بنزین ماشین ما زیاد نبود، البته خیلی کم هم نبود، راستشو بخوایید اصلا هنوزم نمیدونیم چقدر بود😅
چون آمپر بنزین مشکل پیدا کرده بود و ما در دوراهی رسیدن به پمپ بنزین و یا آمادگی برا هُل دادنش تا پمپ بنزین مونده بودیم🤓😂
برا اینکه یه محاسبه سرانگشتی داشته باشیم میزان بنزین مونده تو باک ماشین رو، متوسل به اتحاد مزدوج و حساب دیفرانسیل و... شدیم تا مقدار X را پیدا کنیم😆👇
خب صدی فلان قدر مصرف داره،اگه فلان قدر راه اومده باشیم، اینقدر بنزین هنوز مونده😄
👀 دلداری میدادیم به خودمون اما من که دیگه کم کم میخواستم دامن دشداشه را بالا داده در جیبم بگذارم 😌👇
تا موقع هُل دادن ماشین، دست و پا گیر نباشه ☺️☺️☺️🚙
خداروشکر رسیدیم پمپ بنزین⛽️
📲ساعتی بعد، خبر خرابی دو تا از ماشین ها، ماشین آقای حسینپور و آقای نبی ئی رسید بهمون 🧐
♨️چون نزدیک مقصد بودیم،قرار شد تو پایانه مرزی مهران، منتظرشون باشیم!
و اما ماشین ما و جریمه هایی که برا خواب تعیین شده بود😅😅
دوستان رفتن مغازه خرید کنن،
فقط صاحاب مغازه رو با خودشون نیاورده بودن😁😁
هر چی دستشون رسیده بود خریدن آوردن☺️
از ساندویچ و نوشابه گرفته تا بستنی و قهوه 🙄😅
البته قهوه به نام راننده بود، ولی به کام من شد😋 آمّا چسسبیدا☕️😉
❌بستنیا تقریبا اضافه موند و تصمیم گرفتیم طی عملیات خطرناک😱 و پیچیده ای، در حال حرکت برسونیم به دو تا ماشین دیگه🚘🚘🚘
کم مونده بود فاجعه به بار بیاد اما مدیریت عملیات قوی بود😅
اما کار خطرناکی بود شما از این کارا نکنید خدای نکرده اوف میشید😆
📿آللّه بیزه رحم ایلدی..😁😁
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۳)
▪️@beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩روح همه شهدای مهران شاد،
خداروشکر ما به میدان اول شهر مهران رسیدیم..
🥒آبدوغ خیار مشتی که دور میدون میدادن، تو اون گرما حسابی حال داد
☄💥❄️☃️
🚙🚗... با آقامیثم رفتیم دنبال پارکینگ مناسب برا ماشینامون، که الحمدلله یه جا ردیف شد و باقی ماشینا هم اومدن پارک کردیم تو پارکینگ
البته یه زمین بزرگ بدون حفاظ و.. که دیگه تو و بیرون نداره😂😂
گفتیم داداش حالا ما رفتیم کربلا اومدیم دیدیم ماشینا رو بردن چه کنیم ⁉️
امنیت اینجا چطوره❓
بنده خدا هم گفت خیالتون راحتتت😅
که خب ما هم قانع شدیم😁
عشق در یک نگاه شنیده بودید دیگه، به این میگن اعتماد در یک نگاه😂😂
دیگه همه پارکینگا همین بودن مجبور بودیم مجججبووور😅
آخه به طرف گفتن وسط دریا اگه کوسه دنبالت کنه چه میکنی🦈🐋
گفت میرم بالا درخت🙄
گفتن درخت کجا بود وسط دریا☹️
گفت مجبورم میفهمی مجججبوووور😝
🔬اما نه انصافا یه بررسی هایی کردیم از پارکینگ بعد ماشینا رو اونجا گذاشتیم..😉
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۴)
▪️@beytonabi_ir
🚎بعد ازپارکینگ، سوار اتوبوس شدیم برا رفتن به پایانه مرزی مهران
کرایه نفری ۲۰ تومن بود تا پایانه💰
⬅️حاج محمد آقا زارعی کرایه ها رو جمع میکرد تا کمکی به شوفر راننده کنه که یه نوجوانی بود👦
📢تا گُنبدی ندیدی، بی پولتی بدِه😅
با لهجه قُمی حاج محمد بخونید لطفا 😆
🔖البته این حاج محمدآقا
یکی از هموناست که
با روش خاص خودش،
ایجاد #حرکت و #رشد میکنه
بین بچه ها👌👌
😍شخصا درسای عمیقی ازش گرفتم
گرچه دعای خیرش همیشه پشت سرماست😆
میگه خدا ریشَتونو بِکَنه😅
خداروشکر تو این مورد مستجاب الدعوه نیست😜
💬نزدیک پایانه بودیم که راننده قبول کرد برگرده دوباره پارکینگ تا آقای یوسفی و همراهانش رو که تازه رسیده بودن سوارکنه..🚌
همگی رفتیم پایانه 🚌🚶🚶
ترافیک شد، یه عده مون پیاده شدیم یه عده هنوز پیاده نشده بودن که ترافیک روان شد و خب پیاده نشدن 😉
🎤وقت اذان بود
و بعضی همراها گفتن بریم نماز
🔮اما اون لحظه تو اون شرایط ازدحام و... باید اول اجتماع رو حفظ میکردیم تا سواره ها هم پیاده بشن همه یکجا جمع بشیم بعد بريم نماز
👈چون ممکن بود
دیگه همدیگه رو به این راحتی
پیدا نکنیم تو اون ازدحام..🤷♂
⚠️جمع که شدیم یه جا، آقامیثم نکات مهم و ضروری رو گوشزد کردن تا حواسا جمع بشه تو اون شلوغی..
و اینکه اگه کسی به هر دلیل کاروانو گم کرد، قرارمون نقطه صفر مرزی، بین دو گیت ایران و عراق 🇮🇷🇮🇶
بنا شد نماز رو هم همون جا اقامه کنیم
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۵)
▪️@beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دیدن مرزبانان غیور و باحال کشورمون تو پایانههای مرزی، من که همیشه روحم تازه میشه، شمارو نمیدونم 😊🚩
انصافا جای خداقوت داشت که طرف ایران ۶۳ گیت عبور آماده کرده بود برا جلوگیری از ازدحام👌🇮🇷
✅آمدیم بین دو گِیت،
رفتیم برا نماز و توقف مختصر تا همه جمع بشن..
🚩اتفاق قشنگی تو نمازخونه افتاد که آقای آزاوار و بچه های تربیتی خودجوش مشغول جارو زدن نمازخونه پایانه مرزی شدن👌🌷
💎این کار مربی تربیتی از جنس تبلیغ بغیر السنتکم بود برا متربیا، همون تبلیغ عملی، با شعاع تاثیر چندبرابری...
✅و اما دو ماشینی که خراب شده بودن هم اومدن به ما رسیدن الحمدلله..
یکی از رفقا تو این ماشینا،
مشکل اداری برا خروج کشور داشت
که خب معلوم نبود اجازه عبور بدن یا نه🤷♂
📿روضه ای خونده شد
و به گوشه نگاه باب الحوائج
علی اصغر(ع) بود که حل شد
اومد با ما و از ته دل خوشحال شدیم🚩
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۶)
▪️@beytonabi_ir
مُهر عراق هم خورد به گذرنامه و وارد خاک عراق شدیم 🇮🇶
🚩🚩قدم به قدم داشتیم به ماشینا نزدیک میشدیم و حال و هوای اربعینیمون بیشتر میشد
📱با بزرگترایی از فامیل که خداحافظی نکرده بودم همونجا تا سیمکارت آنتن میداد تلفنی یاعلی گفتم
😭😭❤️و بعد دیگه فقط گوش جااان سپردم به آوای دلنشین نقطه صفر مرزی عراق که میگفت 👇
🇮🇶سامررا سامررا سامررا 🗣
🇮🇶کاظمِین کاظمِین کاظمِین🗣
🇮🇶کَربِلا کَربِلا کَربِلا🗣
🇮🇶نِجِف نِجِف نِجِف🗣
آخ که ما یکسال بود منتظر این نوا بودیم😭😭😭
❤️🚩السلام علیک
یا اباعبدالله
از همین جا آقا..
🌷به لطف حضرت ارباب
و پیگیری های دوستان،
اتوبوس خوب و با قیمت خیلی مناسبی هماهنگ شد برا کاظمین و سامرا..
سوار شدیم و کرایه هر نفر ۲۰ دینار رو مسئول کاروان جمع کرد..
🔮الی سامرا المقدسه..
🚌 اگه مشکلی پیش نیاد و خدا بخواد فردا (روز دوم) اذان صبح سامرا خانه امام زمانیم به امید خدا!
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
#پایان_روز_اول
(۷)
▪️@beytonabi_ir
🕌#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
✅قسمت دوم
🚩 #اربعین۱۴۴۵
🚩"هیأتبیتالنبیصلیاللهعلیهوآلهوسلم"🚩
🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا
__
▪️ @beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩بسم الله النور ..
*روایت روز دوم*
📿هنوز اذان صبح روز دوم نشده بود که گاراژ اتوبوسای سامرا از اتوبوس پیاده شدیم🚎
🚰همون سر خیابون حرم، سرویس های بهداشتی بود که رفتیم برای تجدید وضو!
بعد قدم به قدم راه رفتیم👣
تا وارد حرم بشیم و بعد از یکسال،
دوباره خانه پدری حجت ابن الحسن(ع) رو زیارت کنیم🏴🚩
روبروی گنبد قشنگ سامرا🤚
السلام علی ائمه الهُدی🌷
💎سلام به روح شهدایی که فدا شدن
تا این سیل جمعیت بتونه در امنیت کامل بیاد زیارت
با علمدار بازنشسته کاروان(😉) با هم وارد حرم شدیم، نماز صبح رو تو صحن حرم خوندیم و شروع به زیارت نامه کردیم 😊
نمیدونستیم اینقدر طولانیه😅
البته نه اینکه ما اهل زیارت نامه نباشیم،احتمالا چون خسته راه بودیم حال نداشتیم☺️
توجیه شد؟😜
آها یادم اومد! دور و اطرافمون
اکثرا کف صحن حرم خوابیده بودن😴، خب آدم خوابش میبره 🥱
منبر بلند و بزرگ تو حرم توجهمو به خودش جلب کرد و خوابو از سَرَم پَروند🤩
منم خادم منبر هیأتم و دنبال بهونه بودم با یه رزومه بین المللی منبر برگردم ایران😁😅😅
این حس فقط واسه من نبود و خادم رسانه هیأت داداشم آقا حسینپور هم با دیدن باندا و سیستم صوت حرم، اون حس منو پیدا میکرد😅😆
نمیدونم شاید بچههای دکور هیأت هم به بیرق و پارچه های خوشگل حرم طمع کرده بودن😁😁
ندایی آمد که بشتابید به صبحانه حضرتی😋🍞🥐🥚🧀🍜
و ما هم شتابیدیم به سرعت برق و باد😁
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۱)
▪️@beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿بعد از صبحونه رفتیم به ادامه زیارت برسیم🚶🚶
زیارت ضریح مطهر دو امام معصوم
حضرت امام هادی علیه السلام 🌺
و حضرت امام عسکری علیه السلام 🌺
و زیارت مادر و عمه گرامی امام عصر(عج)
خانم نرجس خاتون سلام الله علیها 🌸
خانم حکیمه خاتون سلام الله علیها 🌸
و جناب ابوهاشم جعفری 🍀
از اصحاب ائمه اطهار علیهمالسلام
که در این حرم مطهر
مدفون هستند📿
🔆بعد رفتیم برای زیارت سرداب مقدس، محل غیبت صغری حضرت حجت
ارواحنا فداه❤️
💬اونجا یکی از بچههای تربیتی هیأت رو دیدم و همون روی پله ها
یه عکسی هم با هم گرفتیم
کسی نبود جز آقای قدرتی🙋♂😁
که با خانواده مشرف شده بود
زیارتش قبول🌷
این یعنی حتی اگه تنها برید، یکی از نشانه های قبولی زیارتتون اینه که یه جا به اصحاب خراسانی حتی شده اتفاقی وصل بشید😅
و زیارتتون در دفتر سفرنامه اربعین ثبت و ضبط بشه😁🚩
زیارَه مقبول ان شاءالله
با لهجه عربی بخونید😉🤲 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۲) ▪️@beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕰سر یه ساعتی،
با اعضای کاروان،
جلوی ورودی حرم مطهر سامرا،
برای #حرکت به سمت اتوبوس،
جهت تشرّف به حرم مطهر کاظمین،
قرار داشتیم!
🎤یه دفعه میکروفن حرم هم
به تسخیر اصحاب خراسانی در اومد😇
🎙شنیدیم که ندا آمد:
🔊اعضای کاروان هیأت بیتالنبی(ص)،
به محل قرار مراجعه کنید ئید ئید ئید..
(اکو داشت آخرش ئش ئش ئش😆)
📍سر قرار کاروان،
تا همه رفقا بیان،
از فرصت استفاده کردیم،
و گَپی زدیم با محمد آقای زَیادی!
📍از بچههای خوب هیأت،
که واقعا اربعین زحمت زیادی کشید
برای کاروان هیأت..
و هُوَ خداوکیلی نِعمَ المترجم 😁🌷
انصافا جوری فارسیای مارو به عربی براشون ترجمه میکرد
که همه شاهدند تو هیچ موکبی
برا غذاها ازمون پول نگرفتن😜🙈😜
المزاح کردم 😁
البته ما هم یه جاهایی سعی میکردیم عربی حرف بزنیم 😎🤓🤣
مثلا اونجا که عدد ۵۰ رو اون عرب بنده خدا خیلی فصیح میگفت پنجاه🙄
اما ما اصرار داشتیم بگیم خمسین 😅
🤦♂نه خداوکیلی تصور کن اون عرب بیچاره با خودش چی میگه 🤣😆
🍉این اتفاق تو میدون تره بار کربلا افتاد
که حالا اگه عمری باشه
بهش میرسیم چه رسیدنی😁
راه افتادیم به سمت ماشین،
تو راه شای عراقی موجود☕️😋
🚩سر خیابون اصلی حرم سامرا
بطور اتفاقی حاج مهدی وصالی عزیز رو دیدیم که خودش یه کاروان جمع و جور ظاهرا فامیلی آورده بود🚩🇮🇷🇮🇶
👣گپ و گفتی باهاش داشتیم و به راه خودمون ادامه دادیم..
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۳)
▪️@beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚌اتوبوسمون دو مسیره هماهنگ شده بود و با همون اتوبوس سامرا، راهی کاظمین شدیم
🔆نزدیکای ظهر بود که رسیدیم!
📿محضر باب الحوائج
امام موسی بن جعفر علیهماالسلام
و محضر ابن الرضا امام جوادالائمه
علیهماالسلام
🔰این از خصلتای زیارت ایام اربعینه
که گاهی به خاطر شرایط،
در عرض کمتر از یک روز
مشرّف به زیارت چهار حجت الهی میشی
و تجدید عهد میکنی
با چهار امام معصوم
علیهم صلوات اللّه اجمعین..📿
👈خب از قبل، وقتی هنوز قم بودیم
با واسطه ای، اسکان کاظمین
هماهنگ شده بود👇
اما وقتی وارد موکب شدیم دیدیم ظاهرا یه ناهماهنگی اتفاق افتاده و برای ما ۵۰ نفر جا نبود🤷♂
🔖گرچه خیالمون راحت بود
از اسکان کاظمین،
بخاطر واسطه مطمئنی
که هماهنگ کرده بود!
اما خب اربعینه
و شرایط خاص خودش☺️
بدتر از اینم ممکنه پیش بیاد😁
مورد داشتیم تو مسیر پیاده روی کباب بوده اما نوشابه نبوده😱😅
دیگه از این سخت تر که نداریم😜
ما اینا رو از سر گذروندیم😎
و مرد روزای سختیم🥸
با اذن میزبانان، نمازو به جماعت برپا کردیم تو اون موکبی که بنا بود صاحبش باشیم، اما شدیم مهمان یه ساعتیش
😭😄
🔮بعد نماز و شارژ شدن موبایلا📲
خود صاحبخونه اصلی
امام حیّ و حاضر و ناظر ما❤️
که میزبان اصلی ماها هستن،
خودشون فرستاده ای فرستادن
که ما رو برد یه حسینیه
همون حوالی🌀
💠از لحظه بی جایی ما تو کاظمین،
تا جا دار و جاگیر شدن ما تو کاظمین،
ظاهرا به اندازه تایم یه نماز ظهروعصر
فاصله بود⬇️
♦️اما این اتفاق به ظاهر ساده،
در راستای رشد و حرکت رو به جلوی ما
تو دینداری و اعتقادمون بود نسبت به صاحبخونهی اصلی کاظمین 💢
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۴)
▪️@beytonabi_ir
داخل حسینیه ای که محل اسکان ما شد، یه سری اقلامی بود که ما
نذری خانه علی(ع) صداش میکنیم😁😅🍛🍲🍝🥫
نمیدونم اونا چی صداش میکردن🤷♂
چون اینهمه اقلامو یه جا من معمولا تو نذری خانه علی دیدم👀
یادش بخیر😉🥰
🔖راستی یادمون باشه برکات و اثرات این زیارتهاست که مقدمه میشه برا توفیق خدمت به فقرا..
📍میزبان گفتن میخواییم اقلامو جابجا کنیم. شاید میخواستن جای ما بازتر بشه،شایدم دیدن ما نذری خانه علی داریم ترسیدن بار بزنیم به کوله ها و منتقل کنیم به ایران و از اونجا هم تقسیم کنیم بین خانواده ها سریع بپزن و بدیم بره😆
خلاصه شاید سال بعد نذری خانه علی رو با این حسینیه تو کاظمین مشترک برگزار کردیم خدا رو چی دیدی😎
💎آقای ما باب الحوائج بخوان،
کار چنان وسعت پیدا میکنه که
فکرشو هم نمیکنی..
🤲فقط الهی که
توفیق یار ما هم باشه🔅
🛒دست به دست کمک کردن بچه ها خصوصا تربیتی ها و همه اقلام جابجا شد..
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۵
(۵)
▪️@beytonabi_ir