ای عشق، زمین و آسمان آیهی توست
بنـــیاد ستونِ بیستون پایـهی توست
چون رهگــذری خســـته که میآسـاید
آســـایش آفتــاب در ســــایهی توست
#قیصر_امینپور
#رباعی
@beytolghazal
سر به زیر و ساکت و بی دست و پا میرفت دل
یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد
#قیصر_امینپور
#تک_بیتی
@beytolghazal
از تهی سرشــــار و از خالــــی پُرم
چون حبابی هرچه دارم هیچِ هیچ
#تک_بیتی
#قیصر_امینپور
@beytolghazal
سایه سنگ بر آیینه خورشید چرا؟
خودمانیم، بگو این همه تردید چرا؟
نیست چون چشم مرا تاب دمى خیره شدن،
طعن و تردید به سرچشمه خورشید چرا؟
طنزِ تلخى است به خود تهمت هستى بستن
آن که خندید چرا، آن که نخندید چرا؟
طالع تیره ام از روز ازل روشن بود
فال کولى به کفم خط خطا دید چرا؟
من که دریا دریا غرق کف دستم بود
حالیا حسرت یک قطره که خشکید چرا؟
گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم
دلم از دیدن این آینه ترسید چرا؟
آمدم یک دم مهمان دل خود باشم
ناگهان سوگ شد این سور شب عید چرا؟
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal
هر چند که دلتنگتر از تُنگ بلورم
با کوه غمت سنگتر از سنگ صبورم
اندوه من انبوهتر از دامن الوند
بشکوهتر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیرهی نیلوفرم و تشنهی نورم
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal
گفته بودم که به دریا نزنم دل اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم
#قیصر_امینپور
#تک_بیتی
@beytolghazal
این حنجره این باغ صدا را نفروشید
این پنجره این خاطرهها را نفروشید
در شهر شما باری اگر عشق فروشی است
هم غیرت آبادی ما را نفروشید
تنها، بهخدا، دلخوشی ما به دل ماست
صندوقچهی راز خدا را نفروشید
سرمایهی دل نیست به جز اشک و به جز آه
پس دستکم این آب و هوا را نفروشید
در دست خدا آینهای جز دل ما نیست
آئینه شمایید شما را نفروشید
در پیلهی پرواز به جز کرم نلولد
پروانهی پرواز رها را نفروشید
یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
این هرولهی سعی و صفا را نفروشید
دور از نظر ماست اگر منزل این راه
این منظرهی دورنما را نفروشید
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal
من از عهدِ آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم: تو را دوست دارم
نه خطی! نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازه غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم آواز با ما:
تو را دوست دارم تو را دوست دارم
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal
بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد
تیر آمد و از این سپر و سینه گذر کرد
چشم تو به زیبایی خود شیفتهتر شد
همچون گل نرگس که در آیینه نظر کرد
با عشق بگو سربهسر دل نگذارد
طفلی دلکم را غم تو دست به سر کرد
گفتیم دمی با غمِ تو راز نهانی
عالم همه را شور و شرِ اشک خبر کرد
سوزِ جگرم سوخته دامانِ دلم را
آهی که کشیدیم در آیینه اثر کرد
یک لحظه شدم از دلِ خود غافل و ناگاه
چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد
بیصبر و شکیبم که همه صبر و شکیبم
همراهِ عزیزانِ سفر کرده، سفر کرد
باید به میانجیگری یک سرِ مویت
فکری به پریشانی احوالِ بشر کرد
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
خط محیط دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنی خنده را خراب کنید
طنین نام مرا موریانه خواهد خورد
مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید
دگر به منطق منسوخ مرگ میخندم
مگر به شیوه ای دگر مرا مجاب کنید
چو صخره های یخ از انجماد دلگیرم
مرا به هرم نفس های عشق آب کنید
در این درنگ طویلی که پای من لنگ است
ز دست میروم ای دوستان شتاب کنید
مگر سماجت پولادی سکوت مرا
درون کوره ی فریاد خود مذاب کنید
بلاغت غم من انتشار خواهد یافت
اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید
#قيصر_امينپور
#غزل
@beytolghazal
دور از همه مردم شدهام در خودم امشب
پیدا شدهام، گم شدهام در خودم امشب
لبریز ز سرمستی و سرریز ز هستی
دریای تلاطم شدهام در خودم امشب
در هر نفسم بوی گلی تازه شکفتهست
یک باغِ تبسّم شدهام در خودم امشب
تا نورِ تو تابیده به طور کلماتم
موسای تکلّم شدهام در خودم امشب
باریده مگر نمنمِ نامِ تو به شعرم
بارانِ ترنّم شدهام در خودم امشب؟!
هم دانهی دانایی و هم دامِ هبوطم
اسطورهی گندم شدهام در خودم امشب!
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal