روزگاری ما هم ای گل چون تو یاری داشتیم
این چنین رسوا نبودیم اعتباری داشتیم
ما که امروز این چنین افتاده ایم از چشم خلق
روزگاری سر در اغوش نگاری داشتیم
ای که در فصل خزانم دیده ای با پشت خم
این زمستان را نبین ما هم بهاری داشتیم
#مهدی_اخوان_ثالث
@beytolghazal
قصه ی روز و شب من سخنی مختصرست
روز در خواب خیالاتم و شب بیدارم
#مهدی_اخوان_ثالث
#تک_بیتی
@beytolghazal
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمیآید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمیآید
نشستم، باده خوردم، خون گریستم، کنجی افتادم
تحمل می رود اما شب غم سر نمیآید
توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک
چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمیآید
چه سود از شرح این دیوانگیها، بی قراریها؟
تو مه، بی مهری و حرف منت باور نمیآید
ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف
که این دیوانه گر عاقل شود، دیگر نمیآید
دلم در دوریت خون شد، بیا در اشک چشمم بین
خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمیآید
#مهدی_اخوان_ثالث
#غزل
@beytolghazal
سرگشتهی محضیم و در این وادی حیرت
عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم
#مهدی_اخوان_ثالث
#تک_بیتی
@beytolghazal