی بدهکار بود.
یک روز گفتم: اگر اجازه بدهی حقوقت را حساب کنیم تا بروی از شهرداری بگیری.
گفت: نه لازم نیست. من حقوقم را گرفته ام. منظورش همان حقوق ماهی ۷۰۰ تومان سپاه بود.
#سنگر شهدا
#شهید سردار محمدکازرونی 🌷
🌷 شهیدی که حاج قاسم او را کلید لشگر معرفی کرد🌷
🔹️ در زمان جنگ عراقی ها برای شهید محمد مهدی کازرونی، جایزه ای بیشتر از فرمانده اش تعیین کرده بود!
◇ در لحظه شهادت قرآن را بوسید و زیر لب امام زمان (عج) را صدا میزد.
◇ در عملیات حصر آبادان توانست با اسلحهٔ خالی چند عراقی را اسیر کند.
◇ حاج قاسم درمورد ایشان گفتند: حاج مهدی کازرونی کلید لشکر بود و قسم میخورم در وجودش ذره ای ترس وجود نداشت.
#سنگر شهدا
#شهید علی صیاد شیرازی 🌷
موضوع:احترام به پدر
خیلی اتفاق می افتاد که دوستان و آشنایان برای کارهای خود به پدر مراجعه می کردند و می خواستند به علی بگوید تا مشکل شان را حل کند. علی هم سبک کارش این بود هر کس به او مراجعه می کرد، اگر درخواستش منع قانونی نداشت انجامش می داد و اگر منع قانونی داشت، توجیهش می کرد و علت نشدنش را بیان می کرد.
یک بار یکی از همشهری ها کاری داشت. پدر به علی نامه نوشت. آن شخص به تهران رفته بود و علی به او ناهار هم داده و علت انجام نشدنش را بیان کرده بود. اما او شیطنت کرده، به پدر گفت: دیدی پسرت اعتنایی به تو و حرفت نکرد. این مطلب باعث نارحتی پدر از علی شد.
آن وقت ها علی تیمسار بود و فرمانده نیروی زمینی ارتش. وقتی هم می آمد همه خواهرها و برادرها جمع می شدیم تا ببینیمش. علی از در که وارد شد به سمت پدر رفت تا دستش را ببوسد ؛ اما پدر با ناراحتی علی را هل داد و روی زمین انداخت.
علی دیگر بلند نشد. همین طور با زانو آمد و خودش را روی پای پدر انداخت و گفت: اگر مرا نبخشید از روی پای تان بلند نمی شوم. او التماس می کرد و ما همه گریه می کردیم. آخر کار مادرم به پدرم نهیب زد که «جرا این طوری می کنی مرد. خجالت بکش». پدرم ناگاه تکانی خورد و علی را بلند کرد.
علی وقتی بلند شد بعد از دست بوسی پدر و مادر کنار پدر نشست. گویی اصلا اتفاقی نیفتاده است. در ضمن حرفها، پدر را روشن کرد که آن شخص حقش نبوده. بعدا پدر مفصل خدمت آن شخص رسیده بود
#سنگر شهدا 🌷
#شهید رضا چراغی 🌷
#موضوع:مرخصی در خط مقدم
لشکر ۲۷ بعد از عملیات رمضان، روی منطقه سومار متمرکز شده بود. رضا پایش در عملیات قبلی مجروح شده بود و خوب نمی توانست راه برود.برای عملیات بعدی نیاز به شناسایی داشتیم. سعید قاسمی که مسئول اطلاعات و عملیات لشکر بود، به همراه شهید همت و حاج حسین الله کرم سخت مشغول شناسایی بودند. با این همه رضا دلش آرام نمی گرفت که بنشیند و از دور ناظر امور باشد.
صبح بعد از نماز رضا را با موتور تا روستای بابکان می رساندم. از آنجا تا خرابه های میان تنگ روی کول خودم می گرفتم. آنجا با دوربین و نقشه و دیدگاه مشغول شناسایی می شد.
گاهی جلوتر هم می رفت که مجبور می شدم بهش بگم: «رضا جان؛ اینجا را بگذار برای نیروهای اطلاعات». می گفت: «نه محسن؛ باید جلو برویم».
یک روز در میان همین خرابه ها مشغول شناسایی بودیم رضا گفت: محسن بدو که عراقی ها آمدند.
سریع انداختمش روی کولم و رساندمش به موتور. عراقی ها هم به خرابه رسیده بودند و گلوله هایشان از کنار گوشمان رد می شد. با بالاترین سرعت ممکن در بین چاله ها حرکت می کردم.
یک آن احساس کردم موتور سبک شده. به عقب که نگاه کردم دیدم رضا نقش زمین شده و نای حرف زدن هم ندارد.
دوباره سوار موتورش کردم و رساندمش به بهداری. با تزریق دو آمپول مسکن کمی حالش به جا آمد.🌷🌷🌷
🌴🥀🌴
#عاشقانه_های_شهدایی
بچه ها #دعا کنید
#دعا کنید...
#دعا کنید #شهیـــد " باشیم"
نه اینکه فقط #شهیــــد" بشویم".
اصلا تا #شهیـــد نباشیم،
#شهیــــد نمیشویم. .
تا حالا فکر کرده اید،
پشت بعضی دعاهای #شهادت،
یک جور فرار از کار و تکلیف است.
سریع #شهیـد شویم
تا راحت شویم!
اما ..
دعا کنید
قبل از اینکه #شهیـــد بشویم،
یک عمر #شهیــــد باشیم.
مثل #حاج_قاسم_سلیمانی
که #رهبر به او می گوید تو خودت #شهید زنده ای برای ما.
مثلا هشتاد سال
#شهیـد باشیم.... !!!!
#شهیـد که " باشیم"، خودش مقدمه میشود تا #شهیـد هم "بشویم"
#ان_شاءالله
🕊 #شهدا
🕊🌹 #همیشه
🕊🌹🕊 #نگاهی
# سنگر شهدا
#شهید مصطفی چمران 💐
استدلال جالب شهید چمران برای یک عمل مستحبی
#متن_خاطره
نیمه شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد، همسرش غاده طاقت نمی آورد و میگفت: بس است دیگر! کمی استراحت کن. از این همه عبادت خسته نمیشوی؟ آقا مصطفی چمران هم در جواب ایشان میگفت: یک تاجر اگر از سرمایهاش خرج کند، بالاخره ورشکست میشود؛ باید سود بدست بیاورد تا زندگیاش بگذرد؛ ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست می شویم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعریف میکرد میگفت: خواب شهدا را دیدم
ازشون سوال کردم شما شهید هستید
چرا دعا نمیکنید ما هم شهید بشیم💔
گفت ما براتون دعا میکنیم شهادت هم براتون مینویسن ؛ خودتون گناه میکنید پاک میشه ...
#ابراهیم_هادی💔
#شهادت 💔
#شهید 💔
سالروز شهادت
سرلشکر منصور#ستاری
شهید منصور ستاری در سال ۱۳۲۷در قرچک ورامین به دنیا آمد او پس از طی تحصیلات متوسطه، وارد دانشکده افسری شد. پس از طی مدارج علمی از جمله رادار کنترلی، دوره کنترلر شکاری را ، در آمریکا و اخذ لیسانس برق و الکترونیک از دانشگاه تهران، به خدمت ارتش درآمد و در شمار افسران خوش فکر و مدیر نیروی هوایی قرار گرفت. شهید ستاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در طول هشت سال دفاع مقدس، با قبول مسؤلیت های مهم فرماندهی، معاون عملیاتی، فرماندهی پدافند هوایی و معاون طرح و برنامه، خدمات شایانی به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ارائه داد. وی در بهمن ۱۳۶۵به واسطه شایستگی و لیاقت، به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و در طی هشت سال مسئولیت فرماندهی این نیرو، با اجرای ده ها برنامه و طرح مختلف، توان رزمی نیروی هوایی ارتش را افزایش داد. شهید ستاری سرانجام در تاریخ 15/10/ ۱۳۷۳به همراه چند تن از مسئولان نیروی هوایی، در مسیر برگشت از کیش به تهران، در مراسم فارغ التحصیلی گروهی از دانشجویان دوره خلبانی در پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان شرکت کردند. پس از اقامت دو ساعته در اصفهان در راه بازگشت، هواپیما، دچار سانحه شده پس از آتش گرفتن سقوط کرد. در این حادثه، شش امیر نیروی هوایی ارتش از جمله سرلشکر خلبان مصطفی اردستانی (فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) به همراه سرلشکر ستاری و شش تن از خدمه پروازی به درجه رفیع شهادت نائل شدند. #شهید #ستاری هنگام شهادت، چهل و شش ساله بودند،
🇮🇷#جهادتبیین
🇮🇷#سلام_برشهیدان
🇮🇷#پای_کار_انقل
#سنگر شهدا 🌷
#شهید جعفر جنگرودی 🌷
#خاطرات شهید🌷
زمانی که عملیات فاو با نام مقدس یا فاطمهالزهرا(س) شروع شد؛ موقع حرکت نیروها، حاج جعفر به آنها گفت: بشینید. حاج جعفر پیش «رضا پوراحمد» که یکی از زاکران و مداحان بود رفت و به او گفت: قبل از حرکت توسل به حضرت زهرا(س) پیدا کنید و پس از ذکر مصیبت حضرت زهرا(س) حرکت کنید. موقع رفتن سردار «فضلی» به حاج جعفر گفته بود: استخاره کن. حاج جعفر استخاره را انجام داد و به سردار «فضلی» گفت: این عملیات به اِذن خدا با موفقیت انجام میشود و مشکلی پیش نمیآید. این عملیات پیچیده که هم آبی و هم خاکی بود، شروع شد و با اذن خدا و نام حضرت فاطمه زهرا(س) نیروهای ما وارد شهر فاو شدند و آنجا را از دست نیروهای عراقی آزاد کردند.
🌺امام سجاد(علیه السلام) :
✨هر که در روزگار غیبت قائم ما را بر ولایت ما استوار ماند،
خداوند پاداش هزار #شهید به مانند شهیدان بدر واحد به وی عطا فرماید.
📚بخارالانوار/ج۵۲
✍🏻#لبیک_یا_خامنه_ای یعنی استوار ماندن بر ولایت #امام_زمان
#سنگر شهدا 🌷🌷🌷
#شهید ابوالفضل عباسی 🌷🌷🌷
#منبع برش ها
چند وقت بود که یکی از همکارهایش شده بود همسایه مان. رنگ خانمش زرد بود و بیمار به نظر م یرسید. یک روز ابوالفضل این مطلب با همکارش مطرح کرده بود که انگار خانمت مریض است. طرف با بی خیالی گفته بود: من حوصله ندارم. اگه خیلی دلت به حالش می سوزد، ببر درمانش کن.
با هم یک ماه افتادیم پی کارش. می بردیمش رشت و می آوردیم. عفونت تمام بدنش را فرا گرفته بود. بعد از اینکه مشکلش حل ش به من گفت: «شهناز! این همه مرا بردید و آوردید؛ شوهرت یک بار هم به صورت من نگاه نکرد».
#سنگر شهدا 🌷🌷🌷
#شهید ابوالفضل عباسی 🌷🌷🌷
منبع :برش ها
یک روز چند دقیقه ای می شد که رفته بود سر کار، برگشت و لباس فرمش را درآورد. رفت بیرون و پس از مدتی آمد که برود سرکار.
پرسیدم برای چه برگشتی؟
گفت: در راه که می رفتم، دیدم که همسایه مان آقای بنیادی برای پسرش دوچرخه خریده، او بلد نبود راهش ببرد، خورده بود زمین. برگشتم دوچرخه سواری را کاملا بهش یاد دادم و الان خیالم راحت شد و دوباره بر می گردم سر کار.
همیشه هفته ای یکی دو جلسه به بچه های همکارهایش زبان انگلیسی یاد می داد. با اینکه پدرانشان در دوره آموزشی کشور انگلیس همراهش بودند و زبان بلد بودند؛ اما حال این کار را نداشتند. بعد از درس هم می بردشان بیرون، با آنها فوتبال بازی می کرد.
کاش
خنثی کردنِ نفس را هم
یادمان می دادیـد...
می گویند :
آنجا که نفس مغلوب باشد
عاشق می شوی
عاشق که شدی
#شهید میشوی...
کاش
خنثی کردنِ نفس را هم
یادمان می دادیـد...
می گویند :
آنجا که نفس مغلوب باشد
عاشق می شوی
عاشق که شدی
#شهید میشوی...
#سنگر شهدا 🌷
#شهید سیدحسین حسینیگوکی
#منبع: مرکز اسناد انقلاب
این شهید بزرگوار در سال 1334 متولد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. فقر خانواده مانع از ادامه تحصیلش شد؛ لذا ترک تحصیل کرده و از همان اوان نوجوانی کمک خرج خانواده بود. وی فردی مبارز و مذهبی بوده و همیشه در مجالس مذهبی و تظاهرات و مبارزات انقلابی شرکت میکرد. تا اینکه در تاریخ جمعه بیست و چهار آذر ماه 1357 در واقعه مسجد امام کرمان مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
#سنگر شهدا 🌷
#شهید سید محمود سید رضایی🌷
#منبع: مرکزاسنادانقلاب
سید محمود سید رضایی در سال 1300 در جوشان از توابع بخش گلباف کرمان بهدنیا آمد. او فردی مؤمن بود و چون در یک خانواده مذهبی رشد کردهبود، به ائمه اطهار علاقهمند بود و عشق میورزید. روح او با شروع انقلاب نتوانست آرام گیرد و با شوری بیسابقه در فعالیتهای انقلابی شرکت میجست. در زمان تبعید حضرت امام (ره) اعلامیههای ایشان را به مردم میرساند. با مردم صحبت میکرد و آنها را نسبت به ظلم و ستم پهلوی به مبارزه فرا میخواند. به همین علت چندینبار افراد پاسگاه و چماقبهدستان رژیم تصمیم گرفتند او را از بین ببرند. سرانجام سید محمود سیدرضایی در تاریخ سهشنبه بیست و هشت آذر 1357 به لقاءالله پیوست.
#سنگر شهدا
#شهید حمید سامپور ماهانی
#منبع: مرکز اسناد انقلاب
در چهاردهم خرداد 1341، در شهرستان کرمان چشم به جهان گشود. پدرش ماشاءالله شاغل در آموزش و پرورش بود. او تا دوم متوسطه درس خواند. شانزده ساله بود که در دوم اسفند 1356، در بندرعباس بر اثر شکنجه رژیم طاغوت به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
#سنگر شهدا 🌷🌷🌷
#شهید حمید سامپور ماهانی
#منبع:مرکز اسناد انقلاب
در چهاردهم خرداد 1341، در شهرستان کرمان چشم به جهان گشود. پدرش ماشاءالله شاغل در آموزش و پرورش بود. او تا دوم متوسطه درس خواند. شانزده ساله بود که در دوم اسفند 1356، در بندرعباس بر اثر شکنجه رژیم طاغوت به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
#سنگرشهدا
#شهید مدافع حرم سید سجاد روشنایی🌷🌷
منبع: نویدشاهد🌷🌷🌷
فرمانده گردان سوم امام حسین(ع) از لشگر 17 علی ابن ابی طالب(ع) استان قم بود که در عملیات آزادسازی نبل والزهرا در بهمن 94 به شهادت رسید.
#بخشی از بیانات شهید👇
امروز روز اعزام بود مقداری هیجان و تردید در دلم بود به همین دلیل خواستم از قرآن مددی بگیرم در دلم توسل به آقا امام زمان(عج) نمودم و این آیه آمد از خواندن این آیه پشتم لرزید و اشک از چشمانم سرازیر گشت چون من خود را هرگز لایق این آیه نمیدانم اما دلم قرص و محکمتر از گذشته گردید. انشاءالله که فردای قیامت که در خون خود غوطه ور در محشر محشور گردم. باشد تا شرمنده آقا امام زمان(عج) و رهبر عزیزتر از جانم امام خامنهای عزیز نباشم.