آدمهایی که دنیا را نجات میبخشند:
🌱مردی که در باغچهاش کار میکند؛
🌱آن کس که از وجود موسیقی سپاسگزار است.
🌱آن کس که از یافتن ریشه ی واژهای لذت میبرد.
🌱آن دو کارگری که در کافهای در جنوب، سرگرم بازی خاموش شطرنجند.
🌱کوزهگری که درباره رنگ یا شکل کوزهای میاندیشد.
🌱حروفچینی که این صفحه را خوب میآراید؛ هرچند برایش چندان رضایتبخش نباشد.
🌱زن و مردی که آخرین مصراعهای بند مُعَیّنی از یک شعر بلند را میخوانند.
🌱آن کس که دست نوازشی بر سر حیوان خفتهای میکشد.
🌱آن کس که ظلمی را که بر او رفته توجیه میکند یا دلش میخواهد که توجیه کند و
آن کس که ترجیح میدهد حق با دیگران باشد.
🍀این آدمها، ناخودآگاه، دنیا را نجات میبخشند
@behtarindoost
قضیه رابرت اوپنهایمر.pdf
9.08M
کتاب: قضیه اوپنهایمر
در اوج دوران مک کارتیسم، در سال 1954، لویس استراوس، رئیس هیئت مدیره کمسیون انرژی اتمی آمریکا (AEC)، که شواهدی بر جاسوسی شورویها از برنامه اتمی آمریکا داشت و به خاطر پیشینه چپ گرایانه اوپنهایمر و مخالفتهای اوپنهایمر با توسعه اتمی آمریکا، خصوصا توسعه بمب هیدروژنی، به او مشکوک بود، یک دوره سوال و جواب یکماهه از اوپنهایمر برگزار کرد و در نهایت اجازههای امنیتی او را لغو کرد. از جمله اتهامات اوپنهایمر، تعلل او در لو دادن یکی از دوستان کمونیستش، هوکان کاوالیر بود که به او پیشنهاد انتقال اطلاعات به شوروی داده بود. لغو اجازه امنیتی اوپنهایمر به معنای پایان دادن همکاری اوپنهایمر با دولت آمریکا در پروژههای سری بود.البته اوپنهایمر همچنان مدیر موسسه مطالعات پیشرفته بود و به فعالیتش در آن مرکز ادامه داد...
@behtarindoost
هنر نه گفتن .pdf
19.1M
#هنر_نه_گفتن
#دیمون_زاهاریادس
این کتاب به شما میآموزد که چگونه در برابر خواستههای دیگران مقاومت کرده و پاسخ منفی بدهید. به شما میگوید که چطور بدون احساس ملامت، وقت و انرژی خود را بیشتر صرف خودتان کنید و نشان میدهد که چگونه تقاضا، دعوت، خواهش و هر چیز دیگری را که به حریم خصوصیتان تجاوز کرده، بدون احساس گناه رد کنید.
@behtarindoost
چند جمله زیبای کتاب هنر نه گفتن:
- اگر برای زندگیتان اولویتبندی نکنید، کسی دیگر این کار را خواهد کرد🥰
- یک «نه» برآمده از عمیقترین اعتقادات، بهتر از «بله»ای است که صرفاً برای خشنود ساختن، یا بدتر از آن، برای اجتناب از دردسر گفته شده است😇
- فرق بین افراد موفق و افراد بسیار موفق این است که آدمهای بسیار موفق، تقریباً به همه چیز «نه» میگویند😎
@behtarindoost
.
#تکه_ای_از_کتاب
آیا از مرگ وحشت دارید؟ آیا نگران هستید که پس از مرگ برایتان چه پیش میآید؟ آیا ممکن است شما روحی داشته باشید که از جای دیگری آمده و پس از حیات جسمانی به همانجا بازگردد؟ یا این تنها یک خوشخیالی و فکر واهی ناشی از ترس مرگ است؟
شگفتانگیز است که در میان مخلوقات روی زمین تنها آدمیان هستند که باید دائماً ترس از مرگ را در وجود خود سرکوب کنند تا بتوانند به طور عادی به زندگی بپردازند.
#سفر_روح
#مایکل_نیوتون
@behtarindoost
.
#معرفی_نویسندگان_ایرانی
غلامحسین ساعدی (۲۴ دی ۱۳۱۴ – ۲ آذر ۱۳۶۴) با نام مستعار «گوهرِ مراد» نویسنده و پزشک ایرانی است. او مرد بزرگی است که از میان مردم برخاسته و برای مردم مینویسد. ساعدی پیش از آن که حرفهی پزشکی را رها کند، در مطبش در خیابان دلگشا، بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه میکرد. او از نزدیک با انسانهای دردمند سروکار داشت و در همین مطب بود که روح آزردهی جامعه را دید و به شناخت عمیقی از روح و روان مردم جامعهی دوران خودش پی برد. ساعدی مطبش را دنیای عجیبوغریبی توصیف میکند که حالا پایگاه روشنگران دوران بود: آل احمد، شاملو، م. آزاد و بهآذین همیشه آنجا بودند. ساعدی که بارها توسط حکومت وقت ایران مورد شکنجه قرار گرفته بود و زندانی شده بود، سرانجام پس از تحمل رنج فراوان و در حالی که تنها 49 سال داشت، در پاریس درگذشت. ساعدی کسی است که فارغ از تعصب و سیاستزدگی، از سرِ دلسوزی برای جامعهای دردمند، مینویسد. او یکی از برجستهترین روشن فکران ایران است، که دغدغهها و حرفهایش محدود به دوران خودش نمیشود. ساعدی، طوری داستان مینویسد که انگار جای تمام قهرمانهایش همان ماجراها را از سر گذرانده است. «چوب به دست های ورزیل»، «ترس و لرز»، «دندیل» و «آی باکلاه، آی بیکلاه» از آثار برجستهی این نویسندهی بزرگ هستند. براساس مجموعه هشت داستان عزاداران بَیَل فیلم گاو ساخته شد.
@behtarindoost
#درباره_کتاب
ساعدی در این کتاب، از مردمی میگوید که ناخواسته و ندانسته گرفتار جهل و خرافه هستند و این همان چیزی است که همیشه او را عمیقا آزار میدهد. شخصیتها در برخورد با حوادث و اتفاقات، چندان منطق و عقلانیتی از خود نشان نمیدهند.
#عزاداران_بَیَل
#غلامحسین_ساعدی
@behtarindoost