eitaa logo
بهتر بنویسیم
1.6هزار دنبال‌کننده
317 عکس
36 ویدیو
53 فایل
💡خیلی از ما نویسنده‌ایم؛ فقط باید تمرین کنیم تا #بهتر_بنویسیم. ارتباط با مدیر: @Pourjam
مشاهده در ایتا
دانلود
《 فیزیوتراپی نویسندگی》 ریزگردهای تنبلی و بی حالی و رقص و پایکوبی تکنولوژی مدرن؛ توان حرکت انسانها را گرفته است! و صنعت فیزیوتراپی را پر مشتری گردانده است! غذای فست فودی، سخنرانی ام پی تری، ورزش تردمیلی ، کوه نوردی اینستاگرامی، کلیپ های یک دقیقه ای، زندگی کُنترلی؛ انسانهای عاشق نویسندگی را تا مرز جنون بی خیالی و راحت طلبی کشانده و ستون فقرات قلم را قطع نخاع کرده است! ⚄روخوانی کنید نهالِ نویسندگی را بدونِ دست گرفتن قلم و نوشتن روی کاغذ، به بار بنشانید. روزی یک غزل از حافظ بخوانید، یک داستان از مثنوی را روخوانی کنید،حفظ نکنید، تکرار نکنید، روخوانی کنید. روخوانی متون ادبی ، سلولهای نابارورِ مغز را مولّد می سازد و پاهای فلج افکار را فیزیوتراپی می کند. ⚄تیتر روزنامه ها را بخوانید مردمک چشم در اثر دیدنِ تکرار انسانها، به روزمره گی می رسد.برای فرار از این حالت، چشم را ورزش دهید. تیتر روزنامه را کنار دکّه یا داخل سایت بخوانید و تحلیل کنید. فرقی ندارد؛ روزنامه ورزشی، سیاسی، قرآنی باشد، یا مجلات، هفته نامه ها، فیلم و سینما باشد، یا خبرهای جنایی؛ تیتر را بخوانید تا چشمان شما دوره فیزیوتراپی را بگذرانند. در پایان دوره، نیازی به عصای قلم نخواهید داشت و با چشمان خود نویسنده خواهید شد و با هر نگاه یک کتاب می نویسید. ⚄حرف بزنید شیشه سکوت را بشکنید و بلند بلند حرف بزنید. با خودتان، با دوستان، خانواده، مردم، شاگردان، در ماشین، مترو، هواپیما، صف نانوایی، صف مرغ، میان قهوه خانه، بازار، سینما، کنار زمین فوتبال، درون استخر، بالای کوه، زیر زمین، روی سکوی غسالخانه، حرف بزنید. نگذارید افکار در ذهن شما به سیل تبدیل شود و خانه های برافراشته را با خود غرق کند. رابطه فکر با زبان همانند رابطه سر با بدن است که حیاتی و و اجب است. بافت مولکولی ذهن، با فیزیوتراپی زبان، گردش خون پیدا می کند و پلاسمای لغات و کلمات تولید می کند. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
✍️ آن‌ها که کم می‌نویسند یا اصلاً نمی‌نویسند، معمولاً نوشتن را خیلی سخت می‌دانند و خود را برای عبور از این قلۀ خودساخته، ناتوان می‌بینند. ✍️ نوشتن را مانند یک گفتگوی ساده و صمیمی بدانیم. اگر بخواهیم با یکی از نزدیکانمان سخن بگوییم، چگونه با او صحبت می‌کنیم؛ صمیمی، روان، بدون استفاده از کلمات پیچیده. در نوشتن نیز ساده و روان بنویسیم؛ به‌گونه‌ای که خواننده احساس کند، کسی روبه روی او، در حال گفت‌وگو است. ⚠️ فقط دو نکته! 💡 درست بنویسیم؛ کلمه‌ها را نشکنیم و مرزهای باریک خود را با گفتار حفظ کنیم. 💡 مراقب باشیم که خواننده نیز مانند شنونده از پرگویی و اضافه گویی خسته می‌شود. ✍️علی فراهانی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
❇️ باصوت و لحن بنویس !!! 🔖 هر نوشته چون از مقصود و منظور نویسنده سرچشمه می‌گیرد، در بردارنده مفاهیم و لحن‌های متفاوتی است. 🎙 بنابراین، باید آهنگ کلمات و جملات به گونه‌ای باشد که مفهوم حقیقی متن را به مخاطب منتقل کرده، منجر به اشتباه نشود. ‼️ به‌این‌منظور، علایم نگارشی، ابزاری است که می‌توان با استفاده از آن، حالات درونی و مفاهیم ذهنی نویسنده را بهتر به مخاطب منتقل کنیم. 🔆 یکی از آن علایم، نقطه ویرگول است که به طور کلی برای "درنگ" به کار می‌رود. 🔰 مرحوم رضا بابایی (۱۳۹۰)، در کتاب بهتر بنویسیم، چهار کاربرد برای آن بیان می‌کند: ۱. میان بخش‌های مستقل جملات طولانی، ۲. پیش از کلماتی که معمولاً در آغاز جملات توضیحی می‌آیند، ۳. میان منابع متعدد در پانوشت، ۴. میان اقسام مجزا از یک مجموعه. (ص۲۷۶-۲۷۷). ✍️ نویسنده: مصطفی جهانگیری 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🌐ترکیبات فعلی 🌳 کلمه‌ها و ترکیب‌هایی در زبان فارسی «سینه به سینه» گشته و دست ما رسیده است اما برخی ناخواسته «کمر بسته»اند تا این ترکیباتی را که شاید کمتر این روزها در مکالمات مردم شنیده می‌شود، به دست فراموشی بسپارند، هرچند کسی هم این اتفاقات را «گردن نمی‌گیرد». 🌳 یکی از خصایص کم و بیش از یادرفته زبان فارسی، در ترکیبات فعلی آن متجلی می‌شد. این ترکیبات فعلی اغلب به کمک عناصر مادی و ملموس ساخته می‌شد و این عناصر هر قدر به حیات انسانی و کارورزی او نزدیک[تر]، بهتر؛ در نتیجه اعضای بدن و اندامی که کاربرد بیشتری داشتند (مثل دست و پا و سر و چشم) و ابزار و مصالحی که در زندگی روزمره کارایی بیشتری داشتند (مثل تبر و تیر و تیشه و تیغ) و عناصر طبیعت که انسان‌ها با آن سر و کار داشتند (آب و باد و خاک و آتش) و جانوران وحشی و اهلی که همبازی زمینی او بودند (مانند شیر و گور و گوسفند و مرغ) در ساخته شدن این ترکیبات دخالت بیشتری داشتند. 🌳 یک مثال سردستی از «شاهنامه» فردوسی می‌آورم تا حرفم را روشن کرده باشم...: 🌱«فریدون برآشفت و بگشاد گوش/ ز گفتار مادر برآمد به جوش/ 🌱 دلش گشت پردرد و سر پر ز کین/ به ابرو ز خشم اندر آور چین/ 🌱 چنین داد پاسخ به مادر که شیر/ نگردد مگر به آزمایش دلیر/ 🌱 کنون کردنی کرد جادوپرست/ مرا برد باید به شمشیر دست/ 🌱 بپویم به فرمان یزدان پاک/ برآرم ز ایوان ضحاک خاک». می‌بینید تقریبا تمام افعال به‌کاررفته ترکیبی است و با عوامل و عناصر مادی و ملموس ساخته شده است: گوش گشاد کردن، دل پر درد گشتن، سر پر ز کین گشتن، به ابرو از خشم چین اندر آوردن. حتی در آن‌جا که به ظاهر نشانی از عنصر محسوس نیست، آن‌چه به ذهن متبادر می‌شود محسوس است؛ مثل «به جوش برآمدن» که از صفت آب، وقتی که گرما ببیند، گرفته شده است. 🌳 یا حتی اگر بخواهیم باریک‌نظری به خرج دهیم و مته به خشخاش بگذاریم، می‌توانیم در ریشه پوییدن دقیق بشویم که از واژه «پا» درست شده است. 🌳 به مرور، هرقدر که ما از سرچشمه زبان فارسی دور شدیم، از این جوهره هم دور افتادیم. مثلا به جای «گردن نهادن» گفتیم اطاعت کردن، به جای «چشم به راه بودن» گفتیم منتظر بودن و جای «دستگیری» گفتیم امداد و جای «چشم‌پوشی» گفتیم بی‌اعتنایی و جز این‌ها. همه آن‌چه ما به عنوان خصیصه و جوهر نام بردیم و جذابیت زبان فارسی از آن می‌آید سبب محسوس شدن زبان و تصویری شدن آن می‌شود. 🌳 به یمن این ویژگی، زبان فارسی در عیار خود، هم چشیدنی است، هم شنیدنی و دیدنی، هم بوییدنی است و هم بسودنی. این آن گوهر گرانبهایی بود که ما کم و بیش از دست داده‌ایم.» ✍️ بخشی از پیش‌گفتار کتاب «ایوب»، نشر هرمس، قاسم هاشمی‌نژاد 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🌀 نویسنده‌ میشوی!🌀 اگر می‌خواهی حس‌های منفی، را از خود، دور کنی! اگر می‌خواهی روحت را از بند غصه‌ها رها کنی، پس در آسمان کلمات، پرواز کن و بیندیش. 🌀کافی است هرروز بنویسی و درهر نوشته‌، حرفی برای گفتن داشته باشی. 🌀همه ما در تکاپوی زندگی و در جنگ میان خودمان با خود دیگرمان، نفس اماره و لوامه، تجربیاتی داریم که اگر از کنارشان، سرسری رد نشویم، حرف‌های زیادی برای گفتن خواهیم داشت. ✔️حوادث تلخی که از دل آنها یک شاخه نبات تجربه، خارج می‌شود. ✔️احساسات عمیق میهن پرستانه، پدرانه، مادرانه، عاشقانه، عواطف انسانی، ✔️تکاپوهای سیاسی، همه وهمه، می‌توانند سوژه‌هایی برای نوشتن و آموختن باشند. 🌀پس منتظر چه هستی؟ برای شروع، یک قلم و کاغذ یا همین صفحه کلید گوشی، کافی است. 🌀از امروز هرچه می‌بینی و حسی در تو برمی‌انگیزد، بنویس. 🌀 نویسنده خواهی شد. شک نکن. ✍️ باران نجاتی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
« چشمه» موسای کلیم، با خضر نبی همراه شد تا چاه علم را به چشمه تبدیل کند و رمز و رازهای شکافتن نیل را بیاموزد و به مقام هم‌سخنی با خدا نائل گردد. یوسف نبی، از دلِ چاه حسادت برادران به چشمه زلال معرفت رسید. قلم؛ چاه است و تا چشمه نشود، نجوشد؛ نغرّد؛ سیراب نکند؛ چشم ننوازد؛ نرقصد؛ دلربا نگردد و همانند زمزم چشمه زلال اندیشه نگردد؛ نویسندگی نیست! سیاه مشق است، کهنه نویسی است، ژنده نویسی است.قلم باید عیسی نبی شود تا کلمات مرده و بی جان را حیات بخشد. چاهِ افکار، روزی می خشکد! برکه کلمات، روزی می گندد! حوض جملات زیبا، روزی لجن می گیرد! آب زلال، روزی بوی تعفن می دهد؛ ولی چشمه همیشه زلال و جوشنده و جان بخش می ماند. 🔵 ☆راه چشمه؛☆ مجتهد شوید علم نویسندگی با استمرارِتقلید، میوه نمی دهد.بیل و کلنگ را بردارید و به جان کلمات بیافتید. جهد و تلاش کنید. شب و روز، سر سجاده کاغذ و قلم اشک بریزد. تضرع کنید. کتاب بخوانید. شعر بخوانید. بنویسید. با اشعار پروین هم نوا شوید. سوار قایق سهراب گشت زنی کنید؛ تا به اجتهاد برسید و برای خود فتوا دهید و صاحب رساله گردید. نویسندگی با تحول آفرینی از تقلید به اجتهاد، رخ می دهد. ⚄ همنشینی قلم را به دیدار ساکنان چشمه ببرید و بگذارید تا یک شکم سیر از چمن‌زار معرفت آنان بخورد و بیاساید. گِل ناچیز خود را به گُلِ معطرِ قلم‌ بدستانِ چشمهِ صفت، بچسبانید و چند صباحی هر صبح و شام با آنان هم‌قدم، هم‌کلام ، هم‌سخن و همراه شوید؛ تا کمال همنشین در شما اثر کند و چشمه جوشان فوران نماید. ⚄ سخاوت نویسندگی با ذخیره سازی نوشته‌ها، متن‌ها، سوژه‌ها در سیلوهای قطور دفتر و رایانه‌ها، نمی‌جوشد و حرکت نمی‌آفریند. ناب‌ترین جملات را زیر سنگ بخل، پنهان نکنید.سپرده بلند مدت نگذارید. دلهره فردایِ نیامده را نداشته باشید.حاتم طایی باشید و هر آنچه از محصول قلم، درو می‌کنید به گندم کلمات مبدل سازید و جان مخاطبان را از آنان سیر سازید. چشمه، سخاوتمندانه می‌جوشد و کام هر رهگذری را سیراب می‌‌‌کند. نویسندگی را بالای سکوی سخاوت جستجو کنید. ببخشید، بیاموزید. بسپارید به هر مرد و زن عاشق، به هر جوان تازه کار، به هر مادر باردار، به هر فقیر و ثروتمندی، یک بار ، ده بار، صدبار، هزار بار.نترسید هر چه بیشتر ببخشید از علم و دانش خود، خداوند چشمه قلم شما را پر آب تر می‌سازد. قارون هم باشید ولی از دست قلم شما آبی نچکد، زمین دهن باز خواهد کرد و شما را می‌بلعد. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🔰این جمله را بخوانید: «می‌توان بقایای کوره‌ ذوب آهن در بخش‌هایی از این روستا را دید که سبقه‌ای تاریخی دارد.» 🌵 «سبقه» در اصل به معنای «سبقت گرفتن» است، اما در نوشته‌های امروز و به‌ویژه روزنامه‌نگاری به معنای «سابقه» و «پیشینه» نیز استفاده می‌شود. البته «صبغه» به معنای «رنگ» است و نباید با سبقه اشتباه شود. 🌵 بنابر این، باید دید در بافت جمله کدام واژه کاربرد دارد یا کدام، به مفهوم اصلی جمله نزدیک‌تر است. 🌵 در جمله بالا بهتر است به جای «سبقه» از «پیشینه» استفاده کرد که به معنای اصلی آسیب نزند. 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
💦 اصطلاح گرگ باران دیده که کنایه است از، افراد کارآزموده که سرد و گرم روزگار را چشیده اند، یک غلط مصطلح است! چون اکثر گرگ ها در مناطق سردسیر زمین زندگی می کنند، در نتیجه از همان بدو تولد با برف و باران به خوبی آشنایی دارند، پس این اصطلاح نمی تواند به این شکل درست باشد، اما دو نقل قول صحیح برای آن وجود دارد که هر دو را ذکر می کنیم. 💧نخست اینکه، شکل صحیح آن "گرگ بالان دیده "بوده است، که بالان به معنای تله و دام می باشد و منظور گرگی بوده است که، چندین بار از تله و دام به سلامت نجات پیدا کرده است، از این رو به پختگی و کارازموگی رسیده است، ولی از آنجاییکه مردم عادی نمی دانستند معنای لغت بالان چیست؟! با گذشت زمان لغت باران را که بیشتر به گوششان آشنا بوده است، جایگزین آن کرده اند . 💧دوم اینکه این اصطلاح در حقیقت "کرک باران دیده "بوده، و منظور از در اینجا پوستین یا لباس چرمی بوده است که، مردمان در زمان گذشته برای حفاظت خود، از باران و سرما به تن می کردند و اگر قطرات باران برروی پوستین اثر نمی کرد، نشان دهنده این بود که لباس به خوبی درست شده و می توان مدت ها از آن استفاده کرد. 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
« مزاج شناسی » لباس حکیمان و طبیبان بر تنِ قلم کنید و از او بخواهید تا برای بیماران نسخه بپیچد. یکی را آش سوپ، دیگری را چلوکباب، آن نفر را قیمه و آخری را روزه تجویز می کند. هر مخاطبی یک نگاه، یک ذائقه، یک نیاز، یک روش در فهم مطلب دارد. 🚩نویسندگی در گرو مزاج شناسی است. مزاج دانشگاهیان استدلال و برهان است. مزاج حوزویان، بهره از آیات و روایات است. مزاج جوانان، غرور و حماسه است. مزاج مادران، مهر و محبت است. مزاج کارگران، درد و رنج است. مزاج پزشکان، دارو و درمان است. مزاج کودکان، بازی و تفریح است. مزاج کهنسالان، سجاده و عبادت است. مزاج مهندسان، خطکش و نقشه است. مزاج معلمان، گچ و تخته است. مزاج بازاریان، سکه و دلار است. مزاج ورزشکاران، توپ و تور است. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
☷**«8تکنیک سرعت»** ⏪ ویژه اساتید نوآموزان نسل تکنولوژی، شش ماه بدنیا آمده اند! و از فرط کم حوصلگی به دستگاه ها متوسل می شوند. دوره های سه ساله، یک ساله، مقدماتی، پیشرفته، فوق پیشرفته با اردو، استخر، بازی پینت بال، دیگر توان نشاندن علاقمندان به نویسندگی را پای میز و نیمکت ندارند.**برای سرعت بخشیدن به یادگیری و آموزش سریع، فرا تکنیک لازم است. 1. ساده سازی شیوه نویسندگی را در زیر سنگ آسیاب بچرخانید تا خروار نوشته ها به کتاب،ت کتاب به مقاله، مقاله به یادداشت، یادداشت به نکات، نکات به پاراگراف، پاراگراف به جمله، جمله به کلمه و کلمه به حرف برسد و آن را لقمه کنید و در دهان طفل گریزپای نویسندگی بگذارید. 2.عطش آفرینی نیازی نیست که مثنوی هفتاد مَن را با چوب و ترکه به دانشجوی نویسندگی بفهمانید. دست شاگرد را بگیرد و در میان غزل های حافظ کمی از شرابِ عطش و تشنگی در کام او بریزید تا مست شود، وقتی تشنه شد، فریاد آب آب او بلند خواهد شد و سراسیمه از زیر لحاف تنبلی بر می خیزد و قلم را خام خام قورت خواهد داد. 3. ناز و نیاز نویسندگی مجنون می خواهد نه یک نویسندهِ پر کار! استاد اگر شاگرد را در کوچه پس کوچه هایِ آموزش بدواند و طعم عاشقی را به او نچشاند، شاگرد کوتاه قد، خواهد ماند و رشد نخواهد کرد. کلمات را بتراشید، جملات را آذین بندی کنید، صفحات را مینیاتوری کنید، عاشق نویسندگی بسازید، عاشق قلم، عاشق کاغذ، عاشق نوشتن، عاشق آفریدن کلمات.نویسنده عاشق از سمرقند تا آفریقا را چشم برهم زدنی روی کاغذ خواهد نشاند. 4.تَشَر اخم و تخم، در هیچ مکتب نویسندگی جایی ندارد ولی تَشَر همان غسل تعمید برای راهیابی به آیین نویسندگی است. مهربانی؛ یک روی سکه است که قلم نویسنده را لوس و نازنازی می سازد. نهیب استاد در میانه خطوط می تواند سرعت فزاینده ای به مهارت آموزیِ شاگرد ببخشد. **5.نماز شب نماز شب در سیر وسلوک مومنانه یک عبادت پر ثواب و ملامت آور نیست بلکه یک تکنیک مقاوم سازیِ روحی و جسمی است. شاگرد را به نماز شب نویسندگی، رهنمون سازید. نوشتن در نیمه های شب تمام اتمسفر کلمات را بارور می سازد و توان حیات بخشی به جملات خواهد بخشید .سوار شدن بر بال ماه و تاریکی شب، به قلم سرعت فزاینده ای می بخشد و افکار را تا هفت آسمان به معراج می برد. 6. مارکوپولو قلم، دل نویسنده است که هر آنچه دیده بیند، دل یاد خواهد کرد. دست شاگردان خود را بگیرید و از کنج اتاق نمور و تاریک برخیزید و سفر ببرید. خامی قلمِ نو آموزان را با دیدنی ها به پختگی برسانید. چشم آنان را تیز بین کنیدو قدری خاویار سفر در آن بگنجاندید تا آدم ها را بنگرند، سرگذشت ها را ببینند، احوال مردم را لمس کنند، لب ساحل پایی به آب بزنند، با هیزم های فرسوده آتشی جان سوز مهیا کنند، کوری را دست یاری برسانند، سر قبر جوان ناکامی فاتحه ای بخوانند،مارکوپولو شوند و خواهید دید که نویسندگی را به طرفه العینی حاضر می کنند. 7. باز ستاندن قلم اگر کنفوسیوس گفته است؛ نویسندگی همان قلم به دست گرفتن و نوشتن است؛ یک غلط مشهور را تکرار کرده است. هنر استاد، گذاشتن قلم به دست نوآموز نیست؛ هنر بازستاندن قلم از دست هنرجو و آموختن نویسندگی بدون قلم است، با دست، با پا، با قلبف با چشم، با گوش، با فکر ، در اتوبوس، در مترو، در زمین، در هوا، میان رختخواب، سر سفره غذا تا هر جا هست بنویسد با هر چه می تواند. این هنر باز ستاندن قلم، پیله شاگرد را به پروانه تبدیل می کند. 8.شکافتن قلب قلب هنر آموز را از سینه درآورید و آن را با تیزی قلم بشکافید و دست توسل به درگاه الهی را در شریان های قلب او جاری سازید تا هم پای مهارت های نویسندگی، اشک ریختن، سجاده نشستن، توسل کردن، قرآن خواندن را بیاموزد.تا عنایت خدا و اولیای الهی بر جانِ قلم شاگرد بنشیند ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
📝 این دو قید مرکب بالطبع و بالتبع در تلفظ ومعنی با یکدیگر تفاوت دارند. بالطبع یعنی طبعا از روی طبع. و بالتبع یعنی در نتیجه. در نوشته های امروزه گاهی این دوترکیب را به جای هم به کارمی‌برند والبته غلط است. کتاب غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
املای کلمه بحبوحه به همین صورت صحیح است. گاهی آن را به غلط بهبوهه می‌نویسند. کتاب غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
《احکام نویسندگی 》 ☷نویسندگی همانند یک انسان مسلمان احکامی دارد. واجب، حرام، مکروه، مستحب، مباح ⚀واجب بر یک نویسنده، نوشتن روزانه چند پاراگراف، واجب است. بر یک نویسنده، کشف سوژه و پرداخت آن، واجب است. بر یک نویسنده، همراه داشتن کاغذ و قلم،واجب است. بر یک نویسنده، آموختنِ علم روانشناسی کلمات، واجب است. بر یک نویسنده، دمیدن روح به کلمات و حیات بخشی، واجب است. بر یک نویسنده، استخراج کلمات از معدن دیوان و مثنوی ها، واجب است. ⚀حرام بر یک نویسنده، تقلید در نگارش، حرام است. بر یک نویسنده، ارزان فروشی در محصول، حرام است. بر یک نویسنده، خوابیدن روی کلمات شکوفه زده ذهن حرام است. بر یک نویسنده، مطالعه بی هدف کتاب، حرام است. بر یک نویسنده، نوشتن با یک فرمول ثابت، حرام است. ⚀مکروه بر یک نویسنده، نشستن کنار حوض آب و ننوشتن، مکروه است. بر یک نویسنده، ایستادن کنار ضریح اهل بیت و استمداد نخواستن، مکروه است. بر یک نویسنده، نوشتن در بی حالی و کسلی، مکروه است. بر یک نویسنده، آوردن اشعار در متن بی پرده، مکروه است. بر یک نویسنده، ساختن بت از نویسندگان، مکروه است. ⚀مستحب بر یک نویسنده، حفظ کردن اشعار حافظ و مولانا، مستحب است. بر یک نویسنده، نقد نوشته های دیگران، مستحب است. بر یک نویسنده، نشستن پشت نیمکت آموزش، مستحب است. بر یک نویسنده، تایپ ده انگشتی صفحه مانیتور، مستحبت است. بر یک نویسنده، غور در غرب شناسی و جهان شناسی، مستحب است. ⚀مباح بر یک نویسنده، خوردن چای کنار نوشتن، مباح است. بر یک نویسنده، تفکر همراه راه رفتن، مباح است. بر یک نویسنده، دانستن قیمت سکه و دلار، مباح است. بر یک نویسنده، شنا کردن در سوژه ها، مباح است. بر یک نویسنده، نوشتن با خودنویس یا روان نویس، مباح است. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
⚀《 ۲۰ تکنیک طلایی در یک حرکت》 ⚄گره گشایی 🔖نویسندگی با پُر تکراری به ثمر نمی‌‌نشیند. 🔖نویسندگی با اتو کشیدنِ کلمات به بار نمی‌نشیند. 🔖نویسندگی با هرس کردن جملات، میوه نمی‌دهد. 🔖نویسندگی با چَپاندن محتوی به درون شکمِ واژگان، فربه نمی‌شود. 🔖نویسندگی با بزک کردن نقطه و ویرگول به حجله افکارِ آدمها نمی‌رود. 🔖نویسندگی با ویراژ دادن در اتوبان علم و هنر به مقصد نمی‌رسد. 🔖نویسندگی با نوشتن بر پوست آهو و سمندر، ماندگار نمی‌شود. 💢نویسندگی با نوشتن، تمرین، ممارست، تکرار، بدون گره گشایی؛ همان میوه کال بر اندام درختِ نوشتار است. خالی از ویتامین، بدون کالری و مواد مغذی، بی حرکت و مانع رشد انسان می شود. ♺نویسندگی؛ گره گشایی است. ♺راه؛ نشان دادن است. ♺دست؛ گرفتن است. ♺باز کردن گره است. باز کردن گره از افکار پریشان انسان است. باز کردن گره ا زدلهای مظطربِ جوانان است. باز کردن گره از معادله عشق است. باز کردن گره از زمین های بایر محبت است. باز کردن گره از زندگی در آستانه طلاق است. باز کردن گره از نبود مشتری در دکان بازاری است. باز کردن گره از کسلی بر روی سجاده عبادت است. باز کردن گره از موانع استجابت دعا است. باز کردن گره از قلب های پر از کینه و خشم است. باز کردن گره از بی عدالتی های جامعه است. باز کردن گره از مردم استعمار زده، آفریقا است. باز کردن گره از فقر و بی پولی، خانواده است. باز کردن گره از دام اعتیادِ غافلان است. باز کردن گره از آفتِ بی هویتی است. باز کردن گره از ملت مظلوم فلسطین است. باز کردن گره از سفره نیم خورده است. باز کردن گره از دانشجوی سرگردان است. باز کردن گره از فرهنگ مظلوم است. باز کردن گره از چین و چروک تجربه است. باز کردن گره از تمدن نوین اسلامی است. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
در چند سال اخیر خاصه در رادیو وتلویزیون رسم شده است که به جای "بسیار" ومرادفهای آن مانند: فراوان، زیاد، هنگفت ، کلان، سنگین، سرشار، می گویند: "قابل ملاحظه یا قابل توجه". در برنامه اخبار رادیو نظایر این جمله فراوان شنیده شده است: "به علت انفجار بمب در فلان محل ،خسارات قابل ملاحظه ای به بار آمد." این استعمال ناهنجار که گرته برداری از کلمه considerable فرانسوی و انگلیسی است، بر اثر تنبلی ذهنی مترجمان خبرگزاریها که به صورت ظاهر کلمه اکتفا می کنند واز معنای واقعی آن غافل می مانند رواج یافته است. واما قابل ملاحظه وقابل توجه در فارسی "دیدنی و جالب توجه " است و در جمله فوق اگر مقصود این باشد که به علت انفجار بمب خسارات دیدنی یا جالب توجهی به بار آمده است البته عبارت صحبح است ولی مقصود گوینده فقط این بوده که خسارات بسیاری یا مهمی به بار آمده است. کتاب غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
📚《ََمَن لایَحضُرُه الاُستاذُ الکاتِب 》 5⃣ دستورالعمل نویسندگی،بدونِ اُستاد 1.شعر خوانی استاد نیست تا موتورِ خاموش نویسندگی ما را روشن کند. نوآموز برای نویسندگی به کلمات نیاز دارد تا موتور نویسندگی او به حرکت در آید. اشعار؛دایره فرهنگ لغات یک متن و نوشتار را از یک دانه به هزار خوشه می رسانند. خواندنِ روزانه یک مثنوی، یک غزل، یک قصیده، یک دو بیتی؛ نوآموز را با اقیانوس کلمات، آشنا می سازد و در مدت کوتاهی او را سوار بر بالن نویسندگی، بالای کهکشان ها به پرواز در می آورد. 2. نوشتنِ سه وعده استاد نیست که لقمه در دهان ما بگذارد تا در نویسندگی قد بکشیم. نسخه این است؛دهان افکار خود را بگشایید و سه وعدهِ صبح، ظهر، شب، یک متن نوشته شده خود را در کام ذهن فرو بریزید و بنویسید. نوشتن هر هشت ساعت، حتی به اندازه یک قاشق مربا خوری، یک کلمه، یک خط، چند جمله، یک پاراگراف، می تواند نو آموز را در کمتر از یک فصل به جلگه نویسندگان برساند و مدال نویسندگی بر گردن او بیاویزد. 3. ادبی خوانی استاد نیست تا در کالبد انگیزه نوآموز بدمد و طفل گریزپای را جمعه به مکتب آورد. ولی برای جبران این حفره عمیق؛ به کتاب یا متن های ادبی خود را دخیل ببندید و بخوانید هر آنچه از نظم های زیبا و دل انگیز به چشم شما اصابت می کند. چه بسیار انسانهایی که با انگیزه ورود به بهشت برین و بهره وری از شراب طهور و سیب و انار آن؛ خدا را اطاعت و عبادت می کنند. نویسندگی نیاز به شوق افزایی، ذوق افزایی، فرح بخشی روحی دارد که در لابلای متن های ادبی شور انگیز یافت می شود. 4.مختلف الاضلاع استاد نیست تا دست شما را بگیرد و قطره ای از آب زلال حوضِ کوثرِ نویسندگی بر جان شما بنوشاند ولی توقف نکنید و مختلف الاضلاع بنگرید. اضلاع متعدد را در نویسندگی مراعات کنید و یک موضوع را در هزار زاویه بنگرید، برگردانید، بچرخانید و از هر زاویه؛ یک محتوی جدید تولید کنید. در بیابان لم یزرع، زیر آفتاب سوزان عربستان با کاشتن بذر نویسندگی با نگاه مختلف الاضلاع بر موضوع؛ در کمترین زمان ممکن، یک نویسنده زبر دست خواهید شد. 5. شنوندگی و بینندگی نویسندگی علاوه بر کاغذ و قلم نیاز به دو گوش شنوا و دو چشم بینا دارد تا درد مردم را، صدای ناله های بیمار را، فریادهای شاکرانه کشاورز را، شیون های طفل نو رسیده را، اشک های مادر در فراغ فرزند را، شرشر آب را بشنود. و قهر و آشتی را، مهر مادری را، عشق همسری را، احسان به یک فقیر را، سر بریده از قفا در دشت نینوا را، مسجد و محراب را، نیش زنبور را، گل دادن درخت گیلاس را ببیند. نویسندگی با اهرم شنیدن و دیدن بالا و پایین می شود و نوآموز را به معراج می رساندتا آنکه بر براق استادی سوار شود. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🔰سوال اصلی این یادداشت این است که شکسته‌نویسی اصلا خوب است یا بد، و مرز آن تا کجاست؟ ✍️بخش‌هایی از یادداشت روبرت صافاریان👇 شکسته‌نویسی خودش زیرمجموعه‌ی محاوره‌نویسی است. وقتی می‌نویسیم 🍀«این ترمزای بدمصبُ هر کاری می‌کنم صداشون قطع نمی‌شه.» معلوم است که خواسته‌ایم از زبان محاوره تقلید کنیم. وگرنه می‌نوشتیم: 🍀هر کاری می‌کنم صدای این ترمزهای خراب، قطع نمی‌شود. تفاوت این دو جمله در سه حوزه است. 📌نخست در انتخاب واژگان. «بدمصب» واژه‌ای است که در گفتار به کار می‌رود... 📌دیگر تفاوت دو نوع نگارش بالا، نحوی است. 📌و سرانجام، تفاوت سوم، آوایی. این بخش آوایی همان است که به شکسته‌نویسی مشهور است. در این نمونه «ترمزا» به جای «ترمزها»، ـُ به جای «را» ، «صداشون» به جای «صدای‌شان» و «نمی‌شه» به جای «نمی‌شود»، تفاوت‌های آوایی زبان محاوره و زبان نوشتار هستند و بحث شکسته‌نویسی درباره‌ی همین‌هاست... 📙بعضی‌ها معتقدند که نویسنده برای ایجاد جلوه‌ی محاوره می‌تواند به همان تغییرات نحوی و واژگانی اکتفا کند و دیگر لازم نیست واژه‌ها را بشکند، چرا که خواننده موقع خواندن خود به طور خودکار این کار را می‌کند. (استاد ابوالحسن نجفی از قائلان این نظریه است) به نظر آنها باید نوشت: 🍀«این ترمزهای بدمصب را هر کاری‌شان میکنم صدایشان قطع نمیشود». این به قدر کافی محاوره‌ای است. دلیل پرهیز قائلان به این دیدگاه از شکسته‌نویسی این است که وقتی کلمات را میشکنیم، شکل بصری آنها عوض می‌شود و خواندن‌شان مشکل‌تر می‌شود. 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
بدعت‌گذار به‌معنای «آورندهٔ بدعت» یا «بنیاد کنندهٔ بدعت». املای آن به‌همین صورت، یعنی با حرف «ذ»، صحیح است و نه به‌صورت بدعت‌گزار. کتاب غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
خدمت اعضای محترم کانال سلام عرض می‌کنم. به درخواست برخی از کاربران عزیز و بهره‌مندی اعضای جدید، بنا داریم دوره آموزش مدیریت کانال در فضای مجازی که درپیش، ارائه ‌کرده بودیم، بار دیگر بارگذاری کنیم. سعی می‌کنیم روزی دو جلسه را در کانال قرار ‌دهیم. تشکر فراوان🙏🏻 از نویسندگان فعال کانال 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim 👇👇👇👇👇
📚 دوره آموزش مدیریت کانال در فضای مجازی: آموزش گام به گام وظایف هفت‌گانه مدیر کانال 📕 هدف‌گذاری؛ 📕 تعیین موضوع؛ 📕 راه‌اندازی کانال؛ 📕 عضوگیری اولیه و معرفی کانال؛ 📕 تولید محتوا؛ 📕 بارگزاری محتواها؛ 📕 حفظ و افزایش اعضا. 💡 ۲۵ درس کوتاه و کاربردی در قالب متن، صوت و تصویر. 💡 به همراه تحلیل‌ها و توصیه‌های راهبردی رهبر معظم انقلاب درباره فضای مجازی. 🎯🎯🎯 در «بهتر بنویسیم✍️» حرفه ای شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/281804844C1f3585f204
📚 📄 1️⃣: هفت قدم تا موفقیت یک کانال (وظایف مدیر کانال) 🧮 ۳۲۴ کلمه 📆 ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ 📎 پیوست: 🎧1️⃣ بسم الله الرحمن الرحیم تصمیم گرفته اید یک کانال داشته باشید؟ پس خودتان را برای کارها آماده کنید: 1. هدف‌گذاری؛ 2. تعیین موضوع؛ 3. راه‌اندازی کانال؛ 4. عضوگیری اولیه و معرفی کانال؛ 5. تولید محتوا؛ 6. بارگزاری محتواها؛ 7. حفظ و افزایش اعضا. ✅هدف‌گذاری منظور از هدف‌گذاری، تعیین رویکرد کانال است. باید به‌روشنی بدانید که انگیزه‌تان چیست: سرگرمی، درآمدزایی، امور عام‌المنفعه یا غیره. اگر ضرورت راه‌اندازی کانال برایتان ثابت نشده، بهتر است این کار را کنار بگذارید. ✅تعیین موضوع زمینه یا زمینه‌های فعالیت محتوایی کانال را مشخص کنید. دقیق و شفاف کردن موضوع کانال، نقش مهمی در موفقیت شما در انجام دیگر وظایف مدیریتی دارد؛ پس نباید به‌سادگی از کنار آن بگذرید. برای تعیین موضوع کانال، شما به چند مؤلفه نیاز دارید: 1. شناخت توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خود؛ 2. تعیین مخاطب؛ 3. شناسایی مهم‌ترین نیازهای مخاطب؛ 4. اطمینان از نبود کانال‌های مناسب برای پاسخگویی به این نیازها. ✅راه‌اندازی کانال هنگام راه‌اندازی کانال، باید به ترتیب به چهار مسئله توجه داشته باشید: 1. نام؛ 2. تصویر؛ 3. توضیحات؛ 4. نشانی لینک. ✅عضوگیری اولیه و معرفی کانال به نظر بعضی ها، از جمله من، این کار پیش از تولید محتوا اصولی نیست؛ درنتیجه باید آن را با وظیفۀ بعدی مدیریت کانال در نظر بگیرید. با این وجود، ترفندها و نکاتی دربارهٔ معرفی کانال و عضوگیری در آغاز راه وجود دارد که توجه نکردن به آن‌ها، آیندهٔ کانالتان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ✅تولید محتوا مهم‌ترین وظیفهٔ شما برای مدیریت یک کانال، تولید محتواست. اگر فقط محتواهای دیگران را ارائه کنید، موفق نخواهید بود. پس هرطور شده این چند مهارت را به دست آورید: 1. سوژه‌یابی؛ 2. زاویه‌شناسی؛ 3. تولید محتوا؛ 4. گزینش قالب مناسب؛ 5. عنوان‌گذاری؛ 6. هشتگ‌نویسی؛ 7. ایجاد جذابیت بصری. ✅بارگذاری محتواها پس از تولید و یا گردآوری محتوا، نوبت بارگذاری آن‌ها در کانال است. این کار قواعدی دارد که حتماً باید یاد بگیرید. ✅حفظ و افزایش اعضای کانال چگونگی حفظ مخاطب و راه‌های افزایش اعضای کانال، آخرین بخش آموزش‌هایی است که برای مدیریت یک کانال به آن نیاز دارید. 🎯🎯🎯 در «بهتر بنویسیم✍️» حرفه ای شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/281804844C1f3585f204
💢« تکنیکِ قرض گرفتن» ♻️بانک کلمات با سپرده گذاری در میان کاغذ و قلم به سود رسانی نمی رسد. افزایش سرمایه نویسنده و دریافت مدال طلایی نویسندگی با قرض گرفتن از کلمات تخصصی و خرج کردن، پای جملات و متن ها حاصل می شود. ✅چند نمونه از تکنیک قرض گرفتن: 1.کلمه « اتوکشیدن» در جمله ( نویسندگی با اتو کشیدنِ کلمات، شیک و مجلسی نمی شود) 2. کلمه «پوتین» در جمله ( پوتین همت خود را محکم ببندید) 3. کلمه « ویراژ و جاده» در جمله ( نویسندگی با ویراژ دادن کلمات در جاده علم، سرعت نمی گیرد) 4. کلمه « پرتونگاری» در جمله ( برای سیرو سلوک، نیاز به پرتونگاری عرفان است) 5. کلمه « دروازه و گل زدن» در جمله ( اطاعت از شیطان، گل زدن به دروازه معنویت است) 6. کلمه « هرس کردن » در جمله ( افکار پریشان خود را هرس کنید) 7. کلمه « بزک کردن» در جمله ( نویسندگی با بزک کردن کلمات، به حجله افکار انسان ها نمی رود) 8. کلمه « تشویش» در جمله ( کنار کعبه، لباس تشویش خود را با لباس آرامشِ احرام تعویض کردم) 9.کلمه « آچار » در جمله ( هر شش ماه اعتقادات خود را آچار کشی کنید) 10. کلمه « ارّه » در جمله ( با تلخی زبان، درخت محبت را ارهّ نکنید) 11. کلمه « سپرده گذاری» در جمله ( بانک کلمات با سپرده گذاری میان کاغذ و قلم به سود رسانی نمی رسد) 12.کلمه « هارد» در جمله ( در عالم برزخ هاردِ درایوِ حرف و سخن می سوزد و تنها درایوِ عمل محفوظ می ماند) ♻️برای رسیدن به مقام نویسندگی؛ از کلمات تخصصی و پر کاربرد در هر علمی قرض بگیرد و در رساندن مفهوم جمله، جاگذاری کنید. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
درس۱.m4a
1.62M
📚 دوره آموزش مدیریت کانال در فضای مجازی 🎧1️⃣ هفت قدم تا موفقیت یک کانال (وظایف مدیر کانال) ⌛️ ۳دقیقه 🎯🎯🎯 در «بهتر بنویسیم✍️» حرفه‌ای شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/281804844C1f3585f204
📚دورهٔ آموزش مدیریت کانال در فضای مجازی 📄2️⃣ چه کسی گفته اگر تو راه بیفتی، راه خودش هدف را به تو نشان می دهد؟! (اهداف مختلف کانال ها) 🧮 ۳۰۰ کلمه 📎 پیوست: 🎧2️⃣ بسم الله الرحمن الرحیم ✅در درس قبل گفتم که منظور از هدف‌گذاری برای یک کانال، تعیین رویکرد آن است. باید قبل از هر کاری به این سؤال جواب بدهید که چرا تصمیم گرفته‌اید یک کانال داشته باشید؟ انگیزه‌تان چیست؟ ✅به نظرتان این یک پرسش بیهوده است؟! چند دقیقه تحمل کنید و این چند خط را بخوانید؛ حتماً نظرتان عوض می‌شود. اگر این درس را تا آخر خواندید و نظرتان عوض نشد، برگردید و آن را دوباره بخوانید؛ چون مطمئنم دفعهٔ اول آن را خوب نخوانده‌اید.😃 ✅فکر نمی‌کنم شما از کسانی باشید که وقت اضافه دارند و برای پر کردن اوقات فراغت خودشان به فکر کانال داری افتاده‌اند. ولی بعضی‌ها هستند که فقط برای سرگرمی کانال راه می‌اندازند؛ نتیجهٔ این رویکرد هم در نوع کانال و مخاطبان آن دیده می‌شود. ✅شاید باورش برای کسی که با این فضا چندان آشنا نیستند کمی سخت باشد، ولی بیش‌ترین تعداد کانال‌ها و شلوغ‌ترین آن‌ها، کانال‌هایی هستند که با هدف کسب‌وکار و درآمدزایی فعالیت می‌کنند. در فضای مجازی از تبلیغ محصولات خود یا دیگران در یک کانال می‌توانید پول درآورید تا مدیریت کانال اطلاع‌رسانی. حتی برگزاری دوره‌های آموزشی در کانال‌ها هم می‌تواند پول‌ساز باشد. ✅شاید شما از جمله کسانی باشید که ترجیح می‌دهند به داشتن یک کانال اقتصادی و سودآور، کارهای خیریه بکنید. در این صورت، «اطلاع‌رسانی محرومیت‌ها و نیازها»، «جلب کمک‌های نیکوکاران» و «بازتاب کمک‌های مردمی»، مهم‌ترین محتواهای شما خواهند بود. ✅اما اگر اهلش باشید، کانال‌ها ظرفیت بسیار خوبی برای دستیابی به دو هدف «شبکه‌سازی» و «تربیت نیرو» هستند. در کانال‌های مبتنی بر شبکه‌سازی، مدیران بیشتر به دنبال ایجاد یک شبکهٔ تبلیغی منسجم برای نشر یک اندیشه هستند. اما وقتی مدیر کانال یک روند مشخص اقناع بینشی و جهت‌دهی گرایشی در مخاطبان را دنبال کند، در حقیقت به دنبال تربیت نیرو است. ✅هدف کانال شما کدام‌یک از این‌هاست؟ 1. سرگرمی؛ 2. درآمدزایی؛ 3. کارهای خیریه؛ 4. شبکه‌سازی (نشر یک اندیشه)؛ 5. تربیت نیرو. 🎯🎯🎯 در «بهتر بنویسیم✍️» حرفه‌ای شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/281804844C1f3585f204