eitaa logo
بغض قلم
740 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
428 ویدیو
42 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر @Adminn_behesht ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
😔بی‌حرمتی! 👇(به نقل از همسر شهید صدرزاده) صبح عاشورای ۸۸ برای نماز صبح که بیدار شدم، دیدم مصطفی پشت هم استخاره می‌گیرد. بعد موبایلش را برداشت و شروع کرد به گرفتن شماره. گفتم: (مصطفی این وقت صبح) هنوز حرفم تمام نشده بود که شروع به صحبت کرد و گفت:( خوبی داداش؟ میای بریم تهران؟ راستش خیلی استخاره کردم که بریم، استخاره خیلی خوب اومد. مراسم بمونیم پشیمونی داره.) گفتم:(کجا؟ پس مراسم چی می‌شه؟ چرا می‌خوای بری؟) گفت:(نگران نباش. می‌ریم مراسم سعید حدادیان و بعد از مراسم به حق حضرت زهرا خبری نمی‌شه. ان‌شالله نماز ظهر عاشورا رو هم مسجد خودمون می‌خونیم) پرسیدم:( برای چی استخاره می‌زدی؟) گفت:(چیزی نیست. برا مسئله‌ای می‌خواستم.) وقتی خیلی سوال پیچش کردم و نگرانی مرا دید گفت:( گفتن امروز می‌ریزن تو خیابونا. داشتم استخاره می‌کردم که به تهران برم یا همین جا (کهنز) عزاداری کنم.) بعد هم با دوستش رفت. هیچ خبری از نداشتم. تقریبا ساعت هشت و نیم شب بود که دیدم اخبار ۲۰:۳۰ تلویزیون، صحنه‌هایی از تهران را نشان داد. دیدن آن صحنه‌ها دل‌شوره و اضطرابم را بیشتر کرد. وقتی به خانه آمد، دیدم مصطفی از شدت ناراحتی اشک توی چشم‌هایش جمع شده است‌. گفت:( بی‌حرمتی کردن! حرمت امام حسین رو نگه نداشتن! حرمت حضرت عباس رو نگه نداشتن! حرمت این روزا رو نگه نداشتن! چون روز عاشورا به امام حسین بی‌حرمتی کردن، من مطمئنم که از بین می‌رن.) آن شب تا صبح راه می‌رفت و می‌گفت:(نمی‌دونی چه وضعی بود! دست می‌زدن، سوت می‌زدن! ) مدام این جملات را تکرار می‌کرد. 📒کتاب سرباز روز‌نهم/ شهید مصطفی‌صدرزاده 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils
گفت: روزی نشسته بودم خالی به مناجات. همی نگه کردم: بُرنایی را دیدم! نیکورویی! نیکومویی! نیکو منظر! نیکو جامه! قدم وی بر زمین و سر وی به عَنان آسمان رسیده.‌ مرا گفت:(اقرا یا محمد!) من گفتم:(چه خوانم؟) گفت:(اقرا باسم ربک! بگو: بسم‌الله‌الرحمان‌الرحیم) من این را بگفتم. از برکت این نام راحتی در هفت اندام من آمد. 📒 کتاب قاف/ یاسین حجازی/ شهرستان ادب 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils
از وداع با ماه رمضان نیز نباید غافل شد. شب و روز عید فطر فضیلت بسیار دارد. یکی از وظایف شیعه امامیه، بلکه از وظایف امت محمدی‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این است که در این اوقات، احساس وحشت و تنهایی نموده و در امثال این مواقع، بر روزگار دولت حضرت مهدی‌ (علیه‌السلام) که از دستشان رفته است، غصه بخورند؛ امامی که اگر ظهور می‌کرد، به واسطه‌ او، به نیکبختی‌ها دست می‌یافتند. زیرا مصیبت عدم ظهور او بر دین‌داران، از مصیبت از دست رفتن ماه رمضان بزرگ‌تر است.   📒 اقبال‌الاعمال، ج۱، ص۶۶۷/ به نقل از آیت‌الله بهجت (ره) 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils
میگم چرا یه‌سری از بچه‌ها امروز نیستن...🤔 نگو حلقه دارن... 😍 به به...😃صفا باشه...🤤 ••|@noor_reza8|••
امروز برای دخترهای نوجوان از شهید مطهری گفتم. داستان‌های بالا از روی این کتاب بود.‌ با دخترها به این نتیجه رسیدیم که روزگار ما چقدر شهید مطهری لازمه! مردی که کتاب‌هاش رو دکتر حسابی به دانشجوهاش هدیه می‌داد. مردی که قاتلش با خوندن کتاب عدل الهی شهید مطهری، بگه من رو آتش بزنید به جرم کشتن این دانشمند. مردی که علامه طباطبایی صاحب تفسیر بزرگ المیزان، عاشق درس دادن بهش باشه و بگه هیچ کلمه‌ای که سر کلاس میگم هدر نخواهد رفت. مردی که یه روز احساس نیاز کرد برای مجله‌ی زن روز یادداشت بنویسه و وقتی مجله پرفروش شد و طرف مناظره از دنیا رفت، با یک‌ پاکت پول هم راضی نشد دوباره بنویسه. مردی که استاد دانشگاه و حوزه بود و سخت‌ترین کتاب فلسفی رو نوشت(اصول فلسفه و روش رئالیسم) که به خاطرش جایزه بهش دادن، روزی نیاز دید برای جامعه داستان‌راستان تعریف کنه. مردی که شهید پالیزوانی در وصیت آخرش وسط عملیات گفت: اگه روح مطهری از جامعه‌ی ما بره، چیزی از اسلام نمی‌ماند. مردی که امام‌خمینی و آقا به خوندن همه‌ی آثارش بدون استثنا سفارش کردند چون جامع، روان و عمیق. مردی که آثارش مبانی فکری انقلاب اسلامی ماست. مردی که وقتی کتاب مسئله‌ی حجاب رو نوشت هزاران زن رو علاقمند به اسلام کرد و هنوز رو دستش نیومده بعد ۴۶ سال. مردی که نیمه‌های شب ۱۲ اردیبهشت ساعت‌‌ش زنگ خورد تا مثل هرشب برای نمازشب و گریه‌ی سحر بلند بشه، ولی اون ساعت در آغوش پیامبر بود. شهید پالیزوانی: مطهری را مطهری را مطهری را در آثارش دریابیم!
393.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسرم! یکم کتاب بخون! شما خودتون آخرین کتابی که خوندین چی بوده؟! 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils
یکی از نقاشی‌ها زمینه‌ای سیاه داشت و وسط این سیاهی شمع کوچکی می‌سوخت که نورش در مقابل این ظلمت خیلی کوچک بود. زیر این نقاشی به عربی شاعرانه‌ای نوشته بود (من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی کوچک فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان می‌دهم و کسی که به دنبال نور است این نور هر چه قدر کوچک باشد در قلب او بزرگ خواهد بود. ) ✍ نیمه‌ی‌پنهان‌ماه/ جلد اول/ حبیبه‌جعفریان
گاهی فکر می‌کنم اگر همه‌‌ی ایران را به نام چمران می‌کردند این، دلم خوش می‌کند؟ آیا این یک لحظه از لبخند مصطفی را جبران می‌کند؟ هرگز اما وقتی دانشگاه شهید چمران مثل چمران را بپروراند، چرا. ✍ نیمه‌ی‌پنهان‌ماه/ جلد اول/ حبیبه‌جعفریان
مامان که خوب شد و آمدیم خانه، من دو روز دیگر هم پیش او ماندم. یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم، قبل از آن‌که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید، می‌بوسید و همان‌طور با گریه از من تشکر می‌کرد. من گفتم: برای چی مصطفی؟! گفت: این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید. گفتم: از من تشکر می‌کنید؟ خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود، که این همه کارها می‌کنید. گفت: دستی که به مادرش خدمت می‌کند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید. ✍ نیمه‌ی‌پنهان‌ماه/ جلد اول/ حبیبه‌جعفریان
بغض قلم
۱سپتامبر۱۹۶۱ من مسئولیت تام دارم که در مقابل شدائد و بلایا بایستم، تمام ناراحتی‌ها را تحمل کنم، رنج‌
👇پیام دوست عزیزم ❤️ سلام عزیزم شاید بگم بهترین کتابی که تا الان خوندم همین یکی هست دروغ نباشه، این کتاب یادداشت‌های شهید چمران در دو بخش آمریکا و لبنان هست، عجب احساسات رقیقی و عجب قلم زنده‌ای داره که انگار روبرو آدم نشسته و صحبت می‌کنه، چه نازنین گفتگویی با خدا داره.