eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
1.8هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
30.1هزار ویدیو
450 فایل
دوست آسمانی من ابراهیم با تو راه را پیدا کردن چه زیباست وقتی دستم در دست هادی باشد ابراهیم وار از آتش آخرالزمان رهیدن چه زیباست ابراهیم راه ها رفته تا شهادت رابغل کرده پس با ابراهیم همراه شو تاپایان مسیر❤شهادت❤ ارتباط با ادمین : @Montazeremonje
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨ #شب_بخیر #داستان_شب عارفی قصد تشرف به حج داشت. فرزندش از او پرسید: «به کجا می‌روی؟» عارف گفت: «به سوی خانه پروردگارم.» فرزند گمان می‌کرد که هر کس خانه او را ببیند، خود پروردگار را هم می‌بیند لذا مشتاق همراهی با پدر شد و گفت: «چرا مرا با خود نمی‌بری؟» پدر گفت: «تو صلاحیت این سفر را نداری.» فرزند گریه کرد و بالاخره پدر را راضی نمود. چون پدر و پسر به میقات رسیدند، هر دو مُحرِم شده و حرکت کردند و وارد بیت الله شدند. فرزند مات و مبهوت همه جا را نگریست و پرسید: «پروردگارم کجاست؟» پدر گفت: «خداوند در آسمان است.» فرزند این را که شنید، فریادی زد و بیهوش شد و از دنیا رفت. پدر متأثر شد و فریاد برآورد: «پسرم چه شد، پسرم کجاست؟» از زاویه خانه خدا، ندایی به گوشش رسید که تو خانه خدا را می‌خواستی و به آن رسیدی، و او خود پروردگار را می‌طلبید و خدای خانه را یافت و اینک در مقامی بالا و در نزد پروردگار است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨ روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم میـــخواهد کـه با یکی از کارگرانش حرف بزند، خیلی وی را صدا میزند اما بـه خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمیشود. بـه ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری بـه پایین می اندازد تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند، کارگر ۱۰دلار را برمیدارد و توی جیبش میگذارد و بدون این کـه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود. بار دوم مهندس ۵۰دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون این کـه بالا را نگاه کند پول را در جیبش میگذارد، بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ بـه سر کارگر برخورد می کند. دراین لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را بـه او میگوید.🌺🌺🌺 این داستان همان داستان زندگی انسان اسـت. خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگزار ا نیستیم و لحظه اي با خود فکر نمی کنیم این نعمتها از کجا رسید. اما وقتی کـه سنگ کوچکی بر سرمان میوفتد کـه در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند بـه خداوند روی می آوریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨ #شب_بخیر #داستان_شب فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی می‌کرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت: «اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.» فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره‌ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید: «کیستی؟» ناگهان دید که شیطان وارد شد و گفت: «خاک بر سر خدایی که نمی‌داند پشت در کیست.» سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت: «من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم، آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می‌کنی؟» پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت: «چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده نشوی؟» شیطان پاسخ داد: «زیرا می‌دانستم که از نسل او همانند تو به وجود می‌آید!»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨ #شب_بخیر #داستان_شب در سالی که قحطی بیداد کرده بود و همه مردم زانوی غم به بغل گرفته بودند، مرد عارفی از کوچه‌ای می‌گذشت، غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است. به او گفت: «چه طور در چنین وضعی می‌خندی و شادی می‌کنی؟» غلام جواب داد: «من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می‌کنم روزی مرا می‌دهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟» مرد عارف که از عرفای بزرگ بود گفت: «از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی‌دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم!»
🍃امام غریب یک بار به من بگو و این معمّای تو در تو را برایم حل کن. تو چگونه این اندازه از غربت را تحمّل می‌کنی؟ جز یاری خدا، من هیچ جواب دیگری برای این معمّا ندارم. دل لطیفی مثل تو باید زیر بار این همه غربت، تا امروز هزاران هزاران بار از هم پاشیده باشد. غربت تو را اگر به تعداد آدم‌های روی زمین تقسیم کنیم، هر قسمتش سهم یک نفر شود، در هیچ کسی توان تحمل آن قسمت نیست. تو تنهایی همۀ این بار را چگونه تاب می‌آوری؟ تو بین ما که مدعی انتظارت هستیم، غریبی. بین ما کیست که تو را برای خودت بخواهد و کیست که تو را برای خودش نخواهد؟ ما با نام تو برای خودمان نان می‌خریم و با ادّعای عشق تو برای خودمان دکّان می‌زنیم. وقتی نان و دکّان ما به تو گره خورده، یعنی غریب‌تر از تو روی زمین نیست. تعجّب از این است چطور مایی که عامل غربت، داعی ظهور تو را داریم؟! تردید ندارم تو اگر ظهور کنی، غریب‌تر از این در میان ما خواهی بود. خدا کند زودتر عاشق شویم تا زودتر بیایی. شبت بخیر امام غریب! به کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید 👇💐 @bentolhodahasanabad 🌸🍃🌸🍃
🍃خونخواه حسین از کودکی مرا بر محبّت حسین تربیت کردند، طوری که برای آمدن محرّم و برای پوشیدن لباس عزای حسین لحظه‌ها را یکی یکی می‌شمردم. کاش آنهایی که به فکر دل من و محبّت حسین بودند، حواسشان به دل من و محبّت تو هم بود. خدا خیرشان بدهد که مرا با حسین آشنا کردند؛ اما اگر با تو هم آشنا شده بودم و عشقت در دلم خانه کرده بود، روزها را می‌شمردم تا جمعه برسد و جمعه‌ها را به انتظار می‌نشستم تا تو بیایی. از دست خودم خسته‌ام، خسته از این که چرا جمعه‌ها فقط در تعطیل بودنش با روزهای دیگر برایم فرق دارند. عاشورا تعطیل باشد یا نه، برای من با همۀ سال فرق می‌کند. عاشورا اگر چه تعطیل‌ترین روز سال است؛ ولی من عاشورا را با حسین می‌شناسم، نه با تعطیلی. چرا جمعه‌ها برایم رنگ تو را نگرفته‌اند؟ زودتر عاشقم کن تا بتوانم نسلی عاشق تو تربیت کنم. فرق جمعه‌ها را با دیگر روزهای هفته به من بفهمان تا نسلی را منتظر جمعۀ ظهور تربیت کنم و باز هم التماس می‌کنم که مرا ببخش برای این همه عاشق نبودن. شبت بخیر خونخواه حسین! به کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید 👇💐 @bentolhodahasanabad
🍃میدان دار عزای حسین اگر آرزو رنگ و بوی تو را داشته باشد، نه بر جوان عیب است و نه بر پیرمرد. آرزو دارم یک دهۀ محرم، در هیئتی شرکت کنم که تو منبرش را بروی و خودت روضه‌اش را بخوانی. حکمت آرزویم را هم بگذار بگویم. دوست دارم ببینم تو در محرم دربارۀ چه چیزهایی سخنرانی می‌کنی و روضه را چگونه می‌خوانی. هر کسی در هیئت تو شرکت کند، بی‌تردید معرفتش به اوج می‌رسد و احساسش از همۀ وجودش فواران می‌کند. هیئت تو درمان همۀ دردهای ماست. اگر خودت هیئتی بر پا نمی‌کنی، کاش می‌شد یکی از هیئت‌هایی را که اول تا آخرش مفتخر به مُهر تأیید تو می‌شود را نشانمان می‌دادی. شبت بخیر میدان‌دار عزای حسین! به کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید 👇💐 @bentolhodahasanabad 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🍃منتهای التماسم باید پاک شد. انسان ناپاک نه در دنیا آرام است و نه بهشت نصیبش می‌شود. بدون تو پاکی محقق نمی‌شود. این را اگر باور کنیم برای نجات دنیا و آخرتمان تو را از خدا التماس می‌کنیم. هر چه در رسالۀ عشق‌بازی می‌گردم می‌بینم همۀ مطهّرات به تو بر می‌گردند. مدّت هاست که تو را از خدا التماس کرده‌ام دعا کن که خدا زودتر التماسم را پاسخ دهد. شبت بخیر منتهای التماسم! به کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید 👇💐 @bentolhodahasanabad 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷