🔴 #مطالب_مناسبتی
💠 شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ #حضرت_زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ :
▪️وای! وای! ای وای! علی بییار شد
▪️یار او سرگشتۀ اَغیار شد
(غیار: بیگانگان.)
▫️سینهای را که پِیَمبَر بوسه زد
▫️ناگهان مَنزِلگَه مِسمار شد
(پیمبر: پیامبر. منزلگه: مخفّف منزلگاه، منزل. مسمار: میخ.)
▪️زد صدا: «فضّه! به فریادم برَس
▪️محسنِ من کشتۀ اشرار شد
▫️غنچۀ پژمردهام پژمرده گشت
▫️او شهید دشمن غَدّار شد...»
(غدّار: بیوفا / فریبکار / پیمانشکن.)
▪️«داستانی»! چون علی، مظلوم گشت
▪️اینچُنین با همسرش رفتار شد
📖 محبوبۀ یکتا (مجموعهاشعار فاطمی حضرت استاد بنیسی)، ص ۳۰ و ۳۱.
@benisiha_ir
🔴 #مطالب_مناسبتی
💠 شعری از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ #حضرت_زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ :
▪️یا رب! علی به مِحنت زهرا چه میکند؟
▪️با درد فصل آن گل زیبا چه میکند؟
(محنت: رنج، سختی. فصل: جدایی.)
▫️امشب به دست خویش، ورا غسل میدهد
▫️در کَفْن و دفن فاطمه، مولا چه میکند؟
(ورا ـ به فتح، کسر و ضمّ واو ـ : او را. کفن: پوشاندن جنازه با کفَن که به آن بهاشتباه، «تکفین» گفته میشود.)
▪️با سوز دل به سوی تو رو میکند خدا!
▪️تنها به کنج خانه، خدایا! چه میکند؟
▫️با دست خویش، خشت لَحَد چید، ای دریغ!
▫️گفتا: «علی ز بعدِ تو تنها چه میکند؟»
(لحد: قبر. دریغ ـ به فتح و کسر دال ـ : اِفسوس، حسرت. ز: از.)
▪️گفتا: «سلام من به پِیَمبَر رَسان و گو
▪️جانا! ببین که فِرقۀ اَعدا چه میکند
(پیمبر: پیامبر. رسان: برسان. گو: بگو. فرقۀ اعدا: گروه دشمنان.)
▫️امروز شعله زد به حریم خدا عَدو
▫️پیدا است آن که خَصم به فردا چه میکند»
(حریم: مکانی که حمایت و دفاع از آن، واجب است. عدو و خصم: دشمن.)
▪️بر خانهاش چگونه بیاید ز بعدِ او
▪️با کودکان یار دلآرا چه میکند؟
(دلآرا: کسی که باعث شادی و شادابی شود / معشوق.)
▫️چشم «بِنیسی» از غم او تیره شد خدا!
▫️ای وای! رهبرم دل شبها چه میکند؟
(تیره: تاریک.)
📖 محبوبۀ یکتا (مجموعهاشعار فاطمی حضرت استاد بنیسی)، ص ۳۲ و ۳۳.
@benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 #تصویر مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ و همسرشان در کَنار قبرست
🔴 #مطالب_مناسبتی (نشر به مناسبت ایّام حج که حاجیها به مدینۀ منوّره هم میروند)
🔴 #نکات_خواندنی دربارۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
💠 نامۀ ایشان از شهر مدینۀ منوّره به فرزندان و دامادش:
🔸بسم الله الرّحمان الرّحیم
🔹حضور فرزندان عزیزم که از خودم بیشتر دوستشان دارم… و داماد عزیزم و…!
🔸این نامه را روز یکشنبه، ۱۳۷۸/۱۲/۸، از شهر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله. ـ و در کنار قبر و حرم باشکوه حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله. ـ و قبرستان بقیع که نَه چراغی دارد و نَه شمع و برقی، برایتان مینویسم.
🔹ما صبح زود امروز، یکشنبه، موقع نماز صبح به مدینۀ منوّره رسیدیم و امروز دو بار به حرم مطهّر رفتیم و از طرف همۀ شما هم زیارت کردیم.
🔸ولی طاهر عزیزم! این که دوهزار تومان داده بودی [تا] به قبر حضرت زهرا ـ علیها السّلام. ـ برسانم، پسرم! هر چه گشتم، قبر آن بانو را پیدا نکردم.
🔹تصمیم دارم بوی هر جای این شهر را بجویم و خواستۀ تو را از آن بانو بگیرم و میگیرم انشاءالله.
🔸همیشه به یاد همۀ شما، مخصوصاً محبّتهای تو هستیم و از خدا میخواهیم که شما را در هر کار و زندگی، موفّق کند و در دنیا و آخرت، با اهل بیت ـ علیهم السّلام. ـ مشهور بفرماید.
🔹هر کاری که میکنید و هر کتابی که چاپ میکنید، به یاد و خاطرۀ آن بزرگواران انجام دهید؛ موفّق باشید.
🔸یک نامه هم از مکّه برایتان مینویسم.
🔹شما از ما نگران نباشید؛ که هر دو خوبیم و مادرتان هم سلام میرساند. چون در اتاق دیگری است، دسترسی به امضا ندارد.
🔸داستانی
#توسل، #حضرت_زهرا (علیها السّلام)، #رسول_اکرم (صلّی الله علیه و آله)، #زیارت، #قبرستان_بقیع، #نامه
@benisiha_ir
🔴 #شعر مصیبت #حضرت_زهرا (سلام الله تعالی علیها)
🖊سرودۀ حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💧این شعر را در روز شنبه، ۴ / ۹ / ۱۴۰۲، با سوز دل و اشک سرودم:
▪️یا فاطمه! ز داغت آتش به جانم افتاد
▪️آتش به جان من ای روح و روانم! افتاد
▫️ای وای از آتشی که افتاد بر درِ تو!
▫️از آتشِ درِ تو آتش به جانم افتاد
▪️آتش کَشید شعله، دستان تو به در بود
▪️این آتش زمینی بر آسمانم افتاد
▫️ای وای بر کسی که دردِدلش چُنین است:
▫️آتش به همسر من در آشیانم افتاد!
▪️این، آستان عشق و دلدادگیّ ما بود
▪️ای وای من که آتش بر آستانم افتاد!
▫️در پیش چشم اطفال، بانوی من کتک خورد
▫️ای وای از آتشی که بر خانمانم افتاد!
▪️شیرین و دلربا بود سیْر حکایت ما
▪️یکباره آتش امّا بر داستانم افتاد
▫️بر آتش دل من او آب مِهر میریخت
▫️شعله ولی به دامان مهربانم افتاد
▪️شعلهور است جانم پیوسته و همیشه
▪️چون آتش غم او بر استخوانم افتاد
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
چند حاجت دارم که برآوردهشدن آنها از نگاه خودم سخت است. از نظر شما برای هر حاجتی که داریم، چه توسّلی معجزه میکند؟
🔍 پاسخ حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
توسّل به حضرت فاطمۀ زهرا. سلام الله تعالی علیها.
البتّه ممکن است که کسی توسّل صحیح هم کند، امّا برای مصلحتی حاجتش برآورده نشود.
#توسل، #حاجتگرفتن، #حضرت_زهرا (علیها السّلام)
@benisiha_ir
🔴 #شعر دربارۀ شب شهادت، تشییع و دفن #حضرت_زهرا (سلام الله تعالی علیها)
🖊سرودۀ حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💧این شعر را در تاریخ ۲۷ / ۵ / ۱۳۷۹ سرودم:
💠 ماه مهربانى
▪️شبى كه وعدۀ پرواز ناگهانی بود
▪️شب شكستن پرهاى پهلوانی بود
▫️شبى كه ياس بهشتى نهاد سر بر خاک
▫️شب تلاطم گلهاى ارغوانی بود
▪️شبى كه عاطفه از شهر زندگى پَر زد
▪️شب هياهوى دلهاى آسمانی بود
▫️شبى كه مادر «دریا»ی عشق را «شستند»
▫️شب شهادت معناى شادمانی بود
▪️شبى كه حضرت «دل» را به شانهها بردند
▪️شب مشايعت ماه «مهربانی» بود
▫️شبى كه همسر «خورشيد» را «خسوف» گرفت
▫️شب «ظهور» هزاران غم نهانی بود
@benisiha_ir
🔴 #مطالب_مناسبتی
💠 ایّام شهادت #حضرت_زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ بر حضرت صاحبالزّمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ و همۀ شما، دوستداران ایشان، تسلیت باد.
💠 خوب است که اکنون به آن حضرت صلواتی هدیّه دهیم و سلامی عرض کنیم: اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءُ؛ یا بِنتَ رَسولِ اللهِ؛ یا قُرَّةَ عَینِ النَّبی!
@benisiha_ir
🔴 #شعر دربارۀ #حضرت_زهرا (سلام الله تعالی علیها)
🖊سرودۀ حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹فاطمه يعنى: بهارى بیخزان
🔹پركَشيدن از زمين تا آسمان
(خزان: پاییز.)
🔸فاطمه يعنى: خدا را يافتن
🔸چون علی با مِحنت و غم ساختن
(محنت: سختی، بلا.)
🔹فاطمه يعنى: خديجه، آمنه
🔹آيۀ عصمت، صفاى آينه
🔸فاطمه يعنى: هلالی در زمين
🔸دختر معراج و خَتمالمُرسَلین
(ختمالمرسلین: پایان فرستادگان (خدا). مقصود، حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ است.)
🔹فاطمه يعنى: سكوت و زَمزَمه
🔹الگوی اخلاص و طاعت بر همه
(طاعت: اطاعت، فرمانبُرداری.)
🔸فاطمه يعنى: غدير و كربلا
🔸رازگفتن در دل شب با خدا
🔹فاطمه يعنى: شهادت، سوختن
🔹چشم دل را بر حقيقت دوختن
🔸فاطمه يعنى: حسن، يعنى: حسين
🔸مادر يک دستهگل، چون زينبيْن
(چون زینبین: مانند دو زینب. مقصود از «دو زینب»، حضرت زینب و خواهرش، حضرت امّکُلثوم، ـ علیهما السّلام. ـ هستند.)
🔹فاطمه يعنى: اميد و انتظار
🔹چشمهای از جنس زیبای بهار
🔸فاطمه يعنى: ولیّ كائنات
🔸مظهر ايمان و كشتىّ نَجات
(ولیّ کائنات: کسی که اختیار آفریدگان در دست او است.)
🔹فاطمه يعنى كه مادر بر نَبى
🔹معنىِ آيات كوثر در نُبى
(ـ نَبی: پیامبر. نُبی: قرآن کریم.)
🔸فاطمه، جان مرا جانانه است
🔸برتر از هر حقّ و هر افسانه است
(جانانه: معشوق.)
#اخلاص، #امید، #انتظار، #ایمان، #بلا، #بندگی، #سکوت، #شبزندهداری، #شهادت، #صفا، #عصمت، #مناجات
@benisiha_ir
🔴 #مطالب_مناسبتی
💠 سالروز ولادت #حضرت_زهرا ـ سلام الله تعالی علیها. ـ بر فرزندشان، حضرت صاحبالزّمان، ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ و همۀ شما، دوستداران ایشان، مبارک باد.
💠 خوب است که اکنون به آن حضرت صلواتی هدیّه دهیم و سلامی عرض کنیم: اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءُ؛ یا بِنتَ مُحَمَّدٍ؛ یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسول!
@benisiha_ir
🔴 #شعر دربارۀ #حضرت_زهرا (سلام الله تعالی علیها)
🖊سرودۀ حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹بیتو دنياى بیكرانه نبود
🔹يک نشانه ز بینشانه نبود
(مقصود از «بینشانه»، خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ است.)
🔸جز خدا و محمّد و حيدر
🔸هيچ كس همچو تو يگانه نبود
🔹گر نبودى، نبود زيبايى
🔹دشت ایمان، پر از جوانه نبود
🔸بیتو بلبل نبود عاشق گل
🔸آتشی در دل زبانه نبود
🔹هر حقيقت بدون تو است مَجاز
🔹جز تو رمزى در اين ميانه نبود
🔸آفرينش، طُفيل هستىِ تو است
🔸ورنه، چيزى به جز فَسانه نبود
(طفیل: کسی یا چیزی که وجودش وابسته به وجود کس یا چیز دیگر است. فسانه: افسانه.)
#آفرینش، #ایمان، #حضرت_زهرا (علیها السّلام)، #حقیقت، #زیبایی، #عشق
@benisiha_ir
🔴 #مطالب_مناسبتی
✅ برای مطالعه دربارۀ #حضرت_زهرا ـ علیها السّلام. ـ به این مطالب کانال بنیسیها مراجعه کنید:
1️⃣ توسّل به آن حضرت برای حاجتگرفتن:
https://eitaa.com/benisiha_ir/3981
2️⃣ نکاتی از سخنرانی حاجآقا بِنیسی دربارۀ نامهای آن حضرت:
https://eitaa.com/benisiha_ir/4050
3️⃣ داستان جذّاب دربارۀ شِفادادن آن حضرت:
https://eitaa.com/benisiha_ir/4355
4️⃣ سادهزیستی آن حضرت:
https://eitaa.com/benisiha_ir/3980
5️⃣ شعر «فاطمه عشق خدای اکبر است» از حضرت استاد بنیسی:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5174
6️⃣ شعر «از نور زهرا دنیا چه زیبا است!» از ایشان:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5179
7️⃣ شعر «گشته است شادْ قلب نبی از تولّدش» از ایشان:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5182
8️⃣ شعر «علی امشب دِگَر بییار و تنها است» از ایشان:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5185
9️⃣ شعر «نوای قُدسیان، امشب بلند است» از ایشان:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5189
🔟 شعر «وای! وای! ای وای! علی بییار شد» از ایشان:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5194
1️⃣1️⃣ شعر «یا رب! علی به مِحنت زهرا چه میکند؟» از ایشان:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5198
2️⃣1️⃣ شعر «یا فاطمه! ز داغت آتش به جانم افتاد» از حاجآقا بنیسی:
https://eitaa.com/benisiha_ir/5166
3️⃣1️⃣ شعر «شبى كه وعدۀ پرواز ناگهانی بود» از او:
https://eitaa.com/benisiha_ir/6116
4️⃣1️⃣ شعر «فاطمه يعنى: بهارى بیخزان» از او:
https://eitaa.com/benisiha_ir/6130
5️⃣1️⃣ شعر «بیتو دنیای بیکرانه نبود» از او:
https://eitaa.com/benisiha_ir/6175
🌷
همچنین به این مطالب وبگاه بنیسیها مراجعه کنید:
1️⃣ ارزشمندترین فضیلت ایشان:
http://benisiha.ir/108/
2️⃣ (شعر) مرور «کوثر» و «تطهیر» و «نور» باید کرد:
http://benisiha.ir/138/
@benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 #داستان_جذاب
✅ #اگر_درمان_درد_خویش_میخواهی_بیا_اینجا
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹زنی دچار بیماری خوره شد و لب، بينی و انگشتانش، کمکم ريخت؛ در نتیجه، شوهر و فرزندانش از او بیزار شدند و او را به بيرون شهر بردند و به بیابان انداختند!
🔹يکی از پسرانش هر روز مقداری نان برای او میبرد، آن را از دور به سوی او میانداخت و برمیگشت.
🔹روزی زن، نالهکنان به او گفت: «حَسبُنَا اللهُ (= خدا برای ما بس است). پسرم! جرعۀ آبی به من بده؛ خيلی تشنهام.»؛ ولی پسرش توجّهی نکرد و رفت.
🔹هنگامی که تشنگی بر زن غلبه كرد، خودش را در جوی آبی كه در آن نزديكی بود، انداخت و پس از لحظاتی با سختی از آن بيرون آمد و بيهوش بر روی خاکها افتاد.
🔹در آن حال، لطف خداوند مهرْبان كه فرموده است: «اَنَا عِندَ المُنكَسِرَةِ قُلوبُهُم و المُندَرِسَةِ قُبورُهُم؛ من پيش دلشكستهها و صاحبان قبرهای فرسوده هستم.»، زن را فراگرفت و به او تندرستی بخشید.
🔹چو دلهای شكسته هست مهمانخانۀ عزّت / خوشا حلوای نوميدی! زِهی پالودهی حِرمان!
🔹آن زن نقل کرده است: «در حال بيهوشی، دو مرد بزرگوار و دو بانوی باشُکوه را ديدم كه به سوی من آمدند. در دستان آنان مقداری نان و سبزی و یک كاسۀ آب بود. آنها را به من دادند و گفتند که اينها را بخور. هنگامی که آنها را خوردم، دریافتم که هرگز مانند آنها را نخوردهام و احساس كردم كه سالم شدهام. از ایشان پرسيدم: شما کیستيد كه به من عنایت کردید؟ و فهمیدم که آنان حضرت خدیجه، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسين ـ علیهم السّلام. ـ هستند؛ چون من آنان را خيلی دوست داشتم.»
🔹پس از شِفایافتن این زن، مردم از مناطق دور و نزديک، دستهدسته به دیدنش میرفتند و از او تبرّک میجستند؛ چون «نظرشده» بود.
🔹آنان كه خاک را به نظر، كيميا كنند / آيا شود كه گوشۀ چشمی به ما كنند؟
#حضرت_خدیجه، #حضرت_زهرا، #امام_مجتبی و #امام_حسین (علیهم السّلام)، #شفا، #کرامت
💻 مشاهدۀ داستانهای دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/2020/05/153/
@benisiha_ir