#هوالعشــق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_هشتاد_سوم
.
.
.
.
گل رو از گل فروشی گرفتیم
یه سبد رز سررررخ😍😍
خیلی خوشگه
رسیدیم خونه زینب اینا
وویی من استرسم از حسین بیشتره انگار😂
حسین خیلی ریلکس سبد گل گرفته دستش اخر از همه ایستاده
با خانوم و آقای موسوی سلام احوال پرسی کردیم
بعد
علی با مامان و بابا سلام احوال پرسی کرد رو به
علی_ سلام خوش اومدین حلما خانوم
حلما_سلام ممنون 😅
نشستیم تو پذیرایی
زینب نبود
اره دیگه خواستگاریشه باید چای بیاره😂😁😍
بزرگترا مشغول صحبت بودن
حسین و علی هم ساکت نشسته بودن
نمیدونم چرا حس میکنم علی گرفتست
یعنی ناراحته از این که حسین میخواد دومادشون بشه
فکر نکنم اینا که همو خیلی قبول دارن☹️☹️☹️
خانوم موسوی_حلما جون یچیزی بخور
حلما_چشم😄
آقای موسوی_خانوم زینب جان رو صدا کن
بعد از چند دقیقه زینب با یه سینی چای وارد شد
ای جوونم
قشنگ معلومه داره خجالت میکشه
گونه هاش سرخ شده
یه روسری حریر شیری رنگ سر کرده
با یه کت نباتی
یه چادر خوشگلم سرشه
زیر لب سلام ارومی کرد
چای رو اول برد سمت پدر جان بنده
بابام که قشنگ معلومه کلی زینب و دوست داره یه خنده از اون دلبریاش کرد
چای برداشت
گفت_این چایی خوردن داره از دست عروس گلم😍
رسید به حسین
زینب_بفرمایید
حسینم یه لحظه یرشو بلند کرد یه نگاه ریز به زینب کردو چایو برداشت
دوباره سرشو انداخت پایین😂
اخی عروس دوماد خجالتی
بعد اومد نشست کنار من
.
.
اروم دم گوشش گفتم
_خوبی عروس خانومم سر سنگین شدی😁😍
زینب_عههه بیشتر از این خجالتم نده خوو
حلما_خواهر شوهر شدم برچی پس😂
عروس حواستو جمع کن میخوام دونه دونه گیساتو بکنم😂😂
زینب_خدانکشتت دختر منم یه روز دونه دونه گیساتو میکنم😅😊☺️
صحبتای اصلی شروع شد ما دیگه پچ پچامونو قط کردیم
من رفتم تو فکر حرف زینب
قند تو دلم آب شد
.
#هوالعشــق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_هشتاد_چهارم
.
.
.
بعد حرف بزرگترآ
زینب و حسین رفتن باهم حرفاشون رو بزنن
همه چی خیلی سری پیش میره
انگار از قبل همه حرفا زده شده باشه
مامان و خانوم موسوی هی قربون صدقه هم میرفتن
بابا و آقای موسوی هم مشغول شوخی و خنده بودن
علی تهه سالن روی مبل تکی نشسته همش داره با دستاش بازی میکنه
فقط چند بار نگاهامون بهم خورد سری روشو برگردوند
خیلی عجیبه ندیده بودمش اینجوری
باخودم میگم شاید از من خوشش نمیاد
یا شاید از این وصلت ناراحته
اخه مگه میشه حسین رو همه جوره قبول داره
سعی میکنم فکرمو ازش دور کنم
نمیدونم فکر کردن به کسی که دلت براش لرزیده گناهه یانه
به هر حال زیادی که بهش نگاه میکنم یا فکر میکنم عذاب وجدان میگیرم
.
.
.
عروس و دومادمون حرفاشون تموم شد با لبخند اومدن سمت ما
.
.
مامان انگشتری که از قبل خریده بود رو رفت دست زینب کرد😳😳
چه سری اینا کی رفتن انگشتر خریدن 😐
مامان_ان شاالله خوشبخت بشین دخترم
این نشون رو به سلیقه خودم گرفتم امیدوارم خوشت بیاد
زینب_ممنون خاله جون بله خیلی خوشگله☺️☺️
قرار عقد رو برای هفته دیگه گذاشتن
قرار شد تو این یه هفته هم خریداشون رو بکنن
خیلی خوش حالم برای داداشم و دوستم
😍😍😍
بیشتر خوش حالیم برای اینه که دلشون باهم بود
عشق رو میشه حس کرد از نگاهشون
همه چی انقدر سری پیش رفت که باورم نمیشه
همیشه فکر میکردم باید چندین بار بریم و بیایم و چند ماه طول بکشه😐😐
حالا سر یه جلسه همه چیز جور شد
و قرار عقد هم گذاشته شد
سرمهریه هم بابا نظرش بود به تعداد سال تولد زینب باشه
اقای موسوی گفت ما قبول نمیکنیم😐
خیلی زیاده
کلا تو مجلس ما همه چی برعکسه😂😂
بعد خانوم موسوی گفت 128
پرسیدم چرااحالا این عدد
گفتن حروف ابجد اسم امام حسینه
اسمه اقا دامادم که هست☺️
و اینگونه شد که تصویب شد
جالب بود خیلی 😅😅
...
موقه رفتن سعی کردم اصلا علی رو نگاه نکنم
زینب رو کلی بغل کردم بعد کلی پچ پچای درگوشی از هم جدا شدیم
خانوم موسوی هم خیلی خاص بغلم کرد اروم گفت ایشالا روزی برای تو بیایم خواستگاری
از خجالت سرخ شدم
به یه لبخند اکتفا کردم
.
.
.
توراهه برگشت تو ماشین همه مشغول صحبت بودن
من سرمو تکیه داده بودم به شیشه آروم فقط شنونده بودم
حرف زینب و مامانش یکم خوش حالم میکرد
اما نمیدونم این وسط یه چیزی جور نیست
که دلمو خیلی میلرزونه...
ازاین به بعد خیلی بیشتر از قبل میبینیم همو نباید اینجوری باشم
نباید تمام فکرم متمرکز باشه بهش
من اگه دلم براش لرزیده
بخاطره خدایی بودنشه
بخاطر پاک بودنشه
باخودم میگم حتما یه حکمتی بوده که یهو باید مهرش بیوفته به دل من
خواست خدا اینطور بوده
وگرنه من که اصلا بهش فکر نمیکردم...
یاد این جمله آرامش بخش میوفتم
خداوندا مـــرا آن ده ڪه آن بــــہ
دلم قرص تر از قبل میشه
و سعی میکنم به خودم بیام
.
.
.
.
.
#سلام_امام_زمانم ❣
خـط⚡️میزنـم..!
یڪییڪیدلـ♥️ خواستههای
غیـراز ظھورت را
خسرانزدهام
اگرجـز شما ازاجابتخانهی
"ارباب"چیزیطلبڪنم⁉️
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه پنجم: دغدغه تبیین
💢 پنجمین دغدغه حاج قاسم دغدغه تبیین بود. حاج قاسم از هر فرصتی برای تبیین استفاده میکرد تا معارف انقلاب را تبیین کند. جواد تاجیک میگوید:
یکبار حاج قاسم را دیدیم و گفتم خوش به حالت بعد از جنگ تو در میدان هستی و ما آمدهایم شلمچه و روایتگری میکنیم. گفت: «خیلی دوست دارم بیام شلمچه برای دانشجوها صحبت کنم ولی خب محدودیتها اجازه نمیده.» بعد در مورد راه اندازی یک جریان برای دانشجویان کشور درخواستی کردم. با روی خوش قبول کرد و گفت: «من علاقه مند به ارتباط با دانشجوها هستم، مخصوصا اونهایی که شاید شما ظاهرشون رو نپسندید. توی مسافرت ها هم بیشتر تمایل دارم یکی از همین جوون ها کنارم بنشینه تا از فرصت پرواز برای گپ و گفت استفاده کنم.»
🔹 حجت الاسلام عارفی میگوید:
با حاجی رفیق بودیم؛ عین برادر. وقتی هوای سوریه به سرمان زد، رفتیم سراغش؛ با رئیس دانشگاه فرهنگیان کرمان. گفتیم: «حاجی ما میخوایم بیایم سوریه.» گفت: «برای چی؟» گفتیم: «همه دارن میرن، ما هم میخوایم بیایم. ما اینجا توی کرمان همه جا پیش شما هستیم، اونجا چی؟» خندید و گفت: «تو که توی دانشگاهی، این آقا هم همین طور. امروز جبهه دانشگاه مهم تر از سوریهست. برید اونجا کار کنید بچههای مردم رو نجات بدید، راهنمایی کنید. داوطلب سوریه زیاد داریم، هروقت نیاز شد خبرتون میکنم.»
♦️ دختر حاج قاسم میگوید:
یکبار در هواپیما نشستهبودیم. سمت چپ من پدرم نشستهبود و سمت راست من یک خانم که معروف به شلحجاب بود نشستهبود. هواپیما کمی تاخیر داشت. این خانم هم همینطور به نظام بد و بیراه میگفت. احتمالاً گفتهبود این نظام کدام کارش درست است که هواپیماییاش درست باشد. پدرم داشت کتاب میخواند. یک لحظه نگاه کرد ببیند چه کسی است که این حرفها را میگوید و دوباره شروع کرد به کتاب خواندن و کمی شیرینی همراه پدرم بود که به من دادند و گفتند به این خانوم تعارف کن. بعد که هواپیما پرید خلبان آمد پیش پدرم احوالپرسی کرد و گفت نگفته بودند که شما در این هواپیما حضور دارید. بفرمایید داخل کابین! پدرم گفتند همینجا راحتم. همینطور که صحبت می کرد، این دختر گاهی نگاه میکرد و فهمید که حاج قاسم است و حالا حرفهای ضد نظام گفتهاست و در کنار حاج قاسم سلیمانی نشسته است. خلبان که رفت حاج قاسم رو کرد به این دختر خانم و گفت شنیدم یک سری مباحث را گفتید. دختر گفت نه حاج آقا! چیز خاصی نبود با خودش فکر کرده شاید الان در هواپیما را باز میکنند و دختر را بیرون میاندازند! پدرم این جمله را گفت: «شما هرچی گفتی درست بود. اما یک چیز را بگویم، هر چقدر مشکل است توسط من مسئول است! حضرت آقا به بهترین صورت در حال مدیریت کردن است. ما مسئولین گوش نمیدهیم.»
دغدغۀ تبیین را ببینید. آدم خودش را خرد کند که تبیین انجام دهد. حاج قاسم دغدغۀ تبیین داشت. میرفت برای رزمندهها صحبت میکرد. در بخشی از صحبتها بهجای اینکه عملیاتی باشد تبیین میکرد. میگفت چرا ما اینجاییم؟ چرا ما آمدهایم سوریه؟ چرا داریم در عراق میجنگیم؟ برای رزمندهها تبیین انجام میداد. اینها میشود تبیین. او تبیینگر واقعی چهرۀ دشمن بود چهرۀ واقعی دشمن را به همۀ عالم نشان داد. نشان داد نقشههای دشمن چیست؟ چه کارهایی دارد انجام میدهد. در سخنرانیهایش یکی یکی مباحث را تبیین میکرد و چهرۀ دشمن را نشان میداد. اگر حاج قاسم 40 سال خط مقدم بود، ما که پشت خط بودیم باید تبیین میکردیم. اما خود حاج قاسم میآمد و تبیین میکرد یعنی هم مالک بود هم عمار.
🔻 بزرگواران این نگرانی وجود دارد. امروز شما میبینید که آقا وسط میدان آمدهاست و در حال تبیین است و این اصلاً چیز خوبی نیست. یادتان است در فیلم مختار زمانی که مختار آمد با مصعب بیرون کوفه بجنگد، یکی از فرماندهان گفت : «مختار تو برگرد! اگر دشمن ببیند که تو بیرون آمدی میفهمد که عقبه وجود ندارد.» امروز احساس میشود این اتفاق میافتد. وقتی آقا پیاپی در حال تبیین است، نکند عقبه وجود ندارد و عقبه کارش را درست انجام نمیدهد. ما باید تبیین میکردیم ما باید گرههای ذهنی را باز میکردیم این کار را انجام ندادیم آقا این کار را انجام میدهد. این سخنرانی چند روز پیش آقا تقریباً 50 دقیقه چرایی حضور ایران در محور مقاومت را توضیح میدادند در حالی که ما باید میگفتیم، نه آقا.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#روشنا_اصفهان
#تشکیلات_فرهنگی
#جهاد_فرهنگی
#جهاد_تبیین
🔰 #سرخط_دیدار | مروری بر بیانات رهبرانقلاب در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام ۱۴۰۱/۱۰/۲۲
💠درباره مداحی و جایگاه مداحان
💎مدّاحی میراث ما است، میراث شیعه است.
❇️شما چند هنر را با هم جمع کردهاید که مجموع اینها میشود مدّاحی:
🔸صدای خوش
🔸شعر خوب
🔸آهنگ خوب
🔹بعد، مضمون خوب، محتوای خوب؛
♦️جامع بودن این هنر به این است که همهی بخشهایش زیبا باشد؛ فقط زیبایی ظاهری کافی نیست، محتوا هم بایستی زیبا باشد.
🎼دستگاههای موسیقیِ معروف، هر کدام یک ترانهای قبلش دارد که این آهنگ، ترانه را القا میکند به آن خواننده؛
⭕️این ترانهها اغلب، ترانههای نامناسب است. مواظب باشیم شعری که میخوانیم، آهنگی که میخوانیم، مدّاحیای که میکنیم با اینها مخلوط نشود.
💎ذهن مخاطب را عادت بدهید به اینکه با ادبیّات فاخر اُنس پیدا کند؛ این به رشد فکری جامعه کمک میکند.
➕در مدّاحی، علاوه بر معرفتآموزی، احساسبرانگیزی هم هست.
✨همین حالت احساس در معرکههای حسّاس کشور به داد کشور رسید؛ یکیاش دفاع مقدّس.
👈امروز هزاران نفر در سراسر کشور، با تسلّط بر شگردهای گوناگونِ جذبِ مخاطب، مشغول کار مدّاحیاند... از این [پدیده] باید استفاده کرد.
⏪انقلاب محتاج پیشرفت است، محتاج تحوّل روزبهروز است. شما میتوانید در این زمینه نقش ایفا کنید.
شما باید:
📌مبارزهی با طاغوت را،
📌مبارزهی با ظالم را،
📌مبارزهی با استکبار را،
📌مبارزهی با فساد را
در فضای کشور منتشر کنید.
❇️فرهنگسازی یعنی همین کاری که شما میتوانید بکنید.
🚼من راجع به «خانواده» به شما گفتم، راجع به «فرزندآوری» به شما گفتم؛ نقشی که شما در این زمینه میتوانید ایفا کنید از نقش وزارت بهداشت و سازمان بهداشت و مانند اینها خیلی بیشتر است.
📡امروز میبینید که یکی از مهمترین شگردهای دشمن تزریق ناامیدی است.
💡شما میتوانید درست ضدّش عمل کنید، امیددهی کنید.
♦️شما میتوانید در فکر و عمل هدایت کنید، منتها خب شرط دارد:
📌داشتن دغدغهی هدایتِ مردم
📌معرفتاندوزی
📌بهروز بودن و تسلط ذهنی بر اتفاقات کشور و دنیا
💠درباره قضایای اخیر کشور
🔖در این قضایای اخیر، نقشهی دشمن نقشهی جامعی بود، [امّا] محاسبهی دشمن محاسبهی غلطی بود.
⚠️همهی عوامل مسلّطی را که یک قدرت میتواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد به کار انداخت:
1️⃣استفاده از زمینهی مشکلات اقتصادی و معیشت مردم
2️⃣استفاده از عامل امنیتی، نفوذ و جاسوسی
3️⃣ایرانهراسی در دنیا
4️⃣همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خود به وسیله انگیزههای قومی، مذهبی، سیاسی و شخصی
5️⃣تبلیغات فراگیر در تلویزیونها و فضای مجازی
⭕️این کارها همه کارهای مهمّی است، کارهای مؤثّری است، در یک کشورهایی هم اثر میگذارد، [امّا] اینجا نتوانست؛ چون محاسبهای که روی ایران اسلامی کرده بود محاسبهی درستی نبود.
❌چند مورد از محاسبات غلط دشمن:
📌همراهی مردم با نقشهی براندازی و تجزیهطلبی دشمن بهخاطر مشکلات اقتصادی
📌خارج کردن مسئولین از میدان با فحش و بددهنی و اهانتهای گوناگون
📌ایجاد اختلاف میان مسئولان سطح بالای کشور با وسوسهها و هیاهوها
📌تحت تأثیر قرار دادن ارادهی جمهوری اسلامی با دلارهای نفتی فلان کشورِ مزدورِ آمریکا
📌ناامید کردن جوانها با تشویق چند عنصر خودفروخته برای پناهنده شدن و لجنپراکنی علیه کشور
♦️غافل نشویم بگوییم خب قضایا تمام شد.
🌟آن چیزی که ملّت را نگه میدارد امید است و وحدت
✔️دربارهی اسلام، دربارهی نظام، دربارهی انقلاب، وحدت نظر بین مردم هست.
🚨هر کس در زمینهی خدشهی به اتّحاد ملّت حرکتی انجام بدهد برای دشمن کار کرده.
↙️دشمن را دستِکم نگیریم؛ دشمن هست. آن روزی که شما آن قدر قوی بشوید که دشمن مأیوس بشود، آن روز میتوانید یک آسودگی و آسایش خاطری پیدا کنید.
💪🏻باید سعی کنیم قوی بشویم.
💠درباره مسئلهی آمیختن سرود با مداحی
👌 آمیختن مدّاحی با سرود اخیراً باب شده و کار خیلی خوبی است.
✅ سرود «[سلام] فرمانده» سرود خوبی بود. دیدید جاهای دیگر این سرود را ترجمه کردند، بازخوانی کردند.
👈اینها عواملی است که میتواند به اقتدار این کشور کمک کند.
✨شما وقتی وارد این میدان شدید، یک عدّهای به شما ارادت پیدا میکنند،
🔺امّا یک عدّهای هم با شما دشمن میشوند. علیه شما کارشکنی میکنند، علیه شما اقدام میکنند، خب بکنند.
💎آن چیزی که جوهر شما را نشان میدهد و میتواند تکلیف نهایی را فراهم کند ایستادگی شما، استقامت شما، توکّل شما است.
🍀پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، برکات خودت را به برکت نام مبارک زهرای مرضیّه بر این ملّت نازل بفرما.
♥️متنی بسیار زیبا 🌼🍃
پرسیدم ...چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
گفت : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
وبدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی
کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ..
بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
و زلال باش ... ، زلال باش .... ،
فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ،
زلال که باشی ، آسمان در توست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنران دارد سخنرانی میکند ، کودکی میآید و وسائل روی میزش را بر میدارد، بازی گوشی میکند و ... واکنش سخنران فوق العاده است، خودتان ببینید...
▪️از دیروز این فیلم در شبکه های اجتماعی در حال دست به دست شدن است. فیلم مربوط آقای سید هاشم الحیدری است. از چهره های مقاومت. دمش گرم بابت حال خوبی که با این فیلم به ما منتقل کرد...
🔹 برای به تکامل رسیدن، انسان ها باید با اختیار کامل، دستورات الهی را انجام دهند، با زور کسی به تکامل نمی رسد. لذا خداوند متعال کسی را مجبور به پذیرش دین مبین اسلام نکرده است. در سوره بقره آیه 256 این نکته را بیان فرموده: « لا اکراه فی الدین » یعنی اجباری در انتخاب دین نیست. البته در سوره آل عمران آیه 85 می فرماید: « و من یبتغ غیر الإسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین. » یعنی هر کس غیر از اسلام دینی بپذیرد، از او قبول نیست و در آخرت از زیانکاران است.
🔹 فرموده خداوند متعال و حکیم در مطالب بالا مانند معلمی است که به شاگردان خود می گوید: شما اجباری در درس خواندن ندارید اما از روی دلسوزانه به آنان می گوید. درسته اجباری ندارید ولی اگر درس نخوانید در موقع امتحان قبول نمی شوید و با مشکل مواجه خواهید شد. در حقیقت به صورت غیر مستقیم می گوید که درس بخوانید ولی با اختیار. خداوند هم نیز راه را برای انسان ها روشن می کنند و بدون اجباری، آن ها را دعوت به پذیرش دین اسلام می کند.
🔸 حتی بعد از پذیرش دین اسلام هم فرد در انجام دادن یا ندادن واجبات و محرمات اجباری ندارد البته اجبار به معنای عرفی یعنی کسی با زور او را وادار به انجام دستورات الهی کند اما همینکه خداوند فرموده فلان موضوع واجب است یعنی فرد باید انجام دهد که خودش یک نوع اجبار است اما نه اجبار به معنای عرفی.
🔸 دستورات الهی را می توان در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته تقسیم کرد: تکالیف فردی و تکالیف اجتماعی.
تکالیف فردی مثل نماز، روزه و... تکالیف اجتماعی: قوانینی هست که مربوط به اجتماع است، حق مردم در میان است. مثلا زنی اجازه کشف حجاب در ملأ عام را ندارد. اگر چنین کاری انجام دهد تعرض به حقوق دیگران کرده.
🔻 همینکه فردی با نگاه به این زن تحریک جنسی شود، کارش به گناهی بکشد، همین تعرض به حق دیگران است و ما اجازه چنین کاری را نداریم. اینجاست که باید علاوه بر امر و نهی کردن مردم، دولت و حکومت اسلامی وارد عمل شود و برای دفاع از حقوق مردم با این مجرم برخورد کند. و اجازه سهل انگاری در این کار یعنی برخورد با مجرم را هم ندارد چون حق دیگران در میان است حق شخصی مطرح نیست و وظیفه حکومت است که از حقوق دیگران دفاع کند.
🔴 نکات ریزی است که باید دقت شود، مثلا فردی بگوید این افرادی که محارب محسوب می شوند و... را مجازات نکنید چون با این کار مردم از حکومت و دین بری می شوند. جواب داده می شود فلسفه مجازات این است که فرد به قول خودمون آدم شود و درس عبرتی هم برای دیگران باشد. و این فلسفه و علت، جامعه را به سمت اصلاح می برد و طبیعت ذات غالب انسان ها هم چنین مجازاتی را می پسندند حالا چند نفر متوجه نمی شوند مشکل از خودشان است.
#جهاد_تبیین
#نهضت_تواصی
#تواصی_به_حق
#تواصی_به_صبر
به جهاد تبیین بپیوندید.....🇮🇷
https://rubika.ir/jahadnjf
https://eitaa.com/jahadnjf1