eitaa logo
#به سوی نور(۷)
70 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
104 فایل
› اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و مسائلِ روز🍃 ‌ •ارتباط با ادمین : @ZAHRASH93
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰مجموعه پوستر ▫️گنج‌های به‌جا‌مانده حضرت زهرا (س) ‌ ❇️ حضرت زهرا (س) دلیل خلقت خداوند به شمار می‌روند، به بهانه سال‌روز ولادت این بانو نگاهی انداختیم به گوشه از یادگارهای به جا مونده این حضرت.
🔰 دغدغه‌های ! ♨️ دغدغه ششم: دغدغه جذب حداکثری 💢 یکی از دغدغه‌های مهم حاج قاسم، دغدغه حفظ انسجام اجتماعی و جذب حداکثری به دین و انقلاب بود. او تمام تلاشش را می‌کرد تا با اخلاق نیکو نگاه همه افراد را به انقلاب تغییر دهد و آن‌ها را دلباخته این مسیر کند. ایشان در جایی می‌گویند: اینکه در جامعه مدام بگوییم او بی حجاب و این باحجاب است یا اصلاح طلب و اصولگراست، پس چه کسی می‌ماند؟ اینا همه مردم ما هستند. آیا همه بچه های شما متدین‌اند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب می‌کند و جامعه هم خانواده شماست. اینکه بگوییم من هستم و بچه های حزب اللهی خودم، اینکه نمی‌شود حفظ انقلاب. ♦️ یا ایشان در جای دیگری می‌گویند: من اصلاً قبول ندارم در بین بچه‌حزب‌اللهی‌ها بگیم این آدم با اون شکل و قیافست...! همان دختر کم‌حجاب، دختر منه، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه‌ ماست. 🔹 سید بشیر حسینی خاطره‌ای را از اولین و آخرین مواجهه‌اش با حاج قاسم اینگونه نقل می‌کند: موقع برگشت در فرودگاه مشهد، چند دختر نوجوان آمده بودند که من وسط آن‌ها ایستاده بودم و با من عکس می‌گرفتند. چند نفر با لباس سپاه عبور کردند، من هم نفهیمدم چه کسانی هستند. موقعی که آمدم سوار هواپیما بشوم در گیت بازرسی سپاه، به من گفتند «برو آن اتاق پشت، حاجی منتظره!» رفتم آن پشت. سلام کردم. حاج آقا بدون مقدمه گفتند: «می‌بینم کلی دختر پانزده ساله دوره‌ات هستند.» تصور کردم حاج قاسم از این رفتار من ناراحت شده. گفتم: «شرمنده‌ام حاج آقا!» حاج قاسم احساس کرد من منظور او را درک نکرده‌ام. خندید. انگشتری را از دستش درآورد و گفت: «هدیه‌ات را بگیر. هر جا دختر چادری دیدی، دختر بدحجاب هم دیدی، برو سراغ بدحجاب‌ها! چادری‌ها پناهگاه دارند! پناهگاهش مسجد است، خانواده است! هیئت است! همین چادر پناهش است! اون دختر بی‌حجاب است که هیچ پناهی ندارد و تو پناه بی‌پناه‌ها باش!» 🔻 اخلاق حسنه سردار سلیمانی حتی در جذب مخالفین هم تاثیر زیادی داشت. حسن پلارک می‌گوید: معروف بود به کامران سابوکی. جنوب استان کرمان را با دارودستهای که داشت قبضه کرده بود. مردم بیچاره جرئت نفس کشیدن نداشتند. اگر کسی راپورت کارهایش را میداد یا میخواست جلویش قد علم کند خونش پای خودش بود. کامران جلو، آدمهایش پشت سر، یک صف طولانی سلاح به دست آمده بودند امان‌نامه بگیرند. دوربین از کنار صف رد شد تا رسید به نفر اول. مرد آفتاب سوخته سبیل در رفته سلاحش را که تحویل داد توی قاب دوربین نگاه کرد و گفت: «من سلاحم رو تحویل دادم به جمهوری سلیمانی.» یکی دیگر از لای صف بلند صدا زد: «من طرفدار جمهوری سلیمانیام.» حاجی خودش هم بود. وقتی شنید لبخندی زد و گفت: «جمهوری سلیمانی نداریم، اینجا جمهوری اسلاميه.» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♥️ 🌹 . . . رسیدیم خونه خیلی خسته بودم یه شب بخیر گفتم مستقیم رفتم سمت اتاقم حسین_حلمایییییی☺️ حلما_جونم حسین_بیام یکم باهم حرف بزنیم حلما_🤔بیا داداشی چیزی شده؟ حسین_نه میخوام حرف بزنم باهات حلما_باشه خو بیا حسین_من برم لباسامو عوض کنم مزاحمتون میشم بانو😄 حلما_مراحمی آقو😂😂 اتاقم مثل همیشه بهم ریخته بود😐😂 البته این نظر بقیست از نظر خودم هما چی سرجاشه لباسامو عوض کردم یه کوچولو رو تختمو جمع کردم که جا برای نشستن باشد😁😁 اینجوری نگاه نکنید خب بیرون رفتی هی لباس درمیارم از کمد تا یکیشو انتخاب کنم بعد رو تختم پر میشه از لباس😅😅😅😅 صدای در اتاقم اومد بیا تو دوماد جانم😘 حسین_یاالله حلما_اوووه شرمنده کردی مارو از کجا میدونستی دلم شیرکاکائو میخواد 😍😍 حسین_دیگه دیگه سینی رو ازش گرفتم گذاشتم رو میز حسین_ خببب من کجا بشینم خدارو خوش بیاد😕😂😐 بیابشین رو صندلی خو اصن این همه جا☹️☹️ لوس حسین_خب خب 😂شما قاطی نکن میگما حلما حس کردم امشب خیلی خوش حال نبودی ناراحت که نیستی از این اتفاق؟؟ حلما_😳😳نه دیوووونه چراااا همچین فکری کردییی حسین_داشتیم صحبت میکردیم زینب خانومم گفتن نکنه حلما ناراحت باشه از این وصلت حلما_اونم از تو دیونه ترررررر اییشش ببینمش گیساشو میکنم 😂😂 حسین_عه بی ادب شدیا😂😂 حلما_اخه این فکره شما دوتا کردین بجای این که برن بشینن بگن من ابی دوس دارم شما چی من قرمه سبزی دوس دارم شما جی رفتن نشستن میگن نکنه حلما ناراحت باشه همینجوری داشتم تند تند حرف میزدم برخودم دیدم حسین بلند بلند داره میخنده😐 _جک میگم مگه داداش من حسین_وای حلما تو خیلی خوبی حلما_میدونم حرف جدید بزن😬 حسین_😐پرو حلما_نه جدی اگه یه نفر باشه به اندازه شما دوتا خوش حال باشه اون منم چی از این بهتر که دوست صمیمیم بشه زندادشم داداشمم خوشبخت بشه حالا من زینبو ببینم خدمتش میرسم حسین_پس برگشتنی تو ماشین چراانقدر تو فکر بودی چرا ناراحتی خواهری اونجا هم ساکت بودی حلما_خستمم خستههه ناراحت چی اخه بعد نکنه انتظار داشتی اونجا پاشم مجلس گرم کنم خب به من نمیاد خانوم باشم😐 😐 حسین_خستگیه فقط؟ حلما_یس😁 حسین_خیالم راحت باشه؟ حلما_اوهوم☺️ حسین_برای خرید باید بیایاااا همه جا حلما_پس چی فکرکردی شمارو تنها میزارم. میام خواهرشوهربازی درمیارم😂😂😆 حسین_قربونت برم من همیشه همینجوری باش😍 حلما_خدانکنه برو قربونه خانومت برو سعیمو میکنم ولی قول نمیدم 😂😂😝😝😘 . . .
. . . نمیدونم چی باعث شده بود این فکرو بکنن اونم منی که بیشتر از خودشون ذوق کردم 😂 حالا اون علی رو بگن یه چیزی که اخم کرده نشسته بود یه گوشه هوووف خلاصه سعی کردم از اشتباه درشون بیارم خوش حالم که باعشق بهم رسیدن یاد خودم افتادم 😢 هر وقت بهش فکرمیکنم یه حال بدی بهم دست میده حس دلشوره استرس که نکنه ایندفه هم اشتباهیی دل دادم کلی امید دارم به این که این حس خواست خدا بوده ودرست میشه همه چی ولی از طرفی میترسم اگه به هر دلیلی یوقت نشه چی من هنوز ایمانم خیلی قوی نیست نکنه ناامید بشم درست مثل همون وقتا که حس میکردم عاشق شدم و فهمیدم اشتباه کردم یعدش دوران بدی رو گذروندم به زمینو زمان بدبین شدم همش میگفتم خدا منو نمیبینه چراباید اینجوری دلم بشکنه پربودم از ناامیدی... البته اون موقه ایمان قوی نداشتم تلاشی هم برای داشتنش نمیکردم اما حالا این فکر که شاید خدا میخواد امتحانم کنه دلمو میلرزه . مامان همیشه میگه شاید تو چیزی روبخوای که از نظرت بهترین باشه ولی خدا بهت نده مطمعن باش یه بهترشو سر راحت قرار میده این حرفش حرف قشنگیه ولی نمیتونم درکش کنم😣😣 امروز روز عقده حسین و زینب بود تو این یه هفته مدام مشغول خرید بودیم بدون منم نمیرفتن😕دیگه حسابی خستم کردن😂😁 تا باشه از این خستگیا مراسم ساده و مختصری گرفتیم خداروشکر همه چی خوب بود. بعد از محضر پدرزینب همه مهمونا رو به صرف شام دعوت کرد آخره شب بود برگشتیم خونه از خستگی رو پا بند نبودم رفتم سمت اتاقم مامان_حلماجان حلما_جونم مامان مامان_دستت درد نکنه مادر تو این چند روز کلی زحمت کشیدی حلما_نبابا کاری نکردم که یه داداش بیشتر نداریم که😍😍 مامان_ایشالا عروسی خودت😍 لبخند ریزی زدمو حلما_من برم لالا خیلی خوابم میاد بابا و حسین تو آشپزخونه نشسته بودن صحبت میکردن یه شب بخیر بلند بهشون گفتم رفتم سمت اتاقم . . . تو این مدت هی میخوام برم مسجد برای فعالیت های فرهنگی و بسیج ثبت نام کنم که بخاطرمراسم و اینا وقت نمیشد فردا حتما باید برم حال و هوام الان خیلی به این چیزا نزدیک تره تا گشت و گذار با دوستام 😄که البته بجز سپیده و یکی دونفر دیگه که گاهی چت میکنیم باهم از بقیه شون خبر ندارم... . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ خـط‌⚡️میزنـم‌..! یڪی‌یڪی‌دلـ♥️ خواسته‌‌‌های غیـراز ظھورت را خسران‌زده‌ام‌ اگرجـز شما ازاجابت‌خانه‌ی‌ "ارباب"چیزی‌طلب‌ڪنم⁉️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در رابطه با مجازات كودك این چند قاعده را به یاد داشته باشید: - هنگام عصبانیت از مجازات بپرهیزید. - برای تلافی كردن یا انتقام گرفتن، مجازات نكنید. - همیشه مجازات شدیدتر، مجازات بهتر نیست. - جلوی دیگران فرزندتان را تنبیه نکنید. - به خاطر کار دیروز، امروز تنبیه نکنید.
🔴 ‏آقای علیمی از آرمان ها و روح الله عجمیان ها خجالت بکش این انتقاد نیست این دشمنی علنی با این نظام شهید داده ست همین که دشمنان امام حسین از حرف های شما که میگی من مداح امام حسینم بهره برداری میکنن برای اثبات نادرستیِ راهی که میری کافیه بسه دیگه همه فهمیدیم شما به قول خودت با مردمی
🇮🇷 📝 نعمت ❄️🌹❄️ 🔻ایران با گازرسانی به ۹۸ درصد جمعیت خود بیشترین پوشش گاز به عنوان یک خدمت اجتماعی در دنیا را دارد. 🔹ضدانقلاب و عمله‌های داخلی آن تلاش می‌کنند با اُفت فشار گاز در سرما _ که کاملاً دلیل علمی و فنی دارد _ جمهوری اسلامی را تمسخر کنند اما نادان‌ها نمی‌دانند این اُفت فشار در سرما، دلیل ضعف نظام نیست بلکه یکی از مهم‌ترین نشانه‌های گستردگی خدمت در کشور است. 🔸از ضد انقلاب که توقعی نیست اما داخلی‌ها باید بفهمند خود تحقیری یک درد بزرگ است و هیچ نگاه مسئولانه‌ای در آن وجود ندارد. 🔺چند روزی هوای منفی ۲۰ درجه، مهمان‌مان است، بهتر است همه، مصرف را مدیریت کنیم: ¤ پوشیدن لباس گرم ¤ بستن کامل دریچه کولر ¤ بستن اتاق‌های کم‌استفاده ¤ بستن درز پنجره‌ها و درب‌ها ¤ کم کردن درجه آبگرمکن ¤ کم کردن درجه پکیج ¤ کمی کم کردن شعله بخاری
اشتباهات_تغذیه_ای_والدین 🔹سندرم بشقاب تمیز کودک را به خوردن بیش از حد مجبور نکنید. کودکان چاق غالبا اعتماد بنفس پایینی دارند و از نظر جسمانی غیر فعالند. باید به کودکان اجازه داد که هر وقت احساس سیری میکنند دست از غذا خوردن بردارند و مجبور نباشند تمام محتویات بشقابشان را بخورند. 🔹غذا بعنوان پاداش کودکان باید از سن ۳ سالگی دلایل صحیح غذا خوردن را بیاموزند. آنها باید بدانند که غذا میخورند تا بزرگ شوند. غذا نباید به عنوان پاداش رفتار خوب در نظر گرفته شود. از غذا نباید به عنوان آرام کننده استفاده کرد. غذا دادن به کودکان به هنگام خستگی یا نیاز به توجه؛ غذاخوردن را با سایر هیجانات پیوند میزند و در بزرگسالی هم افراد، هنگام هیجانی شدن به خوردن رو می آورند.
🔴 💠 یاد بگیریم همسر خود را با کمبودهایش دوست داشته باشیم وگرنه آدم‌های کامل را همه دوست دارند! 💠 این اصل را بدانیم که ما و همسرمان همیشه، نواقصی داریم. مهم این است که با پذیرشِ همسرمان از نقاط مثبت و زیبای او لذّت ببریم. و با همکاری دو طرفه، نقص یکدیگر را جبران کرده و پوشش دهیم.