eitaa logo
بهشت خانواده💞
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
816 ویدیو
85 فایل
💞بسم الله الرحمن الرحیم💐 💥 با این کانال خونواده خودتون رو وارد بهشت کنید.💞 @beheshtekhanevadeh14 ارتباط با مدیر کانال: نظرات و پیشنهادات @Hassanvand1392 کانال مشاوران تنها مسیر آرامش @MoshaverTM
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت خانواده💞
#اصول_تزکیه🍃🌺 🍃🌺#قسمت_هفتم 🔵شما امروزه به سختی می‌تونید این نیازهای جدید ضد دین مسائلی که در ذهن بچ
🍃🌺 🍃🌺 💧و این جهان امروز ما جهان تشنه ست ✨آقا امام زمان علیه السّلام جهان رو با عقل اداره می‌کنند دست میکشه به سر مومنین عقل‌شون رو اضافه میکنه. خب بعد دیگه آدم عقل داشته باشه آسوده خواهد شد؛ با دین ارتباطش خیلی قشنگ میشه.🌳 ⛔️الآن میزان بی‌دینی در جامعه‌ی ما دوستان من چقدر است بگذارید من بی‌محابا در آغاز ماه رمضان این سخن اگرچه با ضیافت و با یه جلسه‌ی مهربانانه جور در نمیاد؛ انتقادیه، مطرح بکنم. میزان عقلانیت دینی ما کمه.😔 اکثرهم لایعقلون ... ما هم شده خوب نمی فهمیم ⭕️اجازه بدید بنده خدمت شما عرض بکنم که بسیاری از مذهبی‌های ما هم خوب نمی‌فهمند 🔴اگر خوب می‌فهمید می‌تونست اطرافیانش رو خوب توجیه کنه. 🔴اگر خوب می‌فهمیدند خوب می‌تونستند توزیع کنند ✅این فهم عمیق خودشون رو در جامعه خوش فهمی و درک عمیق داشتن موجب میشه پاسخ نیازهای امروز رو ما بدیم ♨️و خیلی جای تأسف داره که یک دفعه‌ای یک انسان به یکی که یه معرفت خیلی ساده ست اگه همه می‌دونستند راحت‌تر خودشون رو توجیه می‌کردند. راحت‌تر دیگران رو متقاعد می‌کردند و متأسفانه این تبلیغ و توزیع نشده. 🔺گاهی از اوقات بعضی از معرفت‌های کلیدی وجود دارند که آدم تاسف میخوره در ۱۲ سال آموزش پرورش دانش‌آموزهای ما یک بار اون معرفت کلیدی رو یاد نمی‌گیرند. 🔰خیلی عجیبه من بعضاً میآم توی دانشگاه مثلاً با دوستان دانشجو این بحث رو مطرح میکنم. دانشجو اعتراض میکنه میگه چرا اینو تا به حال به ما نگفته بودید⁉️این آیه کلیدی قرآن رو! چرا هیشکی برای ما نخونده بود؟! اصلا.ً ما نمی‌دونستیم یک همچنین آیه‌ای هست ولی این‌که از اولین آیه‌هایی ست که انسان باید بشناسه. خب محسنات زیادی توی آموزش و پرورش توی معارف دینی ما وجود داره توی دانشگاه‌ها ولی هنوز ما فاصله داریم. چون فاصله داریم مجبوریم از این فرصت رمضان برای آموزش استفاده کنیم. والا می‌گفتیم همه، همه چیو بلدند بیایید با همدیگه تذکری و موعظه‌ای بحث کنیم همون‌هایی که بلدیم قشنگش کنیم؛🌺💖 به دل خودمون جاری کنیم در قلب خودمون دلنشینش بکنیم صرفاً خوشگل حرف بزنیم تا از نظر روحی آمادگی پذیرش آنچه که می‌دانیم رو داشته باشیم تذکر خیلی لازمه اما تذکر بعد از آگاهیه متأسفانه الآن آگاهی هیچ نیست من می‌دونم دارم با جامعه دینی‌ای که واقعاً از نظر دینی جلوتر از همه جوامع دینی دیگه هست صحبت می‌کنم. همین چندی پیش یکی از کشورهای اسلامی بودیم خب شیعیان خوب و قوی‌ای دارند من نام نبرم. ✊ جوون‌های قوی اون جامعه می‌گفتند که آقا ما نسبت به معارفی که توی شهر تهران بین برو بچه‌های مذهبی جاریه ما این‌جا دوران ابتدائی هستیم. مهدکودکی باید با ما صحبت بکنی این سطح صحبت بره بالا ما اصلاً دیگه متوجه نمیشیم. می‌گفتند ما می‌یومدیم ایران می‌دیدم شما چه مباحثی بین خودتون دارید مطرح می‌کنید اینا سطحش خیلی بالاست مردم ما اینجا این چیزها رو متوجه نمیشند خیلی مطالب ابتدائی. 🔰💠 بله! من معتقدم که جامعه ما خیلی پیشرفته ست از نظر معرفتی ولی ابلیس هم خیلی حرفه‌ایه. اون هم داره زور آخرش رو میزنه.😒 ببینید ظهور إن‌شآءالله نزدیکه ظهور محقق بشه ابلیس مرگش رسیده ابلیس بیشترین زورش رو هنگام مرگ میزنه چه مرگ خودش چه مرگ ما بیشترین زور ابلیس اون وقتی ست که جان ما داره گرفته میشه میآد در گوشمون میگه ببین! بیا من کمکت می‌کنم وسوسه میکنه میگه به خدا کافر بشو من کمکت می‌کنم. شدیدترین وسوسه ابلیس مال لحظه مرگ ماست. خب لحظه مرگ ما که او بی‌رحم‌تر میشه لحظه مرگ خودش بی‌رحم‌تر نمیشه⁉️اون‌وقت می‌دونید که ابلیس چنتا دکترا داره یک دکترای روانشناسی داره. دو دکترای جامعه شناسی داره. سه دکترای علوم سیاسی داره. اصلاً فوق تخصص داره توی این زمینه ها دکترا کمه برای او. این جد ما، آدم رو از راه به در کرد حالا ما که تکلیف‌مون مشخصه یعنی خیلی راحت هآ مثل آب خوردن دوتا برادر رو انداخت جون همدیگه یکی دیگری رو کشت. داستان هابیل و قابیل بالاخره او نقش داشت درش. خیلی حرفه‌ایه من اصلاً موندم این حضرت آدم رو چه جوری تونست از بهشت خارج کنه!! سرش رو کلاه بگذاره واقعاً حالا ما اگه این‌جا گناه بکنیم این‌جا دنیاست بالاخره کمبود زیاده آدم دچار معصیت میشه. ایشون که دیگه توی بهشت بودند ابلیس فوق العاده حرفه‌ایه😰 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام .وقتتون بخیر هفته وحدت و میلاد با سعادت پیامبر مهربانی ها حضرت محمد صلی الله و امام جعفر صادق علیه السلام رو محضر عاشقان تبریک عرض میکنم 💐💐💐 انشاءالله خداوند به حق این بزرگواران شناخت مقامشان و معرفت به چهارده معصوم رو بهمون عطا کنه 🤲 📣 بزرگواران امروز ۳۰ ام مهر ماه هست و جزء سی ام قرائت میشه الحمدالله یه ختم قرآن دیگه رو در این ماه به پایان رساندیم خدایا شکرت🤲 انشاءالله عامل به قرآن باشیم و در تمام لحظات زندگی برنامه الهی رو پیاده کنیم و مورد رضایت خودش و حجتش قرار بگیریم .👌✅ 🕊🍃🕊🍃🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و با عرض پوزش بخاطر تاخیر در ارسال درس امشب از خانه تا خدا🌺🔻🔻
❇️قبل از شروع درس ۴۴ از خانه تا خدا عنایت بفرمایید دلها رو ببریم حرم امیرالمومنین علی بن ابیطالب 🔰 ی زیارت امین الله به نیابت از آقا امام عصر روحی فداه و اجابت حوائج رهبر مسلمانان جهان سلامتی همه مومنین در هر کجای عالم و شکست فریب بزرگ قرن [کرونا] و هدایت قلوب به مولا صاحب الزمان و فرج موفورالسرورش قرائت کنیم🌷🔅
🔵 مدیریتِ روابطِ بین اعضای خانواده "توسط مادرِ خانه" باید صورت بگیره. ✔️ برای همین "یکی از مهم ترین مسئولیت های یه خانم توی خانوادش اینه که به همسر و فرزندانش آرامش بده." 🌺🔺💖🌺
بهشت خانواده💞
زیارت امین الله به صدای علی فانی  #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14
ظاهرا زیارت دیر ارسال شد اشکال نداره فکر کنین تو نجف هستیم این درس هم اونجا داره محضرتون تقدیم میشه😊
بهشت خانواده💞
🔵 مدیریتِ روابطِ بین اعضای خانواده "توسط مادرِ خانه" باید صورت بگیره. ✔️ برای همین "یکی از مهم تری
ادامه 🔶 طبیعتاً اتفاقاتِ بد و خوب زیادی ممکنه بیرون از خونه برای آقایون بیفته و ممکنه دچار استرس هایی بشن. 💕 اینجا یه خانمِ باهوش سعی میکنه "با حرفای دقیق و حرفه ای"، به شوهرش آرامش بده.☺️ 🔹✅👆👆 ⭕️ مثلاً آقا یه بدهکاری سنگین داره و حسابی بهم ریخته! ➖ اینجا درسته که خانم ممکنه از لحاظِ مالی نتونه کاری برای شوهرش انجام بده امّا میتونه از اون جمله های مشکل گشای خودش استفاده کنه!👌😊 🌷 مثلاً خانم به شوهرش بگه: 💞 آقای من چرا ناراحته؟ بدهی داری؟ فدای سرت! 😌 ولش کن! 💢 اینجا ممکنه آقا پیش خودش بگه تو هم دلت خوشه خانم! پول ندارم، آبروم داره میره!😪 🔹امّا خانم باید ادامه بده: ❤️ عزیزم فدای سرت. چیه خودت رو داغون کردی؟ اصلاً فردا نمیخواد بری سر کار. فکرشم نکن. موبایلت رو هم جواب نده! اصلاً بده ببینم گوشی رو!
💯 با همین چند تا جملۀ ساده، کلّی میتونه به شوهرش آرامش بده.....💞 ✔️ اینا تکنیک های شوهرداری هست که هر خانمی باید سعی کنه توی زندگی خودش یاد بگیره و پیاده کنه.👌 ✅🔶🚥🌺💖
خب تا همین جا کافی باشه 🌺 🕊❤️🕊اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین 🕊❤️🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و عرض ادب خدمت شما همراهان گرامی سخنی کوتاه از زبان استاد عالیقدر برای بانوانی که دغدغه ی شهادت و جهاد و مقامات عالیه دارن 👌👌 🌄 استاد پناهیان: خانم ها نه نیاز به جهاد دارند و نه به شهادت که به مقامات عالیه برسند بلکه با همان نقش پنهان در دین به همه مقامات می رسند در قیامت معلوم می شود که یک خانم خانه دار که به ظاهر هیچ کاری نکرده چه مقامی دارد. در قیامت معلوم می شود که عالم را خانم های خانه دار می چرخاندند🌹 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂 😅همسرم نماز نمیخونه‼️ ⭕️پیشنهاد میکنم این کلیپ زیبا رو ببینید ✨امام صادق علیه السلام:✨ 🦋کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛ با غیر زبان هآیتان(عملتان) مردم را به کار خیر دعوت کنید. 🍎🍏تربیت فرزند،همسر و.. بیشتر از اونکه با زبان و گفتن باشه🗣 ، با دیدن هست 👀 《اتامرون الناس باالبر و تنسون انفسکم...》 آیا دیگران را به نیکوکاری دستور میدهید و خود را فراموش میکنید .... {سوره بقره آیه ی ۴۴} 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_هشتاد و پنجم از بین حرف هایی که این و آن می زدند، متوجه شدم جنازة ستار مانده
و ششم فردای آن روز رفتیم همدان. صمد می گفت چند روزی سپاه کار دارم. من هم برای اینکه تنها نماند، بچه ها را آماده کردم. سمیة ستار را هم با خودمان بردیم. توی راه بچه ها ماشین را روی سرشان گذاشته بودند. بازی می کردند و می خندیدند. سمیة ستار هم با بچه ها بازی می کرد و سرگرم بود. گفتم: «چه خوب شد این بچه را آوردیم.» با دلسوزی به سمیه نگاه کرد و چیزی نگفت. گفتم: «تو دیدی چطور شهید شد؟!» چشم هایش سرخ شد. همان طور که فرمان را گرفته بود و به جاده نگاه می کرد، گفت: «پیش خودم شهید شد. جلوی چشم های خودم. می توانستم بیاورمش عقب...» خواستم از ناراحتی درش بیاورم، دستی روی کتفش زدم و گفتم: «زخمت بهتر شده.» با بی تفاوتی گفت: «از اولش هم چیز قابلی نبود.» با دست محکم پانسمان را فشار دادم. ناله اش درآمد. به خنده گفتم: «این که چیز قابلی نیست.» خودش هم خنده اش گرفت. گفت: «این هم یک یادگاری دیگر. آی کربلای چهار!» گفتم: «خواهرت می گفت یک هفته ای توی یک کشتی سوخته گیر افتاده بودی.» برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: «یک هفته! نه بابا. خیلی کمتر، دو شبانه روز.» گفتم: «برایم تعریف کن.» آهی کشید. گفت: «چی بگویم؟!» گفتم: «چطور شد. چطور توی کشتی گیر افتادی؟!» گفت: «ستار شهید شده بود. عملیات لو رفته بود. ما داشتیم شکست می خوردیم. باید برمی گشتیم عقب. خیلی از بچه ها توی خاک عراق بودند. شهید یا مجروح شده بودند. آتش دشمن آن قدر زیاد بود که دیگر کاری از دست ما برنمی آمد. به آن هایی که سالم مانده بودند، گفتم برگردید. نمی دانی لحظة آخر چقدر سخت بود؛ وداع با بچه ها، وداع با ستار.» یک لحظه سرش را روی فرمان گذاشت. فریاد زدم: «چه کار می کنی؟! مواظب باش!» زود سرش را از روی فرمان برداشت. گفت: «شب عجیبی بود. اروند جزر کامل بود. با حمید حسین زاده دونفری باید برمی گشتیم. تا زانو توی گل بودیم. یک دفعه چشمم افتاد به کشتی سوخته ای که به گل نشسته بود. حالا عراقی ها ردّ ما را گرفته بودند و با هر چه دم دستشان بود، به طرفمان شلیک می کردند. گلوله های توپ کشتی را سوراخ سوراخ کرده بود. از داخل آن سوراخ ها خودمان را کشاندیم تو. نزدیک های صبح بود. شب سختی را گذرانده بودیم. تا صبح چشم روی هم نگذاشته بودیم. جایی برای خودمان پیدا کردیم تا بتوانیم دور از چشم دشمن یک کمی بخوابیم. نیرویی برایمان نمانده بود. حسابی تحلیل رفته بودیم.» گفتم: «پس دلهره من و مادرت بی خودی نبود. همان وقتی که ما این قدر دلهره داشتیم، ستار شهید شده بود و تو زخمی.» انگار توی این دنیا نبود. حرف های من را نمی شنید. حتی سر و صدای بچه ها و شیطنت هایشان حواسش را پرت نمی کرد. همین طور پشت سر هم خاطراتش را به یاد می آورد و تعریف می کرد. از صبح چهارم دی توی کشتی بودیم؛ بدون آب و غذا. منتظر شب بودیم تا یک طوری بچه ها را خبر کنیم. شب که شد، من زیرپوشم را درآوردم و طرف بچه های خودمان تکان دادم. اتفاقاً نقشه ام گرفت. بچه های خودی مرا دیدند. گروهی هم برای نجاتمان آمدند، اما آتش دشمن و جریان آب نگذاشت به کشتی نزدیک بشوند. رو کرد به من و گفت: «حسین آقای بادامی را که می شناسی؟!» گفتم: «آره، چطور؟!» گفت: «بندة خدا بلندگویی را گذاشته بود جلوی رود و طوری که صدایش به ما برسد، دعای صباح را می خواند. آنجا که می گوید یا ستارالعیوب، ستار را سه چهار بار تکرار می کرد که بگوید ستار! ما حواسمان به تو است. تو را داریم یک بار هم به ترکی خیلی واضح گفت منتظر باش، شب برای نجاتتان به آب می زنیم.» 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا