#هوالعشــق
#معجزه_زندگی_من
#نویــسنده_رز_ســرڂ
#قسمت_هشتاد_یکم
.
.
.
.
همونجوری داشتم کانالامو چک میکردم
یه پیام اومد برام با شماره ناشناس
یهو استرس گرفتم
باز کردم
چند تا پیام پشت سرهم فرستاده بود
_سلام
_خوبیییی😎
_حلییییی
_بابا با ما به از این باش که با خلق جهانی
این کیه انقدر پروعه😐
موندم جوابشو بدم یا نه
از طرفی کنجکاو شدم ببینم کیه
شاید یکی از دوستامه داره سربه سر میزاره
حلما_بله؟
خیلی زود سند شد شروع کرد به تایپ کردن
_سلامتو خوردی بچه
حلما_بفرماید؟عرضتون
_اوه چه معدب
طرز حرف زدنش
شبیه اون پسرست
چی بود اسمش احسان
اره
دیدم داره تایپ میکنه
_از دوستات شنیدم حاج خانوم شدی 😂😂
یه سفر رفتیا حالا این قدر جو گیر شدی
بابا بیخیال دو روز دنیاست عشق و حالتو بکن
این رفتارا برای50سال به بالاست
واییییی خدا این بشر چقدر احمقه اخه
حرصم گرفت از این حرفاش
حلما_این طرز فکر شماست فقط برای خودتون محترمه 😂
تا بآشه از این جو گرفتگیا من که راضیم
فکرنمیکنم به کسی هم ربط داشته باشه
یاعلی
بلاکش کردم
پسره پرورعه بیکار
هر بار که کسی این حرفارو بهم میزنه یه
بجای این که ناراحت بشم خوش حال میشم
ومطمعن تر که راهم رو درست انتخاب کردم☺️
.
.
صدای زنگ در اومد
رفتم ببینم کیه
مامان بود
درو باز کردم
_سلام مامان چه عجب اومدی خونه😁😁
مامان_من که تازه رفته بودم 😕
_ناهار چیزی درست کردی
حلما_نهههه مگه گفته بودی درست کنم😐
مامان_😂😂من نگفتم خودت نباید یه چیزی درست کنی خب
حلما_نه نه من خودسرکاری انجام نمیدم 😁😁
مامان_بچه پرو رو ببینا 😂
من چجوری تو رو شوهر بدم اخه
حلما_اون موقه قول میدم خانوم بشم غذام درست میکنم 😅😅
مامان_عجب🤔
یکی از دوستای جلسم برای پسرش تو رو خواستگاری کرد
حلما_🙄🙄شما چی گفتی
مامان_والا بعد پسر حاج کاظم آدم میترسه حرفشو بزنه بهت
بهش گفتم قصد ازدواج نداری
کلی اصرار کرد گفتم بگم ببینم نظرت چیه
حلما_اوممم چیزه 🙄🙄
میدونی مامان دوست دارم با کسی ازدواج کنم که ازش خوشم بیاد
یه حسی داشته باشم 😐😐
مامان_خب🤔همچین کسی هست که تو ازش خوشت بیاد😕😕
والا تاجایی که من یادمه رو هر کدوم از خواستگارات یه عیب گذاشتی😕😂
حلما_نمیدونم. عهه خوو به دلم نشسته بودن اومم من برم خجالت بکشم
بعدشم نماز بخونم.. بوس بوسس
ماکارانی درست کردی صدام کن خوشگلم😅😋😍
مامان_از دست تووو
باشه برو 😂
.
.
.
.
#کندوی_عنکبوت
داستان دهشتناک یورش نوین
شیاطین به ایران در آخرالزمان
#قسمت_هشتاد_یکم
هم به این علت که از لحاظ کمی در جمعیت مثلاً هزار نفری افراد خوش استعداد بیشتر یافت میشوند تا در جمعیت صد نفری و هم به این علت که در جمعیت بالا، نیروی اجتماعی بیشتری به کار گرفته میشود، بنابراین چون انسان، اجتماعی است، در یک محیط شلوغ، فکر و توانش بیشتر درگیر میشود و مجبور است و مجبور است از استعدادهایش بیشتر استفاده کند و این فعال بودن استعدادها، سبب کشف نخبهها و افراد توانمند میگردد. در نتیجه در جمعیتهای انبوه، تولید کار و ثروت بیشتر خواهد بود."
⭕️ زندان تاریک بعثی
"اما الهام خانم! حالا که به اینجا رسید، بگذار به یک نکتهٔ بسیار مهمی که والدین از آن غافل هستند، اشاره کنم. این نکته مربوط به زمان کهنسالی و از کار افتادگی پدر و مادرهاست. بسیاری از پدران و مادران سالمند به دلیل کم بودن فرزندانشان در حال حاضر دچار افسردگی و پژمردگی شدهاند.
در زمان پیری نیاز انسان به محبت و توجه و رسیدگی اطرافیان بیشتر از پول و امکانات است. چقدر از پدران و مادران مسن داریم که شب تا صبح چشم به در دوختهاند تا فقط یک جنبنده ببینند، چه رسد به آدمیزاد.
چند وقت پیش تلویزیون مستند خاطرات یکی از اسرای زمان جنگ را پخش میکرد. او میگفت:" بعثیها مرا در یک زندان تاریک و تنگ حبس کرده بودند. تا مدتها صدای انسان نمیشنیدم. حتی آب و غذای مرا هم بی سر و صدا و بدون آنکه متوجه شوم، برایم میآوردند و پشت در زندان میگذاشتند و پشت در زندان میگذاشتند."
این آزاده میگفت:" تنهایی این قدم برایم عذاب آور بود که پس از چند ماه شروع کردم به سر و صدا تا لااقل یک بعثی بیاد و من بتوانم یک انسان ببینم. حتی حاضر بودم مرا کتک بزند، یعنی این قدر تشنهٔ دیدن انسان و شنیدن صدای آدمیزاد شده بودم."
بله عزیزم! پدر و مادرها باید حساب این قضیه را هم بکنند که در زمان کهنسالی، تشنهٔ یک دقیقه ملاقات با انسان میشوند و آن وقت است که در اوج نیاز به عاطفه و احسان دیگران و رسیدگی و فراموش نشدن خواهند بود.
حال اگر خانوادهها در این مواقع، شلوغ نباشند، هم پدر و مادرهای مسن اذیت میشوند، چرا که کاملاً و به اندازهٔ نیاز روحیشان به آن ها رسیدگی نمیشود و هم بار سنگینی بر دوش اعضای خانواده میافتد، چرا که تعدادشان برای رسیدگی به پدر و مادر کم است، بنابراین با اینکه خود دچار گرفتاری های روزمرهٔ خویش هستند، باید زمان بیشتری را صرف رسیدگی به والدین کنند. این مسئله مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد و شاید به دلیل کمبود وقت، پدر و مادر خود را روانهٔ آسایشگاه و خانهٔ سالمندان کنند. این نکته آن قدر مهم است که کشوری مثل انگلستان به خاطر هجوم فردیت و تنهاییِ بسیاری از مردمانش، وزارت تنها تاسیس کرده. حدود نه میلیون نفر از مردم بریتانیا با مشکل تنهایی روبرو هستند که این معضل، آمار خودکشی را در انگلیس بالا برده است."
مولف : روح الله ولی ابرقوئی
انتشار متن با لینک مجاز است.
ادامه در کانال👇
https://eitaa.com/besooyenour