#قسمت_دوم
طوقی🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا2⃣
سلام کربلایی ها
من طوقی ام🕊 کبوتری که همراه کاروان عمه زینب مهربان☀️ و اسرای کربلا بودم. آمدم تا از ادامه ی راه، براتون بگم. ... تا آنجایی گفتم که اسرای کربلا☀️ سوار شترها🐫 شدند و به سوی کوفه راه افتادند.
من پشت شتر🐫 رقیه سه ساله☀️ بودم. با دیدن بچه های نورانی پیامبر☀️ که به دست آدم های سنگدل👹 اسیر شده بودند، غم داشتم و در تمام مسیر بغض گلویم را گرفته بود😔 به آسمان نگاه کردم. دیدم سرخ شده است🌄
رفتیم تا به کوفه رسیدیم. دیگه
خورشید داشت غروب🌞 می کرد. خورشید خانم🌞 با ناراحتی رفت. جای خودش را به ماه🌜 داد.
حاکم سنگدل گفت اسرا بیرون از شهر کوفه بمانند.
آنها برای خودشان غذاهای لذیذ و خوشمزه🥘🥗 آماده کرده و می خوردند.
اما برای اسرای اهل بیت(علیهم السلام)☀️ هیچ غذایی نیاوردند.
بچه ها گرسنه و تشنه بودند😔 داشتند از حال می رفتند. من خیلی نگران تشنگی و گرسنگی آن بچه های نورانی☀️ بودم🕊😔 داشتم با خودم فکر می کردم که یک دفعه دیدم آسمان روشن شد. با دقت به آسمان نگاه کردم. دیدم فرشته های زیبای خداوند با ظرف های غذا🍱 و نان🥞 به زمین آمدند. سفره ای پهن کردند. پرواز کردم و رفتم کنار سفره نشستم. خیلی خوشحال بودم. دیدم که بچه های نورانی☀️ از آن غذاها خوردند. بدون اینکه هیچ چیزی از آن غذاها کم شود. آدم های سنگدل👹 نمی دیدند. بعد فرشته ها سفره را جمع کردند و با خودشان به آسمان بردند...
#ادامه_دارد
هدایت شده از سربازکوچک
رنگ آمیزی محرم
#قسمت_سوم
طوقی🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا 3⃣
خانواده امام حسین(علیه السلام)☀️ و عمه زینب مهربان☀️ خیلی سختی کشیده بودند. اما من دیدم که فرشته های خداوند، در کنار آنها هستند. حتی فرشته ها✨✨ هم خیلی ناراحت😔 بودند. چون مردم کوفه به امام مهربانشان☀️ بی وفایی کرده بودند. امام حسین(علیه السلام)☀️ رو تنها گذاشته بودند. ما نزدیک دروازه های شهر کوفه بودیم. با خودم گفتم پرواز کنم🕊 و داخل شهر بروم و ببینم چه خبر است.
همین طور که به خاطر شهادت امام مهربانم بغض😔 داشتم، به سمت کوفه پرواز کردم🕊
دیدم مردم، کوفه را آب و جارو🍂 کرده اند. انگار می خواستند جشن و شادی به پا کنند. من خیلی ناراحت شدم و اشک از چشمام جاری شد😭
البته این خواسته یزید ستمگر👹 هم بود. می خواست به همه بگويد که در مقابل امام مهربان☀️ پیروز شده است. این هم جشن پیروزی اش است.
مردم بی وفای کوفه وقتی خانواده امام حسین مهربان☀️ را با آن حال و روز دیدند، شروع به گریه کردند😭 چون سربازان سنگدل👹👺 کودکان زیبا و نورانی☀️ را با طناب بسته بودند...😔🕊
ادامه دارد....
هدایت شده از سربازکوچک
29.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣#طبق_برنامه_سه_شنبه_ها :
🏴 #شعر_کودکانه 🕯👆👆
📣 ویژه 🏴 #محرم
تشنه لبی حسیــن جان
گـــرچـــه لب فـــــراتی
شبیـه کشتـــی نــوحی
تــــو کشتـــــی نجاتی
هـر کســــی مهربــــونه
خوبــــی کنــه همیــشه
آقـــا نجـــــاتش مـیده
ســـوار کشــتی مـیشه
امـام حسیـــن عزیـــزه
مهـربـــــون و قشنـــگه
امـــا دل دشمنــــــــاش
چه سختـــه مثل سنگه
مثـل امـــام حسیـــــنه
مهـــدی صــــاحب زمان
چه خــــوب و نورانیه
مثــــل ماه آسمـــــــان
شبیــــه جـــدّشونــــه
یـــه کشتــــی نجـــاته
اگر که بــاشی بـــاهاش
او همیــــــــشه بـاهاته🌷
⭐️ #حدیث
🌹 امام علی علیه السلام:
((مهدی(علیه السلام) از فرزندان #امام_حسین (علیه السلام) است.))
🦋 #شعر
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
گر چه تشنه لب جان داد
زیر خنجر و دشنه
یک نفر ولی باقیست
از حسین لب تشنه
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
نام پاک او مهدیست
نور دیده ی زهراست
غایب است و می آید
بر شما و ما مولاست
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#قسمت_چهارم
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
آماده اید تا ادامه قصه رو براتون بگم❓ ...تا اونجا گفتم که مردم بی وفا، کوفه رو آب💦 و جارو🌾 کرده بودند. یزید و لشکریانش👹👺 هم جشن و شادی به پا کرده بودند😔
صبح که شد، من به همراه خانواده رنج دیده امام حسین(علیه السلام)☀️ و اسرای نورانی وارد شهر کوفه شدیم.
مردم کوفه دیدند امام حسین(علیه السلام)☀️ شهید شدند. خانواده پیامبر مهربان☀️ را آدم های سنگدل👹 اسیر کردند.
مردم ناراحت شدند😔 شروع به گریه کردند😭
توی آسمان پرواز کردم🕊 صدای گریه اون مردم بی وفا همه جا پیچیده بود.
امام چهارم، امام سجاد(علیه السلام)☀️ خدا را به خاطر همه نعمت هایش شکر کردند. فرمودند:
ای مردم، اسم من ✨علی✨ است. من پسر بزرگ امام حسین(علیه السلام)☀️ هستم. من پسر کسی هستم که يزيديان👹 بدون هیچ گناهی او را به شهادت رساندند😔
ای مردم، شما خودتان به پدر من نامه📜 نوشتید که به کمک شما بیاید. شما را از دست یزید و لشکریانش👹 نجات دهد.
اما خود شما امام مهربانتان را تنها گذاشتید. باعث شهادت ایشان شدید😔
وقتی امام صحبت می کردند، بی اختیار اشکم می آمد😭
اصلا توان پرواز کردن نداشتم😔 فقط گوشه ای نشستم و به سخنان امام☀️ گوش دادم...
#ادامه_دارد...
@bibiroghaaye
#قسمت_پنجم
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا
صدای گریه مردم بی وفا همه جا پیچیده بود.
اصلا دوست نداشتم تو آسمان شهر کوفه پرواز کنم. فقط نشسته بودم و به صورت نورانی امامم نگاه می کردم.
مردم یکی یکی در حالی که گریه😭 می کردند، گفتند: ای پسر رسول خدا☀ ما از الان به فرمان شما گوش می دهیم.
امام سجاد(علیه السلام) همه چیز را می دانستند.
چون من می دیدم که فرشته های مهربون💫 خبرها را به ایشون می رساندند. برای همین امام سجاد (علیه السلام)☀ می دانستند که مردم به حرف هاشون عمل نمی کنند.
امام مهربان و نورانی☀ فرمودند: من می دانم که شما به عهد خود وفا نمی کنید. پس نه از ما طرفداری کنید، نه با ما بجنگید... گویا تمام آسمان شهر کوفه را غم😔 گرفته بود...
#ادامه_دارد...
@bibiroghaaye
هدایت شده از سربازکوچک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عطر_سلام
☘️سلام فرشته های نازنین به حضرت معصومه سلام الله علیها
🦋🥀🍃🦋🥀🍃🦋
🥀من سلامی را به گل ها میدهم
🥀هر دمی که آسمان باریده است
🥀غنچه ی خونین دشت کربلا
🥀برگهای کوچکش خشکیده است
🥀از کنار گنبد بانوی مهر
🥀می کشد از روی لب ها، پر ، سلام
🥀بر شهید کوچک دشت بلا
🥀بر گل روی علی اصغر سلام
📝شاعر: طاهره سادات خوشدل
🎤اجرا: نازنین زهرا رجایی
☘️
🥀☘️
🦋🥀☘️
☘️🦋🥀☘️
🥀☘️🦋🥀☘️
🦋🥀☘️🦋🥀☘️ ☘️🦋🥀☘️🦋🥀☘️ 🥀☘️🦋🥀☘️🦋🥀☘️
🦋🥀☘️🦋🥀☘️🦋🥀☘️
#شعر
#جمعه_های_انتظار
🤝عهد با امام زمان(علیه السلام)
🌸آی بچه های علوی
🌱آی پیروان مهدوی
🌸باید ببندیم عهدی
🌱برای ظهور مهدی
🌸خود را کنیم آماده
🌱با ایمان و اراده
🌸با دستورات الهی
🌱دل ها میشه ولایی
🌸دور بشیم از تنبلی
🌱با ورزش و تعالی
🌸کنیم کسب معرفت
🌱نباشیم در جهالت
🌸با صبر و با بصیرت
🌱دور نشیم از ولایت
🌸باید همیشه هرجا
🌱باشیم به یاد مولا
🌸دعای فرج بخوانیم
🌱در مسیر حق بمانیم
🌸حالا همه یکصدا
🌱دعا کنیم بچه ها
🌸بیا یوسف زهرا
🌱بیا دوای دردها...
🔹علی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 #طبق_برنامه_جمعه_ها:
💠 #نهج_البلاغه_خوانی👆👆
🔴 امام علی عزیز و دانای ما فرمودن:
🍯#خوردن_عسل باعث میشه خیلی از بیماریهای ما درمان بشن.🐝
📗 برگرفته از حکمت ۴۰۰ نهج البلاغه
🍯 عسل بخور بچه جون
🍯 نعمـت خوب خداست
🍯 بــــرای دردهــای مـــا
🍯 عســل دوا و شفاست