دیشب تا ساعت ۳ شب بیدار بودم
یک ساعت و نیم قبل این ساعت خواندن
کتاب تمام شده بود اما آلا و خلیل اجازه
نمیدادند بخوام.
داستان آلا دختری که در غزه زندگی میکرد
و خلیل پسری اهل شیلی
خوب اینکه چیزی نیست اما این داستان
واقعی بود. دو معشوقه که رسیدن شان
به هم غیر ممکن بود.
اسرائیلیها اجازه بیرون رفتن هیچکدام از
اهالی غزه را نمیدهند و هیچ خارجی هم
حق ورود به غزه را ندارد.
این دو معشوق ماندهاند بین جنگ اسرائیل
و محاصرهی غزه
اینها هم خیلی مهم نیست
خلیل از وسط فساد و بیبندوباری آمریکایلاتین خدا را در غزه پیدا کرده بود.
و جالبترین قسمت ماجرا آرام نبودن خلیلبود، خلیل اصلا آرام نبود.
دلش میخواست تمام مردم شیلی
طعم لذت بخش شیعه بودن را بچشند.
خیلی از آلا و خلیل خجالت کشیدم.
اگر مسلمان یعنی این، من بویی از مسلمانی نبردهام. بچههایی که خیال میکنید فعال فرهنگی هستید و دارید کوه جابهجا میکنید، خودتان را با خلیل مقایسه کنید. همین.
#تاوان_عاشقی
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
یک سر این داستان واقعی در شیلی میگذرد، سر دیگرش در غزه. این دو سر میخواهند به هم گره بخورند.
کِی؟ وسط جنگ هشتروزه غزه و اسرائیل!
دین و مذهبشان؟ خانوادهها؟ تهدید ترور! پلیس مصر! حماس! تکفیریها! داعش! قاچاق آدم!
آیا خلیل حاضر میشود زیر تهدیدهای مصر و ا.سرا.ئیل برود گذرگاه رفح؟ چطور؟
آیا آلاء از محاصره غزه میزند بیرون؟
با کدام مجوز؟
پای کشور ثالثی در میان است؟ یکی این وسط جاسوس نباشد! لو میروند؟ گیر میافتند؟
عبور از این اما و اگرها تاوان دارد. خلیل و آلاء از پس آن برمیآیند؟ همه میگویند نه.
#تاوان_عاشقی
#محمد_علی_جعفری
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
البته سوژه داستان جذاب بود اما از نظر نثر و مهارت داستاننویسی ضعیف بود به طوری که میخواستم همان چند صفحه اول کتاب را ببندم و بخوابم.
پرسیدید برا لیگ کتاب
آقای حسیندارابی
تاوان عاشقی خوندی؟!
بله قصدم اینکه شرکت کنم
البته من سه تا از کتابهای لیگ رو قبل
اینکه ایشون معرفی کنند مطالعه کرده بودم.
بعضیهاش ارزش داستاننویسی نداره
ولی ارزش خوندن داره.
شما هم دوست داشتید شرکت کنید.
از نظر داستاننویسی رمان عزرائیل
از بقیهش قویتر.
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
-داستان-کوتاه-هوشنگ-گلشیری.pdf
647.9K
این مجموعه ده داستان از هوشنگ گلشیری که بحث امروز ما روی داستان کوتاه نقشبندان
🆔 @bibliophil
بغض قلم
🖌 سبکشناسی داستان کوتاه ایرانی 📒 قسمت هفدهم/ نمونه چند داستان مدرن ⭐️داستان درخت گلابی / گلترق
🖌 سبکشناسی داستان کوتاه ایرانی
📒 قسمت هجدهم/ تحلیل داستان نقشبندان هوشنگگلشیری
این داستان نمونهای از یک داستان مدرن
که در آن راوی روایت را به صورت خطی پیش نمیبرد. گاهی از گذشته گاهی حال
روایت میکند.
در داستان مدرن شخصیت گوشهگیر و تنهاست در این داستان هم جواد بهزاد شخصیت اصلی و راوی داستان از زندگی
زناشویی خود که از دست رفته صحبت میکند. شیرین همسر راوی به بیماری سرطان مبتلا شده و برای اینکه همسرش را به ظاهر کمتر آزار بدهد او را ترک کرده است.
هنر گلشیری در این است که داستانی ساده را به سبک مدرن و با لحنی غنایی به شرح تلاطمهای عاطفی انسانی تنها و غمزدهی
زمانه ما تبدیل میکند.
داستان از منظری درونی و با زاویه دید اول شخص روایت میشود.
جواد بهزاد روی بوم نقاشی درحال کشیدن
زنی سوار بر دوچرخه است. دور شدن زن دوچرخه سوار تصویری از دور شدن همسر راوی است.
در حین کشیدن نقاشی خاطرات خود را هم به یاد میآورد.
راوی به علت شغل نقاشی به رنگها حساس است و در توصیفها این حساسیت به مکانها و اشیا مشخص است.
توصیف در داستان مدرن در خدمت بیان تنهایی انسان مدرن است. (خم خیابان را میبینم و خورشید را که... افق روبه را نارنجی مایل به زرد کرده است. نه، خورشید از آن راسته که بالا میرفتیم پیدا نبود، فقط رنگ نارنجی مایل به زرد افق بود)
📒کتابداستانکوتاهدرایران
🆔 @bibliophil
02.Baqara.245.mp3
1.9M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت ۲۴۵ | سوره بقره | مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: ۱۰min
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
انتشار یادداشتم برای کتاب سفر به قلعهخورشید در صفحهی بانویفرهنگ
#یادداشت
#سفر_به_قلعه_خورشید
🆔 @bibliophil
بیشتر داستاننویسان زمانی که میخواهند، داستانی از زندگی حضرت رضا(علیهالسلام) بنویسند؛ سراغ سفر تاریخی ایشان از مدینه به مرو میروند. این موضوع هم فرصت است و هم تهدید. تهدید از این منظر که تکراری بودن داستان مخاطب را خسته و ناامید کند و کششی برای خواندن داستان نداشته باشد. خانم رقیه بابایی در کتاب سفر به قلعه خورشید با انتخابی درست از این تهدید، فرصت ساخته است. داستان از زبان سحاب پسر بچهای کوچک روایت میشود که آرزو دارد به نیشابور سفر کند و در شهر هزار کاتب شغل کتابت را بیاموزد.
سحاب برای رهایی از دست ارباب ستمگر خود مخفیانه با کاروانی به نیشابور سفر میکند، کاروانی که کاروان معمولی نیست و توسط سربازان مامون، عازم مرو است. در هر فصل با سحاب به ماجراهای یک شهر سفر میکنیم و از سفر امامرضا به بصره، اهواز و نیشابور میشنویم. غنای بخش پژوهشی مشخص است ولی این اطلاعات کشش داستان را کم نکرده و داستان مانند سحاب پویا و روان است و خواندن 154 صفحه داستان کودک و نوجوان را برای مخاطب لذت بخش کرده است. در بخشی از داستان آمده است:«میخواهم سفر کنم به آن سرزمین دور، به سیر کردن در دشت و کوه به چشمههای بزرگ و کوچک، به دیدن آدمها و خانههای عجیب و غریب. تا وقتی به شهر هزار کاتب، شهر نیشابور برسم. آنجا استادی بیابم و شاگردش شوم. قلمی واقعی به دست بگیرم و در جوهری سیاه فرو کنم. آن وقت قلمم را روی صفحه بالا و پایین ببرم و تمام کلمات دنیا را بنویسم.»
«سحاب به صدای آهسته ابومسلم گوش سپرده بود که او گفت: امام وقتی در مدینه بود مردم از شهرهای دور و نزدیک نزد ایشان میآمدند. از درخواستهایشان میگفتند یا سوالاتشان را میپرسیدند. هر روز در مسجدالنبی کلاس درس و بحث برای دانشمندان و شاگردان بسیار امام برپا بود. تا آنجا که فرمان امام به شرق و غرب دنیا میرسید و انجام میشد. او آهستهتر ادامه داد: تا آنکه جاسوسان مدینه برای مامون خبر بردند چه نشستهای که روز به روز علی بن موسی محبوبیت و نفوذش بیشتر و بیشتر میشود. مامون هم که با کشتن برادرش امین، حکومتش را از جانب عباسیان و بعد علویان در خطر میدید، بارها برای امام نامه نوشت و ایشان را به مرو دعوت کرد اما امام نپذیرفتند تا روزی که رجا و سربازانش به مدینه آمدند و ایشان را راهی سفر کردند. این سفر بیبازگشت.»
🆔 @bibliophil
تمام نخلهای بزرگ از همین مرحله شروع کردند. شاید اولش همهی بذرها وقتی افتادن روی خاک با خودشون گفتن مگه میشه منم نخل بشم؟!
شاید فقط روزی یک میلیمتر با سرعت لاکپشت رشد کردند ولی هر روز برای رسیدن به هدفشون قد کشیدند.
تلاش مستمر در مسیر
🆔 @bibliophil
02.Baqara.246.mp3
2M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت ۲۴۶ | سوره بقره | أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: ۱۱min
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
کنار یه غرفه کتابفروشی داشتم کتابها ورق میزدم که خانمی داشت با دوستش صحبت میکرد. صداشون خیلی بلند بود، البته موضوع صحبتشونم برام جالب بود، خانمه میگفت این کتاب نوهام داره اصلا چرته، نمیدونم چرا انقدر تلویزیون تبلیغش میکنه! بعد این همه کتاب خوب هیچکس ازش خبر نداره!
این جمله بهم انگیزه داد بخونم ببینم چرا
به نظر یه مخاطب بزرگسال یک کتاب نوجوان چرته!
بعد چند وقت یادم رفت و نخوندم.
تا اینکه خواهرزادهام کتاب رو در سفری به قم خریده بود، شاید چون زیاد تبلیغاتش دیده بود چون جلد کتاب برا یه دختر ۱۰ ساله جذابیتی نداره، البته بهنظر من، شاید به نظر اون داشته باشه.
یه مقداری خوند و گفت: خاله بیا تو فعلا بخون. چون میدونست دوست دارم بخونم.
از امروز میرم سراغش ببینم
داستان کتاب چیه؟!
شما نظری دارید؟!
آیا هر کتابی تبلیغاتش زیاد
کتاب خوبی؟!
🆔 @bibliophil
فعلا حدود ۱۰۰ صفحه خوندم..
بهنظرم کتاب خوبی
البته قوی نیست
ولی اونقدر هم اون خانم گفت
چرت نبود، تا اینجای کار
#میثم_و_شهر_ترسهای_ممنوعه
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil