#یادداشت_۱۰۸
۲۹ بهمن ۱۴۰۱/ سال دوم
و هنگامی که به آنها گفته میشود به پیامبر ایمان بیاورید، می گویند:
مدرنیته برای ما کافی است!!!
چرا هیچگاه پیامبر را جدی نمی گیریم؟؟
به دلایل مختلفی ارتباط ما با #قرآن و پیامبر سلام الله علیه قطع است و آنها را جدی نمی گیریم. بخش مهمی به پذیرش تمام و کمال دروغ های تمدن کفر در مورد #تاریخ_گذشتگان باز می گردد. تصور غالب ما از دشمنان انبیاء این است که موجوداتی احمق، عقب افتاده، منهای عقل، فاقد فکر، بدون طراحی و احتمالا با شاخ و دمی در سر و پشت بوده اند! انسان هایی که اگر امروز در اثر #طاعون نمی مردند، قطعا فردا بخاطر #وبا از بین می رفتند. بدیهی است که در این فضا، خود انبیاء و در رأسشان حضرت #مدینة_العلم را هم، درگیر مسائل و مشکلاتی پیش پا افتاده می دانیم و مشغول انسان هایی نخستین.
با این مجمع الأوصاف پیش فرض های غلط اندر غلط، که بویژه از طریق کتابهای #آموزش_و_پرورش در ذهن ما رسوخ یافته، چه لزومی است که به قرآن مراجعه کنیم؟ کتابی که در نگاه ما، شرح و گزارش دوران کودکی، سادگی و بیسوادی بشر است؟ ما از قرآن و پیامبر به عنوان #اسوه_بشریت عبور کرده ایم. چرا که تصور می کنیم با دشمنان، چالش ها و مسائلی بسیار پیچیده تر و سخت تر از ایشان مواجهیم.
ما به دلیل پذیرش #روایت_غلط_مدرنیته از گذشته، زمانه پیامبر را عصر سادگی، کم دانشی و بساطت میدانیم. از طرفی به دلیل نداشتن روایت صحیح از مدرنیته، دوران کنونی را عصر پختگی و زمانه پیشرفتها و پیچیده گی های محیرالعقول علمی تصور می کنیم. و کدام انسان عاقل پیشرفته باسواد، به انسان ساده کم دانش رجوع می کند؟ بدیهی است که در چنین فضایی، حداکثر یک احترام صوری مناسبتی بی خاصیت به پیامبرش خواهیم گذاشت نه بیشتر.
همه اینها درصورتی است که اولا قرآن کریم تصریح دارد که «والذین من قبلکم» از شما قدرتمندتر بودند، ثروت بیشتری داشتند، فرزندانشان از شما بیشتر بود و از همه مهمتر اینکه زمین را بیشتر از شما آباد کرده بودند(اینجا)، ثانیا مقتدا و #اسوه بودن مطلقه ی پیامبر سلام الله علیه(نساء آیه۸۰/قلم آیه۴/احزاب آیه۲۱)، یعنی که حضرتشان بر قله ی همیشگی سنگین ترین، پیشرفته ترین، پیچیده ترین و طاقت فرساترین نبردهای تاریخ حق و باطل ایستاده اند که فرمود: ِلكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّٰا عَمِلوُا( سوره انعام آیه۱۳۲).
در این منظر، حتی نفس کشیدن های رسول الله هم برایمان مهم می شود که ایشان، فرمانروای همیشه زنده تمامی #اولوالعزم_های تاریخند، نه انسانی صرفا خوب و محترم که تاریخش گذشته و گاه و بیگاه مریضی شفا می دهد و شرح حالش، مناسب درس اخلاق های فردی سکولار است( آل عمران آیه ۸۱/ کتاب کافی ج۱ ص۴۴۱)! با این نگاه، دوباره به مرور گفت و گوها و مبارزات انبیاء علیهم السلام، با دشمنان جنی و انسی شان در قرآن بپردازیم. نبردهایی در سطح تغییر مسیر یک تمدن! تغییر مسیر یک تاریخ.
یادداشت مشابه: حیات القلوب علامه مجلسی یا تاریخ تمدن ویل دورانت
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۲۰
۱۸ مرداد ۱۴۰۲/ سال سوم
یکی از تحریف های بزرگ کتابهای درسی!
سانسور ساختاری ایران، سرزمین پیامبران
یکی از نقاط بسیار بارز نقص اندیشه ما، بی توجهی به گذشته و تاریخ پیشینیان است. عجیب تر اینکه در #قرآن و #روایات عظیم الشأن، تاکید بسیار فراوانی درین خصوص وارد شده. در این میان اما نوع روایت تاریخی ایران پیش از اسلام، در #کتاب_های_درسی ما بسیار عجیب است. با این که بر اساس پژوهش های صورت گرفته حداقل سی نفر از انبیای بزرگ الهی در ایران مدفون هستند، اما کمترین اثر و نشانه ای از این اولیای الهی که #تاریخ_سازان_حقیقی زندگی بشرند، در کتاب های درسی ما و بالتبع در ذهنیت ایرانی وجود ندارد. روی دیگر این سانسور ساختاری، روایتی است که #یونسکو از میراث فرهنگی ایران ارائه می دهد. نتیجه اینکه نام و راه انبیاء علیهم السلام به صورت ساختاری متروک و مهجور مانده و از دیگر سو، دوگانه باطل اسلام و ایران ایجاد شده. به خاطر دارم زمانی که در دبیرستان بودم، یکی از رنجهای همیشگی ام آمدن اسلام به ایران بود و از دست رفتن آن شکوه(طاغوتی ظالمانه) پیش از اسلام!!!
باید بدانیم ایران پیش از اسلام، روایتی کاملا متفاوت از آنچه که در ذهن های ماست دارد. روایت گذشته به محوریت تاریخ سازی و مدیریت انبیاء علیهم السلام یا به محوریت پادشاهان و طاغوتان؟ این یکی از مهمترین پرسش ها و اولویت های تمدنی(دریافت) پیش روی ماست. روایت «الذين من قبلهم» به محوریت سه گانه ایمان،کفر، نفاق و با مدیریت انبیاء علیهم السلام یا اینکه فلان طاغوت چند سال حاکم بود و پس از آن چه کسی آمد؟
اهمیت روایت تاریخی در این است که زندگی گذشته، پل و مسیر آیندگان است. روشی که نامه گرانقدر ۳۱ نهج البلاغه بر اساس آن نوشته شده.
مطالب مشابه:
قرآن و تخت جمشید(اینجا)
حیات القلوب علامه مجلسی یا تاریخ تمدن ویل دورانت (اینجا)
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۲۸
۲۸ شهریور ۱۴۰۲/ سال سوم
من، تنها معلم مدرسه خانگی مان و دخترم تنها دانش آموز
اولین سال مدرسه دخترم است و می خواهم بنابر طراحی اسلام عزیز، معلمش بشوم و خانه را حوزه علمیه کنم.
همانطور که میدانید: یکی از پر رمز و راز ترین مسائل در خلقت الهی، موضوع قدر، اندازه و #ظرفیت کاملا استثنایی هر چیز است(حجر۲۱/ أعلی۳). بنابراین، یکی از نارساترین حالت های تعلیم این است که مثلا بیست نفر با شرایط و ظرفیت کاملا متفاوت را در کلاسی جمع کنی و به همه آنها، محتوای یکسانی آموزش دهی. بدتر اینکه از همه دانش آموزان یک نتیجه بخواهی آنهم در زمان یکسان و با معلمی که مجبورند در کلاسش باشند و خودشان نقشی در انتخابش نداشته اند. مبتنی بر مسئله قدر و ظرفیت اختصاصی هر فرد، بهترین معلم، آشناترین آنها به دانش آموز است و چه کسی آشناتر از پدر؟ که در سیره بسیاری از علما میخوانیم اولین معلم پدرشان بوده. ملحق به مسئله بنیادین ظرفیت، موضوع #رفق_و_محبت میان استاد و شاگرد، یکی دیگر از ارکان اساسی انتقال علم به قلب دانش آموز_نه برگه امتحانی_ است. و باز هم چه کسی بهتر از پدر؟
سومین دلیل اینکه #قرآن کریم نه به عنوان یک شعار، بلکه به معنای حقیقی کلمه، تنها محتوای علمی مفیدی است که انسان را به سرمنزل مقصود در دنیا و نتیجتا آخرت خواهد رساند(إسراء۹/ نساء٨٢) و حاوی تمامی علوم و معارف مورد نیاز بشریت است(أنعام۵۰/نحل۸۹/أنعام۳۸/الکافي ج١ص۲۲۲/ الكافي ج١ص٥٩). این در حالی است در نظام کنونی آموزش و پرورش، قرآن کریم و معارف امام علیه السلام، موضوعی حاشیه ای و کم اهمیت است و به عبارت دیگر: نظام محتوایی آموزش و پرورش در طی بیش از #دواااااازده ساااااال، رسوخ دهنده حقیقی سکولاریسم و انواع محرومیت ها به قلب و عمل فرزندان ماست. با توجه به مسائل مذکور، در طراحی پیشرفته نظام آموزشی اسلام، با یک مدل غیرمتمرکز، رفق محور، ظرفیت پایه، بسیار ارزان و مبتنی بر علوم نافعه الهیه مواجهیم که پدر، اولین و مهمترین معلم فرزندان است که فرمود: از حقوق اصلی فرزند این است که پدر، قرآن را به او تعلیم دهد(نهج البلاغه حكمت٣٩٩). در یادداشت بعدی به موضوع مدرک، آینده شغلی، تکلیف خانواده هایی که چنین امکانی ندارند و دروسی که برای آموزش به دخترم انتخاب کرده ام خواهم پرداخت.
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۶۵
۱۷ خرداد ۱۴٠۳/ سال چهارم
مک دونالد یا اکبر جوجه یا....؟!؟!
مکدونالد، شرکت آمریکایی فستفودهای زنجیرهای است که در سال ۲۰۲۱ با بیش از ۴۰٬۰۰۰ شعبه در ۱۰۰ کشور جهان، روزانه به ۶۹ میلیون مشتری خدمات داده است. این شرکت، کار خود را از ۸۴ سال پیش در نیویورک شروع کرد(اینجا).
مدل خُرد و داخلی اش همین #اکبر_جوجه خودمان است که از حدود ۸٠ سال پیش وارد ذهن و خاطره ایرانی ها شد. سال ۱۳۲۳ که جوانی به نام علی اکبر کلبادی نژاد، یک غذاخوری کوچک در اطراف شهرستان گلوگاه راه اندازی کرد.
می خواهم بگویم یکی از مهم ترین مشکلات جمهوری اسلامی در مسیر حل مشکلات مردم و حرکت به سمت #تمدن_اسلامی، همین دعوای مک دونالد و اکبرجوجه است. بسیاری از نخبگان و قاعدتا مردم ما تصور می کنند که مدل های نظام سرمایه داری و #دستگاه_قارون_ساز مدرن، الگوی مطلوب حکمرانی است و راه حل رفع مشکلات در #آنجا! نتیجه اینکه ما هم برای رسیدن به زندگی بهتر، تا می توانیم باید شبیه آنها شویم. در الگوی سیاست خارجی، تعلیم و تربیت، اقتصاد، سلامت و بهداشت، معماری و از جمله در مسائل مربوط به تغذیه و #اطعمه و #اشربه.
ریشه این یکسان انگاری مخرب هم در عدم رجوع حداکثری به #قرآن و #روایات است. تا جاییکه بسیاری گمان می کنند که تفاوت مدل مدیریتی #ائمه_نور و #نار در همان بسم الله آغازین است(قصص۴۱/سجده۲۴). حال آنکه اگر #سؤالهایمان_را_از_امام_بپرسیم، در همین مورد به خصوص از دوگانه مذکور در تولید غذا خارج شده و به مدل بسیار پیشرفته سومی خواهیم رسید. الگویی که بسیار نزدیک تر به سلامت، عدالت و امنیت است.(اینجا).
اکنون که در ایام انتخاب اصلی ترین مسئول اجرایی کشور هستیم، مهم ترین شاخص انتخاب صحیح، مطالبه گری از نماینده های جریان انقلاب برای گذر از دوگانه مک دونالد و اکبرجوجه است. ما به جد نیازمند یک #دستگاه_کارشناسی جدید هستیم. ما بیش از حساسیت درباره شخص رئیس جمهور، محتاج دقت در مسیری هستیم که می خواهد برود و طرح هایی که می خواهد عملیاتی کند. اینکه آن طرحها برگرفته از نظام کارشناسی خالق انسان است (قرآن و روایات) یا دست پرورده سازمان های کافر و کور بین المللی؟ الگوهای مدیریتی که خود آنها را هم به خوشبختی، عدالت، امنیت و سلامت نرساند!
در همین راستا متنی تحت عنوان: قرار داد اجتماعی کارشناسان الگوی پیشرفت اسلامی، جریانهای تمدنی، گروه های جهادی مردم پایه و مخالفان بخش های ۱۷ گانه سند توسعه پایدار 2030 با رئیس جمهور آینده ایران تنظیم شده است. این متن شامل ارائه ده پیشنهاد تمدنی بسیار راهبردی در حل مشکلات مردم است. پیشنهادهای علمی جوشیده از چشمه زلال وحی الهی. مردم عزیزمان باید بدانند که تغییر راننده به تنهایی کفایت نمی کند و باید فکری به حال تغییر جاده ها کرد. تا می توانیم این متن را مطالعه، منتشر و از داوطلبان عرصه ریاست جمهوری مطالبه نماییم.
بعضی از سرفصلهای این #عهدنامه_تمدنی به شرح زیر است:
۱. اعطای زمین رایگان به مستاجران در راستای حکم مترقی احیای موات
۲. ساخت دار واسعه برای مردم و منع حداکثری آپارتمان
۳. برنامه ریزی برای مردمی کردن بهره برداری از معادن و اخراج آن از سیطره قارون های بخش خصوصی!
۴. تغییر جدی و بنیادین کتابهای درسی و حرکت به سمت محتوای برآمده از علم نافع
۵. تغییر جدی در مدل ارزیابی غذا بر اساس معیارهای غذایی قرآن و عبور از معیارهای غذایی پوسیده کدکس آلیمنتاریوس
۶. تمرکز بر پیشگیری از بیماری ها به جای محوریت دادن به درمان و داروفروشی و...
متن کامل عهدنامه تمدنی مردم و رئیس جمهور
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۶۸
۳۱ تیر ۱۴٠۳/ سال چهارم
علم انسان کشی و روضه های مکشوفه مدرنیته در ایران!
پسری را گفتند: پدرت مُرده، رخت عزا بر تن کن به قبرستان رویم. گفت: حتما اتفاقی افتاده که شما نمی خواهید بگویید!!! فی الواقع مرگ پدر را خبر بد نمی دانست و منتظر چیز دیگری بود.
راستش را بخواهید، بسیاری از اوقات این داستان برایم تداعی می شود. انگار خیل کثیری از #انقلابی های عزیز ما منتظر خبرهای دیگری هستند که به مصیبتهای زنده و در جریان نمی پردازند. مگر ما چقدر فرصت داریم که اینقدر راحت درگیر حواشی کم اهمیتی می شویم که به #ظرافت برایمان طراحی می کنند و بازیمان می دهند؟
بیش از ده ماه از نسل کشی شبه انسانهای صهیون در #غزه می گذرد. در این مدت حدود چهل هزار نفر در خاک و خون غلطیده اند. چه زخمهای زهرآلودی که بر قلبها نشسته و چه دیدگانی که بر خون. از آن سوی، داستان غزه میلیون ها نفر در جهان را بیدار کرده و به جبهه مقابل صهیونیستها کشانده.
اما این تمام ماجرا نیست! شاید بیراه نباشد اگر بگویم: مصیبتهای بسیار تلخ و سنگین دیگری هم وجود دارد. غصه هایی که شاید عمیق تر، سازمان یافته تر و دیرپاتر از قصه غزه باشد.
مثلا طبق اعلام رسمی #وزیر_بهداشت، هر سالی حدود ۳۸٠ هزار نفر در ایران می میرند که از این تعداد، مرگ صد هزار نفر به خاطر #فشار_خون است(اینجا).
تصور کنید: هشت سال با تمام دنیا جنگیده ایم و حدود ۲۵٠ هزار شهید در میدان جنگ داده ایم. حالا در شرایط صلح، سالی فقط صدهزار کشته فشار خون داریم. خود مسئولین هم مکرر اعلام کرده اند که از اصلی ترین عوامل فشار خون، همین #نمک هایی است که اتفاقا بر اساس استاندارد های غذایی خود وزارت بهداشت، تولید و توزیع می شود و #سیب_سلامت هم دارد!
#روضه مکشوفه ی دیگر، وضعیت #سقط جنین در کشور است. باز طبق اعلام رسمی مسئولین امر، سالی حدود یک میلیون و سیصد هزار سقط جنین در کشور اتفاق می افتد (اینجا).
در ظاهر دشمنی به ما حمله نکرده، اما می بینید که چند ده برابر حالت جنگی کشته داریم و چندصد برابرش مجروح.
آیا نباید بر این مصیبتها مانند دردهای غزه گریست؟ آنهم برای کشوری که در وضعیت جمعیتی نامساعدی است.
بر این سیاهه می توان روضه های مکشوفه دیگری هم افزود: آمار حدود چهل درصدی #طلاق، بیست میلیون نفر جمعیت #حاشیه_نشین کشور و ورود سالانه حداقل پنج میلیون پرونده به قوه قضائیه.
حال باید پرسید: ریشه این مشکلات سنگین و عمیق چیست؟ آیا می توان گفت که همه مسئولین در همه دولتها بی سواد بوده اند و علم مدیریت لازم را نداشته اند؟ یا اتفاقا مشکل از همان علم و سواد است که هرجا بیشتر و درست تر عملیاتی شده، کار را خراب تر کرده؟
اکنون که در آغاز فصل جدیدی از جریان مدیریت کشور هستیم، مهم ترین مسئله برای جریان های انقلابی بویژه #تشکل_های_خودجوش_مردمی، توجه به این نکات بنیادین است:
این علم اقتصاد مدرن است که منشا ایجاد بی عدالتی است.
این علم سلامت و پزشکی مدرن است که منشا ایجاد بیماری است.
این علوم تربیتی و روانشناسی مدرنند که منشا بی تربیتی ها و دور ماندن آدمی از فضائل انسانی است.
این علم آموزش و پرورش مدرن است که منشا بیسوادی انسانها در اساسی ترین امور زندگی است.
در این میان فاجعه حقیقی این است که انگیزه #جهادی را ضربدر اجرایی کردن پیشنهادها و طرحهای این شبه علمهای مدرن کنیم. شاید این بزرگترین خطری باشد که تشکل های خودجوش مردمی را تهدید و در نهایت عقیم خواهد کرد که فرمود: اَلْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ اَلطَّرِيقِ لاَ يَزِيدُهُ سُرْعَةُ اَلسَّيْرِ إِلاَّ بُعْداً (الکافی ج۱ص۴۳).
به همین منظور، شورای راهبردی #الگوی_پیشرفت_اسلامی در نظر دارد سلسله جلساتی را برای ارائه پیشنهادهایی کاربردی به دولت محترم و بویژه تشکل های مردمی برگزار کند. پیشنهادهایی برآمده از علم لایزال #قرآن و روایات که عدالت می آفریند و سلامتی. قلوب را زنده میکند، حیات بخش است و بسترساز #مشارکت_مردمی و قیام به #قسط.
اولین آنها برنامه #معیشتی الگوی پیشرفت است که شامل ده سرفصل برنامه ای است(اینجا).
@besalamen_amenin
ج سوم تورم.m4a
11.22M
بسم الله الرحمن الرحیم
سومین جلسه #مباحثه_هفتگی
کتاب الگوی فقهی مهار تورم
✅۱. #نظام_مقایسه به عنوان یکی از اصلی ترین ویژگیهای #هدایت آفرین بودن بیان شارع
✅۲. چگونه درباره ی مسائلی از نگاه #قرآن اظهار نظر میکنید که اساسا هیچ لفظی از آن در تمام مجموعه کتاب و سنت نیامده؟ مثلا همین #تورم و عرضه و تقاضا
✅۳. چرا منطق کسانی که می گویند: پیامبر فقط برای #اخلاق و ارشاد معنوی آمده نه مدیریت اقتصادی، بسیار ناقص و نادرست است؟
✅بررسی دو مورد از تحلیل های رایج درباره دلایل تورم در #ادبیات_کارشناسی موجود
@besalamen_amenin
هدایت شده از مسجد حیدریه قوچان
#روضه_خانگی_خواهران
#موضوع_سخنرانی:
راه برداشت از دریای بی نهایت #قرآن چیست؟ چرا بسیاری از اوقات حس می کنیم که تنها با آیاتی تکراری در قرآن روبروییم؟ #مفتاح حقیقی فهم معارف قرآن چیست؟
سخنرانی و روضه:
حجه الاسلام یزدانی
زمان: پنجشنبه اول آذر ماه ساعت ۱۸:۱۵
مکان:بلوار باغ صفا کوچه هفت پلاک ۲۵
#مسجد_و_اداره_جامعه
#فقط_از_أمیرالمؤمنین_بپرس
#الگوی_پیشرفت_اسلامی
#روضه_تمدنی
#مسجد_حیدریه_قوچان
@m_heydarieh_ghuchan