eitaa logo
بغض قلم
621 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
268 ویدیو
31 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! 📄روزنوشت 📒داستانک 📕کتابخوانی 🎧کتاب صوتی ✏️داستان‌نویسی 📡جشنواره‌های ادبی 📘 محدثه قاسم‌پور/ نویسنده کتاب‌‌های: _پشت پرچم قرمز _شب آبستن _نمیری دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است. @Adminn_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
Namaz04-48k.mp3
19.36M
📒چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ 🌺 استاد علیرضا پناهیان / جلسه چهارم 🆔 @bibliophil
Namaz05-48k.mp3
19.48M
📒چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ 🌺 استاد علیرضا پناهیان / جلسه پنجم 🆔 @bibliophil
قبل ماه مبارک گوش بدیم/ التماس دعا
📒 بهونه بنی‌اسرائیلی، شماره سوم 🙈 می‌دونی کتاب چقدر گرونه!؟ رفتم گلستان سعدی بخرم، بگو چند؟ 🌻بله متاسفانه این روزها در کنار گران شدن همه چیز، کتاب هم گران شده. اما اینکه کتاب نمی‌خونیم به خاطر گرانی نیست چون اگه احساس نیاز کنیم با وجود گران بودن هم سراغ‌ش میریم. 💥یه راهکار خرید کتاب دست دوم/ نرم‌افزار(کنسل) فضایی مثل دیوار ولی برای خرید و فروش کتاب/ کتابی که خوندی بفروش و کتاب جدید بخر 💥عضویت در کتابخانه‌ها سالی حدود ۱۰ تومن میدی و به هزار هزار کتاب دسترسی داری. 💥 از نرم‌افزار طاقچه و فیدیبو با اشتراک ماهی ۱۵ تومن کلی کتاب می‌خونی 💥میشه با یه جمع دوستانه کتاب بخرید و بین هم اشتراک بذارید. 💥 نرم‌افزار ایران صدا فایل صوتی خیلی از کتاب‌ها رایگان گذاشته. 💥 دم عید خیابان‌ها و بیرون مترو غرفه‌های پنجاه درصد تخفیف کتاب زدن و... آدم اگه بخواد کاری انجام بده، راهش رو هم پیدا می‌کنه. 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چو عمر از سی گذشت یا خود از بیست نمی شاید دگر چون غافلان زیست نشاط عمر باشد تا چهل سال چهل ساله فرو ریزد پر و بال 🆔 https://eitaa.com/bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردم در حال لباس خریدن و من در حال کتاب خریدن، مادرم بفهمه بازم کتاب خریدم، لای وسایلی که می‌خواد بندازه بیرون، می‌ده نون خشکی منم ببر! شاید براساس وزنم بهش یه پولی هم داد. اعتراف می‌کنم، چند روز پیش رفتم لباس بخرم، دوتا کتاب خریدم برگشتم. اونا رو مامانم هنوز ندیده! 😂 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پشت جلد کتاب آبنبات هل دار، یک عبارت کوتاه و خیلی مختصر ومفید می‎بینید: “هنگام مطالعه با صدای آهسته بخندید، همسایه ها خوابیده اند“. این جمله دقیقا حال من؛ زمان خواندن این ۴ جلد کتاب طنز بود. شب از ترس بیدار شدن خانواده سعی می‌کردم خودم را کنترل کنم اما گاهی از دستم در می‌رفت و بقیه فکر می‌کردند، دیوانه شدم. 📒 کتاب داستان پسر بچه‌ای بجنوردی به نام محسن از ۸ سالگی تا دانشجویی است. با انواع و اقسام شیطنت و نوستالژیک در دهه‌ی ۶۰ که با طعم آبنبات، کام آدم را شیرین می‌کند. لهجه‌‌ی بجنوردی، شخصیت بامزه‌ی بی‌بی، تفریحات و بازی‌ها‌ی محلی، خانواده صمیمی و صاف و ساده محسن، کتاب را جذاب و خواندنی کرده‌است. 📒 این کتاب طنز/ ۴ جلد دارد و آخرین جلد آن آبنبات نارگیلی است که دوران دانشجویی محسن را روایت می‌کند، اما محسن در زمان دانشجویی هم دست از هرزه‌چنگی(فضولی در کار مردم به لهجه بجنوردی) برنداشت. 📒 بهترین پیشنهاد برای علاقمند شدن به مطالعه 🆔 @bibliophil
بخون شارژ شی! 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مهمانی اجباری! این چه مهمانی است که گرفتی؟! مهمانی‌ات را هم انداختی اول عید. نه آجیل، نه شیرینی نه حتی یک چایی خشک و خالی. این هم شد مهمانی! مهمانی بدون خوراکی! باطعم گشنگی و تشنگی! بعد هم چه بخواهیم و چه نخواهیم باید توی این مهمانی شرکت کنیم. چه رازی در این مهمانی اجباری است؟ 📒 کتاب شهر خدا/ به قلم علیرضا پناهیان زیباترین کتاب درباره‌ی ماه مبارک رمضان و پاسخ درباره‌ی علت این مهمانی اجباری است. 🌺 حتما از خواندن این کتاب لذت می‌برید. 🆔 @bibliophil
امروز رفتم فروشگاه آبنبات بجنوردی خریدم! انقدر تحت‌تاثیر کتاب قرار گرفتم. 😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برعکس دست‌های پنبه‌ای مامان، دست بابا کویر بود. گاهی تا دست به کاسه‌ی آب و صابون می زد ، آب مثل قیر سیاه می شد. تو عالم بچگی با خودم می گفتم (بابا امروز چقدر گل بازی کرده، چرا مامان دعواش نمی کنه ؟ ). نزدیک عید، وقتی بهار از پشت پنجره قائم موشک بازی می کرد، خرج و مخارج عید، لباس نو و...دست بابا رو تنگ تر می کرد اما میوه نوبر و خوراکی یادش نمی رفت. مثل بوی دفترهای نو شهریور و مدادرنگی های تمساح خوشگل که یادش نمی رفت . به نوشابه می گفت نوش آفرین . یه جعبه پر شیشه های نوشابه گوشه‌ی حیاط مون مهمون بود. چند ریالی که از حقوقش اضافه می موند خرج نوش آفرین هایی می شد که اوج هنرنمایی ما تو بستنی درست کردن باهاش بود. نمی دونم چرا از اول بستنی نمی خریدیم ؟!! از بچگی دنبال با یه تیر دو نشان زدن بودیم . بابا شاید دست ش نرم نبود اما دلش نرم نرم بود مثل صابون. کاش بودی، بعد اون بهار که رفتی، عید دیگه برام عید نشد. بابای مهربونم! تولدت مبارک! مهربونم تو کجایی؟ دم عیدی یه سری بهم بزن! زندگیم بی‌تو، پر از کم و کسر. 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نويسندگان به دست امام حسین (علیه‌السلام) آب می‌نوشند! استاد علی اکبر مهدی پور می گوید: از مرحوم آیة الله حاج سید محمد شیرازی قدّس سرّه چندین بار شنیدم که می فرمود: شبی در عالم رؤیا دیدم که در حرم مطهّر امام حسین (علیه السّلام) هستم، امام حسین (علیه السّلام) در ایوان حرم، روبه قبله و پشت به ضریح نشسته اند، در محل قبر شریف، چاه آبی هست که از آن به وسیلۀ لوله به قبرهایی که در اطراف حرم هستند آب منتقل می شود. در این اثنا یکی از خطبایی که می‌شناختم و در اطراف حرم مدفون بود، خدمت حضرت آمد و عرض کرد: من آب ندارم. حضرت فرمود: این آب ها مربوط به کسانی است که کتاب نوشته، از خود به یادگار نهاده اند و شما کتابی ننوشته اید. آیة الله شیرازی فرمود: من چندین بار به آن شخص درحال حیاتش گفته بودم شما که منبر می روید، منبرهای خود را بنویس تا به صورت کتاب درآید و ایشان انجام نداده بود. 💥منبع؛ کتاب جرعه‌ای از کرامات امام حسین، ص ۲۷ 🆔 @bibliophil
آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟ آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا؟ یک نفر عاشق اگر بود زمین می فهمید! عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟ اللهم عجل لولیک الفرج 🖌 طراح: محدثه قاسم پور 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب‌هام رسید. 😍 سعی می‌کنم برا شما هم تیکه‌هایی ازشون بذارم. 😘 یه معتاد سالانه چند نفر رو معتاد می‌کنه، دلم می‌خواد، منم بتونم شما رو معتاد کنم.😳 البته به کتاب 😜 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال کتاب خوانیم رو با کتاب تولستوی و مبل بنفش شروع کردم. دقیقا نویسنده این کتاب هم برای فرار از غم، یک سال، روزی یک کتاب خوند و در آخر تونست غم از دست دادن خواهرش رو تحمل کنه. و حالا سالم رو با کتاب حضرت حجت در بیانات آقای بهجت دارم تمام می‌کنم. یکی از بهترین کتاب‌هایی که بعد از کهکشان نیستی امسال مطالعه کردم. الحمدالله امسال خوب مطالعه کردم و از این نظر راضی هستم. هرچند وقت‌های زیادی از دست دادم با تنبلی و بی حوصلگی. اما می‌خوام اعتراف کنم روزهایی که غمگین بودم یا استرس داشتم، تا دو صفحه می‌خوندم کلا درد و غمم رو فراموش می‌کردم. از این شفا برای التیام زخم‌های روزگار استفاده کردم و بیشتر اوقات اثر بخش بود. امتحانش کنید. 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا