#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_چهل_پنجم
.
.
.
بعد نماز هر کاری کردم دیگه خوابم نبرد
شروع کردم کتاب خوندن
ساعت نزدیک ۹ بود رفتم پایین
مامان تو آشپزخونه بود
حلما_صبح بخیر😏
مامان_صبحت بخیر عزیزم
چه زود پاشدی
حلما_اوهوم خوابم نبرد دیگه
مامان_حلما صبحونتو بخور برو دنبال کارات
حلما_چه کاری😕😕😕
مامان_بابات اجازه داد توام بری
صبحم گفت بگم بری دنبال پاسپورتت
ان شاالله که آماده شه زود
حلما_چیییییییی بابا راضی شد
شوخی میکنی مامان🙁🙁
مامان_نه عزیزم جدی میگم نمیدونم چی شد صبح بابات نظرش عوض شد گفت بری
حلما_وای وای😭😭😭
قربونت برم منننننننن
چه خبر خوووووبی
من برم آماده بشم برم دنبال پاسپورتم
مامان_عزیزم بیا اول یچیزی بخور ضعف نکنی
بعد میری عجله نکن
حلما_😍☺️باشه.دیر نشه یه وقت
مامان_نمیشه نگران نباش اگه قسمتت باشه همه چیز جور میشه😊
حلما_اوهوم😘
صبحونمو خوردم سری آماده شدم
چادرمم سر کردم
رفتم مدارکمو برداشتم
و راه افتادم
مامان گفت حسین گفته اگه اونجا مشکلی پیش اومد بهش زنگ بزنم
پلیس +10تقریبا دوتا چهارراه بالاتر از خونمون بود
تاکسی گرفتم ۵دقیقه بعد رسیدم
حدوده نیم ساعت کارام طول کشید
فکر میکردم مدارکم کامل نباشه ولی اینطور نبود
اقاهه گفت تا48ساعت دیگه براتون میفرستیم
ازاونجا اومدم بیرون
گوشیم زنگ خورد حسین بود
_جووونم داداشی
حسین_سلام خواهر گلم خوبیی کجای
_خوبمم اومده بودم دنبال کارای پاسپورتم
حسین_خب درست شد؟چیکار کردی
_اره گفت تا 48ساعت دیگه میفرستیم براتون
حسین_جدیی؟؟😳
_اوهوم😐انقدر تعجب داشت؟
حسین_نمیدونم اخه دوست مامان جون قرار بود بیاد رفت دنبال پاسپورتش گفتن تا 15روز دیگه شاید آماده بشه اون بنده خدام نرسید ثبت نام کنه کلا کنسل شد رفتنش..
یه جا خالی شد فکر کنم قسمت خودته
حلما_وای خدا مگه مییشه😢
حسین من دیشب یه خوابی دیدم که چند وقت پیشم دیده بودم
یادم بنداز اومدی خونه برات تعریف کنم
حسین_باشه خواهری خیره ان شاالله...
_میری خونه الان؟
حلما_اوهوم 😊
حسین_باشه مراقب خودت باش. کاری نداری؟
_نه داداشم خدافظییی
حسین_یاعلی
تو مسیر خونه به حرفای حسین ،به خوابی که دوباردیدم فکر میکردم به حسی که یه مدته اومده سراغم
باورنکردنیه
.
.
_مامان من اومدمممم
سلام
مامان_سلام دخترم
چیشد کارات درست شد؟
حلما_اوهوم خیلس راحت همه چی جور شد
مامان_طلبیده شدی مادر
.
.
.
امشب شبه دهمِ محرم بود
امشب با یه حس و حال جدیدی دارم میرم هیت
حسی که با همه این شبا فرق داره
انگار تازه دارم امام حسین رو میشناسم
منو با تمام بدیام دعوت کرده
اونم زمانی که اصلا فکرشو نمیکردم
بخاطر این لطف تصمیم دارم یه تغییراتی تو زندگیم ایجاد کنم...
#کندوی_عنکبوت
داستان دهشتناک یورش نوین
شیاطین به ایران درآخرالزمان
#قسمت_چهل_پنجم
ابلیس همان طور که با گوشه ی چشم به قفندردر نگاه می کرد گفت:" ما منتظریم تا باقی نظراتت را بگویی! قفندر بادی به غبغب انداخت. با تبختر خاصی به سخنانش ادامه داد و گفت:" ما شیاطین باید کاری کنیم که دستگاه خانواده در جامعه ی موحدان، به ویژه ایرانیان، کارایی خود را از دست بدهد و این زمانی شدنی است که بتوانیم خانواده را بی هویت کنیم. به نظر من وسوسه هایی که در یک خانواده بتواند بین زن و شوهر، اختلاف انگیز باشد و تولید مشاجره، بگو مگو و بحث و جدل های عمیق کند به مرور پایه ی خانواده را سست و متزلزل می کند.
با تجربهای که من دارم، مطمئن باشید به راحتی میتوان مثل یک بازی دومینو، مرحله به مرحله، منازعات و دعواهای زن و مرد را در خانه بیشتر و وسیعتر کرد که نتیجه اش ضعیف شدن خانواده یا از هم پاشیدن آن است. به هر حال توصیه ی من این است که فضای خانواده در این اقلیم باید پیوسته پر از بلبشو و آشوب باشد.
🕷 نظر پایانی قفندر
ابلیس روی تخته سنگی نشست. رو کرد به سران جنی و نگاه اسرارآمیزی به قفندر در انداخت و گفت:" نظرات سودمندی ارائه کردی. اگر سخنانت ادامه دارد، مایلیم ادامه دهی."
قفندر که از تمجید های ابلیس، شوق وافری در چشمانش برق می زد، تمایل خود را برای عرضه کردن تتمه ی مطالبش نشان داد و با اندکی مکث گفت:" پیشنهاد آخر من برای حمله به دستگاه خانواده این است که با تجربهای که به دست آوردهام، رکن اصلی و محوری در خانواده را از نفس بیندازیم."
با این حرف، برای سران جنین سوال شد که رکن اصلی در خانواده کیست؟ قفندر نگاه پرسشگرانه ی دوستان خود را می دید، گفت:" عقیده ی من این است که منشاء آرامش کامل و رشد روحی تمام اعضای خانه کسی جز زن و مادر نیست. ما باید این ستون را هدف قرار دهیم. آن چیزی که من به آن رسیده ام، این است که زن، قدرت روحی فوقالعادهای دارد و تمام توفیقات و کامیابی مردان در عرصههای گوناگون به خاطر تزریق روحیه، آرامش محبت و شجاعت به آن هاست که توسط زنان و مادران جامعه آدمیان صورت می گیرد."
مولف : روح الله ولی ابرقوئی
انتشار این متن با لینک مجاز است.
ادامه در کانال👇
https://eitaa.com/besooyenour