هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
دوستم تو خونه مردم کار میکرد اصلا اوضاع خوبی نداشتن دلم براشون کباب بود 😭یه بار اومد خونمون دیدم طلا خریده و لباسای شیک پوشیده همینطور که حرف میزدیم فهمیدم خونه هم خریدن😯
بهم گفت خرید این خونه رو با انجام تکنیک سوره حمد که تو این کانال گذاشتن خریدم!
منم انجام دادم باورم نمیشه ۴۰ روز گذشت و پول خونه رو از جایی که باورم نمیشد واریز شد تو کارتم😭 الله اکبر...
https://eitaa.com/joinchat/2714042636Cd49e671628
لینکشو برای شمام میزارم ☝️☝️☝️
ببین فقط چقدر راحت به آرزوهات میرسی!
هدایت شده از ارشیو کلاس ششمی ها
از وقتی دارم تکنیک سوره حمد و انجام میدم :
بدهی سنگینی که چندین سال پولش
جور نمیشد به راحتی پرداخت کردیم 🤲
یه واریز ۹۰ میلیونی داشتم که برای همسرم
بعد از سال ها طلا خریدم👑
https://eitaa.com/joinchat/2714042636Cd49e671628
این کانال☝️☝️ محشره تکنیکهایی که میذاره خیلی سریع جواب میده
شانس یه بار در خونه ی آدم و میزنه این پیام و که الان دیدی بدون اتفاقی نیست توی این کانال جای آدماییه که آرزوهای بزرگ دارن پس اگه آرزوهات کوچیکه وارد کانال بالا نشو☝️☝️☝️☝️☝️
14.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ شاد آموزشی
#زبان
#آموزشی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌼🍃⸙჻ᭂ࿐
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر
🐳 @beybimay🌟
آرشیو کلاس اولی ها ⛄👇
@k_avaliha
آرشیو کلاس دومی ها🦄👇
@k_dovomiha
آرشیو کلاس سومی ها🍁👇
@k_sevomiha
آرشیو کلاس چهارمی ها🦋🍂
@k_chaharomiha
آرشیو کلاس پنجمی ها 🐋👇
@k_panjomihaa
آرشیو کلاس ششمی ها 🦉👇
@k_sheshomiha
#کلاس_هفتمی_ها 🌿👇
@k_haftomihaa
#کلاس_هشتمی_ها 🌻👇
@k_hashtomiha
#کلاس_نهمی_ها 🍃👇
@k_nohomiha
#فوروارد_یادت_نره
31.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخ جون کارتون
#پلنگ_صورتی
#پویانمایی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌼🍃⸙჻ᭂ࿐
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر
🐳 @beybimay🌟
آرشیو کلاس اولی ها ⛄👇
@k_avaliha
آرشیو کلاس دومی ها🦄👇
@k_dovomiha
آرشیو کلاس سومی ها🍁👇
@k_sevomiha
آرشیو کلاس چهارمی ها🦋🍂
@k_chaharomiha
آرشیو کلاس پنجمی ها 🐋👇
@k_panjomihaa
آرشیو کلاس ششمی ها 🦉👇
@k_sheshomiha
#کلاس_هفتمی_ها 🌿👇
@k_haftomihaa
#کلاس_هشتمی_ها 🌻👇
@k_hashtomiha
#کلاس_نهمی_ها 🍃👇
@k_nohomiha
#فوروارد_یادت_نره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕
#بازی
#سرگرمی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌼🍃⸙჻ᭂ࿐
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر
🐳 @beybimay🌟
آرشیو کلاس اولی ها ⛄👇
@k_avaliha
آرشیو کلاس دومی ها🦄👇
@k_dovomiha
آرشیو کلاس سومی ها🍁👇
@k_sevomiha
آرشیو کلاس چهارمی ها🦋🍂
@k_chaharomiha
آرشیو کلاس پنجمی ها 🐋👇
@k_panjomihaa
آرشیو کلاس ششمی ها 🦉👇
@k_sheshomiha
#کلاس_هفتمی_ها 🌿👇
@k_haftomihaa
#کلاس_هشتمی_ها 🌻👇
@k_hashtomiha
#کلاس_نهمی_ها 🍃👇
@k_nohomiha
#فوروارد_یادت_نره
ده تا جوجه🐥
رفتن تو کوچه.
یکی شون دوید دنبال دونه
نه تای دیگه باقی میمونه.
از نه تا جوجه🐥
یکی شون اومد، پیش مرغابی:🦆
-مرغابی 🦆شب ها، کجا می خوابی؟
اگر بشماری، دونه به دونه
هشت تای دیگه، باقی می مونه.
از هشت تا جوجه🐥
یکی شون دوید، رفت اون گوشه
توی قفس، آقا خرگوشه🐰
هر کی ندونه، مرغه🐔 می دونه
هفت تای دیگه، باقی می مونه.
از هفت تا جوجه🐥
پیشی🐱 که اومد، همه ترسیدن
این ور دویدن، اون ور دویدن
یکیشون دوید داخل خونه
شش تای دیگه، باقی می مونه.
از شش تا جوجه🐥
یکیشون پرید رو پای هاپو🐶
گفت: آهای هاپو!
چی میگی؟ بگو!
وسط حیاط، کنار لونه
پنج تای دیگه، باقی می مونه.
از پنج تا جوجه🐥
یکی شون به یک، ببعی 🐑رسید
که چوپونه داشت، پشماشو می چید
همون جا ایستاد، پیش چوپونه
چهارتای دیگه، باقی می مونه.
از چهار تا جوجه🐥
یکی شون اومد، پیش الاغه🫏
به الاغه گفت:
-دماغت چاقه؟
سواری دادن، برات آسونه؟ ازچهارتا جوجه🐥
سه تای دیگه، باقی می مونه.
از سه تا جوجه🐥
یکی شون اومد نزدیک بزی:🐐
-حالت چطوره، آی خاله قزی؟
توی چمن و شبدر و پونه🌿
دوتای دیگه، باقی می مونه.
از دو تا جوجه
یکی شون اومد، پیش دختره:👧
-خانوم خانوما، شیر دوشیدی؟
به من هم میدی؟
از دو تا جوجه، تنها یه دونه
روی علف ها، باقی می مونه.
جوجه تنها، رفت توانباری🐥
گفت: آقا اسبه🐴!
از تو انباری، خبری داری؟
اسبه 🐎گفت: آره!
نه تا جوجه، توپول و موپول، توی انباره.
جوجه ها همه بیرون اومدن
حالا دوباره ده تا شدن.
#شعر
࿐჻ᭂ⸙🍃🌼🍃⸙჻ᭂ࿐
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر
🐳 @beybimay🌟
آرشیو کلاس اولی ها ⛄👇
@k_avaliha
آرشیو کلاس دومی ها🦄👇
@k_dovomiha
آرشیو کلاس سومی ها🍁👇
@k_sevomiha
آرشیو کلاس چهارمی ها🦋🍂
@k_chaharomiha
آرشیو کلاس پنجمی ها 🐋👇
@k_panjomihaa
آرشیو کلاس ششمی ها 🦉👇
@k_sheshomiha
#کلاس_هفتمی_ها 🌿👇
@k_haftomihaa
#کلاس_هشتمی_ها 🌻👇
@k_hashtomiha
#کلاس_نهمی_ها 🍃👇
@k_nohomiha
#فوروارد_یادت_نره
19.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ کودکانه
کارتون ریرا
این قسمت (با گریه کاری درست نمیشه)
#مونته#قصه#شعر#کاردستی در
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر👇
🐳@beybimay🌟
آی قصه قصه قصه:
چشمهای دختر کوچولو
یکی بود یکی نبود، غیر از خدای خوب و مهربون هیشکی نبود. زیر گنبود کبود، دو تا چشم مهربون 👀و خوشگل بودن که توی صورت یه دختر کوچولوی👧 مهربون زندگی می کردند. اون چشم ها از صبح🌞 که بیدار شده بودند برای دختر کوچولو کلی زحمت کشیده بودند. مثلا کمک کرده بودند تا دختر کوچولو لگوهاش رو با دقت ببینه و بتونه با اونها شکلهای قشنگی بسازه. اونا باعث شده بودند که دخترکوچولو بتونه کارتون های📺 خوشگلی ببینه. اگه اونا نبودند دختر کوچولو نمی تونست از توی بشقابش🧆 غذاش رو ببینه و بخوره. اونا به دختر کوچولو کمک کرده بودند که وقتی میخواد راه بره جلوی پاش رو ببینه و نیافته و خیلی کارهای دیگه که دختر کوچولو تونسته بود به خاطر چشماش انجامشون بده.
شب 🌙شده بود و دختر کوچولو مشغول بازی بود و دلش نمی خواست بخوابه که یهو یه صدایی شنید که می گفت:
- آه، وای، دیگه خسته شدیم. احتیاج به استراحت داریم.
- 👧صدای کی بود؟
- 👀ماییم دختر کوچولو، چشماتیم.
-👧چی شده چشم های من؟ چرا آه و ناله می کنید؟
- 👀آخه ما خیلی خسته ایم . از صبح که بیدار شدیم بهت کمک کردیم که همه جا رو ببینی. یادته وقتی با مامانت رفته بودی پارک، چقدر گلهای خوشگل و درخت های بلند رو دیدی؟ یادته که وقتی می خواستی سرسره بازی کنی ، با کمک ما از پله های سرسره رفتی بالا؟ یادته که بوسیله ی ما کارتون های📺 قشنگ دیدی؟ یادته که ما هی کمکت کردیم و برات همه جا رو دیدیم. و... (البته کارهایی که توی این قسمت و قسمت قبلی میگیم بسته به اون روز فرزندتون می تونه متغیر باشه)
دختر کوچولو فکر کرد و گفت:
- 👧بله! خب اگه شماها نبودید من نمی تونستم همه ی این کارها رو بکنم. (اگه می بینید که فرزندتون داره خوابش میبره، به همین جمله میشه اکتفا کرد، ولی اگه باز جا برای ادامه دار شدن قصه داره، تموم اون کارهایی که قبلا رقم زدید و اینجا دوباره تکرار کنید )
- پس چرا الان شما به ما کمک نمی کنی؟
- 👧من چه جوری باید به شما کمک کنم؟
- 👀اگه الان بخوابی، ما هم استراحت می کنیم و فردا سرحال تر از خواب بیدار میشیم و می تونیم دوباره همه جا رو برات خوب ِ خوب ببینیم. ما واقعا خسته ایم دختر کوچولو.
دختر کوچولو 👧یه کم فکر کرد و دید حق با چشم هاشه، اونها خیلی خسته بودند و باید استراحت می کردند تا فردا بتونن دوباره همه جا رو خوبِ خوب ببینن.
به خاطر همین دختر کوچولو به چشماش گفت:
- 👧 باشه چشم های مهربونِ👀 من. ببخشید که تا الان نخوابیدم و نذاشتم شما استراحت کنید. حالا شما رو می بندم که خیلی راحت استراحت کنید.
-👀 میشه لطفا چراغ💡 رو خاموش کنی که ما اذیت نشیم و راحت تر استراحت کنیم.
-👧 بله، حتما این کار رو می کنم.
بعد هم دخترکوچولو👧 سرش رو گذاشت روی متکاش و چشماش رو بست تا حسابی استراحت کنند و فردا بتونن باز هم همه چی رو ببینن .
اگه باز هم برای قصه جا داره ادامه بدید که :
و برای اینکه زودتر خوابش ببره، از مامانش خواست که یه لالایی براش بخونه . و مامانش خوند:
لالالالا ....... و ادامه ی ماجرا
پ ن 1: البته اگه با خوندن دعاهای خاص و یا قرآن خوندن خوابش میبره می تونید این قصه رو به اونجا ختم کنید.
پ ن 2: این قصه برای دست ها و پاها و گوش ها و حتی دل و جگر و قلوه و ... هم قابل تعمیمه 😁😁
#مونته#قصه#شعر#کاردستی در
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر👇
🐳@beybimay🌟
24.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان های پوکویو
این قسمت : پوکویو کجاست ؟ 💁♂️🤷♂️
#پویانمایی
#پوکویو
#مونته#قصه#شعر#کاردستی در
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر👇
🐳@beybimay🌟
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش کاردستی هشت پا با لیوان یکبارمصرف🦑
#کاردستی
#مونته#قصه#شعر#کاردستی در
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر👇
🐳@beybimay🌟
.
نمد و چوب بستنی رنگی برای آموزش، تطابق و تشابه رنگها😍
#آموزش
#مونته#قصه#شعر#کاردستی در
🦄کانال آموزش مجازی #خاله_کوثر👇
🐳@beybimay🌟