28.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عوارض جسمی و احکام شرعی مربوط به کاشت ناخن
https://eitaa.com/besooyenour
برای کشتن یک جامعه
روشی ساده به کار گیرید:
بر فرهنگ آنان تمرکز کنید،
ابتدا کتاب را از آنها بگیرید
و بعد سرشان را درون رسانه فرو کنید.
👤کارل پوپر
https://eitaa.com/besooyenour
مداحی_آنلاین_شهید_غیرت_گروه_سرود_میثاق_تهران_5940455973897375569.mp3
5.11M
🌹سلام شهید غیرت
🌹کارت نداره قیمت
🎙 #گروه_سرود_میثاق_تهران
🌹سلام ای شهید امر به معروف
سلام شهید غیرت
به یاد شهید👇
🖤 #شهیدحمیدرضاالداغی
#ناصرکاوه
https://eitaa.com/besooyenour
🔴خاطرهای جالب از شهید حمیدرضا الداغی به نقل از همدانشگاهی او
🔹مهدی عرفاتی:شهید حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم.
🔹ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، 7-8 نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه… تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...
🔹رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
🔹شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. 250هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل 250هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش… این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
🔹پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد. حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ
https://eitaa.com/besooyenour
همراهان گرامی سلام😊
بدلیل اختلالاتی که دیشب برای ایتا بوجود اومد نتونستیم ادامه داستان روبراتون بارگزاری کنیم ان شاالله امشب دو قسمت از داستان روبراتون درکانال بارگزاری می کنیم.
https://eitaa.com/besooyenour
دیشب مشغول خوندن کتاب انقلاب اسلامی بودم که به تازگی از استاد فخریان چاپ شده به یه نکته قابل توجهی از خصوصیات پیامبران رسیدم که ازبیانات مقام معظم رهبری بود چون بسیار قابل تامل بود دوست داشتم برای شما هم به اشتراک بزارم.
یکی ازخصوصیات مهمی که پیامبران دارند، برای خودشان هیچ مزدی نمی خواهند،پول نمی خواهند،حتی تعریف وتمجید مردم رو هم توقع ندارند.حتی نام نیک تاریخ رو هم انتظار ندارند.اگر زحماتشان به نام کس دیگری در تاریخ ثبت شود، پیامبران ناراحت نمی شوند. اظهار تاسف و خسارت نمیکنند و این خصوصیت نه فقط در پیغمبر ما بلکه در همه پیغمبران معنا داشت.
این صفت از خصوصیات حاکمان اسلامی است که منظور از حاکم اسلامی ،دستگاه حکومت اسلامی است که همه باید خود را به این صفت نزدیک کنند.
ان شاالله که ما هم با تقویت این صفت درخودمان بتوانیم در راه تمدن سازی وظهور قدم مثبت برداریم.
https://eitaa.com/besooyenour
💢 احترام نان در اسلام
🟢 روزی امام حسین علیهالسلام، تکه نانی را دیدند که بر روی زمین افتاده بود، آن نان را برداشته و به غلام خود دادند و فرمودند: این نان را نگهدار و [وقتی برگشتم] به من یادآوری کن. غلام آن نان را خورد. هنگامیکه ایشان بازگشتند، از آن نان سؤال فرمودند. غلام عرض کرد: نان را خوردم. حضرت فرمودند: تو درراه خدا ازین پس آزادی.
⁉️شخصی [از روی تعجب پرسید با چنین کار کوچکی] او را آزاد نمودی⁉️
🔻حضرت فرمودند: از جدم رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله شنیدم که فرمودند: کسی که لقمهای را بر زمین بیابد و آن را شسته و یا پاک نموده سپس بخورد، آن نان در شکم او قرا نمیگیرد مگر آنکه خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مینماید و من کسی را که خداوند آزاد نموده به بردگی نمیگیرم.
https://eitaa.com/besooyenour
نمیدونم چرا موقع ظرف شستن
هی دماغم میخاره...بعد آرنجم ...بعد سرم...
کلا سیستم عصبی با من لجه.😁😁😁
https://eitaa.com/besooyenour
#کندوی_عنکبوت
داستان دهشتناک یورش نوین
شیاطین به ایران درآخرالزمان
#قسمت_هشتم
"رهبر ششم آدمیان میگوید زمانی که منجی می آید، هر نیازمندی دست می برد و از جیب دیگری به مقدار نیاز بر می دارد و آن شخص، او را منع نمی کند. وقتی منجی ظهور می کند، خدا تمام بیماری ها را از زمینیان دور میکند و یک بیمار در روی کره خاکی باقی نمیماند."
لاقیس نگاهی به یکی از طومارها انداخت و آن را جلو کشید. بازش کرد. انگشت خود را زیر یکی از سطرها گذاشت و با غیظ فراوان گفت: در کتب زمینیان نوشته شده که وقتی منجی می آید، تمام دشمنانش از قدرت او می ترسند و او آنها را شکست میدهد. امنیت سراسر کره خاکی را فرا میگیرد. با آمدن او بر دانش زمینیان که دو حرف است ،بیست و پنج حرف دیگر اضافه میشود. منجی زمینیان و طرفدارانش، بر تمام آسمان ها و کرات تسلط داشته و به راحتی به آنها سفر می کنند. زمین تمام گنج ها و ثروت خود را در اختیار او قرار می دهد. همه زمینیان ثروتمند می شوند و حتی یک فقیر در روی زمین باقی نخواهد ماند.
لاقیس به اینجا که رسید،مکثی کرد. با خواندن این جملات، ضعف بر بدنش مستولی شده بود. سراپا غرق عرق بود و بدنش می لرزید. گویا نگاهش به جمله ای افتاده بود که توان خواندنش را نداشت. همانطور که کف دستش را روی میز گذاشته و به آن تکیه داده بود، با دست دیگر، طومار را به سمت سران جنی هل داد. آن ها متوجه شدند که این جمله را خودشان باید بخوانند. سران جنی با جلو کشیدن طومار، نگاهی به آن انداختند و جمله ای که لاقیس تاب خواندنش را نداشت، مشاهده کردند. جمله این بود: "روزی که منجی زمینیان میآید، زمینیان ابلیس را سنگباران میکنند و او به دست منجی از میان برداشته میشود."
تا نگاه سران جنی به این جمله افتاد، برخی از آن ها از جا برخاستند و با صدای مهیبی سر خود را به در و دیوار کاخ کوبیدند. و لوله ای شده بود. حالشان عادی نبود و رفتار وحشیانه ای پیدا کرده بودند. ابلیس که نظاره گر به هم ریختگی سران جنی بود، از جا برخاست و به لاقیس اشاره کرد طومارها را آتش بزند. لاقیس بی درنگ با نفس آتشین خود تمام طومارها را به خاکستر تبدیل کرد.
مولف : روح الله ولی ابرقوئی
انتشار این متن با لینک کانال مجاز است.
ادامه درکانال👇
https://eitaa.com/besooyenour
#کندوی_عنکبوت
داستان دهشتناک یورش نوین
شیاطین به ایران درآخر الزمان
#قسمت_نهم
🕷عفریته های قاضریه
لحظاتی بعد با اشاره ابلیس، تمام سران جنی سر جای خود نشستند. از چشمان به رنگ خون آن ها کاملاً مشخص بود که نفرتی فراوان از منجی زمینیان در قلب هایشان انباشته شده است. ابلیس که خود، کوهی از آتش خشم بود، میکوشید ظاهر خویش را آرام نشان دهد، اما نَفس های آتشینی که از بینی اش خارج میشد، نشان میداد که وجود او مملو از برآشفتگی است.او ناگزیر بود اسرار محرمانه ی خود را به بزرگان و سران جنی منتقل کند و حال باید فضا را به گونهای تغییر میداد که مستی و لودگی مفرط به رگ های سران جنی تزریق شود تا بتواند بقیه ی اسرار خود را در این جلسه مطرح کند. تا دید سران جنی دمق هستند، عصای جادویی خود را به سمت اقلیمی از اجنه حرکت داد که اهالی آن، شیاطین رقاصه و مطربی بودند که قرن ها پیش در قاضریه گرد رهبر سوم زمینیان جمع شدند و بساط بزم و آوازخوانی به راه انداختند.
عفریته های این بلاد پس از اشاره ی سحرآمیز ابلیس بیدرنگ به یک چشم برهم زدنی در دالان دست افشانی کاخ سیاه حاضر شدند. چشمان سران جنی از بساط و سفره رنگین عشرت و عیاشی که با کاسه ها و وقدح های باده و شراب چیده شده بود، پُر شد.
ابلیس اشارهای به قَفَندر در کرد و به او رخصت داد تا با نواختن آلات ساز و تنبور، عفریته های خراباتی و و هوس باز را به کرشمه و رقص وا دارد.عفریته ها آغاز کردند وسران جنی با نوشیدن جام های مُسکر، مشغول تماشای عشوه وناز عفریته های خوش گذران شدند.
عفریته های افسونگر، آن گودال تاریخی که مردی تنها در خون خود دست و پا می زد و شیاطین انس و جن برگرد آن به پایکوبی مشغول بودند را به تصویر کشیدند. ابلیس اراده کرده بود تا با نمایش این صحنه از صحرای بین النهرین که قشون شیاطین، سرزعیم زمینیان را از تن جدا کردند، قلب سران جنی را از اشتیاق به بریدن سر های آدمیان و قتل فجیع آن ها پر کند.
مولف : روح الله ولی ابرقوئی
انتشار این متن با لینک کانال مجاز است.
ادامه درکانال👇
https://eitaa.com/besooyenour