eitaa logo
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
270 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
24 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، و سخنرانی‌ها و آثار فرزندشان: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی کانال‌ سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایم: @benisi. کانال دیگرم: @ghatreghatre. وبگاه بنیسی‌ها: benisiha.ir. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ی مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به ، قسمت ۶۸ : 🔸... وقتى پهلوان‌‏صَفدَر نزديک من رسيد، خواستم به احترامش از جا بلند شوم؛ ولى ديدم همه‌‏جاى بدنم زخمى و خرد و خمير شده است [و] نمی‌‏توانم از جايم بلند شوم. 🔸پهلوان‌‏صفدر همین‌كه مرا ديد، چندين بار پشت‌‏سر هم گفت: «اللّه اكبر! اللّه اكبر! خدا ریشه‌هايشان را بكَند! چه‌كار كردند؟»؛ سپس به زن‌‏هايى كه دوْر مرا گرفته بودند، گفت: «يا اللّه! بلند شويد؛ كنار برويد؛ ببينم چه‌كار می‌‏توانم بكنم؟» او يک دست خود را زير سر من و دست ديگرش را بر كمرم گرفت، «يا على» گفته، مرا بر دوش خود انداخت [و] به طرف مسجد روانه شد. 🔸می‌‏خواستم بگويم: «پهلوان! مرا با اين وضع به مسجد نبر؛ اگر مادرم مرا با اين وضع ببيند، خيلى ناراحت می‌‏شود و دوباره مریضی‌‏اش شدّت پيدا می‌‏كند.»؛ ولى قدرت حرف‌‏زدن نداشتم؛ می‌‏ترسيدم كه بيهوش بشوم. 🔸وقتى پهلوان‌‏صفدر مرا در دوش خود به طرف مسجد می‌‏برد، مردم دِهِمان یکی‌‏يكى دوتادوتا دوْر ما جمع شده و پشت‌‏سر پهلوان‌‏صفدر دسته‌جمعى می‌آمدند تا اين كه به مسجد رسيديم. عدّۀ زيادى هم آن‌‏جا بودند. ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۸۱. @benisiha_ir
🔴 (به گزینش حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی) 🌹یا رب! این بانگ خوش از حنجرۀ شرقیِ کیست؟ 🌹چه کسی پشتِ درِ بسته، مرا می‌خوانَد؟ 📝 از: . 💻 مشاهدۀ ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/14/ (علیه السّلام)، (علیهم السّلام) @benisiha_ir
🔴 🔹از صبح دارد برف می‌بارد. به تعبیر آقای علیرضا بدیع: زمین، عروس شد و آسمان به حرف آمد چه شادباشی از این خوب‌تر که برف آمد؟ 🔸برای همین، هنگام بیرون‌رفتن از خانه، چتر برداشتم؛ چتری مشکی و باوَقار که عزیزم، حاج‌آقا مصطفی یوسفی، به بنده هدیّه داده است. 🔹هنگامی که به حیات مجتمعمان رسیدم، سفیدی برف باغچه و روی ماشین‌ها، چشمم را خیره کرد. 🔸به ایستگاه اتوبوس رفتم. پس از لحظاتی، یک روحانی معمّم دیگر آمد. نزدیک او رفتم، سلام کردم، چترم را بالای سر او هم گرفتم تا او و لباس‌هایش و به‌ویژه عِمامه‌اش خیس نشود و گفتم: «در حدیث شریف آمده است که هر قطرۀ باران، فرشته‌ای دارد که باید آن را به جایی که باید، برساند. شاید هر قطرۀ برف هم فرشته‌ای داشته باشد؛ پس چه‌بسا امروز فرشته‌های زیادی دارند به شهر ما نازل می‌شوند.» ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 (ادامه) 🔹خیلی نکَشید که روحانی معمّم سومی ماشینش را نگه داشت و بنده، آن روحانی معمّم دوم و دو نفر دیگر را که آن‌ها هم در ایستگاه بودند، سوار کرد. 🔸پس از سلام و... گفتم: در حدیث شریف آمده است: «مَن قَضىٰ لِاَخيهِ المُؤمِنِ حاجَةً كانَ كَمَن عَبَدَ اللهَ دَهرَه‏؛ کسی که برای برادر مؤمنش حاجتی را برآورده کند، همانند کسی است که خدا را به اندازۀ روزگارش عبادت کند.» (۱) اگر ضمیر «دهره» به کلمۀ جلالۀ «الله» برگردد ـ چنانکه قاعدۀ ادبیّات عرب، این است که ضمیر در جمله به نزدیک‌ترین اسم برمی‌گردد و نزدیک‌ترین اسم در این‌جا، «الله» است. ـ ، چنین کسی گویا به اندازۀ عمر ازلی ـ ابدی و بی‌نِهایت خدا عبادت کرده است و اگر ضمیر به واژۀ «مَن» دوم برگردد، چنین کسی گویا به اندازۀ عمر طبیعی یک انسان، یعنی: چند ده سال عبادت کرده است. در حدیث دیگر آمده است: «چنین کسی مانند کسی است که نه‌هزار سال عبادت کرده.» (۲) این مقدار سال به عمر خدا نزدیک‌تر است تا عمر یک انسان. 🔹سپس به صاحب ماشین گفتم: خدا چنین پاداشی را به شما عنایت کند و خیرتان دهد. (۱) این حدیث از امام صادق از پدرشان از جدّشان از حضرت امیرالمؤمنین از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ است (الأمالی، شیخ توسی، ص ۴۸۱). (۲) امام مجتبی از حضرت امیرالمؤمنین از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ : «مَن قَضىٰ اَخاهُ المُؤمِنَ حاجَةً كانَ كَمَن عَبَدَ اللهَ تِسعَةَ آلافِ سَنَةٍ[؛ صائِمًا نَهارَهُ، و قائِمًا لَيلَهُ؛ کسی که برای برادر مؤمنش حاجتی را برآورده کند، مانند کسی است که خدا را نه‌هزار سال عبادت کرده؛ در حالی که روزهایش را روزه بوده و شب‌هایش را با عبادت، شب‌زنده‌داری کرده است.» (عُدّةالدّاعی، ص ۱۹۳ و أعلام الدّین فی صفات المؤمنین، ص ۴۴۲). ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 تاریخ ۲۱ / ۱۰ / ۱۴۰۱، ش ۴ 🔸واجب‌ترین جِهاد با دشمن، مبارزه با این ۲ است: ۱. نفس امّاره که نزدیک‌ترین و دشمن‌ترین دشمنان انسان است؛ ۲. اِبلیس، جدّ شیاطین که از دستور خداوند والا دربارۀ سَجده‌کردن به سمت حضرت آدم و حوّا ـ سلام الله تعالی علی نبیّنا و آله و علیهما. ـ اطاعت نکرد و دشمنان جنّی و انسانی را بر ضد‌ انسان تحریک می‌کند. 🔸هجوم شیطان‌ها به مؤمنان، بیش‌تر از هجوم زُنبورها به گوشت است! 🔸هنگامی که مؤمن بمیرد، شیطان‌هایی که برای گمراه‌کردن او می‌کوشیده‌اند و شُمارشان به تَعداد قبیله‌های پرجمعیّت رَبیعه و مُضَر است، به همسایگان او هجوم می‌برند! 🔸هدف ابلیس فقط شیعیان و دوستداران اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ است! (۱) 🔸ابلیس، حضرت آدم و حوّا را فریب داد و باعث بیرون‌کرده‌شدن آنان از بهشت و کنده‌شدن پوشش آنان شد تا شرمگاه‌هایشان بر آنان آشکار شود! (۲) 🔸حضرت موسی ـ سلام الله تعالی علی نبیّنا و آله و علیه. ـ (بسیار) باحیا و پوشیده بود و به دلیل حیایش هیچ کجای پوستش دیده نمی‌شد و هنگامی که می‌خواست وارد آب شود، تا وارد آن نمی‌شد، لباسش را بیرون نمی‌آورد! (۳) (۱) میزان‌الحکمة، ج ۶، ص ۲۷۴۲، احادیث ۹۳۷۰ و ۹۳۷۳ تا ۹۳۷۵. (۲) اعراف (۷)، ۲۷. (۳) پژوهشی در فرهنگ حیا، ص ۱۸۰. ، ، ، ، (علیهما السّلام)، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #خاطرات_روزانه (ادامه) 🔹خیلی نکَشید که روحانی معمّم سومی ماشینش را نگه داشت و بنده، آن روحانی معم
یکی از اعضای کانال نوشته است: به نظرم آمد که روحانی‌ها برایتان خیلی مهم هستند و شما، حتّی معمّم‌بودن آنان را با توجّه بیان می‌کنید. نکتۀ دیگر: اگر انسان برای هر کاری احادیث اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ را بیان کند، مانند حدیث «برف و فرشته‌ها» و احادیث «ثواب خدمت»، خواه‌ناخواه باعث هدایت می‌شود. 🔸
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #چکیده_سخنرانی تاریخ ۲۱ / ۱۰ / ۱۴۰۱، ش ۴ 🔸واجب‌ترین جِهاد با دشمن، مبارزه با این ۲ است: ۱. نفس ام
یکی از اعضای کانال نوشته است: نکتۀ مربوط به حیای حضرت موسی ـ علیه السّلام. ـ چقدر جالب بود! اگر انسان‌ها به همین یک نکته عمل کنند، خیلی از مشکلات حل می‌شود. 🔸
🔴 🔹به سبزی‌فروشی رفتم تا سبزی بخرم. شخصی سبزی می‌خواست؛ امّا به سبزی‌فروش گفت: «سبزی ترخون نده.» 🔸به فروشنده گفتم: به یاد کتابی افتادم که نامش «ترخون» و دربارۀ خسرو پرویز، پادشاه ایران، و همسرش (خسرو و شیرین) است. در آن‌ کتاب آمده است: خسرو به دستور پسرش، شیروَیه، کشته شد. چند روز بعد، شیرویه، شیرین را خواست. او می‌دانست که مادرش را شیرین با زهر کشته است؛ امّا (به خاطر زیبایی‌اش) از او که نامادری‌اش هم بود، خواستگاری کرد! شیرین به این شرط پذیرفت که جنازۀ خسرو را ببیند. شیرویه پذیرفت. شیرین، وارد دخمه‌ای شد که جنازه در آن‌جا بود، پس از لحظاتی زهری را که با خود برده بود، نوشید، در کَنار جنازۀ شوهرش دراز کَشید و از دنیا رفت! 🔹سپس گفتم: او خودکشی کرد تا در آخرت هم با خسرو باشد؛ امّا اگر کسی خودکشی کند، به جهنّم می‌رود و عذاب‌های جهنّمی‌اش ابدی است. 🔸سبزی‌فروش خوشش آمد و ابراز خوشایندی کرد. ، ، ، ، @benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #خاطرات_روزانه 🔹به سبزی‌فروشی رفتم تا سبزی بخرم. شخصی سبزی می‌خواست؛ امّا به سبزی‌فروش گفت: «سبزی
یکی از اعضای کانال نوشته است: داستانِ خیلی‌عجیبی بود و همۀ ۴ نفر، ناکام شدند. نوشتن این خاطره توسّط شما، تشویق خوبی برای کتاب‌خوانی است؛ چون با خواندن آن فهمیدم که آدم وقتی کتاب نمی‌خواند، چه حکمت‌ها و عبرت‌هایی را از دست می‌دهد و چه‌بسا عقلش خاموش می‌شود و اگر آن‌ها را می‌دانست، به خیلی از مشکلات دچار نمی‌شد. 🌼
یکی از اعضای کانال نوشته است: حاج‌آقا! برای این که تان را در کانال قرار دادید، خدا را با اشک‌های چشمانم شکر و برایتان دعا کردم. این که در نوشته‌هایتان نکات اخلاقی و معنوی بیان می‌شود، بسیار ارزشمند است. 🌼
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
#نظر یکی از اعضای کانال نوشته است: حاج‌آقا! برای این که #خاطرات_روزانه‌ تان را در کانال قرار
یکی دیگر از اعضای کانال نوشته است: واقعاً بنده هم همین احساس را داشتم و آن خودبه‌خود ایجاد شد. 🌼