eitaa logo
به سمت کربلا
574 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
803 ویدیو
1 فایل
مطالب مذهبی احادیث اهل بیت قصه های کوتاه و... مدیریت : @Saheerr ‌‌📳 مجموعه تبلیغات (تبلیغات قاضی) https://eitaa.com/joinchat/356910065C5b56d32fe0
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 ... روز شاد کردن دل عزیزانی که در زیر در انتظارند . روز لـمس کردن خاطراتی که در ذهن داریم پنج‌شنبه است، روز خواندن سوره‌ای از قرآن ،روز خواندن یه فاتحه و روز فرستان ای برای روح عزیزان در دل خاک چیز زیادی از ما نمی‌خواهند فقط هر پنج‌شنبه به آنها سر بزنیم. یادی کنیم ازدلی که در زیر خاک است که لحظه به لحظه و هر دقيقه چشـم انتظارند. خواهد آمد آن روزی که چشم انتظار هستیـم از ما یادی کنند و یا سـراغی بگیرند. فراموش نکنیم: کلُّ‌ مَنْ عَلیها فَان‌ . برای شـادی روح تمـام ، امـوات مـومنین و مـومنات فاتحه و صلوات هدیه کنیم امام رضا علیه السلام فرمود: هرکس قبر مؤمنی را زیارت کند ودر کنار آن هفت مرتبه إنّاانزلناه بخواند، خداوند او را با صاحب قبـر می آمرزد . منبع بحارالأنوار ، جلد ۸۲ ، صفحه ۱۶۹
🔖 کار دستگاه سی تی اسکن ایـن هست که عیب­ و نقص­ ها و مشکلات مغزی را آشکار می­کند. بعضی­ ها هم درست مثل این دستگاه عمل می­ کنند. تا شمـا را می­ بینند ، تمـام و نواقص و زیـر و بم شما را بیرون می­ کشند. واز طریق پیامک­ و پیام‌ رسان ها به گوش این و آن می­ رسانند در نبی خدا صـل الله علیه و آله آمده است: لاعَیّاب . او هیچ عیب­‌جویی نمی­کرد، چون این فرمول را به خوبی دریافته بود که: مَن عابَ عِیبَ هـر کس دیگـران را برمـلا کند عیب­ های خودش برملا می­‌شود زیرا دیگران هم از او عیب­ جویی می­‌کنند
📖 زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه میکشید و رنج بسیار می دید و حرصی تمام میزد. به او گفت ای مور این چه رنج است که بر خود نهاده ای و این چه بار است که اختیار کرده ای؟ بیا آب و غذای من را ببین ، که از هر غذا لذیذتر است تا من از آن طعام به پادشاهان نمیرسد و آنجا که بخواهم نشینم و آنجا که بخواهم خورم. این را گفت و به سوی دکان قصابی پر زد و بر روی پاره ای گوشت نشست. قصاب کارد در دست داشت و زد و زنبور را دوپاره کرد و او بر زمین افتاد. مور آمد و پای او گرفت و بکشید. زنبور گفت مرا به کجا میبری؟ مور گفت هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد ، او را جایی کشند که نخواهد و اگر عاقل یک نظر در این سخن تامل کند ، از موعظه واعظان بی نیاز گردد
علیه السلام فرمودند بنده مؤمن، هیچ بهرهای نبرده است که‌بهتر از همسر خـوب و شایسته ای باشد که هنگام حضور شوهر، مایه‌ی خوشحالی او و در غیاب شوهر ، نگهدار ناموس و مال او باشد. علی علیه السلام وقتی به خـانه می آمدم و به زهـرا سلام الله علیها نگاه می‌کردم، همه غم و اندوهم برطرف می شد . هرگز کاری نکردم که فاطمه از مـن شود ، فاطمه نیز هرگز مرا خشمناک نساخت . مسند الامام الرضا ، جلد ۲ ، صفحه ۵۲۶
.... در قدسی، خداوند فرمود: ای موسی گمان نکن مادرت برای تو مهری داشت، اگر من مهر تو را در دل او جای نمی دادم او هرگز برای شیردادن به تو نیمه شب ،خواب شیرین را رها نمیکرد ای موسی از میان بندگان من اگر بنده ای چنان گنه کار باشد که از گناهان او آسمان به‌رنگ سیاه درآمده باشد، فقط به خاطر یک کارش من تمام گناهان او را می بخشم و وارد می‌کنم.. موسی علیه السلام عرض کرد ، خدایا آن عمل چیست؟ خداوند فرمود کسی که برای من قلب بنده مومن مرا شاد گرداند. او آنگاه مرا شاد کرده است و سزای کسی که مرا چنین شاد کند ، بخشش همه گناهان اوست
بانکی تعریف می‌کرد روزی ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ یک ﻗﺒﺾ آﻭرد تا ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ کنه . ﮔﻔﺘﻢ : ﻭقت ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺎﺭ ﮔﻔﺖ میدﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ کی‌ ام؟ ﺑﺎﺑﺎم رو هم ﺑﯿﺎﺭمم همین و ﻣﯿﮕﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ فرقی نمی کنـد ﺳﺎیت رو ﺑﺴﺘﯿـﻢ ﺟﺎﻥ رفت و ﺑﺎﯾﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﻟﺒﺎس‌های کهنه ﻭ ﭼﻬـﺮﻩ ﺭنج دیدﻩ ای داشت ، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺷﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷـﺪﻡ ﻭ با ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﺤﻮیلش ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻗﺒﺾ ﻭ ﭘﻮلـش رو ﮔـﺮﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺸﻢ ﺗﻪ قبض رو ﻣﻬﺮ ﮐﺮﺩﻡ و ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ داخل ﮐﺸﻮ ﻓﺮﺩﺍ ثبت ﮐﻨﻢ. ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺩﯾـﺪﯼ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻧﻤﯿﺘـﻮﻧﯽ ﺑﻬﺶ بگی نه! ﺑﻌﺪﺵ هم ﺧﻨﺪﯾﺪ و رفت ... ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺴﺮک ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ الان ﻣﯿﺎﻡ. ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯﺕ بخاطر ﺍین که ﺟﻠﻮﯼ بچه‌ام ﺑﺰﺭﮔﻢ ﮐﺮﺩﯼ . چقدر راحت میشه رو به‌ جای بهتر برای دیگران تبدیل کرد
اگر دیدی فرزند کسی راهش راه خوبی نیست، خانواده‌ اش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزندشان مکن! چرا که نوح علیه‌ السلام با مشکل فرزندش مواجه بود درحالی که مشهور به صفی‌ الله بود... زندان رفته و زندانی را مسخره مکن!! چرا که يوسف علیه‌السلام سالها زندان بود درحالی که مشهور به الله بود ثروتمند ورشکسته را مسخره نکن چرا که ايوب علیه‌السلام بعد از غنا، مفلس و بی‌چیز گرديد در حالی که مشهور به نبی الله بود... شغل و حرفه دیگران را تمسخر نکنیم! چرا که لقمان علیه‌ السلام نجار ، خیاط و چوپان بود در حالی که خدا در قرآن مجید به بودن او اذعان دارد دیگران را پیش داوری ومسخره نکنیم بلکه حسن‌ظن به دیگران داشته باشیم
یه زمانی کسی یا رمش رو گم می کرد خودش رو می کشت که وای عکس هام پخش میشه و گریه و چند روز نمی تونست غذا بخوره! الان طرف خودش عکساشو تو اینستا و بقیه شبکه های اجتماعی پخش می کنه. وقتی بهش میگیم نکن ، میشه میگه خب بشه مگه می‌ خواد با عکس من چیکار کنه؟! گفتم اگه یکی با عکس تو کلاهبرداری یا تبلیغ صیغه کنه. گفت همه میدونند من از این کارا نمیکنم. از لحاظ شرعی هم که بماند همین مورد واسه اثرات فضای مجازی در به چالش کشیدن اسلامی ایران کافیه! باقیش پیشکش مسئولین و مردم که منتظر هستند کامل فرهنگ بسوزه بعد راه چاره کنن...
مسجد حجت جمع شده بودیم تا فردا صبح به طرف منطقه عملیاتی حرکت کنیم . سـرمای اسفند ماه به حدی بود که همه زیپ هایشان تا بیخ گلو بالا کشیده بودند اما شور و نشاط بچه ها چنان جمع ما را گرم کرده بود که خـواب به چشم‌ مان نمی آمـد و تا پاسی از شب بیدار بودیم نادر دشتی‌ پور دستور داد که چراغ‌ها را خاموش کنند بلکه بچه ها بخوابند. سالن در تاریکی فـرو رفت ؛ اما صدای خنده و بچه هـا به اوج خود رسید. ساعت از یک‌و نیم شب گذشت دشتی پور دوباره وارد سـالن شد و از همه خواست هرچه سریعتر به خواب برویم تافردا برای آموزش آماده و سَرِ حال باشیم. اما کو گوش شنوا وقتی برای سـومین بار وارد سـالن شد و با ناراحتی چراغ‌ ها را روشن کرد به بچه‌ها گفت: حالا که نمی‌خوابید ، باید بروید سرتان رابا آب سرد لوله بشویید بنده خدا فکر میکرد با این کار بچه ها تنبیه خواهند شد و هر کدام در گوشه ای کز می کنند . ولی هیچ چیز و هیچ کسی این بچه ها نمی شد ! بچه ها سرشون رو می‌شستند و چنان قشقـرقی به پا کـرده بودند که صـدای شوخی و خنده آن ها گوش فلک را کر کرده بود . برادر دشتی پور مبهوت در گوشه ای ایستاد و به کار آن ها میکرد ومجبور شد تا صبح قید خواب را بزند
فردی چند گـردو به بهلـول داد و گفت: بشکن و بخور و برای من کن بهلول گردو ها را شکست و خورد ولی دعايی نکرد. مرد گفت گردو را خوردی نوش جان ، ولی من صدای دعای تو را نشنيدم درجواب گفت مطمئن باش اگر در راه خدا داده‌ای، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنيده است امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: انّ أسرع الخير ثوابا البرّ . به راستى كارى كه پاداشش زودتر از كارهاى ديگر می رسد است. غرر الحکم
زن فقیری که خانواده کوچکی داشت ، بایک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کرد. شخص بی ایمانی که داشت این برنامه‌ی رادیویی راگوش میداد، تصمیم گرفت سربه سر این زن بگذارد. آدرسش را به دست آورد و به خود گفت : مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو سوال کرد چه کسی این غذا را فرستاده ، بگـو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه رسید و خوراکی ها را داد ، زن خوشحال و شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده ؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خداوند امر کند ، حتی شیطان هم فرمان می برد
مرحوم آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت فرمود: ﺩﺭ روز ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ، ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ و ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ . ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ، ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣـﺮﺩﻡ و ﺍین که ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷـﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ ، ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ ، ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ: ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ می گویند ﺁﻧﻬﺎیی ﮐﻪ ﻭ ﻣـﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁنها ﺭﺍضی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. دوم ﺁﻧﻬﺎیی ﮐﻪ ﻣـﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍضی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ سوم ﺁﻧﻬﺎیی ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍی امام حسین علیه السلام و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟـﺰﻫﺮﺍ سلام الله علیها ﺭیختند وعمل صالح انجام دادند ﺁن ها ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ. ﺳﭙﺲ می گویند: ﺍی ﺧﺪﺍی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﭼﻪ؟ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می‌ فرماید ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ آنان ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ . ﻣﺎ ﺑﺎ آنها ﺑﺎیستی ﮐﻨﻴﻢ ، ﺑﺎ آنها ﺑﺎیستی ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ می ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎی ﺑﻬﺸﺖ می خوﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟
این که فرمودند انّ الانسان لفى خسر ، خسر یعنى سرمایه‌سوز شدن، از دست رفتن سرمایه. همه‌ ما هرلحظه در حال از دست دادن سرمایه هستیم سرمایه چیست؟ عمر ماست. لحظه به لحظه ، من و شما داریم این را از دست میدهیم. امروز ما نسبت به دیروز بخش دیگرى از سرمایه راباز از دست داده‌ایم در این عمـرِ چند ده ساله مثلاً ، لحظه به لحظه در حـال این شمـع است؛ در حال نابود شدنِ این سـرمایه است. خوب، در مقابل او چه به دست مى‌آوریم؟ این مهم است الّا الّـذین ءامنـوا و عملوا الصّالحات و تواصـوا بالحقّ و تواصـوا بالصّبر . اگر بود ، عمل صالح بود .آن وقت این سرمایه‌ رفته است، اماچیزی بهتر جاى آن را خواهد گرفت مثل این که شما پولتان را برمی‌دارید، می رویـد ؛ از بازار کـه مى‌ آئید بیـرون ، این پـول از دست رفـته است امّا آنچه مهم است این است که از این بازار دست خالى برنگشته باشید.
امام كاظم عليه السلام از در خانه بشر حافی در می گذشت كه صدای ساز و آواز و رقص را از آن خانه شنيد. ناگاه كنيزی از آن خانه بيرون آمد و در دستش خاكروبه بود و بر كنار در خانه ريخت به کنیز فرمود صاحب اين خانه آزاد است يا بنده ؟ عرض كرد آقا: آزاد است . فرمودند: راست گفتی اگر بنده بود از مولای خود می ترسيد كنيز چون برگشت بر سر سفره شراب بود و سوال کرد: چرا دير آمدی؟ كنيز جريان ملاقات خودبا امام را نقل كرد بشر حافی با پای برهنه بيرون دويد و خدمت حضرت رسيد و عذر خواست و اظهار شرمندگی نمود و از كار خود كرد و از آن روز به بعد ، بُشر پا برهنه می گشت مردم می پرسیدند : بشر چرا این گونه می گردی؟ و بشر جواب می داد : آخر من موقع دیدار یارم پا برهنه بودم این گونه می گردم تا همیشه به یاد آن روز باشم
ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در نامه ای به شیخ مفید می فرمایند : سعی کنید اعمال شما طوری باشـد که شمـا را به ما نزدیک سـازد و از گناهانی که مـوجب نارضایتی مـا را فراهم نماید بترسید و دوری کنید. امر ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجـام خواهـد شد و دیگـر در آن هنگام توبه فایده‌ای ندارد و سودی نبخشد. عدم التزام به ما ، موجب می‌ شود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت. بحارالانوار، جلد۳ ، صفحه ۱۷۵
روزگاران سختی بر ما گذشته و زمين و زمان در انتظار است تا عزیزی بيايد که مرد است. تا مردمان با بر او مرد را از نامرد تشخیص دهند امروز که آدم ها صداقت را به زير آوار فراموشی ها از ياد برده اند ؛ زمين در يک مرد می سوزد راه درازی‌ست برای رسیدن به صداقت و زمين در انتظار است تا مردی بيايد از جنس تا با قدم نازنين خود جسورانه شقاوت ها و خيانت ها را از هستی پاک کند راه دشوار است و دستان سرد آدميان گرمای دستانی را به ياری می خواند تا در مرداب بی رحمی دنيا بخش رهايی باشد
مردمی که در سواحل اقیانوس اطلس زندگی می‌کنند به صید آبی مشغول هستند . آنها خرچنگ هایی را که صید می کنند در سبد می اندازند اگر تنها یک عدد خرچنگ در سبد باشد روی سبد درپوش میگذارند؛ اما وقتی چند خرچنگ صید کرده باشند ، هرگز درپوش سبد را نمی گذارند برای اینکه هر کدام از خرچنگ‌ ها برای آمدن ،دیگری را کنار می کشد. بنابرای هرگز هیچ کدام موفق به فرار نمی شوند این شیوه، شیوه ی انسان های ناموفق است. آنها دست به هر کاری می زنند تا دیگران را از پیشرفت باز دارند و مانع جلو رفتن آن ها شوند. آن ها برای نگه داشتن دیگران در ، از هر وسیله ای استفاده می کنند . امیدوارم که در به دام ساکنان بَدِ سبدها گرفتار نشوید
غیبت گاهی با زبان ، گاهی با ، گاهی با نوشتن ، گاهی با عکس ، شکل و مجسمه، گاهى با تقلید کردن مردم و گاهى با سکوت کردن مى باشد مثلاً می‌گوید: حیف که دین جلو زبانم را گرفته و با این کلمه به همه شنونده ها می فهماند که عیب زیادى دارد. یا با گفتنِ الحمدللّه که ما گرفتار نشدیم ، می فهماند که فلانى گرفتار شده است گاهى با عیب گرفتن از خود مى‌فهماند که دیگرى دارد ، مثلاً می گوید: انسان ضعیف است! ماهمه کم صبریم! یعنى او ضعیف و کم صبر است یابعد از شنیدن غیبت میگوید: سبحان اللّه ، اللّه اکبر و با این ذکر گوینده را براى ادامه دادن به تشویق مى کند، و گاهى با زبان مى گوید: غیبت نکنید، ولى قلباً دوست دارد بشنود، که این نفاق است امیرالمؤمنین علی علیه‌ السلام فرمود: الغیبةُ آیةُ المُنافِقِ. غیبت كردن، علامت آدم منافق است. میزان الحكمة
آن قدیم ها شغلی به نام خوشه ‌چینی وجود داشت . آنها که دست شان تنگ بود و خرمن و مزرعه نداشتند ، پشت سر دِروگرها راه می رفتند و های جامانده را از زمین بر می‌داشتند. گاها صاحب مزرعه به کارگران دِروگر دستور می داد که شلخته درو کنند تا چیزی هم گیر خوشه چین ها بیاید حافظ نيز در شعرى چنين می فرماید ثوابت باشد ای دارای اگر رحمی کنی بر خوشه چینی پ ن: دستفـروش ها خوشه چین های روزگار ما هستند ، آنهايى که در هوای سرد و گرم چشم دارند به اینکه چیزی از مختصرشان بخریم . گاهی لازم است شلخته درو کنیم و شلخته خرج کنیم
خانه‌های بزرگ اما خانواده‌های کوچک داریم ، تحصیلی بالا داریم اما درک پایینی داریم. بی‌هیچ ملاحظه‌ای ایام را می گذرانیم اما دلمان عمر نوح میخواهد. کم میخندیم و زود عصبانی میشویم کم مطالعه می‌کنیم و فکر میکنیم همه چیز را می دانیم! زیاد دروغ می‌گوییم اما همه از دروغ گفتن هستیم، زندگی ساختن رایاد گرفتیم اما زندگی کردن را نه ساختمان های بلندی داریم اما طبعمان کوتاه است . بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم . بیشتر می خریم اما کمتر لذت می‌بریم. عجله کردن را آموختیم اما کردن را...! مگر بیشتر از یک بار فرصت زندگی کردن داریم؟ عليه‌ السلام: عُمرُ المَرءِ لاقيمةَ لَه. عمر انسان آنقدر گرانبهاست که به هيچ قيمتی قابل ارزيابی نيست. اسرارالبلاغه ، صفحه ٨٩ 📚
مرحوم حاج اسماعیل دولابی میفرمود فرمود الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا . زمین را برای شما گاهواره قرار داد . عبد در گهواره است و گهواره هم گاهی به راست می‌رود و گاهی به چپ یعنی گاه فقر است و گاهی غنا ، گاهی است و گاه صحت ، گاه خواب است و گاهی بیداری و... بچه را اول بار که در گهواره میگذارند تا گهواره تکان می خورد بچه میترسد و گریه می‌ کند ، اما وقتی با آشنا شد هر وقت گهواره از حرکت می‌ ایستد گریه سر می‌ دهد و درخواست می‌ کند که گهواره را تکان بدهند و آن وقت به خواب راحت فرو می‌ رود لذا هم اگر بداند در گهواره است همین حال را به همراه خواهد داشت. منبع : مصباح الهدی صفحه ۶۳
گاهی باید بی‌ توجه باشید به آدم های اطرافتان ، همان هایی که از موفقیت ‌چیزی نمی دانند و شما را از تلاش منع می‌کنند آنها را نادیده بگیر ، راهت را ادامه بده. گام هایت را محکم تر بردار . خداوند با توجه به ظرفیت و توانِ تو ؛ در دلت آرزو و در سرت ، هدف می گذارد حتما لیاقت داشته ای . در مواجهه با این آدم ها ، خودت را به نشنیدن بزن تو خیلی بیشتر از این حرف هاست. باور کن هیچ چیز برای تو غیرِ ممکن نیست
📖 پادشاهی به اطرافيان خود گفت كه اگر از كسی عيب و ايرادی ببينید، آن شخص بايد يك درهم تاوان بدهد. يكی از شحنه ها "نگهبان" مردی را عريان ديد و گفت بايد به دستور پادشاه يك درهم بپردازی. مرد گفت چه... چه... چرا بايد بدهم؟ شحنه گفت دو درهم بايد بدهی چون لكنت هم داری و گريبان مرد را گرفت. او خواست دفاع كند، معلوم شد دستش هم بالا نمی‌ آيد. گفت حالا بايد سه درهم بدهی! در اين گير و دار كلاه از سر مرد افتاد و آن مرد كچل بود شحنه طلب چهار درهم كرد. مرد بينوا خواست بگريزد ، كاشف به عمل آمد كه لنگ هم هست. شحنه گفت از جايت تكان نخور كه تو گنجی بسيار پر بها هستی. متأسفانه برخی در پيدا كردن عيب و ايراد در ديگران چنان مشتاق و جدی هستند كه انگار گنجی را جست و جو می كنند
یکی از اساتید دانشگاه تعریف میکرد: داشتم برگه‌ های را تصحیح می‌ کردم. به برگه‌ ای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت . با خودم گفتم ایرادی ندارد بعید است که بیش از این یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگه‌ ها با لیست دانشجویان صاحب آن را پیدا می‌ کنم. تصحیح کردم و ۱۷/۵ گرفت. کردم زیاد است. کمتر پیش می‌آید کسی از من این نمره را بگیرد دوباره برگه را تصحیح کردم ۱۵ گرفت. برگه‌ ها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه متوجه شدم کلید آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم آری ، اغلب ما نسبت به دیگران سخت‌ گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقت‌ها اگر خودمان را تصحيح كنيم می بينيم به آن خوبی كه می كنيم ، نیستیم
جوانی در گورستان ، در بین قبرها در حال زدن بود ، پیرمردی از او سوال کرد دنبال چه می گردی جوان ؟ گفت: دنبال مزار پدرم جوان گفت: من دیر می آیم قبرستان ، می خواهم بر مزارش گنبدی بسازم ، تا هم احترامش کنم و هم از قبر دیگران تر باشد و هم پیدا کردنش برای من وقتی قبرستان می آیم ساده و آسان شود پیرمرد تبسمی کرد و گفت: پدرت چه پسر خوبی دارد!! به‌ خاطر خودت که قبرش را پیدا کنی و دیگران که بر قبر او آفرین بگویند ، برای مزارش گنبدی می سازی که هرگز به او ذره ای نمی خورد ، این ها همه به درد خودت میخورد. به جای گنبد ساختن سعی کن زودتر بر مزارش بیایی تا گمش نکنی و ای بیشتر بخوان تا بیشتر او را احترام کرده باشی 🏴
زمانی که از این دنیا بار سفر ببندیم ، ایتا آفلاین خواهد شد. آفلاین خواهد شد. شماره ها خاموش خواهد شد دیگه روی پست ها کامنت نخواهیم گذاشت، حتی دیگه پیامی هم از طرف دوستان و دریافت نخواهیم کرد … پس وقتی که رفتیم ، چه چیزی با ما خواهد ماند؟ قرآنی که خوانده ایم آنلاین خواهد بود ، پنج وقت نمازی که خوانده ایم آنلاین خواهد بود ، زکاتی که داده ایم آنلاین خواهد بود ، اعمال صالح آنلاین خواهد بود روزه هایمان آنلاین خواهد بود ، دست گرفتن یک محتاج آنلاین خواهد بود . همه کارهایی که برای خدا انجام داده ایم با ما در قبر خواهند بود.. چرا خدا را راضی نکنیم و خوشبختی و تفریح و شادی و لذت ابدی را بدست اوری
📖 درختی که تو مسیر آب و هوای مناسب باشه گاهی خیلی زود برگ هایش زرد می شود. اما درختی که در مکان دور از آب و هوای خوب ، و تند بادی باشه ، مقاوم تر هست ، نسبت به مکان و آب و هوای درخت اولی. این خودش به ما یه پند یاد میده. وقتی ما انسان ها مبارزه با هوای نفس نداشته باشیم و هر آنچه نفس تمایل به اون داره روباهاش مبارزه نکنیم مثل درختی می مانیم که زود رو به خستگی و پیری می رسیم. چرا که هر چه هوای نفس به انجام آن تشویقمون کنه و در خوردن و آشامیدن افراط کنیم سرانجامی چنین خواهد داشت. اما زمانی که مبارزه کردیم با هوای نفسمان، و آن چه می بیند و هر خوردن و نوشیدنی که نفس میل به آن داشته باشد را از آن دوری جستیم. همچون درختی میشیم محکم و پا برجا و روزه گرفتن هم کلید مبارزه با هوای نفس هست که ما رو محکم و تنومند می کند
اربعینی ها یادتان باشد که ستون به ستون را مدیون قطره قطره خون شهیدانید اربعینی ها وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد ، یاد کنید از آنانی که با پشت پیراهن ها می نوشتند: یا زیارت یا شهادت اربعینی ها میان هروله های در بین الحرمین ، یاد کنید از شهدایی که در آرزوی زیارت شش گوشه ارباب پرپر شدند اربعینی ها نمی‌ دانم از کدام مرز می‌ گذرید! اما، یاد کنید از شهدای مفقودالاثر در مرزهای مهران ، چذابه ، و ... التماس دعا
هوس کردم با بی‌سیم عراقی‌ها رو اذیت کنم. گوشی را گرفتم ، روی فرکانس یک عراقی که از قبل به دست آورده بودم ، چند بار صدا زدم: صفر من واحد اسمعونی اجب بعد از چند بار تکرار صدایی جواب داد . خنده بچه ها بالا رفت. از رو نرفتم و گفتم: بچه ها، انگار این ها از یگان های خودمان هستند ، بگذارید سر به سرشان بگذاریم به همین خاطر در گوشی بی سیم گفتم: انت جیش الخمینی . طرف مقابل که فقط الموت بلد بود گفت: الموت بر تو و همه اقوامت همین که دیدم هوا پس است ،‌ عقب نشینی کردم و گفتم: بابا ما ایرانی هستیم و شما را سر کار گذاشته بودیم . ولی او عکس العمل جدی نشان داد و این بار گفت: مرگ بر منافق بالاخره شما را هم نابود می کنیم . نوکران صدام، خود فروخته ها. دیدم اوضاع قمر در عقرب شد، بی سیم را خاموش کرده و دیگر هوس سر به سر گذاشتن ها نکردیم
امیرالمومنین علی عليه السلام می فرمايد: مَن حَسُنَتْ خَليقَتُهُ . و خوشا به حال كسى كه او نيكو است خليقه كه به معناى خلق و خوست دو گونه تفسير شده است: بعضى آن را به معناى خلق و خوى باطنى تفسير كرده اند كه اشاره به كسانى است كه باطنى پاک دارند و به كسى نمى رسانند. بعضى نيز آن را به معناى برخورد خوب و گشاده رويى با مردم تفسير كرده اند معناى دوم مناسب تر به نظر مى رسد ، زيرا در جمله کامل صَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ به حسن باطن اشاره شده است ، بنابراين جمله مورد بحث اشاره به حسن ظاهر و برخورد خوب با مردم است. حُسن خلق به اندازه اى در اسلام اهميت دارد كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند حُسْنُ الْخُلْقِ نِصْفُ الدّينِ ، نصف دين است