37.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 #بهنام_نیوز
🎞 #گزارش_ویدیویی
🕊️ #صبحگاه
📆 یکشنبه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳
═════❥⃝⃮۪̥̥̥݊🌼🍃═════
🌺صبحگاه متنوع
🔰 ترانه خوانی سرود «ایران» در صبحگاه
⭕️ توسط دانشآموز عزیز «آرین جعفری»
🇮🇷✌️ ایران و ایرانی همیشه سربلند و پیروز باد✌️🇮🇷
#اللهمعجللولیکالفرج
#مدرسه_متوسطه_اول_بهنام
#آموزش_تربیت_مهارت
🟡
🌼 🍀 @behnamschool 🍀
🍃
💛🍃🌼🟡
#احکام
📚 تبعیت از امام جماعت در افعال نماز
💠 سؤال: اگر مأموم سهواً زودتر از امام جماعت سر از رکوع بردارد تکلیف چیست و اگر به رکوع برنگردد، آیا نماز باطل است؟
✅ جواب: اگر سهواً پیش از امام سر از رکوع بردارد، چنانچه امام هنوز در رکوع باشد باید به رکوع برگردد و زیاد شدن رکن، نماز را باطل نمی کند؛ ولی اگر به رکوع برود و پیش از رسیدن به حدّ رکوع، امام سر از رکوع بردارد، نماز باطل است و اگر سهواً پیش از امام، سر از رکوع بردارد و سهواً یا به خیال نرسیدن به رکوع امام برنگردد، نمازش صحیح است.
#احکام_جماعت
#نماز_جماعت
#تبعیت_از_افعال_امام
🆔 @leader_ahkam
📸 #بهنام_نیوز
🎞 #گزارش تصویری ۱
#اردو باغ ابریشم
#مدرسه_متوسطه_اول_بهنام
#آموزش_تربیت_مهارت
🟡
🌼 🍀 @behnamschool 🍀
🍃
💛🍃🌼🟡
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#خاطره بازی
🔴 خاطره اردوی باغ ابریشم...
⭕️عجب حوصله ،عجب خلاقیتی .....
✅چه پاکار
همیشه خاطره نوشتن و دفترچه خاطرات و این بیمزه بازی ها رو یه کار بیهوده و الکی میدونستم 👧
ولی ایندفعه دلم خواست از اردوی امروزمون بنویسم
ولی نه با اسم خاطره و اینا
بلللللکه یادگاری برامون بشه
مثلا یه سفر نامه مثه سفرنامه ناصر خسرو
ولی آخه من دانش آموز کجا و ناصر خسرو کجا با اون همه بال و کمال😅
بعدشم ما داریم یه اردو چی میریم چرا باید اسمش سفرنامه باشه؟
اححح اصا ولش کن هرچی دلتون میخواد اسم این متن رو بزارید
فقط لطفا اسم سوسولی روش نذارید.👌
فقطططط در یک صورته که میشه صبح ، اونم صبح چهارشنبه با ذوق ساعت ۷ بلند بشی بری مدرسه...
اونم وقتیه که قراره صبح چهارشنبه ۲۳ آبان با کل مدرسه بری اردو😍
ولی خدا خیر بده به باغ ابریشم اگه نبود مدرسه های ما هیییچ جا دیگه نداشتن ما رو ببرند اردو😜
البته اردو با مدرسه بدون ضد حال که نمیشه
تو قوانین اردو نوشتن همراه داشتن تلفن همراه و اسپیکر و اینا ممنوعه
🔴اما خوبه ،یه روزم ازاین گوشی لعنتی بیام بیرون خوبه...یه روز بفهمم کی ام ،خودمونی مثل قدیمای بابا هامون حال کنیم...
🙈باید این ۷ ساعت رو تو چشا هم نگاه کنیم و لذت ببریم
😘بوس به آقای عزیزاللهی ،عجب آشی خوردیم ...
با صف مثل بچه های خوب و منظم با کیف هایی که تغذیه هاش🚶 آذوقه یه هفته یه گردان زرهی رو تامین میکرد رفتیم تو اتوبوس
همه عادی نشسته بودیم تا وقتی که راه افتادیم .... شیطنت ما و تذکرات مربیا...
بگذریم.....
بالاخره رسیدیم باغ ابریشم 🤩
دوباره منظم و مرتب رفتیم توی آلاچیق هامون و جا گیر شدیم و یه چهار قل وآیت الکرسی و خوندیم که کسی آسیبی بهش نرسه
😃اینو آقای معاونمون بهمون گفته
دیگه عادت کردیم
📣📣📣📣📣سرتونو درد نیارم
بازی نبود که انجام نداده باشیم
از والیبال و وسطی و بدمينتون و پینت بال و گوجه گندیده (والیبال آتیشی) و گل یا پوچ و فوتبال و.... و.... بازی کردیم
تا خبر خوشی به گوشمون رسید و اون هم این بود که وقت ناهاره 😋
گروه گروه رفتیم با همکاری همدیگه غذا مونو درست کردیم
پعععع که چقدر غذا درست کردن سخته
بیچاره مامانانمون 😢
بچه ها انواع غذا از جوجه و کت و بال و همبرگر و ساندویچ و... زدن به بدن
دم معلم و مدیر و معاونا گرم مثه مستر تستر عمل کردن و همه یه تست زدن تازه ایرادم میگرفتن🤭
شکمامون که سیر شد روحمون گشنش شد
و گفتن حی علی الصلاه و رفتیم برا وضو و نماز
ولی اگه نمازمون شکسته بود خیلی حال میداد
ولی حیف که باید کامل میخوندیم
در همین هنگام آقای احمدی مدیر محترم حالت دوگانه سوزش فعال شد 😵💫
حالت دوگانه سوزی آقای احمدی اینجوریه که یه وقتایی انقدر مهربون و مشتیه که آدم جیگرش حال میاد ❤️
یه وقتاییم یه جوری آمپر میچسبونه که فقط باید فرار کنی ازش 😱
همه پشت سر معلممون نماز خوندیم و دوباره رفتیم سراغ بازی
بعضیا فوتبال و بعضیا پینت بال و خلاصه هرکی رفت یه وری
خدایی معلما و معاونا انقدر پاکار و پر انرژی بودن ما دانش آموزا کنترلشون میکردیم ، آخه معلم انقدر شیطون و فعال؟😁
واااای یه بارونی زد ...🌧
به به
چه بارونی
دو نفره دو نفره سه نفره یا چهارنفره یا.....
فقط میچسبند تو این هوا عبادت خداوند متعال رو به جا بیاری 😇
هممون زیر بارون در حال شوخی و بازی بودیم که چندتا غریبه از یه مدرسه دیگه چندتا بچه های مدرسه ما رو اذیت کردند.
ما که احترام نگه داشتیم ولی آقای احمدی و معلما و معاونا یه جوری پشت ما در اومدند و ازمون حمایت کردند حس کردیم واقعا خیلی مهمیم یا مثلا اونا واقعا خانوادمون اند که اینجوری هوامونو دارند.❤️🥰
خلاصه مدیر و معاونا اونا رو ادب کردن و فرستادنش رفتند.
😳باورم نمیشد،همه بچه ها نگران یه نفر بودن ،انگارهمه برادریم...
خوبه بعد این اتفاق چیکار کنیم؟
عقل میگه دیگه بازی بسه و برید تو آلاچیق
🚶🚶🚶🚶🚶🚶🚶🚶🚶🚶
ولی ما عمو زنجیر باف بازی کردیم باورتوووون میشه؟ عمو زنجیر باف 😨
بعدشم یکم تفریح
و اون سوتی که دلمون نمیخواست زده شد .
گفتند به صف بشید اتوبوس ها اومدند و باید برگردیم .😓
انقدر این اردو به هممون خوش گذشته بود نفهمیدیم چجوری این ۷ ۸ساعت انقدر زود گذشت .🥺
حالا اگه سر کلاس ریاضی بودیم مگه ساعت میرفت ؟ یه ساعت کلاس ریاضی ۳ساعت طول میکشید.😭
خلاصه یه مشت دانش آموز له و خسته و پوسیده 😢😢😢
سوار اتوبوس شدیم و از بس شیطونی و بازی کرده بودیم جون نداشتیم دیگه .
اصا اینجوری باید باشه انرژیت رو تا ته خالی کنه حس کنی امروز بهترین اردو عمرت بوده.
خلاصه دم همه گرم از مدیر و معاون هامون که این اردو رو برامون برگزار کردند😘
تا معلم هامون که پا به پامون اومدند و باهامون همبازی شدن 🌹
و رفیقام و همکلاسی هام که انقدر یا جنبه و پاکار بودند❤️