eitaa logo
بِرکه 🍃
322 دنبال‌کننده
297 عکس
27 ویدیو
1 فایل
خانم ف.میم روایت های ساده از زندگی یک مامان، معمار، داستان نویس.🍂 اینجا می‌توانیم گپ بزنیم https://eitaa.com/Fmazhari
مشاهده در ایتا
دانلود
. من و روزهای اسفند تقویم ۱۴.۲ افتاده بودیم توی یک سراشیبی ماراتون‌طور! خیلی سریع می‌دویدیم و طولانی. من با چیدن چندتا چالش مطالعه توی برنامه اسفندم سعی داشتم کم‌کاریهای احتمالی که نه قطعی‌ام در بهار جاری را پیش‌جبران کنم. و اسفند هم داشت خانه‌ می‌تکاند برای آمدن بهار. این عکس‌ها وضعیت میز پذیرایی من بود در روزهای اسفند. روزی بالای ۲۰۰ صفحه می‌خواندم در سه چالشی که واقعا نیازشان داشتم. چالش اول خواندن کتاب‌هایی در باب مطالعه و کتاب بود که این خود توضیح مفصل دارد. چالش دوم خواندن، نخوانده‌های کتاب‌خانه‌ام بود. و کتاب‌هایی که توی زمستان خریده بودم. چالش سوم هم هرچه قدر می‌توانی قرآن بخوان. هر سه چالش روی هم بالای ۲۰۰ صفحه می‌شد. روز آخر اسفند را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. عصر بود. دردی که توی کمرم می‌پیچید را دایورت کرده بود به کوچه‌ی بی کسی‌. پشت میز تحریرم نشستم و جلد دو داستان و نقد داستان گلشیری را که عهد کرده بودم تمام شود را تمام کردم. بعد رفتم جز قرآنم را خواندم که فکر اینکه بچه چند ساعت قبل از دنیا آمدنش افاضات مفتش داستایوفسکی به خوردش رفته را بشورد ببرد. و چند ساعت بعدش توی نیمه‌شب محمدهادی به دنیا آمد. من را ول می‌کردند توی بیمارستان هم به خواندنم ادامه می‌دادم ولی خوب دیگر نمی‌شد ادامه داد.🥴 و فروردین آمد ماهی که یک کلمه هم نخواندم😁 همه این قصه‌ها و پست دیشب را گفتم که برسم به یک چالش جدید و اولین چالش امسال . چالش را همکارم آقای جواهری راه انداخته و من دارم سوار آخرین واگن هایش می‌شوم. توی این چالش شما الان که اوایل سال هست با خودت می‌بندی که می‌خواهم مثلا ۶۰ کتاب را امسال بخوانم البته انشاالله‌هش را هم توی پرانتز می‌گویی و نیت می‌‌کنی قربه‌الی‌للّه. بعد هرکتاب را که خواندی توی فضای مجازی به اشتراک میگذاری که ۱ از ۶۰ مثلا! مثل کتاب . همین! متعهد می‌شوی جانا که تا جان در بدن داری بخوانی! شما هم اگر خواستید می‌توانید سوار این قطار بشوید. هیچ نگران نباشید قطارش کش می‌آیید و هی جا باز می‌کند.. این هم آیدی آقای جواهری @mim_javaheri @berrrke @hornou