🚖 راننده خوش غیرت
سوار تاکسی شدم. دوتا خانم عقب پراید بودیم، راننده منتظر مسافر سوم بود. هر مسافر آقایی که میآمد، راننده با لبخند میگفت؛ (آقا نه!)
دختر کنارم که روسری نداشت گفت: (وا! آقا و خانم نداره. بزن زودتر بریم.)
دست آخر مسافر خانمی به جمع دونفر ما نیامد و راننده حرکت کرد. برایم عجیب بود که برای باورش به پول کمتر راضی ست. جلوتر که رفتیم فهمیدم این مرام همیشگی اوست. پشت فقط آقا یا فقط خانم سوار میکند.
وقتی کرایه را دادم و پیاده شدم. گفتم؛ (خیلی خوشحالم که هنوز مردای با غیرتی تو شهرمون هستند)
راننده خندید و گفت؛ ( همه چیز پول نیست! تو مثل دختر خودمی باید تو ماشینم راحت باشی)
و من از پای این تاکسی تا آسمانها پرواز کردم.
خوشا به غیرت تو مرد!
#روایت_یعنی_زندگی
#آدم_های_خوب
🆔 @bibliophil
سوار اسنپ شدم
راننده به مناسبت روز مادر
شکلات گذاشته
به این رانندههای باشخصیت
چندتا ستاره باید داد؟!
#آدم_های_خوب
❌این متن شاید خیلی رویایی
ولی قسم به مچپای کوفتم، کیک نیست، واقعی!
وقتی توی خیابان راه میریم
یا وقتی سوار مترو و تاکسی هستیم
از اوضاع افتضاح حجاب و نوع رفتار
تعدادی از هموطنها، انگار قلب آدم رو انداختن تو یه ظرف پر از شیشه و تیغ.
انگار نظام سقوط کرده و برگشتیم به زمان قبل انقلاب.
حالا روی دیگه ماجرا آدمهای خوبی هستند
که همیشه سر راه من و شما قرار میگیرند
و ما هیچ وقت انرژیهای مثبتشون که بهمون دادند رو به جامعه منتقل نمیکنیم.
این آدمهای خوب داد و قال ندارن
یه گوشه نشستن سرکار و زندگیشون
مدتی به خاطر کوفتگی مچ پام میرم فیزوتراپی توانا در فلکه اول فردیس کرج.
قبلا هم که کمرم درد میکرد، ده جلسه رفتم و الحمدالله بهتر شدم.
اوایل که خانم ملکی رو میدیدم باورم نمیشد. اینجا فردیس کرج! فردیسی که قبل ماجراهای آبان معروف، کشف حجاب و سگچرخان و... به وفور داشت.
بارها شنیده بودم کادرپزشکی خیلی به تداخل زن و مرد اهمیت نمیدن، مخصوصا
رفتن به بیمارستانها که به یکی از معضلات خانمهای باحیا تبدیل شده. نمیگم مذهبی چون هرکس حیا داره این موضوع براش مهمه.
خانم ملکی هربار حواسش هست که اتاق یک تختی رو بهم بده و بعد پرده رو کامل میکشه و موقع فیزوتراپی، صدای ذکر گفتنش رو میشنوم.
آرامش عجیبی داره، مهربون و به بیمارش امید رو منتقل میکنه.
قبل ورود دکتر مرد، بهم خبر میده که آماده بشم و دکتر هم وقتی ورزش میده، بیرون اتاق منتظر میمونه که ورزشها رو انجام بدم و دوباره اجازه میگیره و وارد میشه.
دیروز صداشون میشنیدم که داشتن برنامه محفل رو میدیدند و قرآن گوش میدادند.
زمانهای بیکاریشونم بارها کتاب و قرآن دستشون دیدم. گاهی وقتها هم پادکست گوش میده و برای منم بلند میکنه که گوش بدم.
واقعا رویایی! ❤️
این دفعه که دوباره برا پام رفتم
به خانم ملکی گفتم: اینجا انقدر خوبه
من هی خودم شل و پل میکنم بیام اینجا😂
آدمهای خوب تو جامعه ما کم نیستند. فقط داد و قال ندارند. یه گوشهای مثل خانم ملکی و دکتر مرتضایی سرشون گرم کار و زندگیشون.
کاش هرجا آدمهای خوب دیدیم یه شیپور برداریم و به بقیه بگیم.
در همین ۱۶ روز گذشته از سال جدید
حدود ۲۰ شهید برای امنیتمون دادیم
آدمهای خوب گمنام هستند!
مثل شهدای سفارت ایران در سوریه
مثل شهدای دیشب چابهار
مثل ...
#روز_نوشت
#آدم_های_خوب
🆔 @bibliophil
بغض قلم
چند روز اول میترسیدم. ترسم به خاطر از دست دادن جان نبود. از لخت شدن توی خیابان میترسیدم. امروز همه
اینم یه روزنوشت که قبلا درباره #آدم_های_خوب نوشتم
فامیلی که عیدی بهت کتاب میده
گلی از گلهای بهشته 🌺🌸
چنان کتاب بخونید که خواهرشوهر
آبجیتون براتون دست به جیب بشه
و کتاب بخره😂
بعد بگید خواهر شوهر بده😔
#آدم_های_خوب
🆔 @bibliophil
امروز سوار تاکسی شدم و راننده حدود ۶۰سال سن داشت! اومدم حساب کنم، راننده گفت صلواتیه! گفتم واقعا؟
گفت: برای پیروزی ایران
گفتم: تیم ملی بازی نداشته که!
خندید و گفت: تیم ملی #سپاه ایران اسراییل را زده...
میگفت از شنبه که خبر را شنیده همه را صلواتی رسونده.
این مردم را باید طلا گرفت😍
✍: سید علیرضا آل داوود
#شما هم بنویسید.
📜اینجا، سکوی انتشار روایت شماست. از آنچه می بینید.
https://eitaa.com/barayezeinab
#برای_زینب #راویا #طوفان_الاقصی #رژیم_صهیونیستی #روایت #غزه #فلسطین #وعده_صادق
#آدم_های_خوب
🆔 @bibliophil
تو یه روز تعطیل به پیشنهاد یکی از اقوام راهی دریاچه چیتگر شدیم که شام رو در فضای باز بخوریم😇
وقتی رسیدیم با جمعیت زیادی رو به رو شدیم و دیدیم که تو آلاچیق ها که اصلا جا نیست😩
و بعد کلی پیاده روی تو چمن ها زیرانداز انداختیم و مستقر شدیم🙃
همین که جاگیر شدیم اذان مغرب شد و رفتیم دنبال نمازخونه تا نماز بخونیم
بعد چند بار پرس وجو یه مسجد پیدا کردیم🥰
اول گفتیم کی میاد اینجا نماز بخونه
اما وقتی رفتیم تو دیدیم تقریبا بیشتر نمازخونه پر شده
و حاج آقا مشغول نماز خوندن بودند و ما هم اقتدا کردیم و نماز خوندیم
نماز که تموم شد حاج آقا گفتن دو دیقه از فضائل امیرالمومنین میخوام بگم براتون
من همون لحظه گفتم آخه کی اینجا میاد سخنرانی گوش بده .حاج آقا ها هم که دو دیقه شون بیست دیقه طول میکشه
اما حاج آقا اینجا فرق داشت
دو دیقه کوتاه و مختصر صحبت کردند و بعد خیلی صمیمی گفتن برید بهتون خوش بگذره😄
بعد هم با کلی انرژی بلند شدند و دونه دونه میرفتن با آقایونی که اومده بودن مسجد دست میدادن و سلام علیک میکردن.😍 من و همراهم که کلی تعجب کرده بودیم و تو دلمون کلی احسنت گفتیم.
واقعا یه جون به جون هامون اضافه شد.
✍ به قلم همراه عزیز کانال
#آدم_های_خوب
#روز_نوشت
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil