#گزارش
#مثبت_نوجوان
#تبلیغ_دین
#پرسش_و_پاسخ
#جهاد_تبیین
در تاریخ ۱۴۰۲/۸/۲۴ ساعت ۴ بعد از ظهر در حسینیه المهدی جلسه ی تبلیغ دین همراه با داستان و معماهای آموزنده وجذاب برگزار شددر این جلسه در مورد خواندن نماز اول وقت همراه با تواضع ذکر گردید. و فضیلت خواندن نماز اول وقت همراه با ذکر داستانی از پیامبر ص گفته شد. همچنین دختران گلمون با ذکر داستان مجلس را خیلی با شکوه کردند و این باعث افتخار همه ی ما بود.
مبلغ رمضانی
#حوزه_علمیه_فاطمه_الزهرا_س_ #پایگاه_مقاومت_بسیج_خدیجه_کبری_س
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_معصومهس
#ناحیه_مقاومت_بسیج_سپاه_شهرستان_ورزنه
#نشر_خوبیها
#ما_همه_خادم_الرضائیم
https://eitaa.com/Nashr_khoobiha2
#گزارش_تصویری
#جهاد_تبیین
#پاتوق_دختران
#حکایت
#مثبت_کودکان
#تبلیغ_دین
#توکل_
#صبر_
در تاریخ 1403/7/25 در حسینیه المهدی عج شهرستان ورزنه برگزاری پاتوق دخترانه انجام که در این دورهمی با ذکر یک داستان و روایات در مورد توکل و امید داشتن برای انجام هر کار خوب و شایسته توسط مبلغ رمضانی ایراد گردید،
روزی جوانی👱♂ هنگامی كه كنار رودخانه اي🌊 رفته بود تا كوزه بزرگ 🏺و زيبايش را پُر از آب كند در فكر فرو رفت و با چوبی كه به دست داشت در زمين شكل هايی ميكشيد. . او با خود می انديشيد كه : (اين كوزه زيبا را به بازار ببرم و بفروشم و به جای آن دو بچه گوسفند 🐑بخرم. سرِ سال اينها بزرگ ميشوند و بچه دار ميشوند و بعد از چند سال ميتوانم براي خود گله ای داشته باشم. بعد كم كم گوشت🥩، شير🥛و ديگر محصولات آنان را ميفروشم و برای خود خانه ای ميخرم. سپس ازدواج ميكنم و بچه دار👶ميشوم و غلامان و كنيزانی را استخدام ميكنم. وای به حال غلامي كه به حرفم گوش نكند! همين چوب را بلند ميكنم و بر سر او ميكوبم!). . در اين هنگام جوان كه در افكارِ خود غرق شده بود وقتی در ذهن🧠خود تجسم كرد كه با چوب به سرِ غلام ميزند، همزمان چوبی را كه در دست داشت بلند كرد و بر سرِ كوزه زد و كوزه شكست!!! هم كوزه را از دست داد و هم همه آنچه در ذهن ميپروراند!
#حوزه_علمیه_فاطمه_زهرا_شهرستان_ورزنه
#ما_همه_خادم_الرضائیم
#پایگاه_مقاومت_بسیج_خدیجه_کبری_س
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_معصومه_س
#ناحیه_مقاومت_بسیج_سپاه_شهرستان_ورزنه