دلت گرفته، الهی که غم نداشته باشی
فدای چشمت اگر دوستم نداشته باشی
دم غروب مرا در خودت ببار که چیزی
در آن هوای غریبانه کم نداشته باشی
عجیب نیست من آن قدر خرد و خستهام از خود
که حال و حوصلهام را تو هم نداشته باشی
«دچار آبی دریای بیکرانم و تنها»
اگر هوای مرا دم به دم نداشته باشی
به جرم کشتن این خندهها در آینه سخت است
کسی به غیر خودت متهم نداشته باشی
غمم تو هستی و شادم اگر به سر نمیآیی
منم غم تو، الهی که غم نداشته باشی
#اصغر_معاذی
#غزل
@beytolghazal
حس می کنم کنار تو از خود فراترم
درگیر چشم های تو باشم رهاترم
تنهاییام کم از غم دلتنگی تو نیست
من هرچه بی قرارترم، بی صداترم
گاهی مقابل تو که می ایستم، نرنج
پیش تو از هر آینه بی ادعاترم
قلبی که کنج سینهی من میزند تویی
من با غم تو از خودِ تو آشناترم!
هر لحظه اتفاق میافتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله ها بی هواترم
حالم بد است، با تو فقط خوب می شوم
خیلی از آن چه فکر کنی مبتلا ترم...!
#اصغر_معاذی
#غزل
@beytolghazal
از خواب چشمهای تو تا صبح میپرم
این روزها هوای تو افتاده در سرم
هر سایهای که بگذرد از خلوتم تویی
افتادهای به جان غزلهای آخرم
گاهی صدای روشنت از دور میوزد
گاهی شبیه ماه نشستی برابرم
یا رو به روی پنجرهام ایستاده ای
پاشیده عطر پیرهنت روی بسترم
گاهی میان چادر گلدار کودکیت
باران گرفتهای سر گلدان پرپرم
مثل پری در آینهها حرف میزنی
جز آه، هرچه گفتهای از یاد میبرم
نزدیک صبح، کنج اتاقم نشستهای
لبخند میزنی و من از خواب میپرم
#اصغر_معاذی
#غزل
@beytolghazal
در کافهها دنبال فنجان تو میگردم
این قهوهها چیزی نمیفهمند از فالم
#اصغر_معاذی
#تک_بیتی
@beytolghazal
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور
عشق در سینهی من هست و در آغوشم نیست
#اصغر_معاذی
#تک_بیتی
@beytolghazal
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور
عشق در سینهی من هست و در آغوشم نیست
#اصغر_معاذی
#تک_بیتی
@beytolghazal