🔰سوال اصلی این یادداشت این است که شکستهنویسی اصلا خوب است یا بد، و مرز آن تا کجاست؟
✍️بخشهایی از یادداشت روبرت صافاریان👇
شکستهنویسی خودش زیرمجموعهی محاورهنویسی است. وقتی مینویسیم
🍀«این ترمزای بدمصبُ هر کاری میکنم صداشون قطع نمیشه.»
معلوم است که خواستهایم از زبان محاوره تقلید کنیم. وگرنه مینوشتیم:
🍀هر کاری میکنم صدای این ترمزهای خراب، قطع نمیشود.
تفاوت این دو جمله در سه حوزه است.
📌نخست در انتخاب واژگان. «بدمصب» واژهای است که در گفتار به کار میرود...
📌دیگر تفاوت دو نوع نگارش بالا، نحوی است.
📌و سرانجام، تفاوت سوم، آوایی. این بخش آوایی همان است که به شکستهنویسی مشهور است.
در این نمونه «ترمزا» به جای «ترمزها»، ـُ به جای «را» ، «صداشون» به جای «صدایشان» و «نمیشه» به جای «نمیشود»، تفاوتهای آوایی زبان محاوره و زبان نوشتار هستند و بحث شکستهنویسی دربارهی همینهاست...
📙بعضیها معتقدند که نویسنده برای ایجاد جلوهی محاوره میتواند به همان تغییرات نحوی و واژگانی اکتفا کند و دیگر لازم نیست واژهها را بشکند، چرا که خواننده موقع خواندن خود به طور خودکار این کار را میکند. (استاد ابوالحسن نجفی از قائلان این نظریه است)
به نظر آنها باید نوشت:
🍀«این ترمزهای بدمصب را هر کاریشان میکنم صدایشان قطع نمیشود».
این به قدر کافی محاورهای است. دلیل پرهیز قائلان به این دیدگاه از شکستهنویسی این است که وقتی کلمات را میشکنیم، شکل بصری آنها عوض میشود و خواندنشان مشکلتر میشود.
#شکستهنویسی
#زبان_گفتار
#زبان_معیار
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim