eitaa logo
شعرهای بهجت فروغی مقدم
204 دنبال‌کننده
88 عکس
68 ویدیو
1 فایل
شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀السلام علیک یا ابا عبدالله🍀 حسین انبوهی از احساس دارد میان لشکرش عباس دارد به حق اکبرش، دور حریمش نگردد هر که "حق الناس" دارد!
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 من دردم و بی قرار درمان حسین بی تاب سر زلف پریشان حسین در لحظهٔ سخت جان سپردن ای عشق بگذار سر مرا به دامان حسین!
🍀السلام علیک یا ابا عبدالله🍀 گلی از باغ سیبت باشم ای کاش غزلخوان غریبت باشم ای کاش میان تیرباران بلایت حسین من! حبیبت باشم ای کاش!
🍀السلام علیک یا ابا عبدالله🍀 ما روز الست زیر فرمان حسین امضا زده ایم پای پیمان حسین هر چند که با حسین آغاز شدیم هرگز نرسیدیم به پایان حسین!
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 سرتاسرعالمند مهمان حسین بر سفرهٔ بی دریغ احسان حسین هر کس که به این جهان قدم بگذارد دعوت شده است در فراخوان حسین!
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 با این که پیش تیر بلا ایستاده بود دستش پر از سخاوت و‌ رویش گشاده بود مولای ما کسی است که تا آخرین نفس دست حمایتش به سر خانواده بود!
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 تا پلک را زدیم به هم، کاروان گذشت! پژواکِ آتشِ عطش از آسمان گذشت! تا رو کنیم سوی حرم، دود بود و دود کز فرطِ روسیاهیِ مان از جهان گذشت! «دِل دِل» کنیم تا و دلایل بیاوریم، چون ابر، فرصت آمد و دامن کشان گذشت! هر گرزِ آهنین سپر انداخت پیشِ تو هر تیر با تو بود طرف، نیمه جان گذشت! هر خنجری که حنجرِ سبزت نشان گرفت دستی به سر گذاشت و با "اَلامان "گذشت! تو ماهِ عیدِ فطری و اثباتِ رؤیتت آه ای یقینِ محض! به شک و گمان گذشت! می شد به پیشِ تیرِ تو باشم سپر، حسین! فرصت ولی به تیزیِ تیر از کمان گذشت.... فروغی_ مقدم
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 دور و بر او لشکری از کوفی بود تنهاییِ او روضهٔ مکشوفی بود بی یار نمی ماند حسین بن علی آن روز اگر "امر به معروفی" بود!
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 پیچیده عطرت در هر محرم کوچه به کوچه، پرچم به پرچم! عشق تو جاری است در قلب عالم کوثر به کوثر،زمزم به زمزم آیینه ای و در انتشاری سینه به سینه، آدم به آدم نام بلندت ،ختم کلام است خواهی به نامه، خواهی به خاتم از عشق پاکت بر چهره ی گل جاری شده اشک، شبنم به شبنم عطر تنت را می بویم ای گل لاله به لاله، مریم به مریم جان برده از موج، در کشتی ات نوح گرم از دم توست عیسی بن مریم در ماتم تو‌خون گریه گردند ایوب و یعقوب، اِدریس و آدم آب حیاتی، راه نجاتی خون خدایی، یا اسم اعظم! فروغی_ مقدم
از گریه بر تو ُ"دٰرّ یتیم" آفریده شد از بوی تربت تو شمیم آفریده شد تا پرچم سیاه غمت را تکان دهد در کوچه پیچ و تاب نسیم آفریده شد! "حبُ الحسین یَجمعُنا" حرف تازه نیست این عشق از زمان قدیم آفریده شد! زیر پَرِ عبای شما پنج نور پاک در خاک، خاندان کریم آفریده شد در بین جرم ما و خطا پوشیِ شما در کعبه"مُستجار" و "حَطیم" آفریده شد! مَهد مکارمید و ازاخلاق خوبتان در بین خَلق "خُلق عظیم*" آفریده شد! *انَکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم.
مانند قوم فیل در یک آن برافتادند آن فرقهٔ نادان که با قرآن درافتادند
طفلی که پاسخ عطشش قدری آب بود تیر سه‌شعبه تشنگی‌اش را جواب بود؟ منشوری از حقوق بشر را ورق بزن این حکم در میان کدامین کتاب بود؟ شط در میان تیغهٔ شمشیر مانده و هر سوی دشت نیزه‌ای از آفتاب بود خشکیده بود در شریان هاش شط شیر آن مادری که تشنگی‌اش بی حساب بود زیر عبا گرفت پسر را حسین و برد آنجا که تیر حرمله ها در خشاب بود شاید به حق پنج تن،آلِ عبا دهند آبی به کودکی که در آن پنجه خواب بود ناگاه نبض زندگی از کار ایستاد گویا تمام عالم امکان سراب بود یک لحظه در مقام"تحیر"وقوف کرد آن سینه‌ای که مخزن "ام‌الکتاب"بود آب از گلوی مشک علمدار می‌چکید؟ یا خون سرخ طفل صغیر رباب بود؟ انگار روی رفتن تا خیمه را نداشت با کودکی که صورتش از خون خضاب بود از چشم های خیره و سرسخت کوفیان بسیار راز و رمز، درون حجاب بود مولا گرفت زیر عبا آل خویش را آن طفل را که شافع روز حساب بود زن ها برای خواندن لالایی آمدند بر روی شانه ی پدر اصغر به خواب بود...