هرچه کنم نمیشود تا بروی تو از دلم
از تو فرار میکنم باز تویی مقابلم
#طارق_خراسانی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ز هجرانِ که دارد لاله داغی دلسیاهی را؟
غزال دشت از چشم که دارد خوش نگاهی را؟
مکن در عشق منع دیده بیدار ما ناصح
به خواب از دست نتوان داد ذوق پادشاهی را
ز شوق خال مشکینش به گرد کعبه می گردم
که ره گم کرده خضری میشمارد هر سیاهی را
اگر فردای محشر عفو میرِ عدل خواهد شد
که ثابت می کند بر خود گناه بی گناهی را؟
#صائب_تبریزی
@beytolghazal
بعقل غره مشو تند پا منه در راه
بگیر دامن عشق و ز صبر همت خواه
عیان در آینهی کاینات حق بینید
اگر بچشم حقیقت در او کنید نگاه
بغیر پیر خرابات و ساکنان درش
ز اصل نکتهی توحید کس نشد آگاه
رسد بمرتبهیی خواجه پایهی توحید
که عین شرک بود لا اله الا اللّه
گر آفتاب حقیقت بتابدت در دل
دمد ز مشرق جانت هزار کوکب و ماه
ز روی زرد و لب خشک و چشم تر پیداست
نشان عشق چه حاجت بشاهدست و گواه
بکیش اهل حقیقت جز این گناهی نیست
که پیش رحمت عامش، برند نام گناه
مگر بیاری عشق ای حکیم ورنه بعقل
کسی نیافته برحل این معما، راه
چرامقیم حرم گشت شیخ جامه سپید
شد از چه معتکف دیر، رندنامه سیاه
گرت هواست که بر سر نهند افسر عشق
گدائی در میخانه کن چو وحدت شاه
#وحدت_کرمانشاهی
#غزل
@beytolghazal
شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد
خشت خشت و آجر آجر ، پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد
از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا
بیت های روشن و شعله ورم را باد برد
با همین نیمه ، همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه ی عاشقترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
#حامد_عسکری
#غزل
@beytolghazal
تمام عمــــر دنبال دلیــــل زندگی گشــــتم
در آغوش تو فهمیدم که شرحی مختصر دارد 🌼
#علی_صفری
#تک_بیتی
@beytolghazal
بیطاعت دین بهشت رحمان مطلب
بیخاتم حــق مُلک ســـلیمان مطلب
چون عاقبت کار، اجَل خواهد بود
آزار دل هیـــــچ مســــلمان مطلب
#مولوی
#رباعی
@beytolghazal
دیگر از عشــــق توانایی آزادی نیست
بیقراری مکن ای ماهیِ افتاده به تور
#سجاد_سامانی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ناگزیر از سفرم، بی سرو سامان چون «باد»
به «گرفتار رهایی» نتوان گفت آزاد
کوچ تا چند؟! مگر میشود از خویش گریخت
«بال» تنها غم غربت به پرستوها داد
اینکه «مردم» نشناسند تو را غربت نیست
غربت آن است که «یاران» ببرندت از یاد
عاشقی چیست؟ به جز شادی و مهر و غم و قهر؟!
نه من از قهر تو غمگین، نه تو از مهرم شاد
چشم بیهوده به آیینه شدن دوختهای
اشک آن روز که آیینه شد از چشم افتاد
#فاضل_نظری
#غزل
@beytolghazal
هر زمان طوف حریمت خوش بُوَد امّا حسین!
اربعیــــــنِ کــــــربلا را آرزو دارم هـنوز...
#شب_آرزوها
#سید_رضا_مؤید
#تک_بیتی
@beytolghazal
تا که آیین حقیقت نشناسد ز مجاز
خواجه در حلقهی رندان نشود محرم راز
یا که بیهوده مران نام محبت به زبان
یا چو پروانه بسوز از غم و با درد بساز
آنقدر حلقه زنم بر در میخانهی عشق
که کند صاحب میخانه برویم در، باز
هرکه شد معتکلف اندر حرم کعبهی دل
حاش للّه که بود معتکف کوی مجاز
مگذارید قدم بیهده در وادی عشق
کاندرین مرحله بسیار نشیبست و فراز
#وحدت_کرمانشاهی
#غزل
@beytolghazal
من سکهام که یکطرفم خط سادهایست
شـــیری درنده آن طرفِ دیگـر من است
#حسین_جنتی
#تک_بیتی
@beytolghazal
با فراقت چند سازم برگ تنهاییم نیست
دستگاه صبر و پایاب شکیباییم نیست
ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
ترس تنهاییست ور نه بیم رسواییم نیست
مردِ گستاخی نیَم تا جان در آغوشت کشم
بوسه بر پایت دهم چون دستِ بالاییم نیست
بر گلت آشفتهام بگذار تا در باغ وصل
زاغ بانگی میکنم چون بلبل آواییم نیست
تا مصور گشت در چشمم خیال روی دوست
چشم خودبینی ندارم روی خودراییم نیست
درد دوری میکشم گر چه خراب افتادهام
بار جورت میبرم گر چه تواناییم نیست
طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد
من که را جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست
سعدی آتش زبانم در غمت سوزان چو شمع
با همه آتش زبانی در تو گیراییم نیست
#سعدی
#غزل
@beytolghazal
با دلت حسرت هم صحبتیام هست ولی،
سـنگ را با چه زبانی به ســخـن وادارم؟
#فاضل_نظری
#تک_بیتی
@beytolghazal
بارید ابر بر گل پژمردهای و گفت
کز قطره بهر گوش تو آویزه ساختم
از بهر شستن رخ پاکیزهات ز گرد
بگرفتم آب پاک ز دریا و تاختم
خندید گل که دیر شد این بخشش و عطا
رخسارهای نماند، ز گرما گداختم
ناسازگاری از فلک آمد، وگرنه من
با خاک خوی کردم و با خار ساختم
ننواخت هیچگاه مرا، گرچه بیدریغ
هر زیر و بم که گفت قضا، من نواختم
تا خیمهٔ وجود من افراشت بخت گفت
کز بهر واژگون شدنش برفراختم
دیگر زِ نَردِ هستیَم امّید برد نیست
کز طاق و جفت، آنچه مرا بود باختم
منظور و مقصدی نشناسد بجز جفا
من با یکی نظاره، جهان را شناختم
#پروین_اعتصامی
#قطعه
@beytolghazal
زمین شناسِ حقیری تو را رصد میکرد
به تو ستاره ی خوبم، نگاهِ بد میکرد
کنارت ای گل زیبا، شکسته شد کمرم
کسی که محوِ تو می شد، مرا لگد میکرد
تو ماه بودی و بوسیدنت نمی دانی
چه ساده داشت مرا هم بلند قد میکرد
بگو به ساحل چشمت که من نرفته چطور
به سمت جاذبهای تازه جزر و مد میکرد؟
چه دیدهها که دلت را به وعده خوش کردند
چه وعدهها که دل من ندیده رد میکرد
کنون کشیده کنار و نشسته در حجله،
کسی که راه شما را همیشه سد میکرد
#کاظم_بهمنی
#غزل
@beytolghazal
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق؟
برو ای خواجهی عاقل! هنری خوشتر از این؟
#حافظ
#تک_بیتی
@beytolghazal
با همهی بی سر و سامانیام
باز به دنبال پریشـــانیام
طاقت فرسودگیام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنیام
آمدهام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظهی طوفانیام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمدهام تا تو بسوزانیام
آمدهام با عطــشِ سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیام
ماهیِ برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانیام
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه میدانیام؟
حــرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانیام
حرف بزن! حرف بزن! سالهاست
تشنهی یک صحبت طولانیام
ها! به کجا میکِشیام خوبِ من؟
ها! نکِشانی به پشــیمانیام!
#محمد_علی_بهمنی
#غزل
@beytolghazal
گاهـــی میان مـــردم در ازدحام شـهــــر
غیر از تو هرچه هست فراموش میکنم❣
#فریدون_مشیری
#تک_بیتی
@beytolghazal
مولای ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
#سید_حمیدرضا_برقعی
#میلاد_امام_علی
#روز_پدر
#غزل
@beytolghazal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوه باشی سیل یا باران چه فرقی میکند...
#حاج_قاسم_سلیمانی
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
#شعر_خوانی
#غزل
@beytolghazal