eitaa logo
🌷بی بی رقیه سلام الله علیها 🌷 🌺 هیئت حضرت بی بی رقیه س🌺
122 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
120 فایل
ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Najar110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹علم_آموزان خوب و عزیز👇👇 ✅ و 🌹(ع) 1⃣ امام سجاد(ع) در چند سالگی به امامت رسید؟23 سالگی 2⃣مجموع دعا­های امام سجاد(ع) را چه می­گویند؟صحیفه سجادیه 3⃣صحیفه سجادیه شامل چند دعا می­باشد؟ 57 دعا 4⃣کدام کتاب به خواهر قرآن،انجیل اهل بیت و زبور آل محمد معروف است؟صحیفه سجادیه 5⃣نام کتاب امام سجاد(ع)چیست؟ رساله حقوق 6⃣امام سجاد(ع) چند بار و به چه وسیله ای به حج مشرف شدند؟ 20 بار، با شتری که داشتند 7⃣امام سجاد(ع)در واقعه کربلا چند سال داشتند؟ 22سال 8⃣اولین کسی که با مهر و تسبیح امام حسین(ع) سجده و عبادت کردند که بود؟امام سجاد(ع) 9⃣دعای ابو حمزه­ ثمالی از کدامیک از معصومین صادر شده است؟امام سجاد(ع) 0⃣1⃣کدام امام خوش­ صدا­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ ترین مردم در قرائت قرآن بود؟ امام سجاد(ع) 1⃣1⃣امام سجاد(ع)داماد کدامیک از امامان بود؟امام حسن مجتبی(ع) 2⃣1⃣امام سجاد(ع)به کدام کشور­ها مسافرت کرده است؟سوریه و عراق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام منتظر کوچولو های عزیز🦋 عزاداری هاتون قبول باشه ان شاءالله🤲 ✨از امشب با داستان از زبون یه کبوتر به نام طوقی همراه ما باشید تا ببینیم بعد از شهادت امام حسین علیه السلام چه اتفاقاتی برای عمه زینب مهربون و بچه های کربلا افتاده...😔👇
🕊🏴☀️🕊🏴☀️ طوقي🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا 1⃣ سلام کوچولو های کربلایی من کبوتری🕊 هستم که لحظه به لحظه با کاروان اسرای کربلا همراه بودم. اسمم طوقي🕊 است. بعد از اتفاقات کربلا و روز عاشورا من🕊 دیدم که آدم های زشت و بد که یکی از آنها عمر بن سعد بود، خانواده نورانی امام حسین(علیه السلام)☀️ و کودکان را سوار بر شتران 🐪 بی جهاز کرد و آنها را بین دشمنان حرکت داد یکی از کودکانی که همراه آنها بود، امام محمد باقر(علیه السلام)☀️ بودند که "پنج"سال داشتند. برای خانم ها و کودکان خیلی دردناک بود. آنها لحظات سختی را داشتند😔 من🕊 که شاهد تمام اتفاقات بودم، توان پرواز کردن نداشتم. برای همین در گوشه ای نشستم. دیدم که بچه ها در غم از دست دادن باباها☀️ و برادرهای نورانی شان☀️ و عمو عباس مهربان و شجاع زانوی غم بغل گرفته بودند😔😭 بچه های کوچک کنار پیکر باباها☀️ و برادرهاشون☀️ نشسته بودند. آنها گریه😭 می کردند. اما لشکریان تاریکی و آدم های زشت اونقدر سنگدل بودند که حتی به بچه های کوچک هم رحم نکردند و آنها را با تازیانه می زدند😭 رقیه سه ساله☀️ کنار پیکر پدر نورانی شان امام حسین(علیه السلام)☀️ نشسته بود. آدم های سنگدل حتی به این دختر سه ساله هم رحم نکردند. وقتی می خواستند به کودکان تازیانه بزنند😭 عمه زینب مهربان☀️ جلوی تازیانه های آنها می ایستادند تا به کودکان نخورد😔 وقتی این صحنه دردناک را دیدم🕊 پرواز کردم که خودم جلوی تازیانه ها بروم، تا به عمه زینب مهربان☀️ نخورد. اما انگار بعد از دیدن این همه ظلم و ستم توان پرواز کردن نداشتم😔 آدم های زشت و سنگدل می خواستند، عمه زینب مهربان☀️ و بقیه خانم ها را به زور سوار شتران 🐪بی جهاز کنند. اما عمه ی شجاع بچه ها، جلوی اون آدم هاي زشت و سنگدل☀️ ایستادند. با شجاعت فرمودند: ما فرزندان پیامبر خدا☀️ هستیم. خودمان سوار بر شتران🐫 می شویم. عمه زینب صبور و مهربان ایستادند و کمک کردند و همه خانم ها سوار شترها🐫 شدند. کاش می توانستم به عمه زینب مهربان☀️ کمک کنم😭 بعد خودشان به سمت شتر🐫 رفتند، خواستند سوار شوند. امام زین العابدین، پسر امام حسین(علیه السلام)☀️ به سوی عمه زینب مهربان☀️ دویدند. زانوهايشان را خم کردند. فرمودند: عمه زینب☀️ پاتون را روی زانوهای من قرار دهید و سوار شوید.️ من که این صحنه ها را می دیدم، بی اختیار اشک می ریختم😢 اندوه و غصه ام زیاد شده بود. اما امام زین العابدین علیه السلام بیمار بودند و عمه زینب نتوانستند سوار شتر🐪 شوند. کاش من می توانستم کاری کنم. ناگهان دیدم، خانمی آمد و کمک کرد و عمه زینب هم سوار بر شتر🐪 شدند. بعد دیدم امام سجاد را هم بر شتر لاغری سوار کردند و به سوی کوفه حرکت دادند. من هم پرواز کردم و روی شتری که حضرت رقیه سه ساله سوارش بود، نشستم... 🍃دوستان خوبم با ما همراه باشید تا ادامه داستان را روزهای آینده براتون بگیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طوقی🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا2⃣ سلام کربلایی ها من طوقی ام🕊 کبوتری که همراه کاروان عمه زینب مهربان☀️ و اسرای کربلا بودم. آمدم تا از ادامه ی راه، براتون بگم. ... تا آنجایی گفتم که اسرای کربلا☀️ سوار شترها🐫 شدند و به سوی کوفه راه افتادند. من پشت شتر🐫 رقیه سه ساله☀️ بودم. با دیدن بچه های نورانی پیامبر☀️ که به دست آدم های سنگدل👹 اسیر شده بودند، غم داشتم و در تمام مسیر بغض گلویم را گرفته بود😔 به آسمان نگاه کردم. دیدم سرخ شده است🌄 رفتیم تا به کوفه رسیدیم. دیگه خورشید داشت غروب🌞 می کرد. خورشید خانم🌞 با ناراحتی رفت. جای خودش را به ماه🌜 داد. حاکم سنگدل گفت اسرا بیرون از شهر کوفه بمانند. آنها برای خودشان غذاهای لذیذ و خوشمزه🥘🥗 آماده کرده و می خوردند. اما برای اسرای اهل بیت(علیهم السلام)☀️ هیچ غذایی نیاوردند. بچه ها گرسنه و تشنه بودند😔 داشتند از حال می رفتند. من خیلی نگران تشنگی و گرسنگی آن بچه های نورانی☀️ بودم🕊😔 داشتم با خودم فکر می کردم که یک دفعه دیدم آسمان روشن شد. با دقت به آسمان نگاه کردم. دیدم فرشته های زیبای خداوند با ظرف های غذا🍱 و نان🥞 به زمین آمدند. سفره ای پهن کردند. پرواز کردم و رفتم کنار سفره نشستم. خیلی خوشحال بودم. دیدم که بچه های نورانی☀️ از آن غذاها خوردند. بدون اینکه هیچ چیزی از آن غذاها کم شود. آدم های سنگدل👹 نمی دیدند. بعد فرشته ها سفره را جمع کردند و با خودشان به آسمان بردند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طوقی🕊 همسفر کاروان اسرای کربلا 3⃣‌ خانواده امام حسین(علیه السلام)☀️ و عمه زینب مهربان☀️ خیلی سختی کشیده بودند. اما من دیدم که فرشته های خداوند، در کنار آنها هستند. حتی فرشته ها✨✨ هم خیلی ناراحت😔 بودند. چون مردم کوفه به امام مهربانشان☀️ بی وفایی کرده بودند. امام حسین(علیه السلام)☀️ رو تنها گذاشته بودند. ما نزدیک دروازه های شهر کوفه بودیم. با خودم گفتم پرواز کنم🕊 و داخل شهر بروم و ببینم چه خبر است. همین طور که به خاطر شهادت امام مهربانم بغض😔 داشتم، به سمت کوفه پرواز کردم🕊 دیدم مردم، کوفه را آب و جارو🍂 کرده اند. انگار می خواستند جشن و شادی به پا کنند. من خیلی ناراحت شدم و اشک از چشمام جاری شد😭 البته این خواسته یزید ستمگر👹 هم بود. می خواست به همه بگويد که در مقابل امام مهربان☀️ پیروز شده است. این هم جشن پیروزی اش است. مردم بی وفای کوفه وقتی خانواده امام حسین مهربان☀️ را با آن حال و روز دیدند، شروع به گریه کردند😭 چون سربازان سنگدل👹👺 کودکان زیبا و نورانی☀️ را با طناب بسته بودند...😔🕊 ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 : 🏴 🕯👆👆 📣 ویژه 🏴 تشنه لبی حسیــن جان گـــرچـــه لب فـــــراتی شبیـه کشتـــی نــوحی تــــو کشتـــــی نجاتی هـر کســــی مهربــــونه خوبــــی کنــه همیــشه آقـــا نجـــــاتش مـی‌ده ســـوار کشــتی مـی‌شه امـام حسیـــن عزیـــزه مهـربـــــون و قشنـــگه امـــا دل دشمنــــــــاش چه سختـــه مثل سنگه مثـل امـــام حسیـــــنه مهـــدی صــــاحب زمان چه خــــوب و نورانیه مثــــل ماه آسمـــــــان شبیــــه جـــدّشونــــه یـــه کشتــــی نجـــاته اگر که بــاشی بـــاهاش او همیــــــــشه بـاهاته🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️ 🌹 امام علی علیه السلام: ((مهدی(علیه السلام) از فرزندان (علیه السلام) است.)) 🦋 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 گر چه تشنه لب جان داد زیر خنجر و دشنه یک نفر ولی باقیست از حسین لب تشنه 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 نام پاک او مهدیست نور دیده ی زهراست غایب است و می آید بر شما و ما مولاست 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا ‌‌ آماده اید تا ادامه قصه رو براتون بگم❓ ...تا اونجا گفتم که مردم بی وفا، کوفه رو آب💦 و جارو🌾 کرده بودند. یزید و لشکریانش👹👺 هم جشن و شادی به پا کرده بودند😔 صبح که شد، من به همراه خانواده رنج دیده امام حسین(علیه السلام)☀️ و اسرای نورانی وارد شهر کوفه شدیم. مردم کوفه دیدند امام حسین(علیه السلام)☀️ شهید شدند. خانواده پیامبر مهربان☀️ را آدم های سنگدل👹 اسیر کردند. مردم ناراحت شدند😔 شروع به گریه کردند😭 توی آسمان پرواز کردم🕊 صدای گریه اون مردم بی وفا همه جا پیچیده بود. امام چهارم، امام سجاد(علیه السلام)☀️ خدا را به خاطر همه نعمت هایش شکر کردند. فرمودند: ای مردم، اسم من ✨علی✨ است. من پسر بزرگ امام حسین(علیه السلام)☀️ هستم. من پسر کسی هستم که يزيديان👹 بدون هیچ گناهی او را به شهادت رساندند😔 ای مردم، شما خودتان به پدر من نامه📜 نوشتید که به کمک شما بیاید. شما را از دست یزید و لشکریانش👹 نجات دهد. اما خود شما امام مهربانتان را تنها گذاشتید. باعث شهادت ایشان شدید😔 وقتی امام صحبت می کردند، بی اختیار اشکم می آمد😭 اصلا توان پرواز کردن نداشتم😔 فقط گوشه ای نشستم و به سخنان امام☀️ گوش دادم... ... @bibiroghaaye
طوقی🕊 کبوتر همسفر اسرای کربلا صدای گریه مردم بی وفا همه جا پیچیده بود. اصلا دوست نداشتم تو آسمان شهر کوفه پرواز کنم. فقط نشسته بودم و به صورت نورانی امامم نگاه می کردم. مردم یکی یکی در حالی که گریه😭 می کردند، گفتند: ای پسر رسول خدا☀ ما از الان به فرمان شما گوش می دهیم. امام سجاد(علیه السلام) همه چیز را می دانستند. چون من می دیدم که فرشته های مهربون💫 خبرها را به ایشون می رساندند. برای همین امام سجاد (علیه السلام)☀ می دانستند که مردم به حرف هاشون عمل نمی کنند. امام مهربان و نورانی☀ فرمودند: من می دانم که شما به عهد خود وفا نمی کنید. پس نه از ما طرفداری کنید، نه با ما بجنگید... گویا تمام آسمان شهر کوفه را غم😔 گرفته بود... ... @bibiroghaaye