🔴 تصاویری از حضور رهبر معظم انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم.
۱۴۰۳/۴/۸
✅ کانال بدون سانسور | عضو شوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
.
سرصبح هنوز ساعت رسمی انتخابات شروع نشده، مهندس آمد بالای سرم خانم پاشو دیر شد. نصف یک چشمم را باز کردم کشیدم سمت ساعت به زور یک ربع به هشت بود😒
گفتم دیر کجا شد؟
گفت پاشو بریم رای بدیم دیگه!
از بعد نماز صبح همینطور کف اتاق راه رفته بود و هی خوابیده بود و خواب نرفته بود.
گفتم خوب هنوز زوده که صبحانه نخوردیم!
آخرین دکمه پیراهنش را بست و کلید ماشین توی دستش گفت جرینگ. من نشستم تو ماشین بدو شما هم!
تسلیم شدم. دسترو شسته نشسته چادرچاقچور کردم. ناشتایی نخورده رفتیم نزدیکترین مدرسه. سرباز دمدر سلامی قاطی خمیازهاش کش داد سمتمان و تفنگش را سفتتر چسبید. چندنفر دیگر هم عین ما دعای ندبه خوانده نخوانده آمدند.
صبح جمعهشان را با تعیین رئیسجمهورشان شروع کردند.
کد ۴۴ را نوشتیم و انگشت را چنان محکم فرو کردیم توی استامپ که از آن طرفش در آمد. رد انگشتمان را زدیم پای برگه، پای نظام، پای کار، پای ایران. دیگر پاک خواب از سرمان پریده بود. بعد هم دوتا نان تازه خریدیم آمدیم خانه؛ به امید خادمجمهوری دیگر.
#اصلح
@berrrke
چهل شب پیش هم خواب به چشممان نیامد دربهدر توی ایتا دنبال خبری حالی احوالی از رئیسیعزیز بودیم. هر ثانیه هم که خوابمان میبرد تندی میپریدیم و باز گوشی را چک میکردیم. امشب هم حال همان است خواب به چشممان نمیآید تا خبری بشنویم.
امید که اینبار قاصد خوشخبر باشد.
فوقعماوقع...
@berrrke
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در لگدکوب حوادث
جان دیگر یافتم
چون غبار از زیر پای
کاروان برخواستم...
.
چقدر برایم عجیب است چقدر حیرانم!
ده میلیون آدم توی این کشور هست که معنای کلیشه را نمیداند؟
ده میلیون آدم هست که معنای مغالطه را نمیداند؟
یعنی این همه آدم هست که قدرت تشخیص حرف تکراری و کلیگویی را ندارد؟
وای برما!
انگار قطعههایی از مناظرات هفتهپیش را کات کرده و چسباندهاند توی مناظرهی امشب!
حالا اینها به کنار واقعا حالات صورت و اکتهای بدن این آقا در شان ریاست جمهوری یک کشور اسلامی هست؟
وای برما!
@berrrke
.
خلاصهی پزشکیان در یک قاب!
دم پسرعمه جان گرم با این طراحی!
@Mohammad_Mozaffari_moghaddam
@berrrrke
.
خدا رحمت کنه ننجون عزیزم رو این شعر رو همیشه زیر لبش زمزمه میکرد.
من نمیخواهم که ای یزدان پاک
گنج و سیم و زر فراوانم دهی
یا کرم فرموده و در زندگی
حشمتی همچون سلیمانم دهی
یا که بعد از مرگ من در آن جهان
غرفهای از باغ رضوانم دهی
بلکه خواهم آنچه را دادی به من
گیری و یک ذره ایمانم دهی
الهی آمین
@berrrke
.
کولر
من حتما مغزم تکان خورده! وقتی بیشتر از یک ساعت مینشینم روبهروی کولر و از عصبانیت یا نگرانی یا حرص به خودم میپیچم که چرا سرویسی که برای بچهها گرفتم کولر ندارد! وقتی سرم دارد از فکر منهدم میشود میروم و کانال کولر اتاق نینی را میبندم که یخ نکند؛ من مغزم تکان خورده.
مگرنه اینکه من توی تمام بچهگی هایم پشت وانتمزدای بابا که با یک لایه حصیر و یک لایه برزنت مسقفش کرده بود توی گرمای مرداد هزارکیلومتر بلکه بیشتر تا آستارا رفتم؟ با همان ماشین مگر ایرانگردی نکردم آنهم با چهارتا عمهها و بچههایشان؟؟
مگر همین ما نبودیم که آبپاش را پر از آب میکردیم میپاشیدیم به حصیرها تا باد بزند تویشان و کولرطور بشود تَه وانت؟
من مغزم تکان خورده. یک چیزی خورده توی سرم. یک جابهجایی رخ داده. سرم درد میکند. پسرها تا حالا حتما رسیدهاند به کلاس زبان زیر اسپلیتها نشستهاند! نکند سرمابخورند؟ یخ نکنند! نینی هم الان یک ساعتی هست خواب رفته دیوار گهواره باد کولر را میگیرد. مستقیم توی سرش نمیخورد. خوابش ناز است. این منم که مغزم تکان خورده. حتما حتما.
نشستهام برابر کولر دوتا کتاب "زندگیهای من" را گذاشتهام جلویم ترجمه کدام روانتر است؟ قطعا نشرگمان! ولی فونت آنیکی نشر بهتر است سرم درد میکند چشمهایم فونت ریز گمان را کشش ندارد.
مغزمتکان شدیدی خورده.
مگر من همان نیستم که رمان "همخونه" را توی پیکان بابا توی مسیر کویری مشهد یککله خواندم بدون کولر؟!
من قطعا مغزم تکان خورده که تمام صبح تا حالایم را برای کولر نداشتهی سرویس به فنا دادم!
@berrrke
.
به قدرت میتوانم بگویم این بهترین کتاب جستارشخصی خارجی بود که تا حالا خواندهام.
شروعهای عالی، فکتهای بینظیر و منسجم و پایانبندیهای درجه یک.
چندتا جستارش را بنشینید و موشکافی کنید. مهندسی معکوس روی این جستارها شما را به سمت نوشتن جستار قوی هول میدهد.
یادتان میدهد چطور یک موضوع واحد را در چند مرحله از زندگیتان پیدا کنید و مثل دانههای یک بافتنی منظم کنار هم بچینیدشان و یک جستار تروتمیز ازشان در بیاورید.
غذای خانوادگی
کوه جادو
زندگی سگی
اگرخدا وجود داشت هافبک خوبی میشد.(نمیدونم چرا این اسم رو انتخاب کرده! چون توی متن همبهش اشاره انچنانی نمیشه)
تا آخر فهرست همگی عالی هستند.
فقطجستار آخر یعنی آکواریوم را اگر احیانا نوزاد یا بچه کوچک دارید نخوانید. من اگرموضوعش را از قبل میدانستم نمیخواندم.
شدیدا خوب و تاثیرگذار نوشته شده که مناسب روحیه فعلی من نبود.
باز هم تصمیم با خودتان است.
شش از سیوسه
#جستار
#چند_از_چند
#نشرگمان
#الکساندرهمُن
@berrrke
.
به زبان مادری گریه میکنیم. کتاب سوم از مجموعه کتابهای "زندگی میان زبانها" هست. با دوتای قبلی فرق دارد چرا؟ چون مینی جستار است. یا درواقع جستارهای آنی. خیلی کوتاهند یکجورهای کپشطورند. وقتی میخوانیشان بیدرنگ به خودتان میگویید همین؟! این الان جستار بود از نوع آنی؟ زرشک! من میتوانم روزی دوسه تا از اینها را بنویسم. خلاصه به شدت بهتان اعتماد به نفس نوشتن میدهد در یککلام. میتوانید کتاب را بغل دستتان بگذارید و تمامکردنش را ماهها طول بدهید.
هروقت مغزتان از کلمه خشکید بروید سراغش و ببینید که به همین راحتی میشود نوشت در مورد کوچکترین تجربههای روزانه.
البته خوب ما چون "فابیو مورابیتو" نیستیم هیچکس نمیآید متنهامان را چاپ کند. به نظرم باید اول اسممان گنده بشود، شناخته بشویم تا نشر اطرافی پیدا شود و این مدل متنهای ازمان چاپ کند. بگذریم...
در کل کتاب دوستداشتنی هست.
هفتازسیوسه
#چند_از_چند
#جستار
#نشراطراف
#فابیومورابیتو
@berrrke
.
ایرانیها چه رویایی در سر دارند.
عنوان کتابی هست از "میشل فوکو" فیلسوف فرانسوی که در زمان اوج انقلاب به عنوان خبرنگار به ایران سفر کرده و یکسری یادداشتهای مقالهطور را در مورد نسبت مردم با انقلاب اسلامی، موقعیت ارتش در انقلاب و... نوشته است.
اگر به مباحث اینچنینی علاقه دارید پیشنهاد میکنم بخونیدش.
هشتاز سیوسه
#چند_از_چند
#غیرداستانی
#نشرهرمس
#میشلفوکو
@berrrke
هدایت شده از [ هُرنو ]
از دنیای شما از سه چیز بیزارم؛
درد دندان
صف انتظار اتاق دندانپزشک
یونیت دندانپزشکی
آمپول بیحسی دندانپزشکی
صدای متّهٔ آن سوراخکنندهٔ لعنتی
بوی سوختگی حاصل از اصطکاک متّه با دندان
چراغ یونیت که روی صورت میآید.
شلنگِ آبدهانخوار با آن خورخورِ ترسناک
عصبکشی دندان
انگشتان پتوپهن دندانپزشک که تا آرنج داخل حلق من میرود
و چند مورد دیگر که یادم نیست.
عه؟ بیشتر از سه تا شد؟ عیبی ندارد. همین است که هست. از همهشان بیزارم.
رونوشت به پرودگار متعال:
سلام بزرگوار.
شما، با این همه جلال و جبروت و حکمت و درایت، یک فکری هم برای این دندانهای ما میکردی دیگر خب... البته که حتما فکری کردهای. ولی یک فکری میکردی که ما هم با این عقل ناقص و توان ناقصتر، تحملش را داشته باشیم. عجالتا شما را شکر!
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
.
وقتی میخواهی یکجستاربنویسی یک گوشهایی مینشینی و میروی توی خودت. مجبوری به گذشتهات فکر کنی. به تجربههایی که زیستی به خاطرههایت رجوع کنی. بعد یکهو میبینی تبدیل به آدمی شدهای ساکت و خیره که با یادآوری بعضی لحظهها خنده کج میشود گوشه لبش. گاه مغموم میشود و ناگهان میزند زیر گریه.
جستار اینطور چیزی است. انگار نوک خودکار را فرو کردی توی قلبت و هی میچِلانیاش.
@berrrke
.
اهالی برکه الهی که حالتون خوب باشه.🍃
به قول مریم نظام دوست یک رزق براتون آوردم اصل جنس.
واقعا حیف نیست که مرخص کردن یک سید سالخورده، اولاد پیغمبر، از بیمارستان؛ توی کارنامه اعمال نیک و خیرتون نباشه؟ واقعا حیف نیست؟
این پیرمرد تو مشهد به خاطر سرطانش بستری شده و تا حالا ۹۷ میلیون خرج بیمارستانش شده. هیچ کس رو جز یک دختر نداره.
کاملا شناخته شده است. دو هفته پیش پولی جمع کردیم به لطف خدا دخترش رو فرستادیم مشهد کنارش باشه.
دوروز پیش هم یک زنوشوهر مهربون که میخواستن تو کارنامه اعمالشون کمک و دوندگی برای مومن خدا باشه خودشون و رسوندن مشهد تا کارای ترخیص رو انجام بدن.
با صحبت با ریس بیمارستان تونستن هزینه رو به ۴۵ میلیون برسونن.
دختر رو بردن توی چندتا خیره مشهد معرفی کردن تا شاید فرجی بشه.
یا اهل برکه بدوید به سوی یاری رساندن به سید اولاد پیغمبر.
گره از کار این پیرمرد باز کنیم که گره از کارمون وا بشه انشاالله.
همین پول شب اول قبر میاد سراغتون با لبخندی به پهنای صورت.
خلاصه نگید نگفتم.
شماره کارت مخصوص همین کار و نیاز به فرستادن فیش نیست. کافیه بزنید روی شمارهکارت، خودش کپی میشه.
۵۰۴۱۷۲۱۰۷۴۸۹۰۸۷۳فاطمه مظهریصفات. یه دونه باشید اهالی برکه🕊 @berrrke
.
اهالی برکه اجرتون با امامرضای عزیز.🍃
هزینه ترخیص از بیمارستان این بندهیخدا به کمک شما و لطف خدا، جور شد و الان از حالت استیصال خارج شدیم الحمدالله.
دوستانی که امروز دارن واریز میکنن با اجازهشون برای مابقی هزینههای همین پدر دختر استفاده میشه.
الهی که زندگیتون پراز خیر و برکت باشه🍃
@berrrke