🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼
امام خميني (ره) در رابطه با نقش معلم می فرمایند:
نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند. تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.
💐تبریک به معلمان کانال بعثت مردم
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🌹🌹🌹🥀🍁
◈┅═✫❧═┅┅┄
🎯#مناسبتها
✅جمع سه خصلت «دانش، تقوی، مبارزه» در حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
📝«ميراث ارزشمندي كه در طول سالها دست به دست از نسلهاي گذشته به نسل امروز رسيده است، حامل يك نكته مهم است و آن اينكه در تفكر و تمدن اسلامي، سه نكته دانش، تقوا و مبارزه سه نكته مهماند كه هميشه با هم همراهند و پايههاي اساسي نظام اسلامي هم همين سه نكته مهم است.
✔️«تا جايي كه براي ما محرز شده است، حضرت عبدالعظيم اولين كسي است كه خُطب اميرالمؤمنان(ع) را در يك كتاب جمعآوري كرده است و تقريباً در 150 سال قبل از گردآوري نهجالبلاغه بوسيله سيد رضي، نهجالبلاغهاي متشكل از خطب اميرالمؤمنين را تأليف كرده است.»
✔️يك روايت ديگر از حضرت هادي عليهالسلام است كه هم جنبه علمي حضرت عبدالعظيم الحسني عليهالسلام را نشان ميدهد و هم جنبه معنوي ايشان را و آن اين است كه كسي خدمت امام هادي عليهالسلام ميرسد و حضرت از او ميپرسد: «تو از كجا هستي؟» و او پاسخ ميدهد: «اهل ري هستم» و حضرت به او ميفرمايند: «تو هر مشكلي در امر دين داشتي ميتواني به عبدالعظيم مراجعه كني يعني ايشان را به عنوان يك مرجع ديني معرفي ميكنند و سپس ميفرمايند: «سلام من را به ايشان برسان» كه اين هم گوياي مقام و منزلت معنوي ايشان است.
✔️نكته سوم هم درباره حضرت عبدالعظيم الحسني عليهالسلام وجود دارد اينكه ايشان به عنوان يك «جهاد في سبيلالله» زندگي را ميگذرانيده است، زيرا اگر ايشان مبارز نبود حكومت فاسد عباسي در آن زمان او را تعقيب نميكرد و اگر پرچم عدالتخواهي در دست ايشان نبود، بلاشك اين مرد عالم، از موطن خود كه مدينه و حجاز است به ري هجرت نميكرد و خصوصاً به زندگي دشوار دچار نميشد.» (امام خامنهای 6 آبان73)
🔘شهادت حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام و نیز سید الکریم عبدالعظیم حسنی علیه السلام را خدمت تمام شیعیان و ارادتمندان به اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض مینماییم.
☑️نثار ارواح طیبهی ایشان، همهی شهدا و امام شهدا و اموات خودتون رحمالله من قرأ الفاتحة مع الصلوات ...
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تو زائر نجف حیدرم
🌸🌸🌺🌺💐💐
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا یا به امام رضا علیه السلام
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🤲🤲
🌸🌸🌺🌺💐💐
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_آقا
🎥 نمیگم شهید نشید... شهید بشید! اما
#بیانات_رهبری
#ایمان_و_امید
🌸🌸🌺🌺💐💐
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
انشاءالله روز های فرد مجموعه داستانی و خواندنی«سلسله اتفاقات جنگ صفین» در همین کانال بارگذاری میشود.
🛑قابل توجه خوانندگان عزیز؛نویسنده بیشتر خود این سلسله داستان ؛عمروبن عاص است که آغاز کتابت این یاد داشت هارا از سال 36 قمری شروع کرده و تا اوایل جنگ صفین ادامه داشته است.این داستان ها از زبان خود عمروعاص است که از روز اول پیشنهاد معاویه برای کمک در جنگی که میخواهد آغاز کند؛تا برای گرفتن حکومت مصر که از هیچ فعالیتی دریغ نمیکند.
🛑این متون برگرفه شده از کتاب «ناقوس ها به صدا در می آیند»است.
للَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
آغاز کتابت:سال 36 هجرت.
کاتب:عمروبن عاص
شب سیاه است و قیر گون و مذاب،ومن انگار در حفره ای سیاه نشسته ام.کتف ها فرو افتاده و تن خسته. ودل،دودل بود که چه کنم با نامه دوست دیرینه ام معاویه و آن همه حوادث کوچک و بزگی که در اندک مدتی چون صاعقه فرود آمد و مرا که پیر و فرتوت شده بودم و گمان میکردم از هیچ بادی نلرزم و با برق صاعقه ای و کوبش رعدی به امید بارانی خودش نباشم،اینک با نامه معاویه به «چه کنم چه کنم»افتاده بودم.معاویه نوشته بود:
«پیک علی پیش من آمده و میخواهد برای علی بیعت بگیرد.نفسم را حبس کردم تا تو بیایی.»
دلم میخواست برای او مینوشتم:«برادرم معاویه!تو امیر شامی و به دنبال تخت و تاج شاهان ایران و رومی.مرا دیگر آن سوداها از سرگذشته. تو که بهتر میدانی طوفان علی در راه است و بنیان حکومت تو لرزان گردیده واز من چاره سازی برای حفظ تخت و تاج خود نتوانی ساخت.»
اما نه!معاویه زیرک است؛و توان این را دارو که بتواند بر حکومت نوپای علی غلبه کند.هرچند او اینک خلیفه است و حکومت حجاز مصر و ایران در دست های اوست؛ اما شام با وجود معاویه و خاندانش بنی امیه،لقمه ای نخواهد بود که علی بتواند به راحتی آن را هضم کند.
من اگر در کنار معویه باشم حتما کار برای علی دشوار خواهد شدو چه بسا شام بر کوفه غلبه کندبعید نیست که روزی معاویه را کسوت خلافت ببینم و خود درکنار اوباشم و خلعت حکومت ایران یا مصر را برتن کنم.بهتر است همین امشب پیک معاویه را راهی کنم با نامه ای که در آن نوشته ام: «آغوش بگشا برادر،روباه می آید.»
اما آتش تردید،در برزخم انداخته است.باید با پسرانم مشورت کنم.گفتم محمد و عبد الله بیایند.آمدند.نامه معاویه را خواندند.پرسیدم:«رأی شما چیست؟»
عبد الله که بزرگتر بود گفت:«
ادامه دارد...😉
أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
﷽
نروید پدر!معاویه در مردابی افتاده و برای نجات خود دست و پا میزند.اوتو را نیز به مرداب خواهد کشاند.با به قتل رسیدن عثمان اینک علی خلیفه مسلمین است.اگر معاویه با علی بیعت کند یا نکند،علی اورا از امارت شام خلع خواهد کرد و معاویه از حکم علی، سرباز خواهد زد. تردید نکن که علی برای سرکوب معاویه با همه توان به شام حمله خواهد کرد.»
محمد گفت:«حمله علی به شام سودی نخواهد داشت؛مردم شام به تحریک معاویه، تشنه ی انتقام از قاتلان عثمان هستند.پس شام لقمه راحتی برای حلقوم علی نخواهد بود.بهتر است پیش معاویه بروی و اورا همراهی کنی.»
عبدالله روبه محمد گفت:«اما خودت هم میدانی که این حرف ها دروغ است.عثمان به دست عده ای از مصریان به قتل رسیده است.حتی علی سعی کرد جلوی آنهارا بگیرد.از سویی،پدر خواهان به قتل رسیدن عثمان بود.همه میدانند پدر از مخالفان عثمان بوده است.حال چگونه میتواند در خونخواهی عثمان در کنار معاویه قرار گیرد؟!»
بعد روبه من پرسید:«پدر! مگر شما دشمن عثمان نبودید؟از وقتی شما را از عمارت مصر برکنار کرد،بار ها شنیدم که او را دشمن خود میخواندید.آیا درست است در خونخواهی عثمان با علی بجنگید؟معاویه پسر عموی عثمان است و فرق چندانی با او ندارد.وقتی از هوش و تجربه و زیرکی تو بهره جست، تورا مثل هسته ای تلخ تف خواهد کرد.بارها شنیده ام که میگفتی معاویه همچون فیلی است که از خرطومش برای جلب منافع شخصی اش دراز است.پس بدان که دعوت او از تو بوی دین خواهی و حق جویی نمی دهد.او تو را میخواهد تا از این مهلکه ای که درست کرده نجات یابد و ممکن است تورا نیز با خود ساقط کند و بهتراست به شام نروید.
محمد خواست حرفی بزند.با دست به او اشاره کردم چیزی نگوید.رو به آن دو گفتم:«حرف هایتان را شنیدم.تصمیم گرفتم به شام بروم و درکنار معاویه باشم.اگر او برعلی پیروز شد،حکومت مصر از آن من خواهد شد و شما پسرانم را نیز به حکومت ناحیه ای خواهم گمارد،اما اگر معاویه شکست خورد،علی کسی نیست که از ما انتقام بگیرد.پس آماده شوید به سوی شام حرکت کنیم.»
ادامه دارد...😉
أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
تسلیت ما خدمت امام زمان ارواحنا فداه 🏴🏴🏴🏴
للَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
﷽
کاخ معاویه در مرکز شهر،جلوه خاصی داشت.مردک جهان دوست،چه کاخ جانسوزی ساخته بود!پیامبر اسلام که خود را مدافع محرومان جامعه میدانست،در خواب هم نمی دید که روزی یکی از حاکمان حکومت اسلامی اش،کاخی چون پادشاهان ایران رو روم بسازد.
از صحن وسیع و وسالن های بزرگ مرمرین کاخ گذشتم و وارد سالنی شدم که معماری رومی و رنگ های متنوعش،هوش از سر می ربود.معاویه در انتهای سالن بر روی تخت فرمانروایی اش نشسته بود.از روی فرش قرمز باریک ابریشمی عبور کردم و به او رسیدم.
کمر راست کردم و سینه فراخ نمودم تا ابهت گذشته را به رخش بکشم؛تا بداند کم کسی را فرانخوانده است.مرا درکنار خود نشاند و دستور داد همه سالن را ترک کنند.من ماندم و او؛او ماند و دلشورهایش که سعی میکرد آن را در پشت لبخند ساختگی اش پنهان کند.
گفت:«میدانستم می آیی عمروعاص!تو روباه پیر را به خوبی میشناسم؛بوی طعمه را از فرسنگ ها راه تسخیص میدهی.»
گفتم:«گمان نکنم در راهی که پیش گرفتی،طعمه ای باشد.چه بسا ممکن است ما خود طعمه ای باشیم برای دهان شیری،چون علی.»
من آمده ام تا اگر مرگی برای دوست دیرینه ام رقم بخورد، پیش از او خودم را دهان شیر بیندازیم که از او پیر ترم و مستحق تر برای مردن.»معاویه اُریب نگاهم کرد و دستی به محاسن جو گندمی اش کشید.سرش را که تکان داد،منگوله های های زمردین آویخته بر عمامه اش به حرکت در آمدند.لب زیرینش را با زبان سرخش خیس کرد وگفت:«ای مکار، تورا چه به تطمه شدن در دهان شیر؟!تو شیرهارا تشنه بر لب چاه میبری و باز میگردانی!میدانم که بوی حکومت به مشامت خورده است...
بگو اگر بر علی پیروز شدیم حکومت کجارا میخواهی؟مصر کافی است یا به کاخم در شام رضایت میدهی؟»
پوزخندی زدم و گفتم:«حکومت وخلافت در شام از آن تو...حال بگو از کوفه چه خبر؟علی چه میکند و قصد دارد چه وقت حمله کند؟»
گفت:«با روی کار آمدن علی، تلخی مرگ عثمان دو چندان شد.
می دانی که پس از رحلت پیامبر،تلاش های بسیاری صورت گرفت تا علی جانشین او نشود و بیست و پنج سال این تلاش ها ادامه داشت.دست علی به حکومت نرسید هرچند او گفته بود تا مردم اورا نخواهند،خلعت خلافت برتن نمی کند.اما علی اینک با همان اندیشه و سیاستِ دوران پیامبر،حکومت را به دست گرفته و همه فرماندهان دوران عثمان را از کار برکنار کرده است.به من هم پیغام داده تا با او بیعت کنم،میدانم که چه بیعت کنم و چه نکنم،او حتی حاضر نیست من ساعتی بر این مسند حکومت کنم.»
گفتم:«آنچه که گفتی از دل آشوبی و نگرانی های خودت بود؛پرسیدم از کوفه چه خبر؟از جنگ خونین بصره که جسته و گریخته چیزهایی به گوشم رسیده است.»
گفت:«این حرف ها باشد برای بعد...علی چندین نامه برای من نوشته که پاسخ آنهارا داده ام.نه او حاضر است دست از سرم بردارد و مرا به حال خود بگذارد و نه من حاضرم که با او بیعت کنم.
گفتم:«پس جنگی در راه است و تو مرا خواسته ای تا راه پیروزی را در جنگ با علی نشانت دهم.»
گفت:«بله،جنگ با علی اجتناب ناپذیر است.علی قدرتمند تراز ماست. ولی ما قدرتی داریم که علی ندارد که آن خدعه و نیرنگ است؛ابزاری که در جنگ باعلی بسیار به کار می آید.»
پرسیدم:«علی در نامه هایش چه نوشته است؟دقیقا بگو از چه جملاتی به کار برده است.از متن نامه های او میتوان به اندیشه هایش پی برد و مقصودش را شناخت»
معاویه از جا برخاست و از تخت فرود آمد.از صندوقچه کنار تختش ،نامه های نوشته شده بر پوست آهو را در آورد و به طرفم گرفت وگفت:«این نامه هارا با خودت ببر و با دقت بخوان.فردا به من بگو از آنها چه فهمیده ای و مقصود نهایی علی چیست؟»
نامه ها را از او گرفتم.معاویه دستور داد کنیزکان شراب و میوه بیاورند.ساعتی بعد هردو مست بودیم و من از اینکه پس از آن،چه کردیم و چه گفتیم چیزی به خاطر نمی آورم.
ادامه دارد...😉
أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
اینک که این مکتوب را مینویسم شب از نیمه گذشته است.نامه های علی در اطرافم پراکنده است.برخی از آنهارا چند بار خوانده ام.برخی از آنها در واقع جواب نامه های معایه است و معاویه چقدر خود را خود را خوار کرده که با نوشتن نامه به علی،پاسخ های گزند و کوبنده دریافت کرده است.او خود را با کسی برابر دانسته که در قلب محمد جای داشت؛درحالی که فراموش کرده پدر و اقوامش و نیز خودش جزء آخرین نفراتی بودند که با فتح مکه به دست محمد،ایمان آوردند.
علی در پاسخ به تهدید های معاویه مینویسد:«چنان که یاد آور شدی،ما و شما دوست بودیم و خویشاوند؛اما دیروز میان ما و شما بدان جهت جدایی افتاده که ما به اسلام ایمان آوردیم و شما کافر شدید و امروز ما در اسلام استوار ماندیم و شما پشت کردید...نوشته ای که باگروهی از مهاجرین و انصار به نبرد با من می آیی؛اگر در ملاقات با من شتاب داری دست نگه دار؛زیرا اگر من به دیدار تو بیایم سزاوار تر است؛همان شمشیری در نزد من است که در جنگ بدر بر پیکر جد و دایی و برادرت زدم.به خدا سوگند، میدانم که تو مردی کوردل و بی خرد هستی. بهتر است درباره تو گفته شود،از نردبانی بالا رفته ای که تو را به پرتگاه خطرناکی کشانده و نه تنها سودی برای تو نداشته که زیان بار بوده؛زیرا تو غیر از گمشده خود نمی جویی و غیر از گله خود را میچرانی و منصبی را می خواهی که سزاوار آن ودر شأن آن نیستی.چقدر بین گفتار و کردارت فاصله است!چقدر به عموها و دایی های کافرت شباهت داری!شقاوت و آروزهای باطل،آنهارا به انکار نبوت محمد و ادامه بت پرستی واداشت.تو درباره کشندگان عثمان فراوان حرف زدی.ابتدا چون دیگر مسلمانان با من بیعت کن،سپس درباره آنها از من داوری طلب.اما آنچه تو از من میخواهی ،چنان است که به هنگام گرفتن کودک از شیر، او را بفریبند...ای معاویه!وقت ان رسیده که از حقایق آشکار پند بگیری.تو با همان روش های باطل،همان راه پدرانت را می پیمایی،خود را در دروغ و فریب افکنده ای و به آن چه برتر از شأن توست نسبت می دهی و به چیزی دست درازی میکنی که از تو بازداشته اند و هرگز به تو نخواهد رسید.
عصر بود.معاویه را زمانی دیدم که کمی مست بود.روی تخت نشسته بود.تا مرادید،قهقه ای زد و کنیزک کم سن و سال وحشت زده را نشانم داد و گفت:«بیا روباه پیر!آهویی برایت دارم.»
بعد دوباره خندید.گفتم:«وقتی تو خود طعمه شیری به فکر آهوان نباش.»
معاویه کمی به خود آمد و کنیزک را بیرون فرستاد.مقابلش نشستم.گفت:«از کدام شیر حرف میزنی؟»
گفتم:«از شیری حرف میزنم که در جنگ بدر بسیاری از بستگانت را درید و حالا منتظر است تا تو تصمیم بگیری؛یا با او بیعت میکنی یا بزودی دریده میشوی.»
بعد نامه هارا از جیب قبایم بیرون آوردم و،آن هارا مقابل معاویه بر زمین انداختم و ادامه دادم:«همه این نامه هارا خواندم.در عجبم چرا از بیم حمله علی بی خواب نیستی و قادری شراب بنوشی و با کنیزکان خوش باشی!»
معاویه دستش را جلو آورد،ریش مرا به دست گرفت و گفت:«ای پدر سوخته!مرا ترساندی،گمان کردم علی پشت دروازه های شام است...»
حرفش را بریدم و گفتم:«درست پنداشتی؛علی پشت دروازه های شام است.هر وقت اراده کند وارد خواهد شد.»
دوباره نشانه های ترس بر چهره اش آشکار شد.گفت:«درست حرف بزن عمرو!علی کجاست؟چرا کسی به من نگفت که او حمله را آغاز کرده است؟»
گفتم:«اگر این نامه هارا درست خوانده بودی،میدانستی علی حمله خود را از ماه ها قبل آغاز کرده است.علی اگر تا الان کاخت را بر سرت ویران نساخته،به این دلیل است که از جنگ بین دو سپاه مسلمان واهمه دارد.صبوری پیشه ساخت تا به سر عقل بیایی.
اما تو دوست قدیمی ام به جای تجهیز مردم برای مقابله با علی،اینجا نشسته ای و شراب مینوشی؟
مردک که انگار مستی از سرش پریده بود گفت:«روباه پیر بی جهت نبود که تورا پیش خود فرا خواندم...حالا بگو باید چکار کرد؟»
دامه دارد...😉
أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷 #غدیر_محور_وحدت
🐝 مومن از یک سوراخ، دوبار گزیده نمیشود!!
🌸الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام
💎امام صادق(ع) فرمود: غذا دادن به یک مومن در روز #عید_غدیر ثواب اطعام یک میلیون پیامبر و صدیق (در راس آنها خود ائمه معصومین) و یک میلیون شهید (در راس آنها حضرت عباس و شهدای کربلا) و یک میلیون فرد صالح در حرم خداوند را دارد.😳 (بحار ج۶ ص ۳۰۳)
و در جای دیگر این روز را #یوم_اطعام_الطّعام نامیدند.(بحارج95ص323)
✋با سلام خدمت همراهان گرامی
🤔شخصی از علامه امینی سوال کرد که ما قبول داریم که حسین(ع) مظلوم به شهادت رسید. ولی چه خبر است که شما شیعیان هر سال محرم به داخل خیابانها میروید و عزاداری میکنید؟
✅علامه فرمودند: «مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. ما اگر واقعه غدیر را مثل عاشورا علم کرده بودیم و سینه و سینه انتقال داده بودیم و به وضوح به عالم ابلاغ کرده بودیم، قطعا حسین بن علی (ع) به مقتل نمیرفت.»
👈چند سالی است حرکت خودجوشی توسط جوانان یکی از شهرهای مرزی کشور که نیمی از جمعیت آن از اهل تسنن هستند، برای اطعام روز عید غدیر آغاز شده است.
🍀البته بدیهی است که در کنار اطعام، که خود، تبلیغ ولایت و امامت است، حرکات هوشمندانهای نیز صورت میگیرد که بحمدالله بازخوردهای خیلی خوبی هم تا کنون داشته است.
🎯اما با توجه به وضعیت اخیر، تصمیم داریم امسال را پرشورتر برگزار کنیم. لذا دوستانی که تمایل دارند در ثواب شگفت انگیز اطعام روز عید غدیر شرکت نمایند کمکهای خویش را هر چه سریعتر به ش کارت زیر واریز نمایند. واریزیهای بعد از عید غدیر صرف مراسمهای مذهبی یا فرهنگی یا معیشتی و... خواهد شد. انشاءالله...
💰شماره کارت:
6037997700592919(بنام مهدی مطهری) ✅#نشر_حداکثری 🤲اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها #جهادتبیین #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇 🆔
🌷 #غدیر_محور_وحدت
✅امام خامنهای حفظهاللهتعالی:
«خود مسئلهی غدیر میتواند وحدتآفرین باشد.»(۱۳۹۱/۰۸/۱۰)
🎯مشارکت در اطعام یوم غدیر با همکاری برادران اهل تسنّن در یکی از شهرهای مرزی شمال غرب و روستاهای اطراف
🌺طبخ هزاران غذای گرم و توزیع آن بین هموطنان شیعه و سنّی (داخل شهر و روستاهای اطراف) در روز #عید_غدیر + ایستگاه صلواتی + فعالیتهای فرهنگی و...
🌷 #غدیر_محور_وحدت
💰شماره کارت: 6037997700592919 (بنام مهدی مطهری)
✅#نشر_حداکثری
🙏اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها
#جهادتبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔰به ما در «بعثت مردم» بپیوندید:👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/980484136C2f194b57ea
📣فقط #2_روز_مانده_تا_عید_غدیر
*دقت کردین که برگزاری مراسمات عید غدیر ، هر سال داره با شکوه تر از سال قبل میشه⁉️*
می دونید علتش چیه❓
🍁حدیث های عجیبی درباره عید غدیر داریم که اگه همه ازش با خبر بشن ، برای عید غدیر چوب حراج میزنند به دارایی شون و بی مهابا ریخت و پاش می کنند.
👈مثلا حدیث های پیام بالا و حدیث پایین:
🌷 امام علی(ع) :
*🌱خرج کردن یک درهم در این روز، پاداش ۱۰۰ هزار درهم در روزهای دیگر و حتّی بیشتر دارد.* (📚مصباح المتهجد، ج۲، ۷۵۷- ۷۵۸)
👈خوب حالا با این همه حدیث، چنین فردی اگه گنج هم بهش بدی استفاده نمیکنه
خلاصه یه کاری بکن...
راحترینش پول بدی برای اطعام روز غدیر🌺🌷
*❌نگو این کمه،*
*🌻کریم ، به کم و زیاد نگاه نمیکنه...*
*✅این خانواده به کسی بدهکار نمیمونه...*
🌷 #غدیر_محور_وحدت
🌷#عید_غدیر
✋ از قافله خیر عقب نمانید
💰شماره کارت:
6037997700592919(بنام مهدی مطهری) ✅#نشر_حداکثری 🙏اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها #جهادتبیین #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #لبیک_یا_خامنهای