نمیخواد هیچ الفبای دیگهای بلد باشیم...
ساده اما ، قشنگه نه؟
یه کاغذ آ۵ میتونی گیر بیاری؟؟
۶رنگ مدادرنگی رو بردار، تناسب بین رنگهای گرم و سرد، چشمیه! بلدیخاصی نمیخواد... #حسش_کن!
یه #حال_خوب کوچولو #خلق کن ،
بزار بالاسرش؛
بزار روی یخچال،
بزار رو در دستشویی ،
عثن دوره ازت و یه عکس با نور و کادر خوب بگیر براش بفرست! ،
#بی_تفاوت_نباشیم 🍃
...
یه کاری کن حالش عوض شه!
همین.... .
#سالمرگ #درد_گیر #کابوس_بگیر_رویا_نگیر!
#پاشو_اسپند_دود_بده_حال_هوای_خونه_عوض_شه
@BehrouzTeam🌈🌤
بِهْروز☀️
نمیخواد هیچ الفبای دیگهای بلد باشیم... ساده اما ، قشنگه نه؟ یه کاغذ آ۵ میتونی گیر بیاری؟؟ ۶رنگ مداد
رفیقم نوشت ساده اما قشنگ🥹
و من را برد به عمق ناپیدایی از عالم خیال، به دنیای خاطرهها که گسستهاند به حساب ظاهر اما رشتهای از معنا آنها را به هم متصل کرده و بلکه در هم آمیخته 💫
سرِ رشته را بگیر و با من بیا رفیق😊
دیشب در حرم نشسته بودم
زنی میانسال از اهالی افغانستان، نشسته بود روبرویم و من محو صورتش که چقدر زیبا بود، خطوط و چین خوردگی زیر چشمهایش چقدر بجا طراحی شده بودند. چشمهای بی فروغش چقدر نورانی مینمود و روسری و چادر سادهاش چقدر صورتش را زیبا کرده بود برایم🥹 و من با خودم میاندیشیدم که این همه زیبایی را از چه حقیقتی وام گرفته؟ ....
و امروز همین که دیدم رفیقم نوشت ساده اما قشنگ، انگار دست من را گرفت و منزل به منزل برد که با تمام وجود این معنا را وجدان کنم و زن افغانستانی منزل اول بود به حساب رتبه و شاید منزل آخر به حساب زمان☀️
حکایت بعدی حکایت پیرمردی است اهل افغانستان و از قضا شخصیت اصلی همهٔ روایتهایم از اهالی افغانستانند. و اگر بپرسی چرا؟ خواهم گفت: *«الله اعلم»* و لابد این هم از اسرار عالم نشانههاست⚡️
✍ *زحل* 🪐
@BehrouzTeam🌈🌤
پلهها را بالا رفتم، خواستم بروم داخل که صدایش، نگهم داشت.
آرام، با خجالت و سربه زیر😔
«دخترم برایت امکان دارد مقداری تخم مرغ برای من بخری؟»
از اهالی افغانستان بود.
دلم برایش سوخت. غریب بود اینجا.
گفتم: « پدرجان اگه ممکنه چند لحظه باشین تا من میوهم رو بخرم بعد میام براتون تخم مرغ میگیرم»
سری تکان داد و نشست همانجا.
مشغول خرید شدم.
دوباره صدای مبهم و آهستهاش به گوشم خورد. برگشتم. پشت سرم بود.
«دخترم کیسهها را بده برایت نگه دارم»
امتناعم را که دید ناراحت شد.
« چرا نمیگذاری کمکت کنم. تو به من کمک کردی، من به تو کمک میکنم.»
کیسهها را دادم
آورد برایم کنار ماشین.
داشتم از میوههای مختلف برایش یک کیسه کوچک جدا میکردم.
فهمید
« دخترم برای من نگذاری، دندان من اینها را نمیگیرد»
خیال کردم دندان ندارد.
گفتم موز هم؟
لبخندی زد و گفت: «نه! دندان من نمیگیرد اینها را»
جا خوردم
فهمید که نفهمیدمش.😞
آرام گفت: «این روزی شماست. من نمی توانم روزی شما را بخورم.»
و من ماندم در #زیبایی این تعبیر و #سادگی اش که «دندانم نمیگیرد از روزی کسی بخورم»
گفتم: «نگران نباشید. به نیت شما خریدم.»
و برق خوشحالی را در چشمش دیدم.
چند لحظه بعد پیرمرد رفته بود.
با یک شانهٔ تخم مرغ و دو سه تا انار و ...
و من مانده بودم در خم اول کوچه معرفت🥺
دوباره دلم سوخت. اما این بار برای خودم😞
✍ زحل 🪐
@BehrouzTeam🌈🌤
توجه توجه
از دیروز قمر در عقربهها
صدقه یادتون نره
توضیحات بیشتر در ادامه...
👇👇👇
1965760258_-2130935518.mp3
3.56M
#باز_نشر
🎙#پادکست
🔷 معنای قمر در عقرب
📌 برگرفته از جلسات «آداب مسافرت»
#امام_صادق
#تسبیحات
#ازدواج
#سفر
🔔@Aminikhaah_Media
@BehrouzTeam
#تقویم_قمر_در_عقرب_١۴٠٢
🔹 طبق نظر علامه حسن زاده رحمت الله علیه، نظر بهتر و موثق تر، محاسبه قمر در عقرب بر اساس صورت فلکی عقرب است و نه برج عقرب.
🔸 اگر چه که بهتر است در هر دو مدت(یعنی هم بر اساس صورت فلکی عقرب و هم برج عقرب) برای انجام امور مهم احتیاط شود و انجام نگیرند و در صورت ضرورت، با راهکارهایی که در پادکست بالا بیان شده است به آنها پرداخته شود.
🔔@Aminikhaah_Media
ساده اما قشنگ را که یادت نرفته
با من بیا به منزل بعدی ☺️👇
حلال کنین اگه یه کم طولانیه