eitaa logo
بیت‌ الغزل
1.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
15 ویدیو
33 فایل
🌺عکس‌ها و اشــــعار زیبا🌺 جهت دریافت عکس‌ها به صورت خام و با کیفیت اصلی پیام دهید🍁 👇👇👇 @SlmnFarsi
مشاهده در ایتا
دانلود
ز تو با تو راز گویم به زبان بی‌زبانی به تو از تو راه جویم به نشان بی‌نشانی چه شوی ز دیده پنهان که چو روز می‌نماید رخ همچو آفتابت ز نقاب آسمانی تو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی تو چه آیتِ شریفی که منزه از بیانی ز تو دیده چون بدوزم که تویی چراغ دیده ز تو کی کنار گیرم که تو در میان جانی همه پرتو و تو شمعی همه عنصر و تو روحی همه قطره و تو بحری همه گوهر و تو کانی چو تو صورتی ندیدم همه مو به مو لطایف چو تو سورتی نخواندم همه سربه‌سر معانی به جنایتم چه بینی به عنایتم نظر کن که نگه کنند شاهان سوی بندگان جانی به جز آه و اشک مِی‌گون نکشد دل ضعیفم به سماع ارغنونی و شراب ارغوانی دل دردمند خواجو به خدنگ غمزه خستن نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی @beytolghazal
کفرِ سر زلف تو ایمان ماست درد غم عشق تو درمان ماست مجلس ما بی تو ندارد فروغ زان که رُخت شمع شبستان ماست ای که جمالت ز بهشت آیتی‌ست آیت سودای تو در شأن ماست تا دل ما در غم چوگان توست هر دو جهان عرصه‌ی میدان ماست زلف سیاه تو در آشفتگی صورت این حال پریشان ماست چون نرسد دست به لعل لبت خاک درت چشمه‌ی حیوان ماست گفت خیال تو که خواجو هنوز عاشق و سرگشته و حیران ماست @beytolghazal
کفر سر زلف تو ایمان ماست درد غم عشق تو درمان ماست مجلس ما بی تو ندارد فروغ زان که رخت شمع شبستان ماست ای که جمالت ز بهشت آیتیست آیت سودای تو در شان ماست تا دل ما در غم چوگان توست هر دو جهان عرصهٔ میدان ماست زلف سیاه تو در آشفتگی صورت این حال پریشان ماست چون نرسد دست به لعل لبت خاک درت چشمهٔ حیوان ماست گفت خیال تو که خواجو هنوز عاشق و سرگشته و حیران ماست @beytolghazal
رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست زخم از کسی خوریم که رنجش شفای ماست جائی سرای توست که جای سرای نیست وانگه در سرای تو خلوتسرای ماست گر ما خطا کنیم عطای تو بی‌حد است نومیدی از عطای تو حد خطای ماست روزی گدای کوی خودم خوان که بنده را این سلطنت بس است که گوئی گدای ماست حاجت به‌ خونبها نبوَد چون تو می‌کشی مقتولِ خنجر تو شدن خونبهای ماست ما را بدست خویش بکش کان نوازش است دشنام اگر ز لفظ تو باشد دعای ماست گر می‌کشی رهینم وگر می‌کشی رهی هر ناسزا که آن ز تو آید سزای ماست زهر ار چنانکه دوست دهد نوشدارو است درد ار چنانکه‌ یار فرستد دوای ماست گفتم: که ره برد به سرا پرده‌ی تو؟ گفت: خواجو که محرم حرم کبریای ماست @beytolghazal