eitaa logo
بغض قلم
617 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
246 ویدیو
30 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! 📄روزنوشت 📒داستانک 📕کتابخوانی 🎧کتاب صوتی ✏️داستان‌نویسی 📡جشنواره‌های ادبی 💡فقط تلاش مستمر در مسیر! 📘کتاب‌های محدثه‌قاسم‌پور _پشت پرچم قرمز _شب آبستن _نمیری دختر @Adminn_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
srt0010047.mp3
616.9K
⁉️ماجرای حضرت علی‌اصغر؟! 🖤چرا امام شیرخوار آوردن به میدان؟! 🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری 🆔 @bibliophil
srt0010046.mp3
1.53M
⁉️کودک یک روزه کربلا؟! 🖤 عبدالله رضیع؟! 🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری 🆔 @bibliophil
srt0010016.mp3
1.04M
⁉️ماجرای دفن حضرت علی‌اصغر؟! 🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری 🆔 @bibliophil
چه زود داریم می‌رسیم به صفحه‌های آخر داستان😭 ما با شنیدن این داستان عاشق شدیم... بمیرم برای بچه‌هایی که باید دل بکنند از داستانی که خودشون زندگی‌ش کردند. بچه‌هایی که باید از قهرمان‌هاشون دل بکنند: از علی‌اکبر (عليه‌السلام) از عباس (عليه‌السلام) از حسین (عليه‌السلام) 🆔 @bibliophil
می‌‌خواستم امشب چند شاخه گل رز سرخ بخرم و دست خادم‌های هئیت بدهم. روضه علی‌اکبر را از جد مادری‌اش شروع کنم که موذن پیامبر بود و شهید اذان شد، بعد بیایم سراغ مهمان‌نوازی علی‌اکبر در ۱۴ سالگی. شعر آن شاعر عرب را به فارسی تفسیر کنم که علی‌اکبر گوشت را خوب می‌پزد و در ورود هر مهمان گم‌کرده راهی اول تکه‌ای با دست خودش لقمه می‌گیرد تا مهمان حس راحتی کند. از خلق و خوی پیامبر کربلا حرف بزنم که هرکه او را می‌دید یاد پیامبر می‌افتاد. بعد که دل‌ها به عشق علی‌اکبر شعله کشید از مهمان‌هایی حرف بزنم که دعوت شدند به پذیرایی تیر و عطش و خون. از وداع اسماعیل‌وار علی‌اکبر با پدر آرام آرام برسم به آنجا که بابا گفت: کمی جلوی چشم‌های من قدم بزن، علی! و تک جمله‌ای روضه بخوانم که کاش در رجز نمی‌گفتی علی نام داری! علی‌ابن‌الحسین. قطره‌های اشک که دانه دانه روی صورت‌ها چکید، اشاره کنم که چراغ‌ها را خاموش کنند و چراغ‌ سرخ را روشن کنند.‌ آن وقت از جنگ نمایان علی‌اکبر بگویم که یادآور حیدر کرار بود... از علف‌های هرزی که قطع می‌شد. روی اسب که افتاد و اسب راه گم‌کرد وسط کوچه، روضه را رها کنم و به خادم‌ها اشاره کنم گل‌های سرخ را پرپر کنند. از حال و هوای کوچه باز کردن حرف بزنم و گل‌های پر پر هر گوشه هئیت بریزد روی سر گریه کن‌ها و آخرین اوج روضه را بالا بروم که عزادارها اگه شما توانستید گلبرگ‌های این گل‌ها را به تنهایی از زمین جمع کنید، امام هم نیازی نبود جوانان بنی‌هاشم را صدا بزند و دم بگیرم همراه امام‌حسین. جوانان بنی‌هاشم بیاید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم وقتی چراغ‌ها روشن شد، مواظب گل‌برگ‌های پرپر روی زمین باشید... 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
03.Ale.imran.184-185.mp3
2.88M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت ۱۸۴ و ۱۸۵ | سوره آل‌عمران | فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: ۹min ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil
آیت الله کوهستانی (ره) می‌فرمودند: آن قدر حضرت علی اکبر (علیه السلام) شفاعت می‌کند که نوبت به امام حسین (علیه السلام) نمی‌رسد. 🆔 @bibliophil
srt0010092.mp3
4.03M
⁉️چرا اول یاران رفتند بعد بنی‌هاشم؟! 🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری 🆔 @bibliophil
دوست داشتی حسین را دمادم در آغوش بگیری و بوی حسین را با شامه تمامی رگ‌هایت استشمام کنی اما تو بزرگ بودی و حسین بزرگ تر و شرم همیشه مانع می‌شد. مگر که بهانه‌ای پیش ‌می‌آمد. سفری، فراق چند روزه ای، تسلای مصیبتی‌و...تو همیشه به نگاه اکتفا می‌کردی و با چشم‌هایت بر سر و روی حسین بوسه می‌زدی، وقتی علی اکبر آمد، میوه بهانه چیده شده و همه موانع برچیده شد. حسین کوچکت همیشه در آغوش تو بود و تو می‌توانستی تمامی احساسات حسین طلبانه‌ات را نثار او کنی از آن پس هرگاه دلت برای حسین تنگ می‌شد بوسه بر گونه‌های علی اکبر می‌زدی. 📒کتاب آفتاب‌در‌حجاب/ سیدمهدی‌شجاعی 🆔 @bibliophil
دلم آب خوردن از کلمن نارنجی‌های حرم حضرت عباس می‌خواد 😭
باید هم از مشک محافظت کند، هم از جان خویش. حفظ جان برای حفظ آب وَ حفظ آب برای حفظ جانان. اگر عبّاس نماند چه کسی آب را به خیمه ها برساند و اگر آب نماند، عبّاس با چه رویی خودش را به خیمه ها برساند؟! آنچه اکنون در آغوش عبّاس است، فقط یک مشک آب نیست، آبروی عبّاس است،حیثیت عبّاس است. 📒کتاب سقای آب و ادب/ سیدمهدی‌شجاعی/ نشر نیستان 🆔 @bibliophil
بیش از پنجاه تن از جنگاوران سپاه شام و کوفه مدعی کشتن عباس بودند. به خدا نزدیک بود فتنه‌ای رخ دهد که امیر عمربن‌سعد بر سرشان فریاد زد که: خاموش باشید. به خدا قسم کشتن صاحب لوای حسین کاری نیست که از ده کس و بیست کس ساخته باشد. 📒 کتاب ماه به روایت آه/ ابوالفضل زورویی نصرآباد/ نشر نیستان 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
03.Ale.imran.186.mp3
2.65M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت ۱۸۶ | سوره آل‌عمران | لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا ۚ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: ۸min ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil
عباس به آب نگریست. در آب، حسین بود. موج‌ها در حرکت خویش، حسین می‌نگاشتند. صدای موج، حسین بود. به خویش برگشت و در خویش جز حسین ندید و... حسین تشنه بود. آب بنوش عباس! آب خنک و زلال و گوارا با عباس سخن می‌گفت. دست رشید عباس در آب رفت. نوازش آب با دست‌های تشنه و جان تشنه‌تر چه می‌کند. قطره‌های عزیز از کف می‌چکید. آب را بالا آورد تا فضای دهان رسید. نسیم خنک آب چهره‌ی عباس را می‌نواخت. ساقی بنوش، گوارایت باد. باز در موج‌ها ولوله افتاد. حسین، حسین، حسین. 📒کتاب ماه در آب 🆔 @bibliophil
srt0010054.mp3
1.76M
⁉️تاسوعا چه روزی است؟! 🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری 🆔 @bibliophil
srt0010051.mp3
2.21M
⁉️حضرت عباس در کربلا چند ساله بودند؟! 🖤معرفی همسر و فرزندان حضرت عباس 🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری 🆔 @bibliophil
srt0010052.mp3
874.9K
⁉️چرا حضرت عباس لحظه آخر امام حسین رو برادر خواند؟! 🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری 🆔 @bibliophil
پدرتان یزید، سه بار در برابر لوای حسین، نشست و برخاست و با اعجاب و تحسین گفت: (یاللعجب! شگفتا غیرت و حمیت و شجاعت حامل این پرچم که حتی اجازه نداده است بر تیر پرچم نیز خدشه‌ وارد شود!) زحر به قیس گفت: پرچم را پس از کشتن حسین با سختی و مشقت از زین اسب عباس بن علی بیرون کشیدیم. عباس لوای حسین را چنان بر زین اسب خود استور کرده بود که حتی پس از قطع دو دست و تیر باران او که باعث فرو افتادنش از اسب شد، لوای حسین تا عصر عاشورا بر زین اسب عباس در اهتزاز بود. 📒کتاب ماه به روایت آه 🆔 @bibliophil
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. 🆔 @bibliophil
بد جور دلشکسته‌ای و گریه می‌کنی  از اشک چهره شسته‌ای و گریه می‌کنی بگذار تا عبایِ تو را ما تکان دهیم  بر خاک‌ها نشسته‌ای و گریه می‌کنی امشب به صبح امر بفرما طلوع مکن  امشب عجیب خسته‌ای و گریه می‌کنی خونِ جگر برای شما قوت شب شده  با ناله عهد بسته‌ای و گریه می‌کنی زنجیرها که پشتِ تو را زخم کرده‌اند  هر روز بینِ دسته‌ای و گریه می‌کنی هیات تمام شد همه رفتند و تو هنوز  یک گوشه نشسته‌ای و گریه می‌کنی آبی بزن به صورتِ مادر، زِ دست رفت  چون مادرت شکسته‌ای و گریه می‌کنی ✍حسن لطفی 🆔 @bibliophil
مداحی آنلاین - نزار ضرر کنم تو رو خدا حسین - بنی فاطمه.mp3
7.38M
امشب شهادت‌نامه عاشقان امضا نمی‌شود! شب عاشورا ست. یک شب برای نماز، قرآن و مناجاتی که محبوب امام کربلاست. پاسی از شب گذشته که امام نور خیمه را می‌گیرد و از همه‌‌ی یاران می‌خواهد که در تاریکی شب بروند. از بنی‌هاشم و اصحاب.‌ از حبیب، بریر، نافع، عابس، مسلم، زهیر، شوذب. حتی رو می‌کند به عباس که عباسم تو نیز دل در این تاریکی بسپار و برو... چه آتشی به جان عباس می‌نشیند با این حرف امام... یک به یک می‌ایستند و از هزار بار جان دادن برای امام حرف می‌زنند. امشب شهادت‌نامه عاشقانی امضا می‌شود که روی پای حسین افتاده‌اند و التماس کرده‌اند که امام اذن شهادت‌شان را امضا کند. قاسم چه التماسی کرد که امام خبر شهادت‌ش را بدهد و قطره قطره عسل وجودش را پای امام بریزد. امشب شب التماس شهدا به امام شهداست😭 حسین جان، ما را نیز جان ناقابلی هست، بهره قربانی. قسم به چادر خاکی مادرت مرا هم بپذیر 😭 آه مرگ خونین من کجایی؟! 🎧 می‌خوام شهید بشم 🎤 سید مجید بنی فاطمه 🆔 @bibliophil
حالا که پالایش شدند و خالصان در الک کربلا باقی ماندند. مژده امام حسین خواب از چشم یاران ربوده شب شب خلوت است. شب شب مناجات است. شب شب عملیات است. و گریه انقطاع یاران از هر خیمه‌ای چون صدای کندو عسل به گوش می‌رسد. بریر قاری‌القرا کوفه مرگ را به بازی گرفته پیرمرد مو سفید کربلا می‌خندد و سرمست از جان‌فشانی فردا سر به سر یاران می‌گذارد... رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند 🆔 @bibliophil