🦋 خاطرۀ ۲۶
🔴 گل سربهزیر!
🔹صبح پریروز، یکشنبه، ۱۱ / ۹ / ۱۴۰۳، در کَنار یک پیادهرو، گلهای سفیدی را دیدم که سربهزیر بودند و از آنها عکس گرفتم.
🔸خوش است حُسن که در پردۀ حیا باشد / که بدنما است پریزاد، خودنما باشد (۱)
🔹با دیدن آنها به یاد انسانهای باحیای سربهزیر افتادم و به یاد این که مرحوم پدرم، حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی، ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ فرمودند: «فُلان خویشاوند ما مرد باحیایی است و هر گاه من با او صحبت میکنم، سرش را به زیر میاندازد (و از روی حیا به من نگاه نمیکند).»
🔸حالا که هست چهرۀ تو در برابرم / سر را چگونه پیش تو بالا بیاورم؟ (۲)
🔹اکنون که دارم این خاطره را مینویسم، به یاد این هم افتادم که ایشان فرمودند: «حاجآقای مُعینی که خطبۀ عقد من و همسرم را خوانده است، وقتی که سخنرانی میکند، سرش را پایین میاندازد و به جمعیّت نگاه نمیکند.»
🔸همچنین به یاد این افتادم که مرحوم حضرت علّامه طباطبایی ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ هم در هنگام تدریس، سرشان را به زیر میانداختند یا به نقطهای از محلّ درس نگاه میکردند.
۱. از: صائب تبریزی.
۲. از: امیرحسین قاسمیپور (هادی).
#حیا، #سخنرانی، #علامه_طباطبایی، #گل_سر_به_زیر
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۶۰
🔴 نجات نوزاد از دل آتش
🔹پنجشنبهشب، ۲ / ۱۲ / ۱۴۰۳، بیحوصله بودم. عزیزی فهمید و مرا به خانهاش برد تا شاید بر اثر دورهمی معنوی و علمی، شاداب شَوم و به لطف الاهی شدم.
🔸همسرش نقل کرد که شما در یک سخنرانی دربارۀ کیفرهای سقط جنین صحبت کردید.
پس از یکی ـ دو روز، یکی از دوستانم به خانۀ ما آمد؛ در حالی که خیلی ناراحت بود؛ چون در آن ایّام با همسرش دچار اختلاف شدید شده و برای طلاق در رفتوآمد به دادگاه بود.
او گفت: «من که الان اینجا هستم، قرار بود که به خانۀ پدرم بروم و نمیدانم که چرا از خانۀ شما سر درآوردهام! من باردارم و هیچ کس، حتّی همسرم خبر ندارد؛ جز دو تا از دوستانم! که پیشنهاد دادهاند بچه را سقط کنم تا او را که هنوز کوچک است و روح ندارد، شریک مشکلاتت نکنم!»
من به یاد آن سخنرانی شما افتادم و سخنانتان را به او بازگو کردم و چند ساعت، او را نگه داشتم تا کاملاً آرام شود.
هنگام رفتن گفت: «دیگر به خانۀ پدرم نمیروم و به خانۀ خودمان برمیگردم.» و خیلی مرا دعا کرد و من از او خواستم که شما را دعا کند؛ چون آن مطالب را از شما آموخته بودم.
پس از مدّتی فهمیدم که هم بارداریاش را به همسرش گفته و هم دیگر خبری از طلاق نیست.
پس از مدّتی خواهرم در تماسّ تلفنی گفت: «در خواب دیدم که من و تو به حرم امام رضا ـ علیه السّلام. ـ مشرّف شدهایم. یک دست لباس خادمی، به تو داده و گفته شد که تو برای خادم آن حضرت بودن، انتخاب شدهای. ناگهان در گوشهای از صحن آنجا، آتشسوزی بزرگی رخ داد و مردم، وحشتزده شدند. تو خودت را به دل آتش زدی و نوزادی به نام... را از آتش بیرون آوردی و به مادرش تحویل دادی و مردم، خوشحال شدند و از تو تشکّر کردند.»
به خواهرم گفتم که شاید آن آتش، آتش دعوا و اختلاف بود و آن نوزاد، جنینی بود که من با مادرش دربارۀ سقطنکردن او صحبت کردم و او به دنیا آمده و به همین اسم، نامگذاری شده است؛ کودکی سالم، زیبا و دوستداشتنی!
***
🔹بنده گفتم: خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ در قرآن کریم میفرماید: «مَن اَحیا نَفسًا فَکَاَنَّما اَحیَی النّاسَ جَمیعًا؛ کسی که یک نفر را زنده کند، انگار همۀ مردم را زنده کرده است.» (۱)
زندهکردن، انواعی دارد و هدایتکردن دیگران که باعث زندهکردن «روح» و «حقیقت» آنان است، از بهترین انواع آن است و هدایتکردن شما، هم باعث هدایت یک مادر و «زندهشدن» عقل و دل او شده و هم باعث «زندهماندن» کودکش؛ پس آفرین به شما! و خدا خیرتان دهد.
🔸این ماجَرا را هم نقل کردم که مرحوم پدرم (حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی) ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ نقل کردند: «روزی داشتم از جایی میگذشتم که دیدم آتشسوزی شده و مردی شخصی را از آتش نجات داده و دیگری او را کول کرده و دیگران دوْرش جمع شدهاند و دارند از او قدردانی میکنند.
از آنان خواستم که به سخنانم گوش کنند و به آنان گفتم که این مرد، کار بزرگی کرده؛ چون شخصی را از آتش "دنیا" نجات داده است و اگر نجات نمیداد، آن شخص نمیتوانست "مدّتی دیگر" در دنیا زنده بماند؛ حال، کسی که دیگران را از آتش "آخرت" نجات دهد و باعث "زندگی خوش ابدی" او شود، چقدر ارزش دارد؟؛ پس قدر علما و روحانیّت را بدانید که با سخنرانیها و هدایتهای خود، مردم را از عذابهای اخروی آگاه میکنند و نجات میدهند.»
***
🔹چنانکه معلوم است، ماجرای این بانو و آن نوزاد و مادرش، از آثار حضور در مجالس سخنرانی دینی است؛ پس تا میتوانید، در چنین مجالسی شرکت کنید تا هم جان خودتان زنده و زندهتر شود و هم چهبسا باعث زندهشدنها و زندهماندنها شوید و اگر سخنرانیهای بنده در شما یا دیگران، اثر گذاشته است، لطفاً برایم بفرستید تا انشاءالله هم خوشحال شوم و هم آن را بیان کنم تا دیگران هم بدانند و بهره ببرند.
۱. مائده (۵)، ۳۲.
#روحانیت، #سخنرانی، #سقط_جنین، #شادابی، #زندهکردن، #مجلس_دینی، #هدایت
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2