eitaa logo
بغض قلم
640 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
258 ویدیو
30 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! 📄روزنوشت 📒داستانک 📕کتابخوانی 🎧کتاب صوتی ✏️داستان‌نویسی 📡جشنواره‌های ادبی 💡فقط تلاش مستمر در مسیر! 📘کتاب‌های محدثه‌قاسم‌پور _پشت پرچم قرمز _شب آبستن _نمیری دختر @Adminn_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
برعکس دست های پنبه ای مامان، دست بابا کویر کویر بود. گاهی وقتا تا دست به کاسه آب و صابون می زد ، آب مثل قیر سیاه می شد. تو عالم بچگی با خودم می گفتم ( بابا امروز چقدر گل بازی کرده، چرا مامان دعواش نمی کنه ؟ ). بهار که پشت پنجره قائم موشک بازی می کرد. خرج و مخارج عید ، لباس نو و...دستش رو تنگ تر می کرد اما میوه نوبر و خوراکی یادش نمی رفت . مثل بوی دفترهای نو شهریور و مدادرنگی های تمساح خوشگل که یادش نمی رفت . به نوشابه می گفت نوش آفرین . یه جعبه پر شیشه های نوشابه گوشه حیاط مون مهمون بود. چند ریالی که از حقوقش اضافه می موند خرج نوش آفرین هایی می شد که اوج هنرنمایی ما تو بستنی درست کردن باهاش بود. نمی دونم چرا از اول بستنی نمی خریدیم ؟!! از بچگی دنبال با یه تیر دو نشونه زدن بودیم . بابا شاید دست ش نرم نبود اما دلش نرم نرم بود مثل صابونی که می کشید به دست های سیاهش. بابا فقط بابای قاتل بابک نیست. بابا یعنی بابای من. بابا یعنی مرد خونه ما . فقط عرق پیشونی بابام ، بسه برا آبروی کلمه بابا * به سلامتی همه ی بابا های با غیرت و مهربون کشورم * به شادی روح همه ی باباهای آسمونی و شهید که نوش آفرین زندگی بچه هاشون بودند و هستند .