eitaa logo
دنیای بانوان❤️
12.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
484 ویدیو
9 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام من میخاستم یه تجربه بگم که بامزس😁 من ۵ سال با ی اقا پسر داشتیم باهم آشنا میشدیم که خب کلا خیلی اوکی بودیم ایشون یروز بمن گفتن که مامانم خونه نیست بیا پیشم تنها باشم منم گفتم خب میرم ۵ سال باهمیم میخاست کاری کنه میکرد. رفتمو دیدم کل راه پله رو گل رز قرمز چیده و خیلی احساسی رسیدم به هال دیدم ی دسته گل رز قرمز با ی حلقه خیلی خوشگل رو میز بود همونجا ازم خواستگاری کرد و الانم دارم اینو براتون مینویسم تو همون خونه(خونه مادر شوهرم) کنار هم نشستیم و چایی میخوریم😁❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii آقای کانالمون میگه سلام من پسر چهارده سالم با یه دختر هیجده ساله دوست شدم مجازی حالا گیر داده بمن پول بفرس برا تولدم من پولم کجا بود پولم بابام میده خواستم بگم اشتباه من و نکنید با هرکی دوست نشید و کانالتون عالیییه من هر روز میخونم کلی چیزهای خوب یاد گرفتم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام به روی ماه همگی مامان جون خوزستانی ‌‌
الهی ننه علی اهوازی قربون دلت بشم صورت ماهت بیار نزدیک ببوسم من خودم کوچیکتم کجای خوزستانی عزیزم خدا عمر باعزت بهت بده خدا خیرت بده همسرت مثل گل نگهداری میکنی مامان جونم دیگه خدماتی ک پسر مجردت میدی قطع کن زیادی ک باشی زیادی میشی ی کوچولو از دسترس خارج بشو برا خودت وقت بزار باشگاه پیاده روی با دوستات رفت و امد کن بزار نبودنت بفهمنن بزار بگن وای پ مامانمون کجاست ؟ بگم ها طبع و اخلاق ما خوزستانی ها اینطور البته سوتفهام برای بقیه نشه ما زیادی خونگرم هستیم زیادی خودمون فدا بچها میکنیم ی کم سرد بودن هم لازمه حرفت ب دخترت بگو الان چطور برا ما درد دل کردی برا دخترت هم پیام بفرست بگو دلت تنهاست بگو کودک درونت هنوز بچه و جوانه بگو خواسته هات بگو ی کم جا خالی بده برا کارای ک میکردی کاری کن ک مجبور بشن بیان وسط گود کارت ب کارت کردن براشون درجا بفرست براشون بگو من صدقه بهم نمیرسه مهر و محبت و توجه میخوام خودت لوس کن ب پسرت وقتی سر کاره پیام بده پیام قشنگ مهر و محبتی مادر پسری برا پسرات دلبری کن تا یاد بچگیشون بیفتن تو خونه لباسهای پیرزنی دیگه تنت نکن ی ساپورت خوشگل ی تاپ قشنگ ک بیان ببینن مامان جون دل داره پس باید دل ب دلش بزارن آهنگ شاد بزار نوه ها ک میان باشون بزن برقص شاد شاد ک نوه ها پدر و مادرشون مجبور میکنن پیش شما بیان چون خونه مامان جون بهشون خوش میگذره عشقم یکم سیاست چاشنی رفتارات کن ی لحظه تنها نمی مونی منم ک‌معرف حضور همگی هستم ننه علی اهواز😘 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii در جواب گل پسر مون که از ازدواج مادرشون زد بیرون و....
سلام خانم گلای قشنگ و عزیز کانال ،خوبین ،خوشین عزیزای دلم ؟ا😘❤️ در جواب گل پسر مون که از ازدواج مادرشون زد بیرون و.... منم میخواستم بگم با نظر بقیه خواهرا از جمله ننه علی عزیزمون خیلی خییییلی موافقم ببین پسرم درسته که یه آقای دیگه میخواد پا بزاره تو خونتون و خیلی برات سخته و خودت ماشاا... برا خودت مردی شدی و بهتر وضعیت رو میفهمی ولی هییییییچ مردی نمیخواد جای پدر (خدا رحمتشون کنه)مرحومتون رو بگیره ، فقط میخواد همدم مادرتون باشه ،اینم بدون که تنهایی فقط و فقط زیبنده خداست پسرم شما هم میری سر خونه زندگیتون و باهمسرت ولی اون بنده خدا تنهایی تو چهار دیواری سوت و کور چکار کنه ، بلا نسبت اعضاء کانال ، عروس هم بیاد از قدیم و ندیم مادرشوهر رو قبول نداره هرچند مادر شوهر بی زبون و بی آزار باشه پس الان که بنده خدا مادرت سرپا هست به فکرش باشین والا مادر خیلی باشخصیتی دارین که حرف دلش رو اول به شما زد و نظرتون رو خواست وگرنه میتونست بره صیغه بشه و یا عقد کنه و هزارتا راه دیگه و اصلا نظرت هم براش مهم نباشه و کار خودش رو بکنه تا به گوش شما برسه بعدش مادره ، حالا که از ناراحتی شما اشکش دراومده با یه شاخه گل و دلجویی ،ازش عذرخواهی کن و شما هم حرف دلت رو بزن ، حواست به مادرت باشه در ضمن خوب خوب تحقیق کنید بعد اجازه خواستگاری بدین و بدون رودروایستی و با ادب و متانت از مادرتون بخوایین سهم چیزی که از پدر تون به ارث مونده بهتون بده یا دستنوشته و سندی براتون درست کنه که خدای ناکرده مسئله ای پیش نیاد آفرین پسر خوب ، به جای ناراحتی و قهر ،مادرت رو درک کن انشاا... شما هم کیس مورد علاقه ات رو پیدا کنی و خوشبخت باشین الهی آمین 🤲🙏 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii با یه آقایی ۷ سال بزرگ تر از خودم قرار ازدواج رفتم، پدر دیوانه تر از خودش به بابام فشار آورده بود پسرم فرشته است الا بلا بذار دخترت و پسرم یه قرار برن واسه ازدواج !.... ‌‌
نگو مردک چشمش دنبال خونه زندگی ما بوده و نقشه داشته، خلاصه رفتیم قرار درحالیکه اصلا به دلم نبود، گل پسرش هم وسط قرار یهو برگشت گفت زن حال نده طلاقش میدم ! باید به مادرم احترام ۱۰۰ بذاری هرچی گفت هیچی نگی و بگی‌چشم !(مادر و پدرش جدا شده بودن ! این‌ با مادرش زندگی میکرد و قصد داشت زنشو ببره کلفتی مادرش مثل اینکه ! ) یهو دیدم حضرت آقا دیگه خیلی پیش من خودشو ول کرده و به پارتی رفتن هاشو و کابینت های پر از م شروب اش افتخار هم میکنه، هی سیگار پشت سیگار هم میکشید، هرچی میگفتم من حالم داره بد میشه گوشش بدهکار نبود، میگفت چقدر حساسی، من بدتر از این بکشم چی ؟ مثلا ت ریاک بکشم‌بده مگه ؟! چی میشه ؟! دیوانه ای بود اون سرش نا پیدا ! فکر میکرد چون یه ماشین گرون زیر پاشه اهل هر بساطی باشه همه ی دخترا باید براش بمیرن و سجده اش کنن ! وقتی منو رسوند دم خونه مون، برگشتم بهش گفتم به درد ازدواج نمیخوری تو ، از شوک جواب من ماشین رو دوباره انداخت تو خیابون، نیم ساعت الکی دور زد و بعدشم دوباره منو رسوند دم در خونه و برگشت گفت حالا ردت کردم نری تو خونه گریه زاری کنی ! گفتم چرا اینو میگی ؟ گفت یه دختره بود من ردش کردم تا الان هنوز داره گریه میکنه 🤣🤣🤣 فکر کن من ردش کردم دیوانه برگشته اینطوری میخواد از رو نره 🤣🤣🤣🤣 تنها خوبیش این بود هرگندی بود، حداقل صادق بود، میگفت همینم که هستم ! میخوای بخواه نمیخوای بقیه هستن 🤣🤣🤣🤣 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام مجدد اما دختر خوبم که اسفند ماه عروسیشه ۴۵ ملیون اتلیه می شه من جای تو باشم عروسی نمی گیرم ولی اتلیه می رم برای خودت عکست بمونه یادگاری ولی تالار عروسی یکی می گه غذاش شور بود شیرین بود عکست بگیر یادگار عکسات می مونه انشا الله خوشبخت بشی عزیزم 🌺🌺🌺🌺 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام دخترگلی که فرمودن عقدمحضری ساده میشه؟ چرانشه عزیزم من خودم عقدساده درمحضرفقط خطبه روخوندن ویه گردنبندخیلی سبک بهم دادن حتی دسته گل ،لباس،...هم نداشتم بامانتووشلواررفتم عقدکردم خوشبخت زندگی کردن مهمه بقیه چیزهاروبریزردور ،خوشبخت بشی عزیزم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام در رابطه با خانمی که همسرش دختر دوستش را عقد کرده : عزیزم چرا گذاشتی این اتفاق بیفته یعنی چه که دوستش وصیت کرده مگه همه وصیت ها باید عمل بشه .نمی‌دونم چی بگم بهت خیلی سخته خدا صبرت بده یه زن جوان تر از خودت آوردید تو خونه و همه هم دوستش دارن و حالا ازش بچه میخان. کاریه که شده دیگه باید باهاش کنار بیای @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خدمت همه دوستان و ادمین عزیز خطاب به آقای محترمی که با دختر خانم قصد ازدواج دارند وبا هم که میرن رستوران دختر خانم حساب نمیکنه آخه برادر من این چه حرفی هست زنها همیشه دوست دارند این جور مواقع مردها دستشون توی جیب خودشون باشه در واقع دارن به شما اقتدار میدن 😂شما زیاد به دل نگیر به نظر من که هر کس دیگه ای هم بود همین کار رو می‌کرد حالا شما هم نمیخواد خیلی حساب گر باشید حالا حالا ها باید خرج کنید به قول معروف باید سر کیسه رو شل کنید آخه برادر من بزرگی خرج داره حق نگهدارتون 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ⚫️ ژاله علو درگذشت... 👈 سکانسی به یادماندنی از وصیت مختار به مادرش با بازی مرحومه ژاله علو در سریال مختارنامه شادی روحش صلوات و فاتحه هدیه کنیم. 🙏 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii اشکال نداره اگه ناراحتی ، حوصله نداری ، خسته ای؛من درکت میکنم ، میدونم داریم راه سختی رو میگذرونیم؛واسه همین ازت نمیخوام که خوشحال باشی ، فراموش کنی همه چیو و به روال عادی زندگیت برگردی؛ میخوام که مراقب خودت باشی و فقط ادامه بدی 💆🏻‍♀🎀🪄 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii What’s yours will come.✨ هر آنچه برای توست خواهد آمد..✨ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🍃🍃 شراره خانم از زندگیش میگه....
وقتی منو بردن اتاق عمل خانوم دکتر گفت بسختی از بابای بچه رضایت گرفتن ! و گفت که چقد بی تابه .. خیلی زود بیهوش شدم و دیگه بقیه حرفهاشو نشنیدم ...*** با شنیدن صدای شاپور بسختی چشمهامو باز کردم ..دردو.حشتناکی. روداشتم تجربه میکردم.‌سردرد و درد ز.خم شکمم..فقط داد میزدم که سوختم ...اصلا یادم نبود بچم دنیا اومده که یهو متوجه چشمهای قرمز شاپور شدم..انگار پتکی تو سرم خورد و همه چیز یادم اومد هیحان زده و متعجب گفتم _:شاپووور ...شاپور...بچم کو؟دختره ؟؟ یا پسر ؟ شاپور دماغشوبالا کشید و یهوزد زیر گریه بنددلم پاره شد _:چیه ..چراگریه میکنی شاپوردستمو به آرومی فشار داد و همون لحظه پرستار بچوو آورد پیشم و خواست شیرش بدم _:با ذوق نگاهی به بچه کردم ‌..ملافه ای که دورش پیچیده بودن روباز کردم وای باورم نمیشد دختر بود !! محکم تو سینم فشارش دادم ...شاپور ولی گریه میکرد معنی این گریش رو نمیفهمیدم سردرگم شدم ! آب دهنموبلعیدم ..بسختی سینمو تو دهن دخترم گذاستم ..و گفتم .. _:چیه شاپور ‌‌...دلیل این گریت چیه !؟ نکنه تودلت پسر میخواست ؟ چون دختر شده گریه میکنی آره ؟ شاپوردستهاشو روصورتش گذاشت یهو برگشت تا چشمش توچشم من نیافته و گفت _:دوتا بودن شراره! دوقلو بودن ‌... با کلی هیجان توجام نیم خیزشدم _:کوووو...کوووواون یکی کو _:مردده! شاپوراینو گفت و با گریه رفت بیرون و این سر آغاز یک بیماری و.حشتناک افسر.دگی برای من شد !زندگیم دوباره رنگ باخت مخصوصا وقتی رفتم دیدمش ‌..که ای کاش اصرار نمیکردم ...وقتی با شاپور توی خاک گذاشتمش..انگار یه عروسک رو خاک کردم ..اگه زنده بود حتما زیباترین دخترمیشد ! بعد خاکسپاری دخترم ..وقتی برگشتم خونه نتونستم مثل سابق زندگی کنم زد بد خلق شدم ...ناشکر شدم ...یاسمن دخترمو نادیده گرفتم ...شاه رخ رو ازخودم طرد میکردم و شاپور تو همه این مدت فقط صبر کردو صبر کرد دخترم بزرگ شد ...نزدیک تولد یک سالگیش بود که یه شب تب و.حشتناکی کرد...
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii من فقط پسر عموم رو دوست دارم... ‌‌
سلام.التماست میکنم مشکلم رو بزاری زودتر چون زمانی ندارم بنام خدا.الهام۱۷ ساله.من یه دختر مذهبی هستم.به ترتیب یع خواهر و برادر بزرگتر از خودم دارم.من سالها پیش عاشق پسرعموم شدم.ایشونم همینطور.خونشون روستا بود.ما هیچگونه ارتباطی(چت.تماس و..)باهم نداشتیم.حدود پنج سال هست که این علاقه شکل گرفته.ما فقط سالی یکبار اونم عید ها همدیگه رو درحد یک سلام ساده میدیدیم.ایشون۲۴سال دارن.سه سالی هست که از طریق خانوادشون اومدن خاستگاری ولی خانوادم جوابی ندادن.دوسالی هست که من یه خواستگار سمج دارم ایشونم از اقوام دور هستند.۲۸سال دارن.و کارمند سازندگی هستند فکر کنم.ادم خوبی هست ولی به شدت به زن داداشش گوش میده.و این خاستگاری هم از اول از طریق همین زن داداشش(که دختر خاله من میشه)صورت گرفت.من این اقا رو اصلا دوست ندارم.از زمستون تا حالا چند هفته ای یبار خانواده عموم میان خونمون برای هواستگاری و خانواده این اقا هم همش زنگ میزنن.پدرم هم با دوتا خانوادع رودربایسی داره.چند باری از من پرسیدند و من گفتم که پسرعموم رو میخام و اصلا نمیتونم به اون اقا جواب مثبت بدم و...تا چند ماه پیش یه مشکلاتی پیش اومد که من گفتم من مشکلی ندارم ولی باید با اون اقا حرف بزنم.من درهم شکستم برای خانوادم.ولی نگفتم که جوابم مثبت هست.همون شب خانوادم رفتن و بهشون قول منو دادن بدون اینکه من چیزی بدونم ولی خودشون فکر میکردن من میدونم😭.چند باری بعد از اون دفعه که بحثش پیش میمومد به مادرم میگفتم که دیگه نمیخام درموردشون بشنوم و من به هیچ عنوان قبول نمیکنم.یه شب که دوباره زنگ زد پدر اون اقا و من گفتم راضی نیستم پدرم گفت من بهشون قول دادم همون موقع ولی چون قبول نمیکنی خودم میبرمشون خاستگاری دخترعمت.منم خوشحال شدم و فکر کردم دیگه تموم شده.حالا دیشب که دوباره زنگ زدن بابام گفت خودم بهتون اطلاع میدم که تا قبل از رمضان بیاید(فک کنم برای نامزدی و..😭)بعد ک تلفنو قطع کرد اومد با من حرف زد و گفت که پسرخوبیه و سالمه و...بهم گفت چون از خانوادش خوشت نمیاد من خودم برات خونه اجاره میکنم.و...من هیچوقت تا الان روی حرف پدرم حرف نزدم.و پدرم منو به اندازه دنیا دوس داشته تا الان.دیشب سرمو انداختم پایین بهش گفتم من نمیتونم قبول کنم قبلا هم گفتم.ک بهم گفت یعنی چی من به مردم قول دادم و نمیشه بزنم زیرش ابروم میره و... اگر قبول نکنی من دیگه بقران قسم باهات کاری ندارم😭اخه مگه گناه من چیه.توی این چند ماه انقدی گریه کردم و فشار روم بوده که قلبم درد میگرفته و من که همیشه نمره اول کلاس بودم درسم افت کرده و حتی یه خط از کتابم رو نخوندم.😭💔بخاطر خانوادم خیلی بهش فکر کردم ولی نمیتونم.نمیشه من حتی عکس اون اقا رو میبینم حالم بهم میخوره.از لحاظ ظاهری خیلی خوشتیپ هستن ولی من نمیتونم قبولش کنم.من پسرعموم رو دوست دارم.😭 ادامه.👇 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
.من پسرعموم رو دوست دارم.😭پسرعموم یبار که پدرم جواب منفی داد فکر کرد که منو دادن به اون اقا بخاطر همین خودکشی کرد که خداروشکر دوستش پیداش کرد و رسوندنش بیمارستان.تا اینکه بازم خانوادش برای خاستگاری اومدن.من بی اون نمیتونم دووم بیارم.دوسش دارم.من انقد سختی کشیدم تو این زندگی که خیلی پخته هستم‌.طوریکه همه فامیل به من احترام میزارن و منو شاه دختر صدا میکنن.شنیدم پدرم به مادرم میگقت امشب زود از سرکار میاد که بره و به اقوام خبر بده و بهشون بگه و...😭💔من تا الان دل به خدا بسته بودم و تنها امیدم این بود که خدا کمکم کنه‌.ولی الان انگار همه چیز تموم شده با اینکه هنوز امید دارم.من مثله هرروز الان خونه تنهام.و تنها راه حلی که برای خلاصی خودم دارم اینه که زندگیمو همینجا تموم کنم.میدونم گناهه ومن خیلی میترسم😭ولی حتی فکر کردن به این موضوع تمامم رو به اتش میکشه.داداشم گفت باید گوشیتو خاموش کنی امشب وقتی گفتم من نمیتونم قبول کنم میگفت تو خیلی پروو هستی و دهنتو ببند و ...😭من خیلی حالم بده و فکر داره دیوونم میکنه.من از این چیزا که قول دادن و اینا سردرنمیارم.من از طرفی نمیخام ابروی پدرم بره و بگن زد زیر قولش😭💔و از طرفی هیچطوری نمیتونم با این اقا نامزد کنم چون کس دیگه رو میخام.😭من ازتون خواهش میکنم به من بگید میشه به پسرعموم برسم؟چکار کنم؟فقط لطفا از فراموش کردنو و اینکه بچه هستم و این دوس داشتن نیست حرف نزنید.😭من چکار کنم خانوادم میخان اونا رو دعوت کنن بیان خونمو.هرجقد فکر میکنم تنها راهی ک ارومم کنه اینه که خودکشی کنم.من همین حالا که این کلمه رو میگم هم تنم میلرزا ولی دیگه راهی ندارم.چون خانوادمو میشناسم.و خودمو هم میشناسم.نمیتونم تحمل کنم.😭و اینو بگم که پسرعموم دیپلم داره و قول داده که بره و ثبتنام کنه دانشگاه و ادامه بده.پسرعموم تهران داخل یه رستوران حسابدار بود.این مدت اومده بود شهرمون و حالا باید برمیگشت ولی چون من ازش خواستم با اینکه شرایطش بد بود موند و نرفت.خانوادم میگن چون کارمند نیست ما دختر نمیدیم😭من چکنم.من زمان زیادی ندارم میخام قبل از اینکه اتفاقی بیفته نظراتتون رو بخونم شاید خدا کمکم کنه😭❤️ادمین لطفا بزار پیامم رو.ممنون از زحماتت.🙏🙏از همتون التماس دعا دارم.دعا کنید منو عشقمو خدا بهم برسونه😭❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام علیکم به همه عزیزان کانال وقتتون خوش💐 عروسی فرمالیته ‌‌
اولا مبارکتون باشه و خوشبخت باشین دختر گلم 💐🥳🥳🥳🥳🥳😁 خب عزیزم، بله درسته مهمترین روز زندگیته، عروسی برای یه روزه و در عمرت یه بار میخوای لباس عروس بپوشی و عکس بندازی ،ولی اول مصلحت زندگیت رو ببین چی واجبه و چی واجب نیست ، از الان زندگییت رو بگیر تو مشتت و خانمیت رو نشون بده ، نه که خدای ناکرده خودت رو از همه چیز محروم کنیا نه ، با سیاست کارات رو پیش ببر همون پول رو پس انداز کنید و طلا بخر به اسم خودت برای یه کار واجب خرج کنید مثل ماشین ، خونه و... باز به اسم خودت 😜😂😂😂 اصلا برو وسط لُس آنجلس عکس بگیر کی میدونه که این عکس کجا گرفته شده یا چقدر هزینه شده ، جز داماد بنده خدا😂😂😂😂 شما در مراسم عروسی همه این کارا رو میخوایین انجام بدین دیگه ، چه کاریه آخه برا خودتون خرج میتراشین ؟ مهم عکسه که دارین میگیرین و به یادگار می مونه ، اگه آقا داماد خودش داشت و راضی بود که ایرادی نداشت ولی ایشون هم انگار زیاد موافق نیستن و همین خدای ناکرده میشه شروع بگو و مگو بعدش ، مطمئن باش بعدا حرفش پیش بیاد میگه مقصر تویی که نذاشتی سعی کنید با هم همراه باشین و سخت نگیرین ، تا زندگی پر خیر و برکتی داشته باشین ، الانه ازدواج خیلی سخت شده مخصوصا هزینه باغ تالار و فیلم و عکس ، وگرنه یه عقد و چهار تا مهمون که اینهمه خرج و ادا و اطوار نداره والا اکثر خونه ها میبینی چندتا جوون موندن عذب به خاطر این مُدها و چشم و هم چشمی ، مهم صداقت و همدلی و تفاهم و درک همدیگست و فاداری عروس خانم هم خب فکر می کنه چشمش کور و دندش هم نرم میخواست زن نگیره 😁 درسته خرج پای داماده ولی خدا روخوش نمی یاد هنوز زیر یه سقف نرفته لب و لوچه ها آویزون این همه بریز و بپاش و اسراف باشه ، الهی خوشیخت باشین🤲 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام 💐 اینقدر از خوندن پیامهای اینجوری ناراحت میشم که تا چند روز حالم خرابه خانمی که عاشق برادر شوهرشه ‌‌
میدونی چرا محبت به پات می ریزه و قهر نمی کنه ؟ چون مفت و مجانی زیر دست و پاش هستی ، چون هیچوقت باهاش زیر یه سقف نبودی و یه مدت باهاش سر نکردی تا ببینی بدتر از شوهر بنده خدات که زندگیش و بچه هاش رو دوستی تقدیم تو کرده و با خیال راحت میره یه لقمه نون در بیاره ، جانشینش ایشون هستش ، فعلا داره نهایت سوء استفاده رو با تعریف دروغین. چرب زبونی ازت می کنه و اسمش رو گذاشتین مهر و محبت ، فکر کردی خانمهای دیگه یکی مثل من مردشون یه باد بزن برداشتن و دارن زناشون رو از صبح تاشب باد می زنن و قربون صدقه شون میرن ؟ نه عزیزجان ، ما هم مهر و محبتی نمیبینم ولی دلیل نمیشه تا شوهرمون نیست دور از چشمش خی انت کنیم ، اگه محبت می خوای خودت هم محبت کن ، باهاش صحبت کن ، یکم زنانگی و سیاست زنانه یاد بگیر شاید تو بلد نیستی چکار کنی و تقصیر رو میندازی گردن شوهر بنده خدات ، برو توبه کن که روزی رسوا نشی ، شرم کن از سه تا بچه های طفل معصومت ، تازه منت میزاری که خ ودکشی نکردم به خاطر بچه ها؟ با وجود و بودن مادر خ یانتکار هم بیشتر عذاب میکشن ، یه کلیپ دیشب تو اینستا دیدم ، یه خانمه همین کار رو میکرد یعنی خ یانت ، بعد شوهرش از سر کار برگشت دختر بچه اش زودتر رفت به باباش همه چیز رو گفت ، که بابا جون وقتی نیستی یه آقاهه میاد خونمون با مامان میرن تو اتاق ،من خیلی بدم میاد ازش ، مرده بنده خدا داشت سکته می کرد افتاد زمین ، بعد اون زنه به دخترش گفت چی به بابات میگی ، مرده گفت هیچی ، بعد بلند شد رفت تو خونه ، زنه هم اینقدر به خودش رسیده بود ، بعد مرده از لباسش تعریف کرد که چه تیپی زدی و دستی به شالش کشید و از پشت با شال زنه رو در جا خفه کرد ، به این میگن رسوایی ، والا بالله ، این مهر و محبت نیست ، برادر شوهرت شیطانه که داره زندگیتون رو نابود می کنه ، حتی از برادرش هم شرم نمی کنه که داره به ناموس برادرش دست درازی می کنه تا دیر نشده شرش رو از سر خودت و زندگیت بکن وگر نه براتو بیشتر بد میشه و روسیاه این ماجرا فقط خودتی بعلاوه از دست دادن زندگیت بعد از فهمیدن شوهرت ازماجرا 😡 🌟آقایون محترم کانال تو رو خدا مواظب زندگیتون باشین و به همسرتون اهمیت بدین ، محبت و توجه کنید ،زن شنیداریه و از نون شب بیشتر به این توجه و محبت احتیاج داره ، کوتاهی نکنید تا همچین ماجراهای تاسف باری پیش نیاد 🌟 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii دوتا کافی نیست ‌‌
من یه نوجوون هیجده ساله هستم و فرزند اول خانواده، یه داداش کوچیک تر از خودم دارم که الان کلاس هشتمه... ما از چهار پنچ سال پیش به پدر و مادرمون میگفتیم، ما باید خواهر داشته باشیم، کلی انتظار کشیدیم، از صحبت های حضرت آقا درباره فرزند آوری گفتیم، براشون از بعضی خانواده های پرجمعیت مثال میزدیم، خلاصه بعد از کلی راه رفتن روی ذهن پدر و مادر، بالاخره فهمیدیم یه عضو جدید داره به خانواده ما اضافه میشه... 😍 ما فقط و فقط آبجی میخواستیم چون من و داداشم و بابام سه تایی مَرده خونه بودیم و مادرم بین سه تا مرد گیر افتاده بود تا بالاخره یه دختر هم داشته باشه که تو کارها کمکش کنه و.... خلاصه تا شش ماه اجازه ندادیم کسی متوجه بشه، ولی بعدش که فهمیدن حرف ها شروع شد، از یه طرف بعضی از فامیل ها به مادرم میگفتن دستت درد نکنه، ما چند سال بود میخواستیم بچه سومو بیاریم ولی جرأت نمیکردیم، حالا که شما برای سومین بار بچه دار شدی، ماهم بدون ترس و لرز بچه سومو میاریم😊😊😊 این فرزند آوری خودش یه بود، چرا که بعد از فرزند سوم پدر و مادرم، شش تا خانواده دیگه بچه دار شدن... دیگه حرف های بقیه رو که میگفتن تازه آسوده خاطر شده بودی، راحت شده بودی و دو تا بس بود مگه میخوای چکار کنی و... شرح نمیدم.(تو خود حدیث مفصل، بخوان از این مجمل) 😂😂😂 حالا از قسمت ناراحت کنندش بگم براتون، ما داشتیم سر انتخاب اسم خواهرمون دعوا میکردیم، که فهمیدیم بچه پسره😡😡 کلی ناراحت شدیم، ولی معتقد بودیم هرچه خدا بخواد همون میشه ولی ناامیدم، نشدیم به طوری که تا لحظه آخر امید داشتیم بچه دختر بشه تا این جا هم پیش رفتیم که وقتی برادرم به دنیا اومد، زنگ زدم مادر بزرگم گفتم بچه پسره یا دختره 😆😆😆😆 یعنی منتظر شنیدن این بودم که بگه دختره ولی😢😢😢 زندگی ما از وقتی امیر عباس اومد از این رو، به اون، رو شد... نشاط بیشتر، تحرک بیشتر و تحمل بیشتر و رزق و روزی معنوی و علمی بیشتر و هزاران چیز خوبه دیگه... من و داداش وسطیم هنوز ناامید نشدیم و باز هم به پدر و مادرم میگیم ماااااا آبجی میخوایم 😉 شما دعا کنید خدا یه خواهر صالحه و سالم نصیب ما کنه... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام وقت همگی به خیر من nهستم کرمانشاه زندگی میکنم حدود یک سالی میشه که با یه آقای افغانی آشنا شدم... ‌‌
ایشون خانواده خودش کابل زندگی میکنن و خودش سه چهار سالی میشه که تهران کار می‌کنه کارش لوله کشی ساختمان جوشکاری اینا هست ایشون 23 سالشه و واقعاً آنسان با دین ایمان هست خیلیا هستن که میگن افغانی ها بدن یا افغانی ها زن بچه هاشون رو ول میکننن میرن همه آدما مثل هم دیگه نیستن من طی این یکسال فک میکردم شاید مثل پسرای دیگه بخاد منو گول بزنه برا سرگرمی باشم یا رابط ج**س و...... ولی خانواده خودشو چند روز پیش در جریان گذاشت خودمم با پدر مادرش صحبت کردم این آقا دو تا خاله دارن که تهران زندگی میکننن پدر مادرش گفتن ما مشکلی نداریم به خاله این اقا صحبت میکنیم که بیان خواستگاری ولی شما با پدر مادرت یا کسی صحبت کن در جریان باشن حالا من نباید خانواده بفهمن ک من این آقارو میشناسم یا باهاش در ارتباط بودم شما میگین بیان خواستگاری بگن منو از کجا دیدن از چه طریق آمدن خواستگاری اصلا هم به خاله کسی اطمینان ندارم بگم مادرمم که اصلا نمیشه بهش بگی که اینطوری بوده فقط شما بهم راحل بدین بگید بنده بگم از چه طریق آمدن خواستگاری منو کجا دیدن این آقا یه مهندس صاحب کارشون هست زنش که کورد کرمانشاه میشه زنش ولی تهران زندگی میکنن به نظر شما اونا میتونن یه چیزی بگن که خانواده من بگن از طریق اونا آمدن ممنون میشم راهنمایی کنید 🙏😘😘 بنده رو هم دعا کنید که این موضوع به خیر خوشی ختم بشه @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii مادربزرگم آلزایمر داشت یه روز یه عکس رو دیوار دید و گفت: ✨این زن کیه که بچه ی منو بغل کرده...»✨ خودش رو فراموش کرده بود ولی پدربزرگم رو نه… این یعنی خود خود عشق ♥️ ولی چقدر دردناک ، قدر مادرامونو بدونیم 💐 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام یه درد و دل با خانم های گروه موقع عروسیم اصلا خانوادم بهم توجه نکردن برام هیچیییی جهیزیه نگرفتن برای داماد هم هیچی نگرفتن.... ‌‌ ‌