eitaa logo
دانشجوی مشروطی
3.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
102 فایل
بهزاد زارع فعال سیاسی و فرهنگی دانشجوی مشروطی دانشگاه شهادت @behzad_zare
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺روزی با نظریه «عصر گفتمان نه عصر موشک» مدعی شد که پول خود را در ارتش هزینه نمی‌کند و به این دلیل توسعه یافته است! اما امروز بودجه نظامی آن به ۳۰۰ میلیارد دلار یعنی ۱۵ برابر ایران رسیده است!! 👤 حائری زاده @Behzadzare
♻️ چرا هاشمی اصرار داشت خلق و خوی اشرافی را در خاطراتش ذکر کند؟ 🔰 یکی از افرادی که در شبهای قدر و مواقف استجابت دعا وسوسه میشوم برایش دعا کنم و حتی فاتحه‌ای بخوانم، مرحوم هاشمی رفسنجانی ست! واقعا تلاش و ممارست آن مرحوم در ثبت خاطرات روزانه به قدری ستودنی‌ست که گاهی فکر میکنم ارزشش را دارد اگر 364 روز سال بد و بیراه بارش میکنیم، لااقل یکبار هم دعایش کنیم. البته آن کتب خاطرات به جهات مختلف می‌تواند مورد توجه و قدردانی و حائز اهمیت باشد اما برای شخص بنده بیش از هرچیز از این جهت خواندنی است که به نظرم بهترین و مهمترین سند شناخت و آشنایی با «اشرافیت انقلابی»ست. شرح میدهم: من هر وقت بخشهایی از کتابهای خاطرات آن مرحوم را میخوانم با خودم میپرسم چرا یک روحانی باید رویش بشود این را که در روز تاسوعا رفته جت‌اسکی سوار شده، بنویسد و بعد چاپ کند؟ ببینید! اینکه در تاسوعا رفته جت‌اسکی سوار شده را کار ندارم‌‌ها، اینکه این را نوشته و چاپ کرده را میگویم! یا مثلا چرا باید بنویسد و منتشر کند که برای پسرش در حول و حوش بیست سالگی، سفارش کرده تا عضو هیئت مدیره کشتی‌رانی شود؟ یا از این قبیل موارد که در کتب خاطراتش پر است. یعنی خود آن کارها که بد است و اشرافی‌ست و تبعیض‌آمیز است و پارتی بازی‌ست، به درک، نکته‌ام اینه که خود این ثبت و انتشار واقعا عجیبه. در واقع این مسئله بیش از اینکه از سر تعهد به تاریخ و آیندگان و شفافیت و گردش آزاد اطلاعات و این قبیل خزعبلات باشد، ناشی از یک اعتماد بنفس اشرافی‌ست که تو نه تنها به خودت حق می‌دهی چنین غلط‌هایی بکنی بلکه حتی آنقدر آن را حق می‌دانی که هیچ ابایی نداری آن را جار بزنی، ترویج کنی و برای همیشه تاریخ در مقابل دید‌گان بقیه قرار دهی و آن را به فرهنگ مسئولین تبدیل کنی. از این جهت است که عرض میکنم کتب خاطرات هاشمی مهمترین سند آشنایی با چیزی است به نام اشرافیت انقلابی. چیزی که در آن شما به صرف دخیل بودن در انقلاب و مدیر بودن در جمهوری اسلامی کاملا حق داری متفاوت زندگی کنی. اشرافیتی که به شما حق می‌دهد حالا که داری امور رعیت را تدبیر می‌کنی، بیش از آنها از امکانات برخوردار باشی. حالا که روزی پانزده شانزده ساعت از این جلسه به آن جلسه به فکر آب و نان رعیت هستی، حق داری هشت ساعت بقیه را در خانه لوکس بالای شهرت استراحت کنی. حالا که روز و شب برای امورات این مردم وقت گذاشتی، حق داری دو تا سفر تفریحی کیش و خارج و... بروی. حالا که داری فکر میکنی چطور برای آینده توله‌های رعیت شغل و مسکن بسازی، حق داری بچه خودت را مدرسه گران‌قیمت بفرستی و پیش پیش برایش شغل کنار بگذاری. حالا که داری از تمام توانت برای جا انداختن استفاده از کالای ایرانی که سودش در جیب خود رعیت میرود و برای خود او شغل ایجاد میشود، استفاده میکنی، حق داری خودت کالای خارجی با کیفیت استفاده کنی. حالا که داری تلاش میکنی روشهای نوینی مثل قرعه کشی فروش خودرو برای کاهش قیمت بازار و کارخانه ابداع میکنی، حق داری خودروی ایمن خارجی سوار شوی. و حق داری خانه تخفیفی از دم قسط بگیری، و حق داری به اسم خیریه چند هزار متر زمین بگیری، و حق داری... دعوای این روزها و همه روزهای پس از انقلاب سر همین است. طبقه‌ای از مدیران ایجاد شده که فکر میکنند چون دارند خدمت میکنند (خدمت میکنند؟!) حق دارند بیشتر برخوردار باشند، حق دارند بهتر بخورند، بهتر بگردند، بهتر بپوشند، بهتر سوار شوند، بهتر تربیت شوند، بهتر آموزش ببینند و... چون اگر آنها خانه و سفر و تفریح خوبی داشته باشند و خوب استراحت کنند و ماشین خوبی داشته باشند و ایمن بمانند و دغدغه مدرسه وتربیت بچه نداشته باشند و وقت ذهنشان باز باشد و... بیشتر میتوانند به رعیت خدمت کنند و سودش در جیب همان رعیتی میرود که از قضا این روزها یک کم پررو شده است و دارد جفتک می‌اندازد و سبک زندگی اینها را با آرمانهای انقلاب و مدل حکومت داری امیرالمومنین و حرفهای امام و رهبری مقایسه میکند. ما دچار چنین طبقه‌ای شده‌ایم. و خدا نگذرد از هاشمی رفسنجانی که پایه‌گذار چنین منش ومرامی بود و این را تئوریزه و توجیه کرد. حالا اینکه آن فاتحه و طلب رحمت اول متن این لعن و نفرین را میشورد یا برعکس، نمیدانم! اما هرچه هست مطمئنم اگر نبود شجاعت و جسارت (والبته شاید تا حدی وقاحت!) هاشمی رفسنجانی در ثبت این خاطرات، ما این روزها به این راحتی نمیتوانستیم از پس نفاق و ظاهرسازی این طبقه مدیران اصولگرا و اصلاح‌طلب به این شناخت دقیق برسیم. ✍ محمدرضا شهبازی @Behzadzare
هدایت شده از دانشجوی مشروطی
💥وقتی هاشمی در ذهنم تَرَک برداشت! 🔴 آقای هاشمی را قبول داشتم و معتقدم خیلی برای انقلاب زحمت کشید ولی چند سطری را برای عبرت خود و دوستانی که هنوز خطاهای او را توجیه میکنند می نویسم! مرحله دوم عملیات کربلای پنج، یک شب عاشورایی را شاهد بودم که برای عبور از یک کانال باید پا بر اجساد همرزمان شهیدمان می‌گذاشتیم که شب گذشته در این کانال دِرَو شده بودند! و بر اساس محاسبات نظامی بخشی از ما هم آن شب باید درو می‌شدیم و همین‌طور هم شد تا اون خط تثبیت شود و...! من در زمان جنگ یک رزمنده ساده بودم و مسئولیت خاصی جز سلاحی که در دستم بود نداشتم و به‌قول معروف عددی هم نبودم. اما آن شب شنیدم فرماندهان در قرارگاه برای توجیه و تبیین آن فرمان عاشورایی گفتند این دستور «آقای هاشمی» است و برای ما رزمندگان هم امر «هاشمی» یعنی امر امام؛ چرا که او جانشین فرمانده کل قوا بود و...! من در مورد فرمان نامتعارف آن شب نتنها حرفی ندارم بلکه فکر میکنم آن تصمیم کاملاً بجا بود، چرا که در دفاع نابرابر ما با دشمن تا دندان مسلح، همواره فرمان‌های عاشورایی بود که بن‌بست‌شکنی می‌کرد و راهگشا بود و چاره ای هم غیراز این نبود و...! چند سالی از آن شب عجیب گذشته بود و حالا من در اواخر دهه هفتاد دانشجو بودم و سلسله خاطرات «آقای هاشمی» را با علاقه در روزنامه کیهان دنبال می‌کردم، رسیدم به آن شب که «آقای هاشمی» می‌گوید: در ادامه عملیات کربلای پنج، کار گره خورده بود و باید با مرحله دوم این بن‌بست شکسته می‌شد و تصمیم سختی بود اما چون چاره‌ای نبود باید این تصمیم گرفته می‌شد و آن شب عده‌ای از عزیزان ما با فداکاری خط را تثبیت می‌کردند و...! او ادامه داده بود: فردای آن شب که خط تثبیت شد و خیالم راحت شد به تهران برگشتم، دو هفته‌ای بود که مجلس را تعطیل کرده بودیم... برای رفع خستگی با بچه‌ها تفریح رفتیم و در این تفریح شکاری زدیم و خیلی خوش گذشت و...!!! وقتی به این عبارات رسیدم شخصیت «آقای هاشمی» در ذهنم تَرَک برداشت و هرگز هم ترمیم نشد، شوکه شدم و تا مدتها در بُهت و حیرت فرو رفتم! با خود می‌گفتم من که در جنگ هیچ مسئولیتی جز جانِ ناقابل خودم نداشتم و فقط شاهدی در آن شب بودم، هنوز هم دل و دماغ تفریح ندارم، اما شگفت زده شدم کسی که آن شب چنین فرمانی صادر کرد و به موجب آن فرمان گرچه حماسه بزرگی رقم خورد ولی صدها پدر و مادر و زن و بچه هم داغدار شدند چطور تنها دو سه روز بعد چنین راحت به تفریح رفت و...؟! تاکید میکنم همان‌طور که ابتدای این نوشته آوردم؛ معتقدم آن فرمان درست و به‌حق بود اما حیرت من از آن است، کسی که واسطه چنین فرمانهایی بود چطور بلافاصله دل و دماغ چنین تفریحاتی هم داشت و...؟!!! البته بعدها موارد متعددی از مواضع عجیب آقای دیدم و شاهد بودم که از عاقبت بخیری او مأیوس شدم، آنجا که گفت « ادامه من بود» و را «دانشمند» خطاب کرد و از همه بدتر عبارت عجیب «دنیای آینده دنیای گفتمان است نه موشک» و...!!! اینجا یاد نصایح مرحوم پدرم افتادم؛ زمان جنگ هرگاه از جبهه به مرخصی می‌آمدم در محضر مرحوم پدرم جسارت و بی‌ادبی می‌کردم و با او در دفاع از آقایان منتظری و هاشمی بحث می‌کردم، مرحوم ابوی من یک پیرمرد روستایی بود و سوادش هم در حد روخوانی قرآن، اما هرگز «آقای منتظری» را در جایگاه قائم‌مقام رهبری نپذیرفت و همیشه می‌گفت: ایشان با این همه ساده‌لوحی چطور می خواهد جایگزین آقای خمینی با آن همه بزرگی وکیاست شود و...؟! و همواره به «آقای هاشمی» انتقاد می‌کرد و می‌گفت: رفتارش با گفتارش هیچ گونه هم‌خوانی ندارد! من بابت انتقادش از «آقای منتظری» کمتر، اما واقعاً از «آقای هاشمی» خیلی دفاع می‌کردم و همیشه می‌گفتم مستندات شما برای این انتقادات چیست؟! معمولاً در بحث با من به‌ظاهر کم می‌آورد و می‌گفت: پسرم دلم با این دو نفر صاف نیست! و جالب‌تر اینکه در مورد «حضرت آقا» همیشه می‌گفت: ایشان از جنس خود «آقای خمینی» است! به‌راستی که نه لباس و عمامه و آیت الله شدن عاقبت به‌خیری انسان را تضمین می‌کند و نه گرفتن دکتری و دانشگاه به انسان بصیرت می‌دهد، با دعا برای آمرزش همه کسانی که برای برپایی این نظام و انقلاب تلاش کردند، برای رهبر عزیزتر از جانم و همه خدمتگزاران انقلاب سلامتی و طول عمر و برای خودم و همه ملت عزیزمان بصیرت و حُسن عاقبت را آرزو دارم. ✍بهزادزارع دانشجویِ مشروطیِ دانشگاه شهادت @Behzadzare
هوالعزیز زخم خورده های بدست زاکانیِ فساد ستیز اعم از ، خاندان ، ، ، و ... باهم بسیج شدن و دست بدست هم دادن و در کل کشور علیه زاکانی امضاء جمع کردن و حتی اونور آبی ها را هم به یاری خود طلبیدن ولی تیرشان عجیب به سنگ خورده و...!!! 🔶 هر چند همین امضاء جمع کردنها علیه مسئولان هم بدعتی قدرت طلبانه و خلاف قانون است ولی فتنه گرها و مفسدین با همه این غوغاسالاریها و شانتاژها هم راه به جایی نبرده و نمی برند. 🔺تلاش مذبوحانه این قماش☝️امری طبیعی و قابل درک است اما با کمال تاسف برخی بظاهر انقلابی ها هم در این دام افتادن و در زدن با مفسدین همراه شدن ، که شنیدیم امروز از بزرگان تذکر سختی گرفتن!!! ✅ انشاالله تا بیش از این بازیچه دست مفسدین واقع نشده اند به خود بیایند و عبرت بگیرند! ✍بهزادزارع https://eitaa.com/behzadzare