هدایت شده از ایران سیاست
#حدیث_روزانه
✨🌸✍مولا علی علیه السلام:
همیشه با همسرت مدارا ڪن ،و با او به نیڪی همنشینی ڪن تا زندگیت با #صفا شود✨🌸
📚مڪارم الاخلاق، ص 218
#همسر
#زندگی
✅ @iransiasat_ir 👈
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
✅ هرگاه خداوند براى خانواده اى #خير بخواهد،
❶ آنان را در دين دانا میكند،
❷ كوچكترها بزرگترهايشان را
#احتـرام می نمايند،
❸ مدارا در #زندگى و ميانه روى
در خرج كردن را روزيشان می نمايد
❹ و به #عيوبشان آگاهشان میسازد، تا آنها را برطرف كنند و اگر برای آنان جز اين بخواهد، به #خودشان واگذارشان می نمايد.
[ #پیامبر_اکرم صلےاللهعلیهوآله ]
📙نهج الفصاحه، ح ۱۴۷
@haram110
هدایت شده از مدیریت و تعالي شخصیت انسان
#بهترين_هنرمندان چه کسانی هستند؟
👆 #شهدا؛🌷🌷🌷
#شهادت، #هنرِ_مردانِ_خداست.
#شهدا، جسم و روح را، به بهترين قيمت، به خدا فروختند.
🌟مقام معظم رهبری فرمودند:
«هیچ چیزی #بدون_هنر، جاودانه، نخواهد بود.»
دیدید گاهی، یک تئاتر، یک نمایش پنج دقیقهای، چه تاثیری میگذارد؟
در برنامهای، خانمی که از کرمان آمده بود، پنج دقیقه، نمایش مادرِ بیست وچهارمین نفر از #بیست_و_سومین_نفر را که باهم بودند، با هنرمندی، اجرا کرد.
پسرش، اكبر دانشی، رفت و برنگشت. یک مادر، ۳۶ سال، انتظار فرزندش را میکشد و در کمال انتظار، از دنیا میرود.
اینقدر من پای این برنامه لذت بردم و اشک ریختم.
گاهی پنج دقیقه، باهنرمندی، كاری انجام میدهند، چه تاثیری میگذارد.
👌 این تاثیر هنر است.
داشتیم چند ماه قبل، یک مادر، ۳۵سال، منتظر آمدنِ بدنِ بچهاش میشود؛ امروز، پسر را آوردند، دفن کردند، فردا مادر فوت کرد. عجیب است. تنها انتظار و امیدش، فرزندش بود.
به راستی، چهگونه میشود، حقشان را بهجای آورد؟!
#زندگی،
#هدیهی_خداوند_به_انسان است؛
#حیات.
و #هنرِ_خوب_زیستن،
#هديهی_انسان_به_خدا.
#هنر_خوب_زیستن؛
#ماندگارشدن؛
ا#بدی_شدن.
╭┅────➖────┅╮
🍃🌸 @shakhsiyyat
╰┅────➖────┅╯
🌺🍃🌸 http://eitaa.com/joinchat/699531283C01cd7bba4d
هدایت شده از اندیشه برتر
✅زندگی بهشتی، زندگی با لبخند
✍ #زندگى بیشادی و بیلبخند، زندگی دوزخی است. زندگی بهشتی، زندگی با لبخند است.
🌎 (بیانات مقام معظم رهبری، 1371/10/1)
#مشاوره
💥کانال اندیشه برتر
♨️ @andisheyehbartar 👈
[Forwarded from استاد عابدینی]
بسم الله
#پیام_ویژه (۱)
#استاد_عابدینی
#جهاد_معنوی در مقابله با #ویروس_کرونا
🔸
⭕️ پیام #استاد_عابدینی امروز دوشنبه ۵ اسفند ۹۸ خطاب به اهل ایمان:
🌟بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
🔸 رهبر معظم انقلاب (حفظه الله)، در بخشی از سخنانشان در درس خارج فقه دیروز یکشنبه ۴ اسفند ۹۸، ضمن اشاره به سیاست جنگ روانی و تبلیغاتی دشمن، با تاکید بر حرکت فعال و انقلابی و تهاجمی به دشمن فرمودند:
" [دشمن] هزاران نفر را میگذارند برای پیگیری مسائل ایران، مسائل گوناگون ایران، [در مقابله با آنها] ما بایستی میلیونها نفر آماده باشیم برای اینکه هم #دفاع کنیم هم #ضربه بزنیم، ما هم باید متقابلا به آنها حمله کنیم، چه تبلیغاتی، و چه انواع و اقسام کارهایی که از دست یک #ملت_انقلابی برمیآید. "
🔸
🔻پس از هراس تبلیغاتی ایجاد شده از خبر ویروس کرونا، برگزاری درس حضرت اقا در حالی که همه اجتماعات تعطیل است میتواند یک کار هجومی حساب شده از جانب ایشان تلقی شود که باید با #مراعات_بهداشت، #زندگی را ادامه داد و منجر به تعطیلی و خسارتهای روحی روانی و مادی ناشی از آن نشویم.
🔻دوستان در این ایام در تماس غیرحضوری باهم باشند واگر کسی دچار گرفتاری شد بیش از سابق در صدد کمک برآیند.
هر چیزی که اسباب لبریز شدن رحمت الهی است را بکار گیریم.
ابتلائات اجتماعی برای مومنان میتواند از مواقع ویژه اجابت دعاهای اجتماعی باشد.
🔻از منظر الهی میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد و بهترین خاطرات و اعمال اهل ایمان را آشکار نمود.
این ابتلاء عمومی و اقدام اهل ایمان با #جهاد_معنوی در مقابله با آن، میتواند سببی برای نحوه ای از قطع تعلق از غلبه احکام تن شود که به طور عادی امکان پذیر نمی شد، ولی در این ابتلاء اسباب آن مهیا شده، تهدید تبدیل به فرصتی ایمانی در دعا و کمک به همدیگر شده، ولذا حرکت به سوی خدا را آسانتر میکند.
🔸
🔻 دوستان فرصت بدست امده را غنیمتی از جانب خدای سبحان دانسته، و سعی کنیم حق آن را به جای آوریم.
🔻حال تضرع در این ایام به سوی خداوند از الطاف ویژه جلب رحمت الهی است بالخصوص که امشب #شب_اول ماه ولایت #ماه_رجب_الاصب است که بارش رحمت حق در آن ریزان است.
🔻حتما به کتب ادعیه ویژه نگاه شود و کتاب شریف المراقبات و اقبال را محشور باشیم، و این ایام ابتلاء در فضای ماه رجب را از ایام خاص الهی بدانیم.
🔻از ذکری که مرحوم آية الله سیداحمد خوانساری نقل کرده غافل نشویم (ذکر ۶ آیه بعد نماز صبح)، و همچنین دعایی که مرحوم خسروشاهی از امام خمینی رحمه الله نقل کرده اند را در این ایام از دست ندهیم(متن اذکار و دعاها در انتهای متن).
🔻حتما به وساطت مقام ولایت در کشور اهلبیت (علیهم السلام)، آن هم باتوجه تام به قدرت حق و باور به توحید افعالی، درس عملی توحید را فرا بگیریم.
🔸
🔻همه مؤمنین، برای همهی بیماران و دست اندر کاران رسیدگی به بیماران، وبالخصوص دکتر قدیر که مسؤلیت ویژه در قم داشتند و مبتلا به بیماری شدند #حمد_شفا را فراموش نکنیم، و بعد از نمازها حال دعایمان را با اجتماع زمانی غیرمکانی به هم ضمیمه کنیم و روح جمعی حاصل از اجتماع در زمان واحد وقت نماز را مانند مکان و زمان واحد بکار بیندازیم، تا ان شاء الله رحمت خاص حق به موجب دعای عمومی مؤمنان نازل شود، و شیاطین ملعون را نابود کند.
🔻همت ایمانی و توحیدی در وقت نمازها بیابیم، در عین اینکه تمام مراتب بهداشتی و توصیه ها را رعایت میکنیم.
🔸
(محمدرضا عابدینی، دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸)
🔰 آریشاویت، نویسنده و تحلیلگر مشهور اسرائیلی:
✍ فلسطینیان ثابت کردند که در سرزمین #فلسطین ریشهدار هستند، حال آنکه اسرائیلیها ثمره یک دروغی بنام "سرزمین وعده داده شده" میباشند.
✍ اسرائیل در سراشیبی زوال و #نابودی قرار گرفته است و نفسهای آخر خود را میکشد.
✍ وضعیت رژیمصهیونیستی نابسامان است، اگر وضعیت به همین منوال ادامه داشته باشد، در آن صورت دیگر امکان #زندگی کردن در فلسطین اشغالی وجود نخواهد داشت و باید اسرائیلیها رهسپار #برلین و سانفرانسیسکو شوند.
📚منبع: روزنامهاسرائیلیهاآرتص
🔷🔶 @amoofidel 🔶🔷
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
✨از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند:
شما چطـــور شصت سال باهـــم
#زنــــدگی ڪـــردید؟! ↶↶↶
گفتند: ما متــعلق به نسلی هسـتیم
ڪه وقتی چـیزی خـــراب می شد
#تعمیرش میڪردیم نه تعویضش!
❀🦋❀@tosheh313♡
مشکلات مانند ماشین لباسشویی هستند. پیچ و تاب میدهند، میچرخانند و ما را به اطراف میکوبند. اما در نهایت، تمیزتر، درخشانتر و بهتر از قبل خارج میشویم.
#نکته #زندگی ⚜ @mangenechi
هدایت شده از منگنهچی
🌼🍂
تمام ذرات عالم، فرمانبر اویند.
هر حرکت و جنبشی در جهان،
هر شدن و ناشدنی در گیتی،
هر سکون و تحوّلی در هستی،
هر بودن یا نبودنی در حیات،
ذره به ذره،
با فرمان او
و اطاعت لشکریان او صورت میپذیرد!
یگانه سلطان قیّوم قادر متعال!
🌼🍂
و لله جنود السماوات و الارض (فتح/۸)
#در_محضر_قرآن #زندگی
#عکسنوشته #گروه_فرهنگی_تبار
✍ #فائزه_سادات
🌼🍂 @mangenechi
🌱🌱🌱
زمینهی رشد ما آن چیزی است که خداوند میدهد؛ نه آن چیزی که خودمان به دنبالش هستیم.
استاد آیتالله میرباقری
🌱🌱🌱
همهی سختیها و نعمتها و داشتنها و نداشتنها،
مسیری است که خداوند حکیم برای ما چیده و قرار است برای رسیدن به کمال، آن را طی کنیم.
هوشیار باشیم و پلههای ترقی و تکاملمان را اشتباه نگیریم!
🌱🌱🌱
#در_محضر_بزرگان #زندگی
#عکسنوشته
✍ #طهورا_فاکر
#گروه_فرهنگی_تبار
🌱 @mangenechi
💠⚜ خشم خدا⚜💠
همایش مبلغین نهاد رهبری در دانشگاهها بود.
قرار شد هر کس یک خاطره از دوران تبلیغش تعریف کند.
خانم صادقی گفت:
من پانزده سال سابقهی تبلیغ در دانشگاهها را دارم. همه جور آدم دیدهام. از لائیک لامذهب گرفته تا مؤمن مستجابالدعوه. از همه قشر و همه نوع اعتقاد. ولی در یکی از دانشگاهها دانشجویی داشتم که نمونهاش را ندیده بودم.
همیشه در برنامه درست صف اول و دقیقاً رو به روی من مینشست. هر چه میگفتم به باد استهزاء میگرفت. خدا را پیغمبر را قرآن را. 😨
به هیچ چیز معتقد نبود و بیدینیاش را علناً فریاد میزد، هیچ کس هم جلودارش نبود.
نه اعتراض بچهها
نه مسئول خوابگاه
نه خود من.
کلافه شده بودم 😫 تا اینکه یکی از همشهریهایش گفت که پدرش از نزولخورهای قدیمی شهرشان است. بعد از آن دلم برایش میسوخت 😔 و دیگر زیاد از حرکاتش تعجب نمیکردم و ناراحت نمیشدم.
یک روز که بحثمان سر توبه بود باز شروع کرد:
ببین صادقی جون! اینکه میگی نباید گناه کنیم، یا اگه کردیم باید زود توبه کنیم شاید بعداً فرصت توبه پیدا نکنیم، از نظر من یه حرف چرته. 😕 من فردا بعد از ظهر با بچهها قرار گذاشتم برم عشق و حال. قولم بهت میدم که فردا شب همین جا روبه روی تو بشینم. من مطمئنم که فردا زندهم. پس فردا هم زندهم .پس تو جوونی حال میکنم. بعداً اگه فرصت شد به خدا میگم ببخشه دیگه! 😜
با لبخند گفتم: ان شاء الله صد سال زنده باشی. ☺️
فردا شب که به خوابگاه رفتم، غوغایی بود. بچهها به طرفم دویدند. فقط جیغ میکشیدند. نمیفهمیدم چه میگویند.
مهناز دوست سمیرا دستم را گرفت و گفت: «خانم سمیرا مرد!» 😭😭😭
بعد از ظهر همان روز موقع رد شدن از خیابان با ماشینهایی که با هم کورس گذاشته بودند، تصادف کرده بود.
مهناز میگفت: وقتی ماشین بهش زد، دو متر پرت شد هوا و با سر خورد زمین. 😣 وقتی بالا سرش رسیدم، خون از بینی و گوشش فوران میکرد. فقط دستمو فشار داد و گفت :خانم صادقی!
همین! 😭
خانم صادقی اشک میریخت، دیگران هم همراهش.
خانم صادقی وسط گریههایش بریده بریده گفت:
سمیرا در حیاتش کسی را به سمت خدا نبرد، ولی مرگش خیلیها را با خدا آشتی داد.
🌼🍂
#خاطره
#داستانک #زندگی #مرگ
✍ #زهرا_حاجیپور
🌼🍂 @mangenechi
هدایت شده از منگنهچی
#داستانک
⚪️🔹
حکیمی از شخصی پرسید:
روزگار چگونه است؟
شخص باناراحتی گفت: چه بگویم؟
امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزهی سفالی که
یادگار سیصد سالهی اجدادیام بود را بفروشم و نانی تهیه کنم!
حکیم گفت: خداوند روزیات را سیصد سال پیش کنار گذاشته و تو اینگونه ناسپاسی میکنی؟!
#زندگی #بندگی
⚪️🔹 @mangenechi
هدایت شده از منگنهچی
💠🌿
هر جا خــــــــــدا امتحانتـــــ ڪرد
و یڪ خرده عقبـــــ رفتی،
غصه نخور!
این امتحان لازم بود تا به ناقص بودن
خود پی ببری.
ڪمی تلاش ڪنی، جبران میشود.
امتحان فضل خداستـــــ
و برایِ رشد نافع و لازم!
حاج اسماعیل دولابی (ره)
#در_محضر_بزرگان #اخلاقی #زندگی
💠🌿 @mangenechi
هدایت شده از منگنهچی
💠🌼💠
تواضع بینظیر
حجتالاسلام قرائتی تعریف میکردند: در نوفل لوشاتو خدمت امام بودم، برای تجدید وضو بلند شدم. آنجا دو سه تا دستشویی بود. به یکی از آنها که وارد شدم، دیدم خیلی کثیف است. رغبت نکردم و صبر کردم که به دستشویی دوم بروم.
در این فاصله متوجه شدم آقایی که عرقچین به سر داشت، از کنارم رد شد و به همان دستشویی وارد شد که من رفته بودم. بعد متوجه شدم خود امام بود که در توالت را باز کرده، آستین قبا و دامن آن را بالا زده بود و آنجا را با شیلنگ تمیز می کرد و میشست!!
📚 برداشتهایی از سیره امام، جلد ۲، صفحه ۲۴۹
💠🌼💠
#در_محضر_امام_انقلاب #زندگی
#خاطره #گروه_فرهنگی_تبار
💠🌼💠 @mangenechi
✍ دلنوشته همسر یک طلبه پیرامون ترور چند طلبه در حرم مطهر حضرت رضا(ع)
✅ این را میدانید و شنیدهاید که توی هر صنفی آدم خوب و بد هست. اما اینجا توی صنف #طلبه تنها جاییست که همه اعضا را به کردار آدم بده میشناسند و با دست نشانش میدهند.
📚 در سالهای دور روایت های زیادی از کتکزدن و شکنجهکردن بچهها در #مدرسه دیدهایم و شنیدهایم اما هیچ کس این صنف را به #شکنجه گری نمیشناسند.
👨🏻🎓 وقتی کسی می گوید که پدرش #معلم بوده، هیچکس به خنده نمیگوید: «عه! بابای شما هم ترکه به دست بوده؟»
🧑🏻⚕ توی این سالها بارها و بارها از زیر میزی گرفتن برخی #پزشک ها، بیاخلاقی برخی پرستارها، روابط پیچیده و غیر اخلاقی برخی #بازیگر ها، کمفروشی کارخانهدارها، رشوهگیری برخی قاضیها و... شنیدهایم. اما هیچ کدام را مطلقا #سیاه نمی بینیم.
✴️ هنوز هم پزشکها، پرستارها، قاضیها و معلمها #محترم و #تاج_سر هستند و #انصاف ما تشخیص میدهد که باید برای عدهای واژه استثنا را استفاده کرد.
‼️ اما اینجا، توی صنف ما همه به پای هم میسوزند. اگر خبر فلان نماینده مجلس و خورد و بردهایش بپیچد، از فرداش نگاه مردم روی قبای زمستانه همسر من سنگینی میکند. اگر #بنزین گران شود، روغن نایاب و جوجههای یک روزه را در دارقوزآباد زنده زنده دفن کنند...شوهرم در بقالی باید به ده نفر پاسخ بگوید. چرا؟ چون #رئیس_جمهور هملباس اوست.
🔰 فرقی نمیکند که #فاصله_طبقاتی ما از آقای رئیسجمهور چقدر باشد، اینکه گرانی بنزین اول از همه کمر #زندگی نحیف ما را میشکند، اینکه ما مدتهاست رنگ گوشت قرمز را ندیدهایم، مهم نیست. #عقل مردم به #چشم است و چشم فقط لباس را میبیند.
💔 خانواده #طلبه فشار زیادی را تحمل میکنند. این را فقط از تجربه زیسته خودم نمیگویم. ده سال است که دارم کنار طلبههای زیادی زندگی میکنم.
محرومیتها، سختیهای زندگی، #فشار_اجتماعی که گاهی تا اندرونی خانواده خودشان هم حضور دارد، ناامنی اجتماعی که گاهی از کودکی تجربهاش می کنند.
❓شما از چهارتا فرزند طلبه بپرسید که کجای زندگیاش بخاطر لباس پدرش #برچسب خورده. اول از همه #مدرسه! اگر بچه #شیطنت کند، معاون مدرسه گوشش را میکشد و میگوید: «بچه آخونده دیگه.»
‼️ اگر خوب درس نخواند، اگر توی #دعوا با هم کلاسی بخواهد حقش را بگیرد. محال است توی جمعی بنشیند و یک بامزهای پیدا نشود که با نیشخند بپرسد: «تو ام میخوای عین بابات #آخوند بشی؟!» یک طور پلشتواری به بچهات از همان اول میفهمانند که پدرش چه جایگاه دوست نداشتنیای دارد.
⚠️ نتیجهی محرومیتها، نان و پنیر سق زدنها، دوریکشیدنها از بستگان و زندگی در هر روستای دور افتادهای برای ما جز برچسب، #تمسخر و نگاههای سنگین نیست.
‼️ حواس همه نکتهسنجهای عالم که شغلشان توجه به جزئیاتیست که دیگران نمیبینند، به همه چیز هست. الا اینکه #طلبه و #خانواده و بچههایش #انسان هستند. ما هیچ کجای دستهبندی اخلاقی انسانی تربیتی آنها جایی نداریم. همین حالا که دارید این مطلب را میخوانید همه دارند توی توییتر و اینستا به هم تذکر میدهند که حواستان به جمعیت #افغانستانیهایی باشد که این وسط هیچ کارهاند.
⛔️ مراقب باشید مبادا صرفا بخاطر #ملیت ضارب اتفاق دیروز، رفتارتان با این عزیزان عوض شود. خیلی هم خوب. من هم همین نظر را دارم. اما دلم میخواست یک نفر از همینها که دینشان #انسانیت است، درباره آن سه نفر که با زبان #روزه در خون خودشان غلطیدند و خانواده هاشان که با خون دل #افطار کردند، حرف بزند. از دختر هشت ساله شهید اصلانی که نمیدانم توی دل کوچک تبدارش چه کربلایی ست...
👤 #زهرا_کاردانی
هدایت شده از منگنهچی
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
#یک_آیه ، یک داستان
مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻚ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ ، ﭘﺎﺩﺍﺷﺶ ﺩﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺪ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ، ﺟﺰ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻧﻴﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﻰﮔﻴﺮﻧﺪ .
(انعام/۱۶۰)
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔸خاطرهای تکان دهنده از استاد شفیعی کدکنی
🌱 نزدیکیهای عید بود،
من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم. صبح بود، رفتم آب انبار آب بیاورم.
از پلهها بالا میآمدم که صدای خفیف هق هق گریهی مردانهای را شنیدم. پدرم بود. مادر هم او را آرام میکرد. می گفت:
آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچهها کوچک شویم! فوقش به بچهها عیدی نمیدهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوههای ما، در تهران بزرگ شدهاند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما...
حالا دیگر ماجرا روشنتر از این بود که بخواهم دلیل گریههای پدر را از مادرم بپرسم.
دست کردم توی جیبم،
۱۰۰ تومان بود. کل پولی که از مدرسه به عنوان حقوق معلمی گرفته بودم. روی پاهای پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوههای پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همهی خواهر و برادرهایم از تهران آمدند مشهد، با بچههای قد و نیم قدشان. پدر به هرکدام از بچهها و نوهها ده تومان عیدی داد؛
ده تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد. 🌺
⭐️ اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم مدرسه.
بعد از کلاس، آقای مدیر گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش. رفتم. بستهای از کشوی میزش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: باز کنید؛ میفهمید.
باز کردم، ۹۰۰ تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی، بچهها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند.
✨راستش نمی دانستم که این چه معنی میتواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید ۱۰۰۰ تومان باشد. نه ۹۰۰ تومان!
مدیر گفت: از کجا میدانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس میزنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من میدهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم. درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده، صد تومان آن را برداشته بود که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم.
گفتم: چه شرطی؟
گفت: بگو ببینم، از کجا این را میدانستی؟!
✨گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر میگرداند،
گمان کردم شاید درست باشد...!!
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
#در_محضر_قرآن #زندگی #داستانک #خاطره
🔗 #منگنهچی
╔═.🌸🌿.═════╗
@mangenechi
╚═════.🌸🌿.═╝
و اینگونه بود که:
#زن
همه #زندگی اش را داد
تا ما #آزادی داشته باشیم...!
•┈┈•••🌿🌺🇮🇷🌿•••┈┈•
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنهای
#زن_عفت_افتخار
@beshetabim
👈با دوستانه تا ظهور