eitaa logo
بیت‌ الغزل
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
15 ویدیو
33 فایل
🌺عکس‌ها و اشــــعار زیبا🌺 جهت دریافت عکس‌ها به صورت خام و با کیفیت اصلی پیام دهید🍁 👇👇👇 @SlmnFarsi
مشاهده در ایتا
دانلود
گر روشنای خانه‌ی من سایه‌ی تو بود اینک کجای خانه تو را جســتجو کنم @beytolghazal
آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم آمده‌ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم آمده‌ام که زر برم زر نبرم خبر برم گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ام وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم @beytolghazal
به کمال عجز گفتم که به لب رسیده جانم به غرور و ناز گفتی: تو مگر هنوز هستی؟! @beytolghazal
ناله‌ی من می زند ناخن به دل ناهید را گریه من تازه رو دارد گل خورشید را خط آزادی است از اهل طمع، بی حاصلی عقده پیوند در دل نیست سرو و بید را نام شاهان از اثر در دور می باشد مدام جام می دارد بلند، آوازه جمشید را کوکب اقبال و دولت شوخ چشم افتاده است مشرق دیگر بود هر صبحدم خورشید را دوربینی کز مآل شادمانی آگه است تیغ زهرآلود می داند هلال عید را @beytolghazal
سیل دریا دیده هرگز برنمی‌گردد به جوی نیست ممکن هرکه مجنون شد دگر عاقل شود @beytolghazal
خواجه آنروز که از بندگی آزادم کرد ساغر مِی به کفم داد و ز غم شادم کرد خبر از نیک و بد عاشقیم هیچ نبود چشم مست تو دراین مسئله استادم کرد روی شیرن صفتان در نظر آراست مرا ریخت طرح هوس اندر سرو، فرهادم کرد عاقبت بیخ و بن هستی ما کرد خراب آن کرم خانه‌اش آباد، که آبادم کرد رفت بر باد فنا گرد وجودم آخر دیدی ای دوست که سودای تو بر بادم کرد بسکه فرهاد صفت ناله و فریاد زدم بیستون ناله و فریاد ز فریادم کرد بودم از صفّه‌ی رندان خرابات ولی قسمت روز ازل، همدم زُهّادم کرد وحدت آن تُرک کماندار جفاجو آخر دیده و دل هدف ناوک بیدادم کرد @beytolghazal
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر درد آنجا که عمیق است به حاشا برسد @beytolghazal
ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم این نیست مزد رنج من و باغبانیم پروردمت به ناز که بنشینمت به پای ای گل چرا به خاک سیه می نشانیم دریاب دست من که به پیری رسی جوان آخر به پیش پای توگم شد جوانیم گرنیستم خزانه خزف هم نیم حبیب باری مده ز دست به این رایگانیم تا گوشوار ناز گران کرد گوش تو لب وا نشد به شکوه ز بی همزبانیم با صد هزار زخم زبان زنده ام هنوز گردون گمان نداشت به این سخت جانیم یاری ز طبع خواستم اشکم چکید و گفت یاری ز من بجوی که با این روانیم ای گل بیا و از چمن طبع شهریار بشنو ترانه غزل جاودانیم @beytolghazal
از تخت‌ها و چشم‌ها یک روز می‌افتد شاهی که نشناسد غم سربازهایش را... @beytolghazal
خیال روی توام دوش در نظر می‌گشت وجود خسته‌ام از عشق بی‌خبر می‌گشت همای شخص من از آشیان شادی دور چو مرغ حلق بریده به خاک بر می‌گشت دل ضعیفم از آن کرد آه خون آلود که در میانه خونابه جگر می‌گشت چنان غریو برآورده بودم از غم عشق که بر موافقتم زهره نوحه گر می‌گشت ز آب دیده من فرش خاک تر می‌شد ز بانگ ناله من گوش چرخ کر می‌گشت قیاس کن که دلم را چه تیر عشق رسید که پیش ناوک هجر تو جان سپر می‌گشت صبور باش و بدین روز دل بنه سعدی که روز اولم این روز در نظر می‌گشت @beytolghazal