eitaa logo
#به سوی نور(۷)
74 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
104 فایل
› اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و مسائلِ روز🍃 ‌ •ارتباط با ادمین : @ZAHRASH93
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان دهشتناک یورش نوین شیاطین به ایران در آخرالزمان ⭕️ یک توشه قرآنی "حال که باید حرکت کنی و دیگر زمانی باقی نمانده، فقط برای دل‌خوشی‌ات تو را از آخرین پاداشی که مربوط به منزل پرخطر بعدی است و در کوله‌ات به همراه داری، با خبر می‌سازم. آن پاداش مربوط به یاد دادن آیات نورانی قرآن به دخترت ملیه است. پاداش این عملت خیلی بزرگ است، گرچه خودت می‌دانی نسبت به مسافت طولانی سفر آخرت باز هم نیاز به پاداش‌های این چنینی داری." الهام با هیجان و عجله پرسید:" پاداشم چیست و اندازهٔ آن چقدر است؟" راهنما گفت:" پیامبر خوبه خدا فرموده کسی که به فرزند خود قرآن بیاموزد، مثل آن است که ده هزار بار به خانهٔ خدا مشرف شود و ده هزار حج و عمره به جای آورد و ده هزار بند از فرزندان اسماعیل آزاد کند و ده هزار بار جهاد کند و ده هزار فقیر مسلمان گرسنه را اطعام کند وده هزار مسلمان برهنه را پوشانده باشد و برای او در مقابل هر حرفی، ده ثواب و حسنه نوشته می‌شود و خدا از وی ده گناه از گناهانش را محو می‌کند و در قبر با او خواهد بود تا آنگاه که مبعوث شود و ترازوی عمل او سنگین باشد و از صراط مثل برق جهنده عبور کند. قرآن از او جدا نمی‌شود تا نازل کند بر او بهترین کرامتی که آرزو دارد." الهام که با شنیدن این جملات مبهوت مانده بود، با خود گفت:" کاش می‌دانستم چند منزل دیگر پیش رو دارم و کی این سفر سخت و مشقت بار تمام خواهد شد تا به برکت این پاداش‌ها در بهشت ابدی آرام و قرار بگیرم." راهنما گفت:" هنوز باید منازل زیادی را طی کنی، ولی بدان که در یکی از منزل‌ها ثواب‌های مربوط به همسرداری و خانه‌داری است که به دردت خواهد خورد. آنجا می‌آیم و آن توشه را نیز در کوله‌ات قرار می‌دهم. هرچند نسبت به مسیر طولانی سفر، توشه‌ات کافی نیست و اگر علاوه بر این توشه‌ها که خدا از سر لطفش در پروندهٔ اعمالت قرار داده، در طاعت خدا و ترک گناه تلاش بالاتری می‌نمودی، مسلماً از منازل آخرت، راحت‌تر و با سرعت بیشتری عبور می‌کردی." مؤلف: روح الله ولی ابرقوئی انتشار متن با لینک مجاز است. ادامه در کانال👇 https://eitaa.com/besooyenour
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
💢عواملی که رابطه عاطفی شما را پایدار نگه می‌دارد: ☑️ بخشش بزرگترین رمز موفقیت یک رابطه عاطفی، گذشت است. ببخشیم تا بخشیده شویم.😇 ☑️ شانه به شانه هم تلاش کنید. رابطه‌‌ عاطفی یک خیابان دوطرفه‌ است؛ عشق بورزید و در خوشی و ناخوشی همدم یکدیگر باشید.🤝 ☑️ اوقات زیادی را باهم سپری کنید. اولویت اول هر کسی بعد از آغاز رابطه عاطفی و ازدواج، باید همسرش باشد.💯 ☑️ علایق خود را هم دنبال کنید. خودتان را فراموش نکنید؛ قرار نیست بعد از شروع یک رابطه عاطفی، علایقمان را نادیده بگیریم.👀 ☑️ مشوق همدیگر باشید. مطمئنا شما نمی‌خواهید کسی دست‌و‌بال‌تان را ببندد و از انجام بعضی از امور و رسیدن به رؤیاها منع‌تان کند. نه شما این را می‌خواهید و نه همسرتان! پس حتما همدیگر را در رسیدن به اهداف‌تان تشویق کنید.
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
‹ یا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا،اِرْجع › ای کسی که وصال ما را ترک کرده‌ای، برگرد. 🤍
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
🌹رقیه جان! ▪️ عمه قربانت شود کمتر ببر نام حسین (علیه السلام) ▪️ اندکی دیگر تو هم مهمان بابا مى شوی (سلام الله علیها)
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدیونید اگه این فیلم را ببینید و منتشر نکنید. روز قیامت جلوی تک تکتان را می‌گیرم.
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
داستان دهشتناک یورش نوین شیاطین به ایران در آخرالزمان ⭕️ عنکبوت‌های وحشی سران جنی که محو تماشای این صحنه‌ها بودند، با نهیب ابلیس به خود آمدند. ابلیس آنها را از عالم کمای زن خارج کرد و گفت:" فکر کنم مشاهدهٔ همین قدر از مکاشفاتی که برای این زن اتفاق افتاده، کفایت کند. فقط باید تلاش کنیم که این زن به دنیا باز نگردد، چرا که روایت او از این صحنه‌ها برای آدمیان، نقشه‌ها و بافته‌های ما را رشته می‌کند. دیگر نباید زمان را از دست بدهیم. اکنون وقت آن رسیده که بعد از آنکه اسرار زمینیان را برای شما افشا کردم، با سلاح وسوسه‌هایی که به شما آموختم به کندوی تشکیلات ایرانیان مانند عنکبوت‌های وحشی حمله کنید و به طور نامحسوس و نامرئی بدون آنکه آنها متوجه شوند، تارهای خود را بر خانه‌های این کندو، دار کنید و آنها را خیلی نرم و بدون هیاهو در دام پیری و سالمندی اسیر کنید. تنها راه نجات ما این است که قدرت و اقتدار تشکیلات و نظام ایرانیان را کاهش دهیم. با هر ترفندی که می‌توانید، از میزان زاد و ولد آنها و تکثیر ژن ایرانی بکاهید. بروید داخل خانه‌ها و با انواع و اقسام مکر و حیله، آنقدر آن‌ها را آلودهٔ دنیا و دچار غفلت و تشنج و منازعات خانوادگی کنید تا دل و دماغی برای فرزندآوری نداشته باشند. سراغ تمام خانواده‌ها چه موافق و چه مخالف نظام ایرانیان بروید و با القای شبهات و وسوسه‌هایی که آموزش دیدید، از رشد جمعیت آنها جلوگیری کنید و این گونه کندوی آنها را تصاحب نمایید. اگر آن‌ها را با جمعیت پیر و سالمند ضعیف کنیم، می‌توانیم به ادامهٔ حیات خود امید‌وارم باشیم، وگرنه با اقتداری که در حال حاضر دارند و روز به روز دارد به آن افزوده می‌شود، ظهور منجی اتفاق خواهد افتاد و آن وقت است که دیگر حیاتی برای ما در این عالم متصور نخواهد بود." و این گونه بود که سرانجام ابلیس در شیپور جنگ دمید. تمام سران جنی هم قسم شده و با قشون خود روانهٔ اقلیم ایران شدند. ابلیس دم دروازهٔ کاخ سیاه پیام نهایی خود را در گوش تک تک آن‌ها نجوا کرد:" شبانه به کاشانهٔ کاشانه آن‌ها یورش برید و با لحمهٔ شیطانی، شمع‌های تولد را بی‌فروغ سازید. دیری نپایید که کرکرهٔ دکانِ جامهٔ مولودها پایین کشیده شود. دیگر از قد کشیدن قاسم‌ها و مصاف با آنها نهراسید، زمین از آن ماست!" مؤلف :روح الله ولی ابرقوئی انتشار این متن با لینک مجاز است. پایان داستان https://eitaa.com/besooyenour
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
🔴 سخنان ٤٩ سال پیش رهبر انقلاب در خصوص کنگره جهانی اربعین 🔻چهل و نه سال پیش، یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ مصادف با روز جمعه ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن (ع) در مشهد مقدس که به شرح و تفسیر خطبه‌های نهج‌البلاغه اختصاص داشت، به‌مناسبت تقارن با شب اربعین حسینی، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند. این بیانات را به شرح زیر می‌خوانیم: 🔹می‌دانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمی‌دانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کرده‌ام، واقعش هم این است که احتمال می‌دهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان می‌شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می‌گویم باشد، مؤیّد فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین». 🔸شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزا متشتت در جریان بود. 🔹مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه اعضا فرمان می‌داد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. 🔸همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع). 🔹این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده. 🔸بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بین‌المللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشته‌شدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. 🔹اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند. 🔻سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی (ع) / مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲
۱ شهریور ۱۴۰۲
🕊مقام والای شهیدنظری و شفای یک مادر شهید 🖌پدر شهید علی‌اکبر نظری ثابت نقل می‌کند به گلزار شهدا که رسیدم دیدم خانم مسنّی دارد سنگ قبر فرزندم را می‌شوید. بالای سرش رسیدم گفتم: خانم شما این شهید را می‌شناسید؟ گفت: تا یک هفته پیش او را نمی‌شناختم. گفتم: پس چی شد که شناختید؟ در پاسخ گفت: من خودم سیده‌ام و مادر شهید هستم. فرزندم در ردیف دوم پیش پای شهید زین‌الدین مدفون است. بیماری لاعلاجی گرفتم و مدت‌ها دنبال مداوا بودم. هرکاری کردم خوب نمی‌شدم؛ خیلی ناراحت بودم. از خدا خواستم تا حداقل خواب فرزند شهیدم را ببینم. وقتی به خوابم آمد، به پسرم گله کردم که مگر تو شهید نیستی؟ من مادرت هستم و سیده‌ام! کاری بکن و از خدا بخواه شفا بگیرم. پسرم گفت: برو سر قبر علی‌اکبر. گفتم: کجاست تا پیدا کنم؟ گفت: عصر پنج‌شنبه پدرش می‌آید سر قبرش، بگرد پیدا می‌کنی. چند بار آمدم تا پیدا کردم. به شهید شما متوسل شدم و شفا گرفتم. بار دیگر از خدا خواستم تا خواب پسرم را ببینم. به خوابم آمد. از او پرسیدم: چرا مرا به آن‌ شهید حواله دادی؟ گفت: در این عالم شهدا درجه و جایگاه‌های متفاوتی دارند. هرکسی در دنیا اخلاص و تلاش بیشتری داشته در اینجا درجه و مقام بالاتری دارد. به همین خاطر شما را به شهید علی‌اکبر نظری ارجاع دادم. شهید🕊🌹
۷ شهریور ۱۴۰۲
۷ شهریور ۱۴۰۲
نیکی به والدین، رمز موفقیت آیت الله مرعشی نجفی 💢آیت الله مرعشی نجفی، احترام خاصی برای والدین قائل بودند؛ خودشان می‌فرمودند «وقتی مادرم مرا می‌فرستاد تا پدرم را برای خوردن غذا صدا کنم، بعضی وقت‌ها می‌دیدم پدر به خاطر خستگی، در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نمی‌آمد ایشان را بیدار کنم، همان‌طور که پایش دراز بود، صورت خودم را به کف پای پدرم می‌مالیدم تا ایشان بیدار می‌شد. 💢در این حال که بیدار می‌شد، برایم دعا می‌کرد و عاقبت‌بخیری می‌خواست، من خیلی از توفیقاتم را از دعای پدر و مادر دارم.
۸ شهریور ۱۴۰۲