eitaa logo
🌷بی بی رقیه سلام الله علیها 🌷 🌺 هیئت حضرت بی بی رقیه س🌺
124 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
116 فایل
ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Najar110
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ ✨شوق دیدار_۱✨  هوای شهر قم به شدت گرم ☀️و تحمل آن در روزهای طولانی تابستان بسیار سخت😓 شده بود. مردم کارها و فعالیت های خود را صبح زود و هنگام عصر انجام می دادند تا در گرما کمتر اذیت شوند. کارهای احمد پسر اسحاق تا نزدیک ظهر طول کشید و حسابی گرمازده😪 شده بود، به همین علت با عجله خود را به خانه رساند. همسر احمد با دیدن این وضعیت، بعد از سلام و احوال پرسی، ظرف آب خنکی🍶 آورد تا احمد با آن سر و صورتش را بشوید و کمی خنک شود. احمد از همسرش تشکر🙏 کرد و بر خلاف روزهای دیگر به دیوار اتاق تکیه داد و به فکر فرو 🤔رفت همسرش رو به او کرد و گفت: احمد چه شده؟ اگر چیزی فکرت را مشغول کرده به من بگو: شاید بتوانم کاری انجام دهم. احمد گفت: مدتی است که امام حسن عسکری ✨ را ندیده ام و دلم برای ایشان تنگ شده،❤️ تصمیم دارم به شهر سامرا 🕌 بروم تا امام خود را زیارت کنم همسرش گفت: تو را به خدا به سامرا نرو شنیده ام حاکم ستمگر👺 آن جا بر امام عسکری علیه السلام✨ و پیروان او خیلی سخت گرفته و به هر بهانه ای یاران و شیعیان امام را دستگیر🔗 و زندانی کرده و بعضی از آنها را شهید نموده است؛ می ترسم😔 تو را هم که از یاران ویژه و خاص امام علیه السلام هستی دستگیر⛓ و زندانی کنند... ...
۱ ✨شوق دیدار_۱✨  هوای شهر قم به شدت گرم ☀️و تحمل آن در روزهای طولانی تابستان بسیار سخت😓 شده بود. مردم کارها و فعالیت های خود را صبح زود و هنگام عصر انجام می دادند تا در گرما کمتر اذیت شوند. کارهای احمد پسر اسحاق تا نزدیک ظهر طول کشید و حسابی گرمازده😪 شده بود، به همین علت با عجله خود را به خانه رساند. همسر احمد با دیدن این وضعیت، بعد از سلام و احوال پرسی، ظرف آب خنکی🍶 آورد تا احمد با آن سر و صورتش را بشوید و کمی خنک شود. احمد از همسرش تشکر🙏 کرد و بر خلاف روزهای دیگر به دیوار اتاق تکیه داد و به فکر فرو 🤔رفت همسرش رو به او کرد و گفت: احمد چه شده؟ اگر چیزی فکرت را مشغول کرده به من بگو: شاید بتوانم کاری انجام دهم. احمد گفت: مدتی است که امام حسن عسکری ✨ را ندیده ام و دلم برای ایشان تنگ شده،❤️ تصمیم دارم به شهر سامرا 🕌 بروم تا امام خود را زیارت کنم همسرش گفت: تو را به خدا به سامرا نرو شنیده ام حاکم ستمگر👺 آن جا بر امام عسکری علیه السلام✨ و پیروان او خیلی سخت گرفته و به هر بهانه ای یاران و شیعیان امام را دستگیر🔗 و زندانی کرده و بعضی از آنها را شهید نموده است؛ می ترسم😔 تو را هم که از یاران ویژه و خاص امام علیه السلام هستی دستگیر⛓ و زندانی کنند... ...
✨بشارت رهایی ۱✨  ابراهیم در حالی که آثار نگرانی😰 و ترس در صورتش نمایان بود، در خانه 🏠قدم می زد و با خود می گفت: هر چیزی را که او بگوید عملی خواهد کرد، دیگر امیدی به زندگی ندارم..😞 ای خدای مهربان! یاری ام کن🤲 زن🧕و فرزندانم 👶بعد از من چه خواهند کرد❗️ همسرش که تازه متوجه ناراحتی شوهرش شده بود، رو به او کرد و گفت: ابراهیم چه چیزی تو را این قدر نگران😰 کرده، مگر اتفاقی افتاده است؟ ابراهیم که عرق😥 ترس بر پیشانی اش نشسته بود رو به همسرش کرد و گفت: آخرین روزهای عمرمن است، بیابید تا برای آخرین بار شماها را ببینم و وصیت هایم📜 را به شما بگویم. همسرش با شنیدن این حرف، با دست🤭 محکم به صورت خود زد و گفت: ابراهیم چه می گویی؟ تو که مرا نصف جان کردی، زودتر بگو چه اتفاقی افتاده است؟ ابراهیم در حالی که عرق پیشانی اش را پاک می کرد به همسرش گفت: عُمر پسر عوف را می شناسی؟ همسرش تا نام او را شنید، رنگ صورتش تغییر کرد و با صدای لرزان گفت: آری، او را می شناسم! کیست که او را نشناسد؟ حاکم و فرمانروایی 👑ستمگر👹 و ظالم👿 است و تاکنون تعداد فراوانی از پیروان و شیعیان امام حسن عسکری علیه السلام✨ را به شهادت رسانده است. 🍎🍃🍎🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای ، فرستاده امام حسین علیه‌السلام به شهر کوفه بودن تا از مردم قول بگیرن که امام رو تنها نذارن؛ اما ...