eitaa logo
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
281 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
27 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) تارنمای ایشان: benisiha.ir. کانال‌های دیگرم: ـ @benisi ـ @ghatreghatre. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹زنی دچار بیماری خوره شد و لب، بينی و انگشتانش، کم‌کم ريخت؛ در نتیجه، شوهر و فرزندانش از او بیزار شدند و او را به بيرون شهر بردند و به بیابان انداختند! 🔹يکی از پسرانش هر روز مقداری نان برای او می‌برد، آن را از دور به سوی او می‌انداخت و برمی‌گشت. 🔹روزی زن،‌ ناله‌کنان به او گفت: «حَسبُنَا اللهُ (= خدا برای ما بس است). پسرم! جرعۀ آبی به من بده؛ خيلی تشنه‌ام.»؛ ولی پسرش توجّهی نکرد و رفت. 🔹هنگامی که تشنگی بر زن غلبه كرد، خودش را در جوی آبی كه در آن نزديكی بود، انداخت و پس از لحظاتی با سختی از آن بيرون آمد و بيهوش بر روی خاک‌ها افتاد. 🔹در آن حال، لطف خداوند مهرْبان كه فرموده است: «اَنَا عِندَ المُنكَسِرَةِ قُلوبُهُم و المُندَرِسَةِ قُبورُهُم؛ من پيش دل‌شكسته‌ها و صاحبان قبرهای فرسوده هستم.»، زن را فراگرفت و به او تندرستی بخشید. 🔹چو دل‌های شكسته هست مهمان‌خانۀ عزّت / خوشا حلوای نوميدی! زِهی پالوده‌ی حِرمان! 🔹آن زن نقل کرده است: «در حال بيهوشی، دو مرد بزرگوار و دو بانوی باشُکوه را ديدم كه به سوی من آمدند. در دستان آنان مقداری نان و سبزی و یک كاسۀ آب بود. آن‌ها را به من دادند و گفتند که اين‌ها را بخور. هنگامی که آن‌ها را خوردم، دریافتم که هرگز مانند آن‌ها را نخورده‌ام و احساس كردم كه سالم شده‌ام. از ایشان پرسيدم: شما کیستيد كه به من عنایت کردید؟ و فهمیدم که آنان حضرت خدیجه، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسين ـ علیهم السّلام. ـ هستند؛ چون من آنان را خيلی دوست داشتم.» 🔹پس از شِفایافتن این زن، مردم از مناطق دور و نزديک، دسته‌دسته به دیدنش می‌رفتند و از او تبرّک می‌جستند؛ چون «نظرشده» بود. 🔹آنان كه خاک را به نظر، كيميا كنند / آيا شود كه گوشۀ چشمی به ما كنند؟ ، ، و (علیهم السّلام)، ، 💻 مشاهدۀ داستان‌های دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/05/153/ @benisiha_ir