eitaa logo
#به سوی نور(۷)
73 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
104 فایل
› اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و مسائلِ روز🍃 ‌ •ارتباط با ادمین : @ZAHRASH93
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 خاندوزی: چای دبش، پول ارز گرفته شده رو پرداخت کرد شرکت چای دبش هم بابت ارزی که برای واردات دریافت کرده بود، پولش رو پرداخت کرده و اموال مردم جایی نرفته ... وبگاه خبر 📆 ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🇮🇷 خـــــ♥️ــوش‌خبـر 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
(روایت مادر شهید مصطفی احمدی روشن) همسایه‌ها می‌گفتند همیشه بی بی خدیجه اول می‌آمد ما را بیدار می‌کرد، بعد برمی‌گشت خانه، خودش سحری می‌خورد. ماه رمضان‌ها پای ثابت ختم‌های قرآن‌های ننه بودم. بعد از اذان صبح، به هوای همسن و سال‌هایم همراهش می‌رفتم. صاحب حمام که بهش "اوستا حمومی می‌گفتیم، بانی ختم قرآن بود. چون بلافاصله بعد از سحری راهی حمام می‌شد که درش را باز کند، جزء خانی‌ها را همان جا می‌گرفت.همه دورتادور سکوهای سر حمام می‌نشستند و قرآن می‌خواندند. صدای قرآن تا زیر سقف بلند حمام بالا می‌رفت و از آن بالا، همه جا پخش می‌شد.گاهی وقت‌ها، بعدازظهر توی بالکن خانهٔ ملا یک بار دیگر قرآن را دوره می‌کردیم. دم غروب دسته جمعی می‌رفتیم سمت مسجد.اگر روزه برایمان رمقی می‌گذاشت، با بچه‌ها توی حیاط مسجد بالا و پایین می‌پریدیم، حیاطی که تازه آب و جارو شده بود و بوی خاک نم خورده اش را با دهان بازِ باز می‌کشیدیم توی ریه‌هایمان.مادرها آن طرف‌تر، سفرهٔ افطار پهن می‌کردند. ماه رمضان برای من بدون آن قرآن‌خوانی‌های سر حمام و بوی نم دم غروب و افطاری‌های توی مسجد معنا نداشت. مادر که شدم، من هم دست بچه‌هایم را گرفتم و مهمان روضه و ختم قرآن همسایه‌ها شدم. آنجا کاری به کار بچه‌ها نداشتم، اگر می‌خواستند کنارم می‌نشستند و هر وقت جمع بازی بچه‌ها پا می‌گرفت، می‌رفتند و قاتی بازی‌شان می‌شدند.مهم این بود که باشند و ببینند. روضه‌ها معمولاً زنانه بود و مصطفی را نمی‌بردم. دخترها گوشهٔ چادر من را می‌گرفتند و مصطفی دست حاجی را. به لطف حضور حاجی در عقیدتی سیاسی شهربانی، کتاب‌های زیادی به دستش می‌رسید که آن‌ها را با خود می‌آورد خانه. کم و بیش اهل مطالعه هم بودم، به خصوص دربارهٔ تربیت و خانوادهٔ اسلامی. وقتی هنوز بچه‌هایم کوچک بودند توی قفسه، چشمم به کتابی خورد که هیچ وقت نفهمیدم از کجا قاطی بقیه کتاب‌ها شده بود. اسمش چشمم را گرفت:" تربیت کودک از نظر اسلام. همان جا کتاب را باز کردم و تا تمامش نکردم، نتوانستم بگذارمش زمین. مجموعه احادیثی بود دربارهٔ تربیت نسل. آن‌قدر آن کتاب به جانم نشست که سال‌های سال ورق به ورق و خط به خطش را توی حافظه‌ام نگه داشتم برای تربیت بچه‌ها از آن کمک گرفتم. سعی می‌کردم روز عید و شب عزا برایشان یک شکل نباشد. اگر محرم و ایام عزاداری همراه من در مجلس روضه پا می‌گذاشتند و دسته‌های سینه زنی را توی خیابان‌ها تماشا می‌کردند،روزهای عید هم دستشان را می‌گرفتم و می‌بردم به سطح شهر، تا شادی مردم را ببینند. نیمه شعبان‌ها معمولاً می‌رفتیم یزد. تمام شهر پر می‌شد از طاق نصرت و چراغانی. صبح زود، همراه بقیهٔ مردم از خانه می‌زدیم بیرون و ساعت‌ها توی کوچه پس کوچه‌ها می‌گشتیم. بچه‌ها از تماشای آن همه رنگ و نور و شور و نشاط به قدری سر ذوق می‌آمدند که حساب قدم‌هایشان را گم می‌کردند و خستگی از یادشان می‌رفت. طبیعی بود که هرچه بیشتر ببینند و بشنوند، سؤال‌های بیشتری ذهنشان را درگیر می‌کند. معمولاً حاجی بهتر جوابشان را می‌داد. در کنار عادت‌ خوبِ تفسیر خواندن،کتاب‌های مختلف مثل آثار شهید مطهری را هم زیاد مطالعه می‌کرد، نهج البلاغه را که تقریباً حفظ بود. اینکه مصطفی برای سؤال‌هایش چه جوابی می‌شنید و چقدر مجاب می‌شد به جای خود، وقتی پدرش در هر جمله حدیثی از ائمه علیهم‌السّلام می‌گفت و به آیه‌ای از قرآن اشاره می‌کرد، ناخودآگاه و آرام آرام تاثیر روی شخصیت مصطفی گذاشت که بیشتر از هر استدلال و برهانی او را به جواب و حقیقت نزدیک می‌کرد. سالی که داشت برای کنکور می‌خواند، تمام وقتش را خالی کرد که فقط درس بخواند. تقریباً همه کارهایش را تعطیل کرده بود، جز رفتن به مراسم دعای ندبه و زیارت عاشورا. همین نشان می‌داد محبت مصطفی به اهل بیت علیهم‌السّلام سطحی و گذرا و از روی جو نیست؛ بلکه شده بود جزئی از شخصیت و هویت مصطفی.این جمله را خیلی‌ها از او شنیده بودند:" ظهور اتفاق می‌افته. مهم اینه ما کجای این ماجرا باشیم." سالی که رفت خانهٔ خدا، به دوستانش گفته بود روز عرفه برای شهادت خودش دعا کرده است و از خدا خواسته برای سربازی در رکاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برگردد. اینکه دوست داشت قدمی برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بردارد و در راه ظهورش به شهادت برسد، فقط ادعا نبود؛ برای رسیدن به آن دعا می‌کرد، برایش داشت زحمت می‌کشید. با سه چهار نفر از همکارانش برنامهٔ منظمی داشتند که محضر آیت الله خوشوقت برسند. در در یکی از این جلسات، مصطفی خانمش را هم با خود برد. عطیه از دیدار آن روز این‌طور تعریف می‌کند که آیت الله خوشوقت رو به مصطفی کرد و گفت :"کار شما توی نطنز در راستای ظهوره و ان‌شاءالله کمک می‌کنه به این اتفاق." از در خانه آمد تو بعد از سلام، مثل همیشه پرسیدم:" خوبی؟ امروز دانشگاه چه خبر بود؟ https://eitaa.com/besooyenour
چهار عامل موفقیت شهید و دانشمند هسته‌ای 🔰 برشی از سخنرانی به مناسبت ۲۱دی، سالروز شهادت شهید 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور رهبر انقلاب، بچه در بغل😍، در بارگاه مطهر امام‌زادگان مشهد اردهال کاشان در تابستان ۱۳۹۵ 🗓 به مناسبت ۲۷ جمادی‌الثانی، سالروز شهادت حضرت علی ابن ‌‌‌‌امام محمد باقر علیهم‌السلام https://eitaa.com/besooyenour
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سخنان بابای دختر کاپشن صورتی در مدرسه دخترانه: من دخترم رو از دست ندادم نتانیاهو از این بچه ۱۸ ماهه هم میترسه ما مرد میدانیم https://eitaa.com/besooyenour
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حالا که میروی همراهِ جاده ها...🥀 سالگرد شهادت دانشمند هسته ای کشورمان، مصطفی احمدی روشن https://eitaa.com/besooyenour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماه رجب فرصت خودسازی 🎙آیت الله العظمی خامنه‌ای 🌸 به مناسبت فرا رسیدن آغاز ماه مبارک رجب
نامه.pdf
846.6K
نامۀ حجة‌الاسلام فخریان به سردار سرافراز اسلام حاج حسین سلامی ...اما نکتۀ مهم‌تر: آنچه که روشن است شبهه و ابهام همچون موریانه است که تمام ذهن و قلب را می‌خورد. بنده در کنار انتقام سخت، اقدام فوری شما سرداران رشید و شجاع را، اقدام نرم تبیینی نسبت به وظیفۀ بزرگی که بر دوشتان هست، می‌‌دانم. بنده مثل بسیاری از سربازان جهاد تبیین، از رهاشدگی افکار عمومی و عدم تبیین مسأله، بیمناک هستم. در پایان، علت مخاطب قرار دادن سردار سلامی عزیز در این نامه، آن است که ایشان را در این موضوع بهترین یافتم. امیدوارم نامۀ این کمترین به دست آن رزمندۀ بزرگ برسد. اسماعیل فخریان طلبه حوزه علمیه قم جمعه ۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۲ @fakhrian_ir
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم نامه‌ای به سردار سرافراز و رشید اسلام حاج حسین سلامی سلام علیکم ۱. استراتژی قطعی نظام اسلامی از ابتدای تولدش، محو رژیم غاصب و جعلی اسرائیل، البته نه لزوماً در فرآیند جنگ سخت که در بستر جنگ نرم و بلکه در دامنۀ یک جنگ ترکیبی بوده است. ۲. درگیری نظام اسلامی با نظام سلطه به‌صورت یک مسألۀ ذاتی از ابتدای پیروزی انقلاب وجود داشته و خواهد داشت و در این درگیری ۴۵ ساله، نظام اسلامی روز به روز قوی‌تر و به قله نزدیک‌تر و نظام سلطه - که در رأس آن، آمریکای جنایتکار، خون‌خوار، خوک‌صفت و سرمایه‌دار قرار دارد - روز به روز ضعیف‌تر و بلکه در سراشیبی افول قطعی قرار گرفته است. ۳. چون انقلاب مردم ایران اسلامی است، دشمنان اسلام از همان اول متوجه شدند که با پیروزی این انقلاب چه سیلی محکمی خورده‌ و بناست چه وقایع بزرگی بر علیه استکبار و به‌نفع مستضعفین عالم رقم بخورد و همچنین فهمیدند که انقلاب اسلامی شروع عینی فرآیند تحقق نظم جدیدی در عالم به میدان‌داری ایران است. ۴. لذا تمام مستکبرین عالم علی‌رغم اختلاف‌های اساسی که با یکدیگر داشتند، در انتقام از اسلام و انقلاب اسلامی و دشمنی با ایران عزیز و وارد کردن ضربه‌های مهلک – به‌خیال خودشان – به انقلاب یکدست و متحد شدند. ۵. در این ۴۵ سال هر کار توانستند انجام دادند. از جنگ نظامی تا انواع جنگ‌های دیگر و حتی جنگ ترکیبی. اگر کاری را انجام ندادند، نه اینکه نخواستند، بلکه چون نتوانستند. ۶. در طول سال‌های بعد از انقلاب، در تمام این جنگ‌های تحمیلی، پیروز قطعی میدان،‌ ملت ایران بود، چون ایستاد، چون اراده‌اش در مقاومت متزلزل نشد، چون خسته نشد. البته ملت هزینه‌های زیادی را هم متحمل شد، اما دستاوردها هزاران برابر بیشتر از هزینه‌ها بود. ۷. از جمله دستاوردهای نظام اسلامی برخورداری از امنیت حداکثری در ساحت‌های مختلف، ایجاد عمق راهبردی، تشکیل جبهۀ مقاومت، توان جنگیدن در چند جبهه و بسیار دستاوردهای دیگر از این قبیل بوده است. ۸. در این میان از جمله نهادهای انقلابی که بیشترین نقش را در پیشرفت و قدرت و پیروزی ملت داشت،‌ سپاه عزیز بوده است. جملۀ امام را هیچ‌گاه فراموش نخواهیم کرد که فرمود اگر سپاه نبود کشورهم نبود. ۹. در میان سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اما زبدگانی تربیت شدند که نقش آنها به تنهایی خیلی فراتر از مسئولیتی بود که بر دوش گرفته بودند. سعۀ وجودی آنها فراتر از یک سازمان و کشور و حتی منطقه بود. آنها در تراز هویت اسلامی ما قرار گرفتند. آنها جانفدای مظلومان عالم و البته عزیز دل همۀ آزادی‌خواهان جهان شدند. ۱۰. در رأس آنها حاج‌قاسم سلیمانی قرار دارد. حلج‌قاسم قلب تپنده مستضعفان بود. حاج‌قاسم همۀ ملت ایران بود. حاج‌قاسم مهم‌ترین نقش در امنیت ایران و منطقه را داشت. او بیشترین سهم در تقویت جبهۀ مقاومت را داشت. بیشترین تلاش را برای نابودی داعش - یعنی شکست آمریکا و اسرائیل - کرد. ۱۱. دشمنان ملت ایران از سر استیصال و درماندگی حاج‌قاسم سلیمانی را ترور کردند. او که عزیز ملت ایران بود. او که امید جبهۀ مقاومت بود. ۱۲. از روز جمعه ۱۳ دی‌ماه ۱۳۹۸ صدای بلند و رسا و یکدستِ «انتقام» از طرف رهبر انقلاب و مردم غیور ایران و تمام دلدادگان به جبهۀ مقاومت بلند شد و خاموش نشد. موشک‌باران عین‌الاسد که بسیار مهم و راهبردی بود به تعبیر رهبری تنها یک سیلی سخت بود و «انتقام قطعی» از قاتلان حاج‌قاسم همچنان باقی‌مانده است. ۱۳. اما مردم همچنان منتظرند. منتظرند که سربازان رشید اسلام، سربازان حاج‌قاسم، انتقام فرمانده خود و سرباز این ملت را از قاتلان او بگیرند. اینکه انتقام یک امر ترکیبی است و از بخش نرم و سخت تشکیل می‌شود درست، اینکه میدان را بایستی در تمام جهات رصد کرد و سنجید و دید درست، اینکه یک لنگه کفش حاج‌قاسم، از تمام قاتلین او ارزشمندتر است درست، اما مردم همچنان منتظر انتقامند. ۱۴. هنوز تکلیف انتقام ترور حاج‌قاسم روشن نشده بود که شهید فخری‌زاده را ترور کردند، بعد از او، سیدرضی موسوی را شهید کردند و در نهایت در چهارمین سالروز شهادت حاج‌قاسم سلیمانی، جمع زیادی از زائران او را به خاک و خون کشیدند. ۱۵. آنچه که مسلم است اینکه ملت ایران به مردان میدانش صد در صد مطمئن است. آنها را باور دارد. بصیرت، شجاعت، رشادت و اقتدار مردان میدان بر احدی پوشیده نیست. لکن عنایت فرمایید که: رهبر انقلاب جهاد تبیین را فریضۀ قطعی و فوری دانستند و از آن به جهاد عظیم روزگار یاد کردند. در این ۴ سال بعد از شهادت حاج‌قاسم و اتفاقات هولناک بعد از آن، بر اثر بی‌توجی به مسألۀ «تبیین»، ابهامات زیادی در قلب و ذهن مردم خصوصا جوانان پیدا شده که اثرات مخرب آن روز به روز بیشتر می‌شود.
۱۶. از جمله پیامدهای خطرناک وجود این ابهامات و عدم تبیین به‌موقع، صریح و کامل از طرف نیروهایی که مأمور به انتقام بوده و هستند: الف: نسبت دادن ترس و محافظه‌کاری به نیروهای مسلح کشور. ب: نسبت دادن نفوذ در سطح عالی‌ترین تصمیم‌گیران نظام. ج: نسبت دادن تخطی از فرامین صریح رهبر انقلاب به مجریان انتقام. د: ناامیدسازی مردم نسبت به عملکرد بخشی از دستگاه نظامی و امنیتی کشور. ه: عدم انگیزه برای کنشگری درست و به‌موقع و عدم مطالبۀ صحیح مردمی که خود موجب تقویت مردان میدان و سوخت حقیقی انواع موشک‌‌ها محسوب می‌شود. ۱۷. اینها تنها بخشی از نتایج ابهامات موجود در ذهن و دل مردم است. اما بخشی از آنچه که از طرف سرداران عزیز ملت، تبیینش لازم و ضروری بوده و هست و متأ سفانه به تأخیر افتاده این مسائل است: الف: برداشت شما عزیزان از مطالبۀ انتقام سخت، پاسخ سخت و سرکوب قاتلان، چیست؟ آیا شما فرآیند این انتقام را صرفاً فرآیند نرم و بلندمدت می‌دانید؟ آیا شما اعتقادی به مقابلۀ سخت در یک ضربۀ سخت و مهلک نسبت به قاتلان حاج‌قاسم و شهید فخری‌زاده و سیدرضی موسوی و شهدای گلزار شهدای کرمان دارید؟ البته ناگفته نماند که عموم مردم و جوانان انقلابی، علاوه بر اذعان نسبت به ضرورت و قطعیت جنگ نرم و چشم‌انداز ریشه‌کن کردن نظام سلطه، ارتکازشان در خصوص این ترورها، انتقام نظامی سخت و کوبنده و بازدارنده است. ب: تمام مجریان انتقام سخت می‌گویند که انتقام این ترورها گرفته نشده، خب آیا نبایستی چرایی این تأخیر و البته اقدامات مقدماتی که در این چهارسال اخیر انجام شده برای مردم درست تبیین شود؟ ج: آیا سیاست مجریان انتقام این است که اگر در فرآیند انتقام، سیلی‌های متعددی به دشمن زدند، اصلا آن را علنی و رسانه‌ای نکنند؟ یعنی بناست تمام بخش‌های مواجهۀ نظام اسلامی با دشمن، مخفی و چراغ خاموش باشد؟ د: در طول سال‌ها که منطقۀ غرب آسیا درگیر جنگ‌افروزی جبهۀ استکبار بوده، نظام اسلامی ضمن کمک به کشورهای همسایه و جبهۀ مقاومت و تقویت آنان، صریحاً اعلام کرده است که سیاست ما قدرت بخشیدن به ملت‌هاست و نه جنگ نیابتی، در حالی که عده‌ای برای دستاوردسازی در حوزه انتقام سخت از دشمنان ملت ایران و انتقام از قاتلان حاج‌قاسم و سایر مسببان قتل و ترور در کشور، مدام به مسألۀ جنگ نیابتی متوسل شده و اقدامات مقاومت در فلسطین، لبنان، عراق، یمن و سوریه را در چارچوب انتقام سخت جمهوری اسلامی تحلیل می‌کنند. از این رو این مسأله نیز نیازمند به تبیین از طرف شما جان برکفان است. اما نکتۀ مهم‌تر: آنچه که روشن است شبهه و ابهام همچون موریانه است که تمام ذهن و قلب را می‌خورد. بنده در کنار انتقام سخت، اقدام فوری شما سرداران رشید و شجاع را، اقدام نرم تبیینی نسبت به وظیفۀ بزرگی که بر دوشتان هست، می‌‌دانم. بنده مثل بسیاری از سربازان جهاد تبیین، از رهاشدگی افکار عمومی و عدم تبیین مسأله، بیمناک هستم. در پایان، علت مخاطب قرار دادن سردار سلامی عزیز در این نامه، آن است که ایشان را در این موضوع بهترین یافتم. امیدوارم نامۀ این کمترین به دست آن رزمندۀ بزرگ برسد. اسماعیل فخریان طلبه حوزه علمیه قم جمعه ۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۲ @fakhrian_ir