فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین
شعر و اجرای محمد زمان گلدسته
ضبط: موسسه فرهنگی زنده رود
با تشکر از حوزه هنری انقلاب اسلامی
و موسسه فرهنگی شهرستان ادب
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
گل همیشه بهار
درین خرابهی آباد اشک میریزم
برای حضرت سجاد اشک میریزم
اگر به لرزه در افتاد کاخ ابن زیاد
زبان گشود علی وار حضرت سجاد
امیر قافله بعد از حسين سجاد است
همان اسیر که از هر چه بند آزاد است
همان که بانگ علی از صداش بر میخواست
حماسهای ازلی از صداش بر میخواست
چهل شبی که گذشت باز در خروش آمد
دوباره خون حسین اربعین به جوش آمد
چهل شب است که خون موج میزند در دل
چهل شب است جنون موج میزند در دل
چهل شب است که پروانهها گرفتارند
اسیر شعلهی آتش ولی سبکبارند
چهل شب است که اهل خیام بیدارند
چهل شب است غریبانه اشک میبارند
چهل شب است زمین تیره آسمان تار است
حسین _ خون خدا _ میهمان دلدار است
چهل شب است که در عرش و فرش ولوله است
چهل شب است که زینب امیر قافله است
جهل شب است که در تاب هستم و در تب
دخیل بستهام امشب به حضرت زینب
گل هميشه بهار حسين، يا زينب
عزيز فاطمه يار حسين يا زينب
سلام مرد عمل شير عرصهی ايثار
سلام دختر زهرا و حيدر كرار
سلام ماه فروزنده در سياهی شب
سلام عمهی سادات حضرت زينب
بهار شمهای از عطر دامنت بانو
ستاره ذرهای از زخمهی تنت بانو
پر ملائكه سجادهی سحرگاهت
شرار آتش خورشيد، شعلهی آهت
حسين را به صدایی شكسته میخواندی
نماز نافلهات را نشسته میخواندی
حسين گفتم و آتش به سينهام افتاد
هزار شعلهی سركش به سينهام افتاد
حسين و زينب مثل دو بال پروازند
هميشه با هم و با هم هميشه هم رازند
حسين و زينب مثل ستاره و ماهند
هميشه باهم و باهم هميشه همراهند
پس از حسين، بگو هر چه هست زينب بود
علم به شانه و پرچم به دست، زينب بود
همان كه تا ابدالدهر گرد شمع حسين
هميشه مظهر پروانه است، زينب بود
همان كه بوسه به رگهای خون چكانش زد
از آن شراب، سبكبار و مست، زينب بود
همان كه گفت نديدم به غير زيبایی
و بر اریکهی قدرت نشست، زينب بود
همان که در همه جا بانگ زد به حکم امام
و مرد و زنده شد از ماتم خرابهی شام
چهل شبی که گذشت باز در خروش آمد
دوباره خون حسین اربعین به جوش آمد
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
خبر و گزارش شعرخوانی محمد زمان گلدسته
در همایش مجازی حماسه سرایان
نهاد کتابخانههای عمومی کشور
به همراه متن شعر
👇
جانِ عالم باد، قربانِ نماز آخرت - نهاد کتابخانههای عمومی کشور
https://www.iranpl.ir/news/29666/%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%AA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"گل همیشه بهار"
اجرای دیگری از مثنوی:
"گل همیشه بهار"
پخش زنده از شبکه جهانی ولایت
قم، استودیوی دفتر شبکه
در کنار شاعر و مجری توانمند آیینی کشور
استاد احمد علوی
اربعین ۱۳۹۲
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی محمد زمان گلدسته
در رثای رحلت جانگداز نبی اکرم حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
ویژه برنامه نقطه اوج
پخش زنده از شبکه گلستان
اجرای دو مثنوی:
"غریب اهل بیت" و "محمد(ص)"
منن کامل اشعار در ادامه
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
غریب اهل بیت
پرچم قیام بر نداشتی
در دلت هزار درد داشتی
ای غریب اهلبیت، مجتبی
عندلیب اهل یت، مجتبی
صلح تو جهاد اکبر تو بود
شاهدش دو دیدهی ترِ تو بود
بر لبت سکوت و دردلت فغان
ای همیشه سربلند وجاودان
بر لبت سکوت و در دلت خروش
ای همیشه سرفراز و سبز پوش
بر لبت سکوت و دردلت غریو
یک فرشته بین بیشمار دیو
میوهی دل علی و فاطمه
صبر کردهای بدون واهمه
ای غریب در میان خانهت
من چگونه سر دهم ترانهات
ای غریب درمیان دوستان
آتشیست لابلای بوستان
آتشی که شعلهاش کمند شد
فتنه از شرارهاش بلند شد
آتشی که زهر شد به کام تو
صبر، شد نتیجهی قیام تو
صلح را جهاد نام دادهای
شیعه را به آن مقام دادهای
پایههای دینِ جدّ خویش را
با صبوریات قوام دادهای
شیر خوردهی بتول اطهری
سر به سایهی امام دادهای
کربلا نتیجه داد صبر تو
آبرو به آن قیام دادهای
لابلای صلح، درس جنگ را
برحسین تشنه کام دادهای
ای که از پیالهی شفاعتت
برهمه به لطف عام دادهای
ماه میهمانی خدای را
با تولدت سلام دادهای
من که لالم از بیان ذکر تو
برلبم تو این کلام دادهای
این گناهکارِ روسیاه را
شاه من! تو احترام دادهای!
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
محمد(ص)
يكی بود و يكی تنها خدا بود
خدا بود و خدا بی انتها بود
خدا بود و دلش تنگ خودش بود
و هر چه بود، همرنگ خودش بود
دلش می خواست تا خود را ببيند
گلی از بوستان خود بچيند
چنين شد تا به كار خلق، پرداخت
و از نور خودش آيينه ای ساخت
چنان از چهره ی خود پرده برداشت
که خود را در دل آيينه اش كاشت
در آن آیینه ی صاف خدایی
تجلی کرد ذات کبریایی
خدا از نور خود تابید بر آن
جمال خویش را می دید در آن
سپس اسرار خود را بر ملا كرد
و آن آيينه را احمد صدا كرد
از آن آيينه آتش بر عدم زد
جهان را از گل رويش رقم زد
خدا آيينه را بی غلّ و غش ساخت
دلش را روشن از نور خودش ساخت
دلِ آيينه ی حق صيقلی شد
و نام ديگر آن هم "علی" شد
در اين دنيای بی پايان و بی حد
خدا بود و علی بود و محمّد
*
محمّد نور عالمتاب عشق است
محمّد گوهر ناياب عشق است
محمّد حاصل پروردگار است
فروزان از دل پروردگار است
محمّد جمع اوصاف الهی ست
دلش آیينه ی صاف الهی ست
محمّد جلوه ی ذات الهی ست
و لبريز از كرامات الهی ست
جهانی را منوّر كرده نورش
فلک مست است از عطر حضورش
قلم از شرح مدحش شرمسار است
بيان محدود و حسنش بی شمار است
زبان از مدح احمد ناتوان است
ثناگويش زمين و آسمان است
جهان را از وجودش آفريدند
و از بهر سجودش آفريدند
تمام كائنات و اهل آن ها
زمين ها آسمان ها كهكشان ها
به امر حق برايش سجده كردند
ملائک پيش پايش سجده كردند
*
الا ای ملجأ و مأوای هستی
وجود ناب و بی همتای هستی
ترا دنيای دون و پست نشناخت
ترا با آن دو چشم مست نشناخت
كسی جز اهل بيتت در دو عالم
ترا هرگز چنان كه هست، نشناخت
چه گويم من، که يوسف در جمالت
پريشان شد، ترنج از دست نشناخت
زبانم شيوه ی حمد و ثنا را
كمر گر چه به مدحت بست، نشناخت
قلم نيز از تو جز اسم شريفت
كه از توصيف بيرون است، نشناخت
*
من از آن ذات بی حد می نويسم
من از مولا "محمّد" می نويسم
الا ای برترين مخلوق هستی
الا ای ساقی صهبای مستی
تو نوری، معنی شمس الضّحایی
جهان را داده نورت روشنایی
دمی كه چهره بر عالم گشادی
به خورشيد از جمالت وام دادی
الا ختم رسولان الهی
به هم كوبنده ی جهل و تباهی
جهان آكنده از درد است امروز
زمين دلمرده و سرد است امروز
عنايت كن كه خود را وارهانيم
و در «شعب ابي طالب» نمانيم
عنايت كن، شب ما را سحر كن
كريما! بر تهی دستان نظر كن
اگر خوبيم، اگر بد... هر چه هستيم
به عشقت شيشهی دل را شكستيم
غم عشقت دل از ما می ربايد
و روح از كالبد پر می گشايد
غم عشقت شرر بر جانمان زد
هزاران شعله در هفت آسمان زد
غم عشقت محبّت را به ما داد
«كتاب الله» و«عترت» را به ما داد
دل ما چنگ زد بر اين دو، يارا !
كه در محشر بگيری دست ما را
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
توضیح مکرر:
در برخی موارد و بعضی اشعار از جمله فصل اول همین شعر، تفاوتهایی بین قرائت در حین اجرا و متن مکتوب وجود دارد که دلایل مختلفی دارد از جمله اصلاح و ویرایش شعر پس از اجرا در مجالس و...
در هر صورت همیشه و در همه حال، ملاک صحت شعر، متن مکتوب است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غریب سامرا
در رثای امام حسن عسگری علیه السلام
پخش زنده از سیمای گلستان
۴ آبان ۱۳۹۹
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
دلم به سامره پر میکشد، کبوتریام
که داغدار فراق امام عسکریام
سلام من به تو ای پیشوای یازدهم
به احترام شما مفتخر به نوکریام
منم که آه بجز شعر در بساطم نیست
تویی که میشوی از لطف خویش مشتریام
کلید خانهی معشوق در سراچهی توست
همان دلی که کند صبح و شام دلبریام
همان که عطر گل نرگسش چنانم کرد
که فارغ از ملک و جن و آدم و پریام
عجب مدار که دست از ترنج نشناسم
که دیگر این نه منم، این نه من، که دیگریام
تو از دوای دل خستهام خبر داری
به سوی سامره چشم انتظار میبریام
به یاد تربت مادر همیشه فاطمیام
به یاد غربت بابا همیشه حیدریام
*
امام یازدهم نور آسمان و زمین
چراغ راه هدایت ستون خیمهی دین
در عنفوان جوانی شهید شد پر زد
و رفت و بوسه به دستان پاک مادر زد
دریغ و درد که خورشید کنج زندان بود
مراد اهل دل و پیشوای رندان بود
غمش چکید ز مژگان و دل چراغان شد
زمین از آینهی اشک، نور باران شد
حسن سلالهی بستان هادی النقی است
و باغبان گلستان هادی النقی است
غریب سامره مظلوم روزگاران است
امید قلب غریبان و داغداران است
امام یازدهم را به جرم دین کشتند
امام یازدهم را به زهر کین کشتند
بریز اشک و بخوان نوحه از دل مضطر
بریز بر سر ازین داغ، خاک و خاکستر
عزا عزاست، بگریید سامرا تا قم
شهید زهر جفا شد امام یازدهم
غریب بود دریغا اسیر بود دریغ
به بند نیز به هر حال شیر بود دریغ
غریب نیست که دلها ز نورش آباد است
اسیر نیست که از هر چه بند آزاد است...
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
ای شیر! قیامتت مبارک بادا
آغاز امامتت مبارک بادا
آن سبز عبای دوست از دوش پدر
افتاد به قامتت... مبارک بادا!
این رباعی و چند ریاعی دیگر ویژه جشن آغاز امامت حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مربوط به سالهای خیلی دور است که تقریبا فراموششان کرده بودم.
تا اینکه مدتی قبل به طور اتفاقی در توییتر به این پست برخوردم و این رباعی که معروفترین از آن سلسله رباعیهای امام زمانیام بود را مشاهده کردم.
چند رباعی دیگر را در پستهای بعدی با ویدئوی اجرای آن در یکی از یادوارههای شهدا منتشر خواهم کرد.
التماس دعا
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی زمان گلدسته
جشن آغاز امامت حضرت ولیعصر
عجل الله تعالی فرجه الشریف
پخش از شبکه گلستان
۲۳ مهر ۱۴۰۰
#محمد_زمان_گلدسته
#محمدزمان_گلدسته
#زمان_گلدسته
#بسم_رب_العشق
#بسم_رب_القلم
کانال اشعار و آثار آیینی زمان گلدسته
@besme_rabbel_eshgh
متن کامل شعر:
https://t.me/besme_rabbel_eshgh/40