eitaa logo
هیئت بیت‌النبی (ص)
1.7هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
989 ویدیو
19 فایل
🏴حسینیه بیت النبی (ص) 🚩محفل بسیجیان و رهروان شهدا 🔸قرار هفتگی یکشنبه شب ها 🕗 ساعت ۲۰:۰۰ 🔻ارتباط با ادمین @beytonabi_admin 🔻خادم هیئت @beytonabi_khadem 📱@beytonabi_ir ▫️شماره کارت هیئت: 💳 ۵۰۴۱-۷۲۱۱-۱۱۶۴-۱۸۲۶ 📍قم،خ جوادالائمه،خ طباطبائی، ک۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 روایت روز هفتم_۲ قدم قدم از کنار دسته های عزاداری رسیدیم به عَلم کارونمون🚩 از گرما و آفتاب شدید، همه ی بچه ها رفته بودن داخل یه غرفه کوچیک که سایه‌بون داشت.. یه نگاهی که کردم به ظاهر غرفه دیدم غرفه‌ی پاسخ به سوالات شرعیه که ندونسته اشغالش کردیم!!😁 بعله درست حدس زدم! اینم از روحانی عراقی که اومد و دید سنگرش بدست لشکریان خدا فتح شده 😂😂 جا خورد اما احتراممون کرد بنده خدا😎😍 گشت برامون دنبال یه موکب مناسب خدا خیرش بده 🌺 یه بازی برد برد😉 هم ما یه جا استراحت می‌کردیم هم خودش از دست ما راحت میشد و به کارش که پاسخ به سوالات شرعی بود می‌رسید 💯حرکت خوبیه اصل وجود غرفه های پاسخ به سوالات گرچه در محتوا و شکل تغییر میخواد..👌✅ تو این گیرو دار، آقای قشلاقی بزرگ داشت یه دونه کولری رو‌ که تو اون غرفه بود و کاروان بزور چپیده بودیم داخلش،احیا میکرد🧔 شنیده بودیم میگن پدرا میونه خوبی با کولر ندارن 😂😂 اما این یک پدر نمونه بود😁 دو بار رفتن آب آوردن از پشت کولر ریختن تا کولر باد خُنَک بده😍😍+تصویر موجود 😉 حرکتی تأثیر گذار بود 😁 باد کولر یخخخ شد دندونامون بهم میخورد ❄️☃ مثلاً دیگه 😜 خب اون اطراف جای برای همه پیدا نکردیم و راه افتادیم عادی بود چون چیز زیادی تا کربلا نداشتیم و ازدحام چند برابر! این سیل جمعیت جای شکر داره🤲 ⚠️راستی یه وقت بخاطر راحتی زیارت خودمون نخواییم حرم های اهل‌بیت علیهم‌السلام خلوت باشه.. جلوتر سرویس خوبی دیدن رفقا و رفتن🚾یکی از بچه ها که نرفته بود می‌گفت خیلی شیکه😄حیفم میاد نرفتم 😅😅 خب نیاز نداشتی، نرفتی😬 ۲ ▪️@beytonabi_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸روایت روز هفتم_۳ تقریباً همه با هم بودیم! 💢 کمی جلوتر به سفره‌ اطعام با عظمتی رسیدیم! جالب و جذاب بود.. سفره‌ا‌ی که هم طویل بود هم پر از طعععام😋😋😋😅😅😎 و مهیا شده بود برا زائرا اما یه جورایی ما به ته‌دیگش رسیده بودیم 😌 💎یه نکته خوب اینکه👇 چون سفره زیر سایه نبود،جوونای سفره دار که با جون و دل خادم زائر امام حسین_ع هستن، با یه پرچم بزرگ رو سر زائری که سر سفره‌ست سایه درست مینداختن تا راحت باشه❤️🌺😭 ای جاااان! آقا چه کردی با دل این خادما🚩🚩🚩 درد و بلای این خادما بخوره تو سر هرکی چشم دیدن لشگر اربعینی رو نداره🤲 اما یه نکته دیگه اینکه 👇 ❌ شاید شما هم حس کرده باشید تو این وسطا اسراف هم کم نمیشه و این خوب نیست و حتماً باید اصلاح بشه 💯 لذا برا تحقق همین امر مهم، قرار شده حاج آقا سعید که بخش رو سالی یه ماه صادر کنیم به عراق 😁بعنوان و 😉✅ تا با شبکه سازی این مشکلو حل کنه✅✅😉 گاهی هم موکب دار عراقی شاکی میشه از رفقا بعضی ما ایرانیا که از غذا خوشمون نیاد بعضیامون تو موارد انگشت شماری،میریزم یه کناری🙈😱😔 این خوب نیست.. البته تک و توک پیش آمده اما همونم نباشه بهتره 😘😊 🔰حالا در کل بگم احسان و اکرام از طرف برادران عراقی و خانواده‌هاشون تمام و کماله ماشاالله و لاحول و لاقوة الا الله.. ❇️آره همراه خونواده‌هاشون! عمدی گفتم اینو.. خانواده همراه آدم نباشه، نمیشه این همه فداکاری از جان و مال و همه‌چیز داشت.. بسلامتی‌شون«اللهم صل علی محمد و آل محمد»🌺🌺 ۲ ▪️@beytonabi_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 روایت روز هفتم_۴ حدود ۲۰۰ عمود مانده به کربلا🚩🚩 بالآخره به موکبی(چادر بزرگ) رسیدیم که به اندازه کاروان ما جا داشت، خیلی هم تمیز و مرتب با موکت نو و نرم..😍 حساس به تمیزی بودن طوری که سه چهار تا سطل زباله کوچیک تو‌ موکب بود خوشش اومده بود از این موکب.. از شدت آفتاب،تا واجب نشده کسی بیرون نمی‌رفت😊 دم نماز ظهر شد و برا وضو و اعمال قبل وضو راهی موکب‌های اطراف شدیم🚶‍♂ ♨️بعد از نماز جماعت، طعام آمد.. هر کی به کاری مشغول بود،مثلاً پدرخانم محترم محمد یوسفی یعنی آقای محمد یوسفی مشغول نقاشی زیبا و حرفه ای رو کارتن بود ☺️😄 بله اسم و فامیل داماد و پدرخانم یکی بود دقیقاً 👌 انگار پدر خانم رسماً دامادو بنام خودشون زده حتی اسمشو😅😅 پدر و برادر خود محمد یوسفی خودمونم بودن تو کاروان.. حفظهمُ الله تعالی 🤲 آقا سعید مرادی(نماینده‌پوشاک معراج در عراق 😂) هم مشغول تلاوت قرآن کریم بود احسننتت✅✅😍😍🌺 عمو صمدم کنارش همینطور..🌺🌺 شیخ مرتضی هم با فشار افکار عمومی داشت دوباره عمامه منو بهتر میبست..😍😍 راستی یه چیز تو عراق آروم و قرار نداره هی میره و میاد! هر چی براش میخوندیم بابا نرووووو تو هم مثل من نمی‌تونی دووم بیاری نه_رووووو😉 آدم نمیشد که نمیشد☺️ اونی که میرفت و میومد بود😊 تو اون جمعیت و دم‌کردن هوا،گرمای چند برابری رو‌ تجربه می‌کردیم وقتی برق می‌رفت و کولرها هم قطع میشد😰😩😩 🔺حاج محمد آقا زارعی گفت بچه هارو باد بزنیم خوابیدن برق رفته الان از گرمای زیاد بیدار میشن..👌 دمش گرم با کارتن باد زد همه رو چه ایرانی چه عراقی..🌺❤️ ۲ ▪️@beytonabi_ir
🔸 روایت روز هفتم_۵ تو این موکب علی رغم ظاهر تمیز و خوبش اما گیرکرده بین رفتن و اومدن 🤷‍♂ طوری که بچه ها،خصوصاً بچه های حلقه تربیتی مثلاً آقا ابوالفضل میرزایی😉 آقای یوسفیان و علمدار گرامی جناب منصفی برای آقای برق که عربی بهش میگن ، شعر سراییده بودن با سبک زیبا..😅😅 ⬅️به سبک همه جا کربلا...☺️ کهربا کهربا کهربا کهربا(۲بار) کهربا زود بیا دیر نیا دیر نیا.. ♨️سینه میزدنا از گرمای بی برقی 😂😂 صاحب موکب هم آدم باحال و خوشرویی بود😍 با حالتی اذیت شده از گرما،به من گفت👇 شیخنا دعا😩 منم با دلی شکسته گفتم اللهم ارزقنا کهربائاً قویّا🤓😁😂👷‍♂ آمین جانانه‌ای گرفتم از جمع 😁 به حدی که صدا به آسمان رفت و وقتی به زمین رسید دید علی آقا یوسفیان و آقا منصفی تو‌ موکب بغلی جلو کولر دارن حال میکنن😜 ببخشید دیگه علی آقا تاریخ باید کامل روایت بشه 😁😘 اما حاج محمد همچنان داشت با کارتن باد میزد بچه ها رو😍🌺🌺 می‌گفت به من آب بدید بخورم وقتی باد میزنم بچه ها رو‌ باد خُنَک بیاد😜😂😂 عازم مسیر شدیم،از سفره حضرت ام البنین_س که جلو در این موکب براه بود بهره برداری کرده و حرکت کردیم🚶‍♂🚩🚶‍♂🚩 بین راه،داخل موکبی رو دیدم که روضه‌عربی برپا بود،یاد حرف یکی از رفقا افتادم که گفته بود عربها سینه زنی و نوحه فقط دارن چرا روضه نمیخونن زیاد🤷‍♂ ولی اینی که من دیدم عین یه مجلس روضه خانگی خودمون بود✅ مجلس جانسوز و دلنشین عربی.. به کربلا وادی عشق و صفا نزدیک شده بودیم و با دیدن این مجلس روضه،بوی حرم یار رو بیشتر استشمام کردیم..🌺❤️😭 ۲ ▪️@beytonabi_ir
🔸 روایت روز هفتم_۶ 💠آخرای مشّایة یه غم تو سینه‌ها و از طرفی یه شوق و ذوقی تو‌ وجود ما.. غم تموم شدن مشّایة اربعینی امسال برای ما😭❤️و شوق رسیدن به آخر این راه، چرا که آخر این جاده نِشسته دلبرم😭🚩 شوق حرم ابی عبدالله الحسین_ع که با هم بخونیم از دووور گنبدی پیداااااست مرقد عبّاس 😭😭🚩❤️ 💬با بغض از غم‌ پایان مشایة گفتم! اما «وَ امّا بِنِعْمَتِ رَبِّکَ فَحَدِّث» نعمت خدارو باید بگم، امسال رزق داشتیم ۴روز این مسیر و آدما و سبک زندگی‌اربعینی و ایثار و هزاران درسی که داره رو ببینیم و قدم قدم و نفس نفس..الحمدلله 😭😭 ممنون از همه خصوصاً که برای مسیر مشّایة اربعینی و عجله ای نبودنش برنامه داشتن..💐 نماز بین راه خوندیم،یه گروه از بچه ها جلو بودن کمی دیر کردیم!بعضی شاکی بودن چرا اینقدر آرام😡 بحث ریزی شد و یه کوچولو ناراحتی پیش اومد🙈اینبار ما افتادیم جلوتر و یه جا توقف کردیم تا بقیه هم برسن..🚶‍♂🚩 دقایقی نشسته خوابم برد😴 (خواب دیدم برگشتم از کربلا و سفرنامه رو نوشتم تا روز هفتم و شما هم در حال خوندنش،عه خوابم واقعاً تعبیر شد! الله اکبر 😜 به من ایمان بیارید😁 شوخی کردم اصلاً خوابی ندیدم 🙈😅 خوابای من مثل نوار خالیه اکثراً چیزی نمی‌بینم 😂😂) از خواب بیدار شدم رفقا اومدن، خوش و بشی بین فرمانده و دوست ناراحت ما شکل گرفت و حل شد 😉 دوباره تفتیش شدیم،عمود ۸ از جاده بغداد به کربلا..(عمود ۸یعنی آخرا! چون این مسیر عمود ها شمارش معکوسه) ۲ ▪️@beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روایت روز هفتم_۷ صبر کردیم همه جمع بشیم.‌. قرار شد بریم اول مکانی که از قبل پیش قراول هامون آقا مهدی عاصم آبادی،آقای زارعی و آقای زیادی هماهنگ کرده بودن، کوله ها بمونه اونجا تا راحت بریم زیارت..✅ دمشون گرررم 🌺🌺🌺 هر چی میرفتیم نمی رسیدم🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂ کمی دور بود،موز خورانی داشتیم تو راه 🍌 بخاطر خرید این موزها🍌 بنده و فرمانده گم کردیم کاروان رو..البته به نظر من کاروان گم شده بود نه ما دو نفر😎🤪 چون خب وقتی من کنار فرمانده بودم دیگه غمی نیست!😎 دوتایی یه کاروانیم دیگه😁 نظر مثبتت چیه همسفر مجازی من⁉️☺️ به هر طریق با گوگل مپ و کروکی و دودی که از آتش تو جنگل به هوا رفته بود و مسیر باد😂😂 راهو پیدا کردیم و ما دو نفر،آن ۴۰و چند نفر رو از تنهایی درآوردیم 😅😅 عصبی بودن اما 🍌 رو که دیدن آرام شدن😁 بعد از چند بار اشتباهی پیچیدن کل کاروان تو کوچه ها و خیابونای مختلف پشت سر آقای زَیّادی😉😘 بالآخره به چند قدمی مکان رسیدیم😍 🚩❤️🏴 ۲ ▪️@beytonabi_ir
🔸روایت روز هفتم_۸ با استقبال گرم جوونای عراقی که میزبان ما تو کربلا بودن وارد اون ساختمون شدیم🚶‍♂ تمیز و خوب اما کمی کوچک..حسینیه‌ی شهدا بود اسم اونجا🚩🚩 عکس ۸ شهید که همه هم‌جوان عراقی بودن و احتمالا برای یک قبیله و خاندان بودن رو دیوار بود🌸🌺 خسته راه بودیم شام آوردن بخشی از خستگی در رفت😊 صحبت از این شد که همین شبانه بریم زیارت یا نه، آقا میثم گفتن فردا صبح بریم با هم.. البته اگه کسی خسته نبود و حالا میخواست بره مختار بود، تازه می‌تونست کیان یا بن کامل هم باشه😜 همون اطراف یه موکبی با حمام های مجهز هم موجود بود😍 جا انداختیم برای استراحت.. ناگهان با دیدن صحنه ای اشک تو چشم ما حلقه زد 😭😭😭😜 خواهشاً بزارید کمی جدی باشم خندم نگیره😉😎عینک زدم وقتی تعریف میکنم خندم نگیره و الا آفتاب نیست شبه 🙃 حالا چی شده مگه⁉️ ۲ ▪️@beytonabi_ir
🔸 روایت روز هفتم_۹ کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی.. روح بلند زائر کربلا در بدو ورود به کربلا به ملکوت اعلی پیوست..🚩🏴😭😭😎 دیدید تو‌فیلما این با کلاسا تو تشییع جنازه عینک دودی مشکی میزنن 😎😎 (مگه عینک دودی غیر از مشکی هم داریم 👀آره داریم جواد وصالی داره خیلی دوسشداره😂) عکسی که می‌بینید آقا اسماعیل همچون شهدا خوابیده😉 لبخند هم به لب داره انگار که لحظه آخر دیده داره دستش از دنیا کوتاه میشه اما تو موکب بغلی آب برگه 😋میدن😋😅😅 ان شالله که شهیدم میشه یه روز اما این کیسه خواب تولید خودشه که توش رفته خوابیده..😆🌺 خب امشبم هر کی یه جا خوابید! حالا راحت یا بزور چِپید یه گَلُ و گوشه😉 تا به قید حیات،صبح بریم حرم ارباب..😍😭 ۲ ▪️@beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🏴 عفت فاطمی پیام زهراست(س) چادر مشکی خط قرمز ماست 🎙کربلایی 📍 🚩هیئت بیت‌النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم 🔸 ________________________ ▪️ @beytonabi_ir
🕌(۲) ✅قسمت نهم 📝نویسنده: 🔰حجت‌الاسلام یعقوبی 🚩 ۱۴۴۴ 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 __________ ▪️ @beytonabi_ir
🔸 روایت روز هشتم_۱ خوش آن راهی که پایانش تو باشی.. کربلاییم! بعضی از دوستان زودتر رفته بودن حرم اما اکثراً صبح همه با هم حرکت کردیم طرف حرم🚶‍♂🚩🚶‍♂🚩 مسیر موکب تا حرم رو نشونه گذاری کردیم تو ذهنمون با چند تا علامت بنر و هتلی که سر راه بود تا رسیدیم به خیابونی که چشممون به گنبد زیبای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام منور شد😭😭😭 رسیدم کربلا الحمدلله.. دوباره اومدیم به بهشت امام حسین_ع سرزمینی که با همه عالم فرق داره.. یه آمبولانس کنار خیابون پارک بود، نشونه خوبی بود برا آدرس! اسم خیابونم که میدونستیم خیابون شهدا.. همه جمع شدیم کنار آمبولانس🚐 چون جمعیت خیلی زیاد بود نمیشد دسته جمعی حرکت کنیم یعنی نمیشد تا آخر،دسته جمع بمونیم بخاطر شلوغی حتماً همو گم میکردیم و خود به خود به چند گروه تقسیم می‌شدیم، پس از همون اول قرار گذاشتیم ساعت ۱:۳۰ حدود یک ساعت بعد اذان ظهر همون خیابون برگردیم موکب✅🚩 اگر هم کسی خواست می‌تونه زودتر برگرده. حرکت کردیم به سمت حرم،هر قدم به حرم امام حسین علیه السلام نزدیک تر شدن همانا و آرامش بیشتر همانا😍😭❤️ به تفتیش حرم که رسیدیم امسال نه با موبایل کار داشتن نه الزامی بود برای اینکه کفش ها رو بدیم به کفشداری و بخاطر ازدحام زیاد صف ها خودشون پلاستیک میدادن که ببرید داخل.. ⚠️از آداب حرم داری حرم های ائمه اطهار علیهم السلام تو‌ کشور عراق که گاهی تو حرم امام رضا علیه السلام هم دیده میشه اینه که از باب احترام به مکان مقدس،کفش داخل نمیزارن و این زیباست واقعاً 🌺 💢 البته برای روزهای شلوغ باید زیر ساخت‌ها آماده تر باشه.. ۲ ▪️@beytonabi_ir
🔸 روایت روز هشتم_۲ اول وارد حرم امام حسین علیه السلام شدیم.. نَزور سیّدَنا و مَولانا اباعبدلله الحسین علیه السلام نیابَةً عَن جمیع المومنین و المومنات الأحیاء منهم و الأموات و الشُّهداء و الصالحین..😭😭 زیارت میکنیم آقا و مولایمان اباعبدلله الحسین علیه السلام را به نیابت از مومنین و مومنات زنده ها و درگذشتگان ‌و به نیابت از شهدا و صالحین🚩🚩🚩🚩🚩🚩 آروم بخونیم.. سلام آقا که الان روبروتونم من ایستادم زیارت نامه میخونم حسین جانم..🚩😭😭😭😭❤️ احساس کسی رو داشتیم که بعد از یکسال فراق از آقاش دوباره اومده و پناه آورده.. دیدی عزیزترینت رو بعد از مدتها میبینی حرفم زیاد داری خواسته هم زیاد داری اما دیگه تمومه! مبهوت عشق حسینی..😭😭😭😭❤️❤️ جایی وایسادی که عالم آرزوشو داره‌ فعلا حرفی نیست بعضی حرفا تو سفره‌دل میمونه بجای سفرنامه..😭😭😭 شما هم با همین عکس و فیلم، باز کنید تنها.. ۲ ▪️@beytonabi_ir